Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←اقسام حدوث و قدم) |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
* حدوث و قدم ذاتی: حدوث ذاتی آن است که شئ پیشینه عدم در ذات خود داشته باشد، بدین معنا که به خودی خود اقتضای وجود نداشته باشد و در نتیجه وجود آن از غیر باشد. قدم ذاتی در مقابل حدوث ذاتی و به معنای آن است که قدیم بالذات، ذاتاً و به خودی خود اقتضای وجود دارد. | * حدوث و قدم ذاتی: حدوث ذاتی آن است که شئ پیشینه عدم در ذات خود داشته باشد، بدین معنا که به خودی خود اقتضای وجود نداشته باشد و در نتیجه وجود آن از غیر باشد. قدم ذاتی در مقابل حدوث ذاتی و به معنای آن است که قدیم بالذات، ذاتاً و به خودی خود اقتضای وجود دارد. | ||
* حدوث وقدم دهری: حدوث دهری به معنای آن است که ماهیت موجودِ معلول پیشینۀ عدم در مرتبۀ علت خود دارد. یعنی این ماهیت با قید وجود ماهوی خود در مرتبه علت معدوم است و از این روی علت آن به نوعی قبل از آن است. قدم دهری در مقابل حدوث دهری و بدین معناست که علت بدین نحو بر معلول پیشی نگرفته باشد. | * حدوث وقدم دهری: حدوث دهری به معنای آن است که ماهیت موجودِ معلول پیشینۀ عدم در مرتبۀ علت خود دارد. یعنی این ماهیت با قید وجود ماهوی خود در مرتبه علت معدوم است و از این روی علت آن به نوعی قبل از آن است. قدم دهری در مقابل حدوث دهری و بدین معناست که علت بدین نحو بر معلول پیشی نگرفته باشد. | ||
* حدوث و قدم بالحق: حدوث بالحق آن است که وجود علت تامة قبل از وجود معلول و مقدم بر آن است. از آنجا که وجود معلول، چیزی جز تعلق کامل به علت خود ندارد و ضرورتاً امر مستقل و بینیاز مقدم بر امر غیر مستقل و نیازمند است، پس وجود معلول بدین معنا حادث است. تفاوت این قسم با اقسام پیشین در این است که در آن سه قسم، حدوث وصف ماهیت بود، ولی در این قسم، وصف وجود است. قدم بالحق آن است که موجود غنی محض و بینیاز از علت باشد.<ref>طباطبائی، ص۲۳۱- ۲۳۴</ref> | * حدوث و قدم بالحق: حدوث بالحق آن است که وجود علت تامة قبل از وجود معلول و مقدم بر آن است. از آنجا که وجود معلول، چیزی جز تعلق کامل به علت خود ندارد و ضرورتاً امر مستقل و بینیاز مقدم بر امر غیر مستقل و نیازمند است، پس وجود معلول بدین معنا حادث است. تفاوت این قسم با اقسام پیشین در این است که در آن سه قسم، حدوث وصف ماهیت بود، ولی در این قسم، وصف وجود است. قدم بالحق آن است که موجود غنی محض و بینیاز از علت باشد.<ref>طباطبائی، نهایة الحکمة، ص۲۳۱- ۲۳۴</ref> | ||
[[کلام|متکلمان]]، حدوث زمانی عالم را پذیرفتهاند، اما حکما سه قسم دیگر را پذیرفتهاند و حدوث زمانی عالم را دارای اشکالاتی میدانند. [[علامه طباطبائی]]، دو معنا برای حدوث زمانی بیان میکند و یکی از آن معانی را برای عالم مادی میپذیرد، ولی معنای دوم را - که همان معنای مورد نظر متکلمان است - غیر قابل پذیرش می داند. معنای مورد قبول او را میتوان چنین صورتبندی کرد: | [[کلام|متکلمان]]، حدوث زمانی عالم را پذیرفتهاند، اما حکما سه قسم دیگر را پذیرفتهاند و حدوث زمانی عالم را دارای اشکالاتی میدانند. [[علامه طباطبائی]]، دو معنا برای حدوث زمانی بیان میکند و یکی از آن معانی را برای عالم مادی میپذیرد، ولی معنای دوم را - که همان معنای مورد نظر متکلمان است - غیر قابل پذیرش می داند. معنای مورد قبول او را میتوان چنین صورتبندی کرد: | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
# هر لحظه ای از زمان را که در نظر بگیریم نسبت به لحظه قبل از خود حادث است و از این روی دارای حدوث زمانی است؛ | # هر لحظه ای از زمان را که در نظر بگیریم نسبت به لحظه قبل از خود حادث است و از این روی دارای حدوث زمانی است؛ | ||
# مجموع عالم مادی چیزی جز مجموع همین لحظات نیست؛ | # مجموع عالم مادی چیزی جز مجموع همین لحظات نیست؛ | ||
# بنابراین مجموع عالم مادی نیز حدوث زمانی دارد.<ref>طباطبائی، ص۳۲۴-۳۲۵</ref> | # بنابراین مجموع عالم مادی نیز حدوث زمانی دارد.<ref>طباطبائی، نهایة الحکمة، ص۳۲۴-۳۲۵</ref> | ||
[[محمدتقی مصباح یزدی|آیت الله مصباح یزدی]]، به این استدلال چنین اشکال کرده است که اگر مجموع دارای ویژگیای باشد که اجزاء فاقد آن ویژگیاند نمیتوان حکم اجزاء را به مجموع تسرّی داد. در اینجا، مجموع دارای یک ویژگی است که اجزاء فاقد آن ویژگی هستند و آن این که قبل از مجموع نمیتوان زمانی در نظر گرفت و حال آن که قبل از هر کدام از اجزاء میتوان زمان در نظر گرفت. بدین ترتیب این استدلال از اعتبار ساقط میشود.<ref>مصباح، ص۴۹۲-۴۹۳</ref> | [[محمدتقی مصباح یزدی|آیت الله مصباح یزدی]]، به این استدلال چنین اشکال کرده است که اگر مجموع دارای ویژگیای باشد که اجزاء فاقد آن ویژگیاند نمیتوان حکم اجزاء را به مجموع تسرّی داد. در اینجا، مجموع دارای یک ویژگی است که اجزاء فاقد آن ویژگی هستند و آن این که قبل از مجموع نمیتوان زمانی در نظر گرفت و حال آن که قبل از هر کدام از اجزاء میتوان زمان در نظر گرفت. بدین ترتیب این استدلال از اعتبار ساقط میشود.<ref>مصباح، تعلیقة علی نهایة الحکمة، ص۴۹۲-۴۹۳</ref> | ||
==حدوث و قدم در روایات== | ==حدوث و قدم در روایات== |