پرش به محتوا

توفیق: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ مهٔ ۲۰۲۳
جز
خط ۵۲: خط ۵۲:
در باره نسبت توفیق و هدایت نیز بحث شده است، مثلاً ابن قیم جوزیه<ref>ص ۱۱۷۱۴۱</ref> گفته است هدایت سه مرتبه دارد: مرتبة اول، هدایت همگانی تکوینی است که شامل همه موجودات اعم از انسان و غیر آن است. مرتبة دوم، هدایت تشریعی است که به معنای ارائه طریق است و همة انسانها از آن برخوردارند. مرتبة سوم، هدایت خاصه یا هدایت توفیق است که به معنای دستیابی به مطلوب است و نصیب کسانی می‌شود که با حسن انتخاب خود بر اثر هدایت تشریعی خداوند حق را پذیرفته و به آن عمل کرده باشند. خداوند به چنین کسانی توفیق می‌دهد تا بقیه راه را به آسانی طی کنند و این توفیق نتیجه عمل آنهاست. به تعبیر ابن قیم جوزیه<ref>ص ۱۴۱</ref> توفیق مستلزم دو امر است: فعل رب یا «هدی» و فعل عبد یا «اهتداء».
در باره نسبت توفیق و هدایت نیز بحث شده است، مثلاً ابن قیم جوزیه<ref>ص ۱۱۷۱۴۱</ref> گفته است هدایت سه مرتبه دارد: مرتبة اول، هدایت همگانی تکوینی است که شامل همه موجودات اعم از انسان و غیر آن است. مرتبة دوم، هدایت تشریعی است که به معنای ارائه طریق است و همة انسانها از آن برخوردارند. مرتبة سوم، هدایت خاصه یا هدایت توفیق است که به معنای دستیابی به مطلوب است و نصیب کسانی می‌شود که با حسن انتخاب خود بر اثر هدایت تشریعی خداوند حق را پذیرفته و به آن عمل کرده باشند. خداوند به چنین کسانی توفیق می‌دهد تا بقیه راه را به آسانی طی کنند و این توفیق نتیجه عمل آنهاست. به تعبیر ابن قیم جوزیه<ref>ص ۱۴۱</ref> توفیق مستلزم دو امر است: فعل رب یا «هدی» و فعل عبد یا «اهتداء».


هر چند توفیق اساساً مفهومی کلامی است که متکلمان درباره آن به بحث پرداخته‌اند، گاهی در آثار فلاسفه اسلامی نیز به آن اشاره شده است. مثلاً، [[صدرالدین شیرازی]] در المبدأ و المعادآورده است که انوار و ظلمات قلب سبب‌های مختلفی دارند. در عرف شریعت آنچه روح فرد را به خیر رهنمون می‌شود [[فرشته |مَلَک]] و آنچه به شر سوق می‌دهد [[شیطان]] نامیده می‌شود. توفیق آن لطفی است که قلب با آن مهیای قبول ملک می‌شود و اغوا و خذلان امری است که قلب با آن مهیای قبول وسوسه‌های شیطان می‌گردد. <ref>ملاصدرا، المبدء والمعاد، ۱۳۵۴ش، ص۲۰۰.</ref>
هر چند توفیق اساساً مفهومی کلامی است که متکلمان درباره آن به بحث پرداخته‌اند، گاهی در آثار فلاسفه اسلامی نیز به آن اشاره شده است. مثلاً، [[ملاصدرا
|صدرالدین شیرازی]] در المبدأ و المعاد آورده است که انوار و ظلمات قلب سبب‌های مختلفی دارند. در عرف شریعت آنچه روح فرد را به خیر رهنمون می‌شود [[فرشته |مَلَک]] و آنچه به شر سوق می‌دهد [[شیطان]] نامیده می‌شود. توفیق آن لطفی است که قلب با آن مهیای قبول ملک می‌شود و اغوا و خذلان امری است که قلب با آن مهیای قبول وسوسه‌های شیطان می‌گردد. <ref>ملاصدرا، المبدأ والمعاد، ۱۳۵۴ش، ص۲۰۰.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۱۸٬۶۲۶

ویرایش