پرش به محتوا

فلسفه اشراق: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Shadpoor
imported>Shadpoor
خط ۲۹: خط ۲۹:


==چیستی==
==چیستی==
''فلسفه اشراق'' یا ''حکمت اشراق''، نظام فلسفی مبتنی بر [[شهود|کشف و شهود]] است که [[شهاب‌الدین سهروردی]] آن را پی‌ریزی کرد.<ref>یزدان‌پناه، حکمت اشراق، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۱۳۹.</ref> به باور سهروردی، همان‌گونه که علوم را بر پایه محسوسات بنیان می‌نهیم، [[فلسفه اسلامی|فلسفه]] و استدلال را نیز باید بر شهود امور روحانی و معنوی، استوار سازیم.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات(حکمةالاشراق)، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۳.</ref> ازاین‌رو، وی معتقد بود اگر کسی اهل تجرید [[روح]] از بدن نباشد و گوهر مشترک حکمت را شهود و اشراق ننماید، اصلا حکیم نیست.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات(المشارع و المطارحات)، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۴۹۴.</ref> سهروردی در کتاب [[حکمة الاشراق (کتاب)|حکمة الاشراق]] سعی می‌کند این گوهر مشترکِ شهود شده را به شکل عقلانی و استدلالی برای دیگران تبیین نماید.<ref>یزدان‌پناه، حکمت اشراق، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۳۷.</ref>  
''فلسفه اشراق'' یا ''حکمت اشراق''، نظام فلسفی مبتنی بر [[کشف و شهود]] است که [[شهاب‌الدین سهروردی]] آن را پی‌ریزی کرد.<ref>یزدان‌پناه، حکمت اشراق، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۱۳۹.</ref> به باور سهروردی، همان‌گونه که علوم را بر پایه محسوسات بنیان می‌نهیم، [[فلسفه اسلامی|فلسفه]] و استدلال را نیز باید بر شهود امور روحانی و معنوی، استوار سازیم.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات(حکمةالاشراق)، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۳.</ref> ازاین‌رو، وی معتقد بود اگر کسی اهل تجرید [[روح]] از بدن نباشد و گوهر مشترک حکمت را شهود و اشراق ننماید، اصلا حکیم نیست.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات(المشارع و المطارحات)، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۴۹۴.</ref> سهروردی در کتاب [[حکمة الاشراق (کتاب)|حکمة الاشراق]] سعی می‌کند این گوهر مشترکِ شهود شده را به شکل عقلانی و استدلالی برای دیگران تبیین نماید.<ref>یزدان‌پناه، حکمت اشراق، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۳۷.</ref>  


سهروردی، فلسفه اشراق را احیاکننده فلسفه‌ای می‌دانست که پیش از او توسط حکیمان [[ایران]]، [[بابل]]، [[مصر]]، [[هند]] و قدمای یونان آغاز شده بود؛<ref>یزدان‌پناه، حکمت اشراق، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۳۷؛ سهروردی، مجموعه مصنفات(المشارع و المطارحات)، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۴۹۴.</ref> اما بعد از ارسطو، به سبب منحصر کردن حکمت به مباحث برهانی، انحراف یافت و فراموش شد.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات(التلویحات)، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۱۳؛ شهروزوری، شرح حکمة‌الاشراق، ۱۳۷۲ش، ص۵.</ref>
سهروردی، فلسفه اشراق را احیاکننده فلسفه‌ای می‌دانست که پیش از او توسط حکیمان [[ایران]]، [[بابل]]، [[مصر]]، [[هند]] و قدمای یونان آغاز شده بود؛<ref>یزدان‌پناه، حکمت اشراق، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۳۷؛ سهروردی، مجموعه مصنفات(المشارع و المطارحات)، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۴۹۴.</ref> اما بعد از ارسطو، به سبب منحصر کردن حکمت به مباحث برهانی، انحراف یافت و فراموش شد.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات(التلویحات)، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۱۳؛ شهروزوری، شرح حکمة‌الاشراق، ۱۳۷۲ش، ص۵.</ref>
کاربر ناشناس