کاربر ناشناس
التوحید (کتاب): تفاوت میان نسخهها
درجهبندی و ویرایش
imported>Sama (درجهبندی و ویرایش) |
|||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
}} | }} | ||
'''کتاب التوحید'''، کتابی روایی درباره اعتقادات | '''کتاب التوحید'''، کتابی روایی درباره اعتقادات شیعه به زبان عربی، تألیف [[شیخ صدوق]]، [[محدث|محدّث]] نامور [[شیعه]] در قرن چهارم قمری. موضوع اصلی کتاب، [[توحید]] از نظر شیعه است که مباحث و موضوعات مرتبطی مانند [[صفات ثبوتی]] و [[صفات سلبی|سلبی]]، ذاتی و فعلی و نسبت آنها با ذات الهی و [[حدوث و قدم]] و [[قضا و قدر]] و جبر و [[تفویض]] در کتاب مطرح شده است. | ||
به گفته مؤلف، انگیزه تألیف کتاب، پاسخ به تهمتهای مخالفان درباره اعتقادات شیعه بوده است. کتاب | به گفته مؤلف، انگیزه تألیف کتاب، پاسخ به تهمتهای مخالفان درباره اعتقادات شیعه بوده است. کتاب التوحید از معتبرترین منابع حدیثی به شمار میرود و علمای شیعه به آن توجه داشتهاند و در آثار بعدی به روایات آن استناد شده است. | ||
== نویسنده کتاب == | == نویسنده کتاب == | ||
{{اصلی|شیخ صدوق}} | {{اصلی|شیخ صدوق}} | ||
نویسنده این کتاب محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق (۳۰۵ ـ۳۸۱ق.)، از علمای بزرگ شیعه در [[قرن چهارم]] [[هجری قمری]] است.<ref>صدوق، ۱۳۶۱ش ، ص ۸؛ | نویسنده این کتاب محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق (۳۰۵ ـ۳۸۱ق.)، از علمای بزرگ شیعه در [[قرن چهارم]] [[هجری قمری]] است.<ref>صدوق، ۱۳۶۱ش ، ص ۸؛ صدوق، ۱۳۶۲ش، ج ۲، ص ۵۹۴؛ صدوق، ۱۴۱۴، ص ۲۲؛ نجاشی ، ص ۳۸۹</ref> تاریخ دقیق تولد وی معلوم نیست اما پس از ۳۰۵ق. بوده است. مدفن شیخ صدوق در [[ری]] است. وی را بزرگترین [[:رده:محدثان|محدّث]] و [[:رده:فقها|فقیه]] [[مکتب حدیثی قم]] به شمار آورده و حدود ۳۰۰ اثر علمی به او نسبت دادهاند که بسیاری از آنها امروزه در دسترس نیست.علاوه بر این کتاب، کتاب [[من لایحضره الفقیه]] از [[کتب اربعه]] [[شیعه]]، [[معانی الاخبار]]، [[عیون الاخبار]]، [[الخصال]]، [[علل الشرائع]] و [[صفات الشیعة]] از آثار اوست. | ||
برخی از مشهورترین شاگردان وی عبارتند از [[سید مرتضی]]، [[شیخ مفید]] و [[هارون بن موسی بن احمد تلعکبری|تلعکبری]]. | برخی از مشهورترین شاگردان وی عبارتند از [[سید مرتضی]]، [[شیخ مفید]] و [[هارون بن موسی بن احمد تلعکبری|تلعکبری]]. | ||
== انگیزه تألیف == | == انگیزه تألیف == | ||
[[شیخ صدوق|ابن بابویه]]<ref>۱۳۵۷ ش، ص ۱۷ـ ۱۸</ref> انگیزه خود را از تألیف این کتاب، ردّ نسبت [[تشبیه]] و [[جبر]] به شیعیان ذکر کرده که مخالفان | [[شیخ صدوق|ابن بابویه]]<ref>۱۳۵۷ ش، ص ۱۷ـ ۱۸</ref> انگیزه خود را از تألیف این کتاب، ردّ نسبت [[تشبیه]] و [[جبر]] به شیعیان ذکر کرده که مخالفان شیعه [[امامیه]] مطرح میکردهاند. [[غالیان]]، با جعل احادیثی دالّ بر جبر و تشبیه، از عوامل این انتساب بودهاند.<ref>صدوق، ۱۳۵۷ش، ص ۳۶۴، در حدیثی از امام رضا (ع)</ref> این اتهام و انتساب را غالباً [[معتزلیان]] آن روزگار مطرح میکردهاند، چنان که خیّاط در «انتصار»<ref>خیاط، الانتصار، ص ۱۳، ۱۰۴ـ ۱۰۵</ref>، این مطلب را بارها آورده است.<ref>نیز رجوع کنید به ابن ندیم، ص ۲۰۸</ref> گاهی برخی شخصیتهای کلامی [[شیعه]]، در تخطئه و نقد جریان حدیثگرای [[قم]]، چنین ایرادی را مطرح میکردهاند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به علم الهدی، ج ۳، ص ۳۱۰</ref> در اوایل [[قرن چهارم]]، [[ابوالحسن اشعری]] به [[شیعه]] نسبت [[تجسیم]] (جسمانگاری خدا) و [[تشبیه]] (تشبیه خدا به مخلوقات) داده<ref> رجوع کنید به ص ۳۱ـ ۳۵</ref> و حتی سنّتگرایان و حدیثگرایان [[اهل سنّت]] نیز با اینکه خود در مظان اتهام بود، شیعه را به زیادهروی در اثبات صفات برای خداوند و تشبیه میشناختند.<ref>ابن خزیمه، ج ۱، ص ۲۱</ref> | ||
== اهمیت کتاب التوحید == | == اهمیت کتاب التوحید == | ||
=== زمینه تألیف کتاب === | === زمینه تألیف کتاب === | ||
عنوان «کتاب التوحید» | در قرون اولیه اسلام، کتابهایی با عنوان «کتاب التوحید» نگاشته میشد که بیانگر آموزههای اعتقادی مکاتب بود.<ref>برای نمونه: ابن ندیم، ص ۲۳۳،۲۳۴؛ص ۲۰۲ـ ۲۰۳، ۲۰۶ـ ۲۰۸، ۲۱۴-۲۱۵؛نجاشی، ص ۲۶۱،۳۳۴، ۴۳۳</ref> در قرن چهارم، با به ضعف گراییدن [[معتزله]] و در بدو تکوّن بودن مکتب [[اشاعره]]، جریان حدیثگرا متکفل مباحث اعتقادی شده بود و از میان آثار اعتقادی این جریان، احتمالاً کتاب ''التوحید'' ابنخزیمه و «کتاب التوحید» [[کافی]] بیشتر محل توجه [[شیخ صدوق]] بود. | ||
=== جایگاه کتاب نزد عالمان شیعه === | === جایگاه کتاب نزد عالمان شیعه === | ||
[[علامه مجلسی]] از روایات این کتاب، در [[بحارالانوار]] (مجلدات توحید و عدل ) | [[علامه مجلسی]] از روایات این کتاب، در [[بحارالانوار]] (مجلدات توحید و عدل ) بسیار استفاده کرده است. شیخ حرّ عاملی در وسائل الشیعه<ref>به عنوان نمونه وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۲۰، ج ۳، ص ۱۰۱، ج ۷، ص ۱۴۰.</ref> و محدث نوری در مستدرک الوسائل<ref>مستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۲۶۴.</ref> هم، روایاتی را از این کتاب نقل کردهاند. | ||
== گزارشی از محتوای کتاب == | == گزارشی از محتوای کتاب == | ||
''کتاب التوحید'' که صدوق در آن، با تکیه بر اخبار، در مقام تبیین مفاهیم و اثبات دعاوی کلامی برآمده، در واقع یک نظام کلامی مدونِ مبتنی بر متون احادیث با کمترین تصرف ممکن ارائه میدهد. البته صدوق در این کتاب از میان جوانب و مسائل گوناگون خداشناسی و توحید، بیشتر بر بحث اسماء و صفات تأکید کرده که گویای خصلت مدافعهگرایانه و سلبی و جدلی آن در برابر دیدگاههای مخالف موجود در آن دوره یا رد برخی شبهات در باره [[شیعه]] است. طرف مقابل در این مباحث، در درجه اول [[مشبهه|مشبِّهه]] و [[مجسمه|مجسِّمه]] | ''کتاب التوحید'' که صدوق در آن، با تکیه بر اخبار، در مقام تبیین مفاهیم و اثبات دعاوی کلامی برآمده، در واقع یک نظام کلامی مدونِ مبتنی بر متون احادیث با کمترین تصرف ممکن ارائه میدهد. البته صدوق در این کتاب از میان جوانب و مسائل گوناگون خداشناسی و توحید، بیشتر بر بحث اسماء و صفات تأکید کرده که گویای خصلت مدافعهگرایانه و سلبی و جدلی آن در برابر دیدگاههای مخالف موجود در آن دوره یا رد برخی شبهات در باره [[شیعه]] است. طرف مقابل در این مباحث، در درجه اول [[مشبهه|مشبِّهه]] و [[مجسمه|مجسِّمه]]اند، هر چند این لزوماً به معنای همراهی با [[معتزله]] نیست. | ||
موضوع این کتاب [[توحید]] به معنای عام آن است و از این رو علاوه بر بیان وحدانیت ذات الهی و بیان صفات الهی و [[حدوث و قدم]]، به مباحث [[قضا و قدر]] و [[جبر و تفویض]] و مسائل و عناوین مرتبط با [[جبر و اختیار]] نیز میپردازد. | موضوع این کتاب [[توحید]] به معنای عام آن است و از این رو علاوه بر بیان وحدانیت ذات الهی و بیان صفات الهی و [[حدوث و قدم]]، به مباحث [[قضا و قدر]] و [[جبر و تفویض]] و مسائل و عناوین مرتبط با [[جبر و اختیار]] نیز میپردازد. به نظر میرسد شیخ صدوق در به کارگیری این معنای اصطلاحیِ توحید که شامل مباحث بسیار گستره خداشناسی میشود از «کتاب التوحید» [[کلینی]] در [[کافی]]<ref>کافی، ج ۱، ص ۷۲۱۶۷</ref> الگو گرفته است . حال آنکه ابن خزیمه (متوفی ۳۱۱)، مؤلف کتاب التوحید که معاصر کلینی است ، مباحث قضا و قدر و جبر و اختیار را در «کتاب القدر» خود<ref>ج ۱، ص ۱۱</ref> آورده است. | ||
'''مخالفت و موافقت با آرای معتزله''' | '''مخالفت و موافقت با آرای معتزله''' | ||
خط ۵۴: | خط ۵۰: | ||
''مخالفت با کلام و متکلمان'' | ''مخالفت با کلام و متکلمان'' | ||
صدوق در این کتاب به نقد [[کلام]] و متکلمان پرداخته است؛ اما اساساً مخالفت با کلام و حتی در یک ردیف قرار دادن متکلمان با اصحاب بدعت و شرک<ref>ص ۴۱۹، ۴۴۰</ref> و انعقاد بابی در نهی از کلام در باره خداوند و حکم به هلاکت اصحاب کلام<ref>ص ۴۵۸</ref> و نفی مطلق آن،<ref>ص ۴۵۹</ref> همگی ناظر به تخطئة معتزله و [[جهمیه]] | صدوق در این کتاب به نقد [[کلام]] و متکلمان پرداخته است؛ اما اساساً مخالفت با کلام و حتی در یک ردیف قرار دادن متکلمان با اصحاب بدعت و شرک<ref>ص ۴۱۹، ۴۴۰</ref> و انعقاد بابی در نهی از کلام در باره خداوند و حکم به هلاکت اصحاب کلام<ref>ص ۴۵۸</ref> و نفی مطلق آن،<ref>ص ۴۵۹</ref> همگی ناظر به تخطئة معتزله و [[جهمیه]] است؛ چون مکتب کلامی دیگری از زمان [[امام باقر(ع)]] تا [[امام رضا(ع)]] وجود نداشته است. البته مباحث عقلیِ خود مؤلف در مواضع گوناگون و در مقام توضیح مُفاد احادیث،<ref>مانند ص ۸۴، ۱۳۴، ۱۳۷، ۲۲۵۲۲۷، ۲۶۹، ۲۹۸۲۹۹</ref> کاملاً صبغه کلامی دارد و از مفاهیم و روش متکلمان در آنها استفاده شده است. | ||
علاوه بر اینها، کتاب التوحید منبع ارزشمندی است برای آگاهی از اختلافات اعتقادی جامعه شیعه در قرن های نخست اسلام، مانند آگاهی از نظریه تشبیهی منسوب به هشام بن سالم جوالیقی<ref>ص | علاوه بر اینها، کتاب التوحید منبع ارزشمندی است برای آگاهی از اختلافات اعتقادی جامعه شیعه در قرن های نخست اسلام، مانند آگاهی از نظریه تشبیهی منسوب به هشام بن سالم جوالیقی<ref>ص ۹۷-۹۹</ref> و [[علی بن اسماعیل میثمی|میثمی]] و [[مومن الطاق|ابوجعفر الطاق]]<ref>ص ۱۱۳ـ ۱۱۵</ref> و نظریات تجسیمی برخی دیگر،<ref>ص ۱۰۰-۱۰۱</ref> قول به زیادت صفات بر ذات الهی،<ref>ص ۱۴۴</ref> اختلاف موالی ابوجعفر علیه السلام در باب علم خدا قبل از خلق،<ref>ص ۱۴۵</ref> مخلوق یا غیر مخلوق بودن قرآن (معادل بحث حدوث یا قِدَم قرآن کریم)،<ref>ص ۲۲۶</ref> و اختلاف در جبر و تفویض.<ref>ص ۳۶۳</ref> | ||
=== روش صدوق در التوحید === | === روش صدوق در التوحید === | ||
[[شیخ صدوق]] در کتاب روایی التوحید، از نظر روش به شیوهای خاص عمل | [[شیخ صدوق]] در کتاب روایی التوحید، از نظر روش به شیوهای خاص عمل کرده که از آن جمله است: بهره گیری از احادیث برخی صحابیان از [[پیامبر(ص)]]. در این کتاب، روایاتی از [[عبدالله بن عمر]]،<ref>ص ۳۴۰</ref> [[ابوهریره]]<ref>ص ۲۶، ۲۱۹، ۴۰۰</ref> و [[عثمان بن عفان]]<ref>ص ۲۹</ref> وجود دارد. دقت وی در گزینش روایاتِ ذیل هر عنوان و باب به قدری است که اندک موردی از ناسازگاری و ناهمخوانی یا تکرار در این اثر یافت نمیشود. در موارد استثنایی هم بلافاصله با توضیحی، تعارض ظاهری را بر طرف نموده است.<ref>مانند ص۳۴۵-۳۴۷</ref> در مقایسهای گذرا میان این کتاب با موارد مشابه در میان اهل حدیث اهل سنت در باب [[توحید]]، بهخوبی میتوان به این نکته پی برد که درجه معقولیت، انسجام و سازگاری با معیارهای منطقی در کتاب التوحید بسیار افزونتر از است. | ||
تمایز نهادن میان «صفات ذات» (سمع، بصر، علم، قدرت و غیره) و «صفات فعل» (کلام، اراده، خلق و غیره) از دیگر مباحث این کتاب است. صفات ذاتی با ذات عینیت دارند، در غیراین صورت شرک و قول به تعدد قدما لازم میآید، حال آن که صفات فعل زائد بر ذاتاند. از نظر مؤلف، صفات ذاتی معنای سلبی دارند (علم = جاهل نبودن) ولی صفات فعل، معنای ایجابی دارند و فقط صفات ذات، ازلیاند.<ref>ص ۱۳۹۱۴۹</ref> | تمایز نهادن میان «صفات ذات» (سمع، بصر، علم، قدرت و غیره) و «صفات فعل» (کلام، اراده، خلق و غیره) از دیگر مباحث این کتاب است. صفات ذاتی با ذات عینیت دارند، در غیراین صورت شرک و قول به تعدد قدما لازم میآید، حال آن که صفات فعل زائد بر ذاتاند. از نظر مؤلف، صفات ذاتی معنای سلبی دارند (علم = جاهل نبودن) ولی صفات فعل، معنای ایجابی دارند و فقط صفات ذات، ازلیاند.<ref>ص ۱۳۹۱۴۹</ref> | ||
علاوه بر این، [[شیخ صدوق]]، با تکیه بر روایات، به تفسیر آیاتی میپردازد که ظاهر آنها، [[تشبیه]] و [[تجسیم]] را تأیید میکند؛ آیاتی که نوعی اعضا و جوارح (ید، وجه، ساق، عین و اُذُن)، اوضاع و اوصاف جسمانی و انسانی (جَنْب، عرش، کرسی، خدعه و استهزا، اتیان، رضا، سخط و...) را برای خداوند اثبات میکنند. وی علاوه بر رفع تعارض ظاهری این آیات با عقیده مقبول [[شیعه]] در [[توحید]]، از تفسیر تعابیر قرآنی همچون «سبحان اللّه»<ref>ص | علاوه بر این، [[شیخ صدوق]]، با تکیه بر روایات، به تفسیر آیاتی میپردازد که ظاهر آنها، [[تشبیه]] و [[تجسیم]] را تأیید میکند؛ آیاتی که نوعی اعضا و جوارح (ید، وجه، ساق، عین و اُذُن)، اوضاع و اوصاف جسمانی و انسانی (جَنْب، عرش، کرسی، خدعه و استهزا، اتیان، رضا، سخط و...) را برای خداوند اثبات میکنند. وی علاوه بر رفع تعارض ظاهری این آیات با عقیده مقبول [[شیعه]] در [[توحید]]، از تفسیر تعابیر قرآنی همچون «سبحان اللّه»<ref>ص ۳۱۱-۳۱۲</ref> و «اللّه اکبر»<ref>ص ۳۱۲-۳۱۳</ref> در جهت تأیید مدعای خود استفاده کرده و با استناد به آیة «فِطْرَتَ اللّهِ اَلَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها»<ref>روم : ۳۰</ref> بر [[فطرت|فطری]] بودن توحید تأکید نموده است.<ref>ص ۳۲۸-۳۳۱</ref> در این ابواب که حجم زیادی از کتاب را به خود اختصاص داده است علاوه بر در دسترس قرار گرفتن روایات تفسیری در ضمنِ توضیحات مؤلف، دیدگاههای تفسیری و حتی نظریات [[تأویل|تأویلی]] او نیز تا اندازهای فهمیده میشود.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ص۲۳۲-۲۳۸</ref> | ||
در باره عدل الهی و مبنای مهم [[حسن و قبح ذاتی]] و عقلی افعال، شیخ صدوق نخست آنها را از دایره احساسات و عواطف و گرایش یا انزجار طبعی خارج میکند و به عقل نسبت میدهد،<ref>ص ۳۹۵</ref> سپس مراد از عقلی بودن را حکمت و علتی معقول داشتن معرفی میکند که عقل بر اساس آن به نیکی فعل، حکم میدهد.<ref>ص ۳۹۶</ref> | در باره عدل الهی و مبنای مهم [[حسن و قبح ذاتی]] و عقلی افعال، شیخ صدوق نخست آنها را از دایره احساسات و عواطف و گرایش یا انزجار طبعی خارج میکند و به عقل نسبت میدهد،<ref>ص ۳۹۵</ref> سپس مراد از عقلی بودن را حکمت و علتی معقول داشتن معرفی میکند که عقل بر اساس آن به نیکی فعل، حکم میدهد.<ref>ص ۳۹۶</ref> | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۲۷: | ||
[[en:Al-Tawhid (book)]] | [[en:Al-Tawhid (book)]] | ||
<onlyinclude>{{درجهبندی | |||
| پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | |||
| رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | |||
| جعبه اطلاعات = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->دارد | |||
| عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->دارد | |||
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد | |||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد | |||
| کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->از منبع خوب | |||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | |||
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | |||
| شناسه = <!--ناقص، کامل-->ناقص | |||
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->ندارد | |||
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد | |||
| زیادهنویسی = <!--دارد، ندارد-->دارد | |||
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> | |||
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> | |||
| توضیحات = | |||
}}</onlyinclude> | |||
[[رده:کتابهای کلامی شیعه قرن ۴ (قمری)]] | [[رده:کتابهای کلامی شیعه قرن ۴ (قمری)]] |