Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۳۰۵
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
رسم بیعت با [[خلیفه]] با تغییراتی در شکل و محتوا در دوران [[امویان]] و [[عباسیان]] استمرار یافت. هرچند در زمان خلافتِ خلفای نخستین، اخذ بیعت گاهی با اکراه همراه بود، از هنگام فرمانروایی [[معاویه]]، دگرگونی عمدهای در عناصر ماهوی و شکلی بیعت آغاز شد؛ به طوری که بسیاری از نویسندگان [[اهل سنّت]] هم برآناند که [[معاویه]] برای تحکیم [[خلافت]] خود و خاندانش و بیعت گرفتن از مردم برای شخص خود و فرزندش [[یزید]]، از عوامل گوناگونی مانند اعمال قدرت، تهدید، تطمیع، وعده حکومت، ایجاد اختلاف و توطئه بهره میجست.<ref>عبدالمجید، البیعة عند مفکّری اهل السنة و العقد الاجتماعی، ص۶۰۶۱</ref> | رسم بیعت با [[خلیفه]] با تغییراتی در شکل و محتوا در دوران [[امویان]] و [[عباسیان]] استمرار یافت. هرچند در زمان خلافتِ خلفای نخستین، اخذ بیعت گاهی با اکراه همراه بود، از هنگام فرمانروایی [[معاویه]]، دگرگونی عمدهای در عناصر ماهوی و شکلی بیعت آغاز شد؛ به طوری که بسیاری از نویسندگان [[اهل سنّت]] هم برآناند که [[معاویه]] برای تحکیم [[خلافت]] خود و خاندانش و بیعت گرفتن از مردم برای شخص خود و فرزندش [[یزید]]، از عوامل گوناگونی مانند اعمال قدرت، تهدید، تطمیع، وعده حکومت، ایجاد اختلاف و توطئه بهره میجست.<ref>عبدالمجید، البیعة عند مفکّری اهل السنة و العقد الاجتماعی، ص۶۰۶۱</ref> | ||
به تدریج، ماهیت بیعت کاملاً با اکراه و اجبار آمیخته شد و در واقع آنچه مطرح بود بیعت گرفتن بود نه بیعت آزاد و با اختیار؛<ref>کتانی، نظام الحکومة النبّویة، ج۱، ص۲۲۳</ref> چنانکه یزید به کارگزار خود در [[مدینه]]، [[ولید بن عتبه]]، دستور داد که [[امام حسین(ع)]] و [[ابن زبیر]] و چند شخص دیگر را بازداشت کند تا بیعت کنند، و هرکس بیعت نکند، سرش را برای او بفرستد.<ref>ابن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۳۸</ref> بیعت در این دوران، جنبه تشریفاتی نیز یافت؛ چنانکه گرفتن بیعت، هم به هنگام آغاز حکومت یک [[خلیفه]] برای اعلام وفاداری به او، معمول بود.<ref>ابن جریر، تاریخ طبری، ج۷، ص۳۱۱، ۴۷۱، ج۶، ص۴۲۳</ref> و هم در زمان حکومت یک [[خلیفه]] برای [[خلافت]] جانشین یا جانشینانش.<ref>مسعودی، مروج الذّهب، ج۴، ص۲۱۰-۲۱۱</ref> | به تدریج، ماهیت بیعت کاملاً با اکراه و اجبار آمیخته شد و در واقع آنچه مطرح بود بیعت گرفتن بود نه بیعت آزاد و با اختیار؛<ref>کتانی، نظام الحکومة النبّویة، ج۱، ص۲۲۳</ref> چنانکه یزید به کارگزار خود در [[مدینه]]، [[ولید بن عتبه]]، دستور داد که [[امام حسین(ع)]] و [[عبدالله بن زبیر|ابن زبیر]] و چند شخص دیگر را بازداشت کند تا بیعت کنند، و هرکس بیعت نکند، سرش را برای او بفرستد.<ref>ابن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۳۸</ref> بیعت در این دوران، جنبه تشریفاتی نیز یافت؛ چنانکه گرفتن بیعت، هم به هنگام آغاز حکومت یک [[خلیفه]] برای اعلام وفاداری به او، معمول بود.<ref>ابن جریر، تاریخ طبری، ج۷، ص۳۱۱، ۴۷۱، ج۶، ص۴۲۳</ref> و هم در زمان حکومت یک [[خلیفه]] برای [[خلافت]] جانشین یا جانشینانش.<ref>مسعودی، مروج الذّهب، ج۴، ص۲۱۰-۲۱۱</ref> | ||
چه بسا بیعت ها، به ویژه در آغاز حکمرانی یک خلیفه، در برابر وعده و صرف پول و مال صورت میگرفت، به طوری که مخارج بیعت مقتدر عباسی سه میلیون [[دینار]] شده بود. به علاوه، در هنگام استقرار یک [[خلیفه]] مبلغی به عنوان «رزق البیعه» در برابر بیعت به لشکریان داده میشد.<ref>قاسمی، نظام الحکم فی الشریعة و التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۲۸۶</ref> به نظر میرسد راغب اصفهانی ذیل کلمه بیع، به همین مفهوم از بیعت نظر داشته که بیعت را «بذل طاعت در برابر بخشش اندک» معنی کرده است. بیعتِ اختصاصی فرماندهان نظامی و لشکریان خلیفه، از دوره [[خلافت]] [[منصور عباسی|منصور]]، [[مهدی عباسی|مهدی]] و عیسی عباسی گزارش شده است.<ref>قاسمی، نظام الحکم فی الشریعة و التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۲۹۰-۲۹۱</ref>گاه بیعتی که برای جانشین یک خلیفه گرفته شده بود، از سوی خود خلیفه نقض و جانشین دیگری تعیین میشد.<ref>ابن جریر، تاریخ طبری، ج۸، ص۹</ref> | چه بسا بیعت ها، به ویژه در آغاز حکمرانی یک خلیفه، در برابر وعده و صرف پول و مال صورت میگرفت، به طوری که مخارج بیعت مقتدر عباسی سه میلیون [[دینار]] شده بود. به علاوه، در هنگام استقرار یک [[خلیفه]] مبلغی به عنوان «رزق البیعه» در برابر بیعت به لشکریان داده میشد.<ref>قاسمی، نظام الحکم فی الشریعة و التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۲۸۶</ref> به نظر میرسد راغب اصفهانی ذیل کلمه بیع، به همین مفهوم از بیعت نظر داشته که بیعت را «بذل طاعت در برابر بخشش اندک» معنی کرده است. بیعتِ اختصاصی فرماندهان نظامی و لشکریان خلیفه، از دوره [[خلافت]] [[منصور عباسی|منصور]]، [[مهدی عباسی|مهدی]] و عیسی عباسی گزارش شده است.<ref>قاسمی، نظام الحکم فی الشریعة و التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۲۹۰-۲۹۱</ref>گاه بیعتی که برای جانشین یک خلیفه گرفته شده بود، از سوی خود خلیفه نقض و جانشین دیگری تعیین میشد.<ref>ابن جریر، تاریخ طبری، ج۸، ص۹</ref> | ||
===بیعت در حکومتهای مدعی خلافت=== | ===بیعت در حکومتهای مدعی خلافت=== | ||
بنابرنظر [[سید جعفر شهیدی|شهیدی]]<ref>شهیدی، «بیعت و چگونگی آن در تاریخ اسلام، ص۱۲۵</ref> سنّت بیعت در تمام حکومتهایی که دعوی خلافت اسلامی داشتند، از جمله [[خوارج]]، [[فاطمیان]]، [[امویان]] [[اندلس]] و حتی [[عثمانیان]]، رایج بود و در [[ایران]] تا زمانی متداول بود که حکومتهای تابع خلافت اسلامی در آن استقرار داشتند؛ و ظاهراً با برافتادن خلافت عباسی از میان رفت. افزون بر حکومتها، رسم بیعت در میان مخالفان و معارضان با خلفا نیز وجود داشت، مانند بیعت مردم [[عراق]] با [[عبداللّه بن زبیر]]؛<ref>مسعودی، مروج الذّهب، ج۳، ص۸۳</ref> بیعت یاران [[زید بن علی]] بن حسین با وی؛<ref>ابن جریر، تاریخ طبری، ج۷، ص۱۶۷، ۱۷۱</ref> بیعت گروهی از مردم با محمدبن عبدالله [[نفس زکیه]] در اواخر خلافت اموی و نیز در زمان منصور؛<ref>مسعودی، مروج الذّهب، ج۳، ص۲۹۴، ۳۰۶</ref> بیعت گرفتن [[ابومسلم]] از مردم [[خراسان]] برای [[ابراهیم امام]].<ref>ابن جریر، تاریخ طبری، ج۷، ص۳۷۹-۳۸۰</ref> | بنابرنظر [[سید جعفر شهیدی|شهیدی]]<ref>شهیدی، «بیعت و چگونگی آن در تاریخ اسلام، ص۱۲۵</ref> سنّت بیعت در تمام حکومتهایی که دعوی خلافت اسلامی داشتند، از جمله [[خوارج]]، [[فاطمیان]]، [[امویان]] [[اندلس]] و حتی [[عثمانیان]]، رایج بود و در [[ایران]] تا زمانی متداول بود که حکومتهای تابع خلافت اسلامی در آن استقرار داشتند؛ و ظاهراً با برافتادن خلافت عباسی از میان رفت. افزون بر حکومتها، رسم بیعت در میان مخالفان و معارضان با خلفا نیز وجود داشت، مانند بیعت مردم [[عراق]] با [[عبداللّه بن زبیر]]؛<ref>مسعودی، مروج الذّهب، ج۳، ص۸۳</ref> بیعت یاران [[زید بن علی]] بن حسین با وی؛<ref>ابن جریر، تاریخ طبری، ج۷، ص۱۶۷، ۱۷۱</ref> بیعت گروهی از مردم با محمدبن عبدالله [[نفس زکیه]] در اواخر خلافت اموی و نیز در زمان منصور؛<ref>مسعودی، مروج الذّهب، ج۳، ص۲۹۴، ۳۰۶</ref> بیعت گرفتن [[ابومسلم]] از مردم [[خراسان]] برای [[ابراهیم امام]].<ref>ابن جریر، تاریخ طبری، ج۷، ص۳۷۹-۳۸۰</ref> |