پرش به محتوا

تجرید الاعتقاد (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>A.atashinsadaf
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:Tajrid.JPG|بندانگشتی|کتاب تجرید الاعتقاد، نوشته [[خواجه نصیرالدین طوسی]]]]
{{جعبه اطلاعات کتاب
'''تجریدالاعتقاد'''، کتابی در [[علم کلام]] به عربی از [[خواجه نصیرالدین طوسی]] (متوفی 672). این کتاب از مهمترین کتابهایی است که در توضیح و اثبات عقاید [[امامیه]] نگاشته شده است. به عقیده [[آقا بزرگ تهرانی]]،<ref>ج 3، ص 353</ref> خواجه نصیر این اثر را '''تحریرالعقاید''' نامیده، اما بعدها این کتاب به اسامی دیگری همچون '''تجریدالاعتقاد'''، '''تجریدالعقائد'''، و '''تجرید الکلام''' شهرت یافته است.<ref>فکرت، ص 104؛ منزوی و دانش پژوه، ج 3، ص 315؛ برای نقد نظر آقابزرگ طهرانی رجوع کنید به علامه حلّی، مقدمه حسن زاده آملی، ص17ـ 18</ref>
| عنوان = تجرید الاعتقاد
| عنوان اصلی =
| برگرداننده =
| تصویر = Tajrid.JPG
| زیرنویس تصویر =
| نویسنده = [[خواجه نصیرالدین طوسی]]
| مذهب = شیعه
| تصویرگر =
| طراح جلد =
| زبان = عربی
| مجموعه = ۱ جلد
| موضوع = فلسفه و کلام
| تاریخ نگارش =
| سبک = استدلالی
| ناشر =
| ناشر فارسی =
| محل انتشارات =
| تاریخ نشر = ۱۳۱۱
| تاریخ نشر فارسی =
| محل ناشر فارسی =
| نوع رسانه =
| صفحه =
| قطع =
| شابک =
| پس از =
| پیش از =
}}


تجریدالاعتقاد از ارزشمندترین و محکمترین و در عین حال مختصرترین متون کلامی شیعی به شمار می آید و به سبب همین ویژگیها از زمان تألیف شهرت یافته و دانشمندان فرقه های مختلف اسلامی شروح و حواشی متعددی به فارسی و عربی بر آن نگاشته‌اند.
'''تجریدالاعتقاد'''، کتابی در [[علم کلام]] به عربی از [[خواجه نصیرالدین طوسی]] (متوفی ۶۷۲). این کتاب از مهمترین کتابهایی است که در توضیح و اثبات عقاید [[امامیه]] نگاشته شده است. به عقیده [[آقا بزرگ تهرانی]]،<ref>ج ۳، ص۳۵۳</ref> خواجه نصیر این اثر را '''تحریرالعقاید''' نامیده، اما بعدها این کتاب به اسامی دیگری همچون '''تجریدالاعتقاد'''، '''تجریدالعقائد'''، و '''تجرید الکلام''' شهرت یافته است.<ref>فکرت، ص۱۰۴؛ منزوی و دانش پژوه، ج ۳، ص۳۱۵؛ برای نقد نظر آقابزرگ طهرانی رجوع کنید به علامه حلّی، مقدمه حسن زاده آملی، ص۱۷ـ ۱۸</ref>


تجریدالاعتقاد از ارزشمندترین و محکمترین و در عین حال مختصرترین متون کلامی شیعی به شمار می‌آید و به سبب همین ویژگیها از زمان تألیف شهرت یافته و دانشمندان فرقه‌های مختلف اسلامی شروح و حواشی متعددی به فارسی و عربی بر آن نگاشته‌اند.


== انگیزه های نگارش ==
== انگیزه‌های نگارش ==
 
بعضی معتقدند که خواجه بعد از نقد کتاب المحصَّل [[فخررازی]]، تجرید را تألیف کرد تا کسانی که به دنبال به دست آوردن عقیده حق هستند، به جای مراجعه به کتاب [[المحصل(کتاب)|المحصل]] به آن رجوع کنند؛<ref>علامه حلّی، مقدمه حسن زاده آملی، ص۴</ref> زیرا خواجه نصیر در مقدمه [[تلخیص المحصل]] گفته است:
بعضی معتقدند که خواجه بعد از نقد کتاب المحصَّل [[فخررازی]]، تجرید را تألیف کرد تا کسانی که به دنبال به دست آوردن عقیده حق هستند، به جای مراجعه به کتاب [[المحصل(کتاب)|المحصل]] به آن رجوع کنند؛<ref>علامه حلّی، مقدمه حسن زاده آملی، ص 4</ref> زیرا خواجه نصیر در مقدمه [[تلخیص المحصل]] گفته است:
:«همتهای عالی برای تحصیل حق از طریق تحقیق رویگردان شده و دیگر کتابی قابل اعتماد و مشتمل بر اصول متقن اندیشه وجود ندارد و اینکه کسانی می‌پندارند کتاب المحصل فخررازی این خلا را پر کرده، چنین نیست و آن کتاب مملو از اندیشه‌های باطل و غیرقابل اعتماد است.»<ref>نصیرالدین طوسی، ۱۳۵۹ ش، ص۱ـ۲</ref>
:«همتهای عالی برای تحصیل حق از طریق تحقیق رویگردان شده و دیگر کتابی قابل اعتماد و مشتمل بر اصول متقن اندیشه وجود ندارد و اینکه کسانی می پندارند کتاب المحصل [[فخررازی]] این خلا را پر کرده، چنین نیست و آن کتاب مملو از اندیشه های باطل و غیرقابل اعتماد است.»<ref>نصیرالدین طوسی، 1359 ش، ص 1ـ2</ref>
 
از آنجا که خواجه بعد از مواجهه با آرای فخررازی در بحث [[امامت]] دریافت که اشکالات وی را در یک اثر فلسفی نمی توان پاسخ داد، به نگاشتن [[تجرید الاعتقاد]] اقدام کرد.


از آنجا که خواجه بعد از مواجهه با آرای فخررازی در بحث [[امامت]] دریافت که اشکالات وی را در یک اثر فلسفی نمی‌توان پاسخ داد، به نگاشتن [[تجرید الاعتقاد]] اقدام کرد.


== جایگاه==
== جایگاه==
تجریدالاعتقاد به جهت رویکرد خاص آن به فلسفه و کلام، نقطه عطفی در تاریخ کلام محسوب می‌شود. [[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه نصیر]] در این کتاب میان [[فلسفه مشاء|فلسفه مشائی]] و [[کلام امامیه|کلام شیعی]] تلفیقی به وجود آورده که سبب نزدیکی فلسفه و کلام در میان متفکران شیعه شده است.<ref>احمدی، ص۲۲۴؛ داوری، ص۱۱۹</ref>


تجریدالاعتقاد به جهت رویکرد خاص آن به فلسفه و کلام، نقطه عطفی در تاریخ کلام محسوب می شود. [[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه نصیر]] در این کتاب میان [[فلسفه مشاء|فلسفه مشائی]] و [[کلام امامیه|کلام شیعی]] تلفیقی به وجود آورده که سبب نزدیکی  فلسفه و کلام در میان متفکران شیعه شده است.<ref>احمدی، ص 224؛ داوری، ص 119</ref>
[[مرتضی مطهری|آیت الله مرتضی مطهری]] معتقد است که خواجه نصیرالدین طوسی با تالیف این کتاب، کلام را از سبک حکمت جدلی به سبک حکمت برهانی نزدیک کرده<ref> مطهری، ج ۲، ص۶۸</ref> و این کتاب، الگویی برای کتابهای بعدی در این رشته شده و متکلمان مسلمان اعم از [[اشعری|اشعری]] و [[معتزله|معتزلی]] از روش شیخ طوسی در این کتاب پیروی کرده‌اند.<ref>همو، ص۵۷</ref>
 
[[مرتضی مطهری|آیت الله مرتضی مطهری]] معتقد است که خواجه نصیرالدین طوسی با تالیف این کتاب، كلام را از سبك حكمت جدلی به سبك حكمت برهانی نزدیك كرده<ref> مطهری، ج 2، ص 68</ref> و این کتاب، الگویی برای کتابهای بعدی در این رشته شده و متكلمان مسلمان اعم از [[اشعری|اشعرى]] و [[معتزله|معتزلى]] از روش شیخ طوسی در این کتاب پیروی کرده‌اند.<ref>همو، ص 57</ref>
 
خواجه نصیر، خود این کتاب را برخوردار از بهترین روش و دربرگیرنده دیدگاه‌ها و اعتقاداتی که با برهان برای وی اثبات گردیده، معرفی کرده است.<ref>علامه حلّی، مقدمه حسن زاده آملی، ص 20</ref> به این ترتیب، برخلاف برخی کتاب‌های او که صرفاً تبیین نظریات عده ای از بزرگان است ــ همچون حل مشکلات الاشارات در شرح اشارات و تنبیهات ابن سینا و دفاع از آن در مقابل انتقادات فخرالدین رازی و کتاب [[مَصارع المُصارع]] در دفاع از دیدگاه‌های [[ابن سینا]] در مقابل اشکالات [[ابن سینا|شهرستانی]] ــ این کتاب دربرگیرنده نظریات خاص وی است.


تجرید الاعتقاد، دارای شش «مقصد» (بخش) است که بترتیب عبارت اند از: امور عامه، جواهر و اعراض، اثبات صانع و صفات او، [[نبوت]]، [[امامت]]، [[معاد]].
خواجه نصیر، خود این کتاب را برخوردار از بهترین روش و دربرگیرنده دیدگاه‌ها و اعتقاداتی که با برهان برای وی اثبات گردیده، معرفی کرده است.<ref>علامه حلّی، مقدمه حسن زاده آملی، ص۲۰</ref> به این ترتیب، برخلاف برخی کتاب‌های او که صرفاً تبیین نظریات عده‌ای از بزرگان است ــ همچون حل مشکلات الاشارات در شرح اشارات و تنبیهات ابن سینا و دفاع از آن در مقابل انتقادات فخرالدین رازی و کتاب [[مَصارع المُصارع]] در دفاع از دیدگاه‌های [[ابن سینا]] در مقابل اشکالات [[ابن سینا|شهرستانی]] ــ این کتاب دربرگیرنده نظریات خاص وی است.


پس از خواجه کسانی مانند قاضی عضدالدین ایجی (متوفی 756) در کتاب [[ابن سینا|المواقف]] و تفتازانی (متوفی 792) در کتاب [[ابن سینا|المقاصد]] در این جهت از او پیروی کرده اند. برخی مباحث این کتاب به گونه ای است که مبنا بودن آن را برای جریانات فکری مهمی همچون [[ابن سینا|حکمت متعالیه]] موجه می سازد.<ref>مثلاً رجوع کنید به نصیرالدین طوسی، 1407، ص 22ـ73</ref>
تجرید الاعتقاد، دارای شش «مقصد» (بخش) است که بترتیب عبارت‌اند از: امور عامه، جواهر و اعراض، اثبات صانع و صفات او، [[نبوت]]، [[امامت]]، [[معاد]].


پس از خواجه کسانی مانند قاضی عضدالدین ایجی (متوفی ۷۵۶) در کتاب [[ابن سینا|المواقف]] و تفتازانی (متوفی ۷۹۲) در کتاب [[ابن سینا|المقاصد]] در این جهت از او پیروی کرده‌اند. برخی مباحث این کتاب به گونه‌ای است که مبنا بودن آن را برای جریانات فکری مهمی همچون [[ابن سینا|حکمت متعالیه]] موجه می‌سازد.<ref>مثلاً رجوع کنید به نصیرالدین طوسی، ۱۴۰۷، ص۲۲ـ۷۳</ref>


== رویکرد کلامی==
== رویکرد کلامی==
آنچه خواجه در تجریدالاعتقاد آورده است مطابق با اعتقادات [[شیعه|شیعی امامی]] است؛ اگرچه وی در بعضی کتاب‌های خود همچون تلخیص المحصل<ref>ص ۴۲۱</ref> برخی اعتقادات [[امامیه]]، از جمله [[بداء]]، را به نوعی انکار کرده است و از این جهت بزرگانی چون [[صدرالدین شیرازی]]<ref>ص ۳۷۸</ref> و [[علامه مجلسی]]<ref>ج ۴، ص۱۲۳</ref> از او انتقاد کرده‌اند.


آنچه خواجه در تجریدالاعتقاد آورده است مطابق با اعتقادات [[شیعه|شیعی امامی]] است؛ اگرچه وی در بعضی کتاب‌های خود همچون تلخیص المحصل<ref>ص 421</ref> برخی اعتقادات [[امامیه]]، از جمله [[بداء]]، را به نوعی انکار کرده است و از این جهت بزرگانی چون [[صدرالدین شیرازی]]<ref>ص 378</ref> و [[علامه مجلسی]]<ref>ج 4، ص 123</ref> از او انتقاد کرده‌اند.
میزان توجه خواجه به بحث [[امامت]] با تمایلات [[شیعه|شیعی]] در عناوینی چون اثبات امامت [[حضرت علی(ع)|حضرت علی]] علیه‌السلام و بیان نقاط ضعف زندگی خلفای نخستین و عدم صلاحیت آنان برای [[خلافت]] [[رسول خدا(ص)|رسول خدا]] و دلایل قطعی برتر بودن [[امام علی علیه‌السلام]] و وجود دلیل مخصوص و نص بر [[خلافت|امامت]] [[امامان شیعه|ائمة اثناعشر]] علیهم السلام و حکم محاربان آنها<ref>نصیرالدین طوسی، ۱۴۰۷، ص۳۶۷ـ ۳۹۸</ref> به حدی است که عده‌ای از اندیشمندان غیر شیعه در نقد این بخش از مباحث او سخت بر خواجه تاخته و جانب انصاف را چندان نگه نداشته‌اند.<ref> رجوع کنید به حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۳۴۶</ref> به این ترتیب، این سخن که تجرید خواجه متأثر از اصول اعتقادی فرقه‌هایی غیر از شیعه [[رسول خدا(ص)|امامی]] است،<ref> د. اسلام، چاپ دوم، ذیل «طوسی، نصیرالدین. ۲»</ref> معتبر نیست.


میزان توجه خواجه به بحث [[امامت]] با تمایلات [[شیعه|شیعی]] در عناوینی چون اثبات امامت [[حضرت علی(ع)|حضرت علی]] علیه السلام و بیان نقاط ضعف زندگی خلفای نخستین و عدم صلاحیت آنان برای [[خلافت]] [[رسول خدا(ص)|رسول خدا]] و دلایل قطعی برتر بودن [[امام علی علیه السلام]] و وجود دلیل مخصوص و نص بر [[خلافت|امامت]] [[امامان شیعه|ائمة اثناعشر]] علیهم السلام و حکم محاربان آنها<ref>نصیرالدین طوسی، 1407، ص 367ـ 398</ref> به حدی است که عده ای از اندیشمندان غیر شیعه در نقد این بخش از مباحث او سخت بر خواجه تاخته و جانب انصاف را چندان نگه نداشته اند.<ref> رجوع کنید به حاجی خلیفه، ج 1، ستون 346</ref> به این ترتیب، این سخن که تجرید خواجه متأثر از اصول اعتقادی فرقه هایی غیر از شیعه [[رسول خدا(ص)|امامی]] است،<ref> د. اسلام، چاپ دوم، ذیل «طوسی، نصیرالدین. 2»</ref> معتبر نیست.
همچنین در افکار فلسفی نباید خواجه را تابع محض [[ابن سینا]] دانست، زیرا آرای او در کتاب تجرید در موارد متعددی با آرای ابن سینا سازگار نیست، از جمله آنکه وی مکان را بُعد می‌داند نه سطح؛<ref>نصیرالدین طوسی، ۱۴۰۷، ص۱۵۲</ref> به حدوث عالم اجسام معتقد است نه قدم آن؛<ref>همان، ص۱۷۰</ref> ادله اثبات وجود عقل مفارق را ناکافی و قابل ایراد می‌داند؛<ref>همان، ص۱۷۶</ref> و معتقد است که ماده المواد، جسم مطلق است نه هیولا، و برهان اثبات هیولا قابل نقد است.<ref>همان، ص۱۵۰</ref> همچنین خواجه در مباحث [[توبه]] و وجوب اسقاط عقاب به واسطه آن نیز با بسیاری از متکلمان [[معتزله|معتزلی]] مخالفت کرده است.<ref>همان، ص۴۲۲ـ۴۲۴</ref>
 
همچنین در افکار فلسفی نباید خواجه را تابع محض [[ابن سینا]] دانست، زیرا آرای او در کتاب تجرید در موارد متعددی با آرای ابن سینا سازگار نیست، از جمله آنکه وی مکان را بُعد می داند نه سطح؛<ref>نصیرالدین طوسی، 1407، ص 152</ref> به حدوث عالم اجسام معتقد است نه قدم آن؛<ref>همان، ص 170</ref> ادله اثبات وجود عقل مفارق را ناکافی و قابل ایراد می داند؛<ref>همان، ص 176</ref> و معتقد است که ماده المواد، جسم مطلق است نه هیولا، و برهان اثبات هیولا قابل نقد است.<ref>همان، ص 150</ref> همچنین خواجه در مباحث [[توبه]] و وجوب اسقاط عقاب به واسطه آن نیز با بسیاری از متکلمان [[معتزله|معتزلی]] مخالفت کرده است.<ref>همان، ص 422ـ424</ref>


{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = برهان امکان و وجوب در کتاب تجرید الاعتقاد:{{سخ}}'''«الموجود إن كان واجبا فهو المطلوب، و الاّ استلزمه لاستحالة الدّور و التّسلسل.»'''<ref>تجرید الاعتقاد، مکتب الاعلام الاسلامی، تهران، ص۱۸۹</ref>{{سخ}} موجود اگر واجب باشد، مطلوب محقق است، در غیر این صورت، به دلیل محال بودن دور و تسلسل مستلزم واجب است.|تاریخ بایگانی| منبع = <small></small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


== ویژگی ها==
== ویژگی ها==
* آشکار‌ترین ویژگی این کتاب، اختصار فوق العاده آن است. خواجه نصیر در بسیاری از کتابهای خود، از جمله قواعد العقائد و اوصاف الاشراف و حتی [[شرح الاشارات]] و اساس الاقتباس، بنا را بر اختصار گذاشته بوده، ولی این خصوصیت در تجرید به حدی است که شمس الدین محمود اصفهانی آن را از «اَلغاز» (چیستانها) به حساب آورده است.<ref>قوشچی، ص۳؛ حاجی خلیفه، همانجا</ref>


* آشکار ترین ویژگی این کتاب، اختصار فوق العاده آن است. خواجه نصیر در بسیاری از کتابهای خود، از جمله قواعد العقائد و اوصاف الاشراف و حتی [[شرح الاشارات]] و اساس الاقتباس، بنا را بر اختصار گذاشته بوده، ولی این خصوصیت در تجرید به حدی است که شمس الدین محمود اصفهانی آن را از «اَلغاز» (چیستانها) به حساب آورده است.<ref>قوشچی، ص 3؛ حاجی خلیفه، همانجا</ref>
البته اختصار این کتاب به جامعیت آن لطمه‌ای وارد نساخته و عبارات کتاب در عین کوتاه بودن جامع و گویا هستند. دو عامل جامعیت درعین ایجاز و اختصار یکی از مهمترین عوامل جلب توجه متکلمان بوده است. عبارتها بقدری موجز ودرعین حال گویاست که با اندک تغییری می‌توان آنها را منظوم نمود، بعضی از متکلمان معاصر معتقدند که [[حکیم سبزواری]] درمنظومه خود از متن تجرید الاعتقاد بهره وافی برده است.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، امامیه، کیهان اندیشه؛ شماره ۵۴- خرداد و تیر۱۳۷۳</ref>
 
البته اختصار این کتاب به جامعیت آن لطمه ای وارد نساخته و عبارات کتاب در عین کوتاه بودن جامع و گویا هستند. دو عامل جامعيت درعين ايجاز و اختصار يكي از مهمترين عوامل جلب توجه متكلمان بوده است. عبارتها بقدري موجز ودرعين حال گوياست كه با اندك تغييري مي‌توان آنها را منظوم نمود، بعضی از متکلمان معاصر معتقدند كه [[حكيم سبزواري]] درمنظومه خود از متن تجريد الاعتقاد بهره وافي برده است.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، امامیه، كيهان انديشه؛ شماره 54- خرداد و تير1373</ref>
 
* بهره‌گيري از اصطلاحات و قواعد فلسفي در اثبات مسائل كلامي، چنانچه اكثر صفات جمال و جلال الهي را برپايه اصل «وجوب الوجود بالذات» اثبات نموده و گفته است: «و وجوب‌الوجود يدل علي سرمديته و نفي الزائد و الشريك و المثل..... وعلي ثبوت الجود والملك و.....» و براثبات علم الهي سه برهان اقامه كرده است كه برهان دوم وسوم ازآن فلاسفه مي‌باشد.چنانكه گفته ست: «والاحكام و التجرد و استناد كل شيء اليه دلائل العلم».


* قبل ازآنكه به بحث پيرامون موضوعات كلامي(خداشناسي، نبوت، امامت و معاد) بپردازد، مباحث مربوط به وجود و ماهيت، علت و معلول، وجوب و امكان و به عبارت ديگر، مباحث فلسفه اولي را مورد بررسي قرارداده است، زيرا مباحث يادشده از مبادي و مقدمات بحثهاي كلامي بشمار مي‌روند.
* بهره‌گیری از اصطلاحات و قواعد فلسفی در اثبات مسائل کلامی، چنانچه اکثر صفات جمال و جلال الهی را برپایه اصل «وجوب الوجود بالذات» اثبات نموده و گفته است: «و وجوب‌الوجود یدل علی سرمدیته و نفی الزائد و الشریک و المثل..... وعلی ثبوت الجود والملک و.....» و براثبات علم الهی سه برهان اقامه کرده است که برهان دوم وسوم ازآن فلاسفه می‌باشد.چنانکه گفته ست: «والاحکام و التجرد و استناد کل شیء الیه دلائل العلم».


همچنین خواجه طوسی قبل از آن «تجريد المنطق» را تأليف نموده است،بزرگانی چون [[علامه حلّی]] (متوفی 726) آن را شرح کرده اند) زيرا بدون آشنايي با منطق كه روشهاي استدلال را مي‌آموزد، ورود در فلسفه و كلام ممكن نيست.
* قبل ازآنکه به بحث پیرامون موضوعات کلامی(خداشناسی، نبوت، امامت و معاد) بپردازد، مباحث مربوط به وجود و ماهیت، علت و معلول، وجوب و امکان و به عبارت دیگر، مباحث فلسفه اولی را مورد بررسی قرارداده است، زیرا مباحث یادشده از مبادی و مقدمات بحثهای کلامی بشمار می‌روند.
اگر چه ورود به قلمرو مباحث كلامي از طريق طرح بحثهاي منطق و فلسفه قبل ازمحقق طوسي نيز متداول بوده است، چنانكه در كتاب«ياقوت» تأليف ابواسحاق اسماعيل بن نوبخت([[قرن چهارم]] [[هجری قمری]]) همين روش بكاررفته است، ولي روش محقق از نظر گستردگي و جامعيت كاملاً بي‌ سابقه و نوين است.


بنابراين خواجه نصيرالدين با حفظ مباني [[كلام اماميه]] كه مهمترين آن قاعده [[حسن و قبح عقلی]] است، درتبيين بسياري از مسائل كلامي از قواعد و دلايل فلسفي بهره گرفت و براي آنكه آيندگان نيز روش او را دنبال كنند در تنظيم متن معروف كلامي خود(تجريد الاعتقاد) نخست به بررسي مباحث فلسفي پرداخت آنگاه وارد حوزه مسائل كلامي شد
همچنین خواجه طوسی قبل از آن «تجرید المنطق» را تألیف نموده است،(و بزرگانی چون [[علامه حلّی]] (متوفی ۷۲۶) آن را شرح کرده‌اند) زیرا بدون آشنایی با منطق که روشهای استدلال را می‌آموزد، ورود در فلسفه و کلام ممکن نیست.
اگر چه ورود به قلمرو مباحث کلامی از طریق طرح بحثهای منطق و فلسفه قبل ازمحقق طوسی نیز متداول بوده است، چنانکه در کتاب«یاقوت» تألیف ابواسحاق اسماعیل بن نوبخت([[قرن چهارم]] [[هجری قمری]]) همین روش بکاررفته است، ولی روش محقق از نظر گستردگی و جامعیت کاملاً بی‌سابقه و نوین است.


* در این کتاب، برخلاف دیگر کتابهای کلامی پیش از آن، مبحث معاد بعد از مبحث نبوت آمده است. پیش از خواجه بحث معاد ــ به سبب ارتباط بحث وعد و وعید و ثواب و عقاب با صفات حق تعالی و بویژه بحث عدل خداوند ــ قبل از نبوت و امامت طرح می گردید، اما در تجرید مباحث نبوت و امامت ارتباط نزدیکی با مباحث عدل الاهی پیدا نکرده و توجه خواجه در آنها برخلاف پیشینیانش، بیشتر معطوف به [[لطف]] الاهی است.<ref>نصیرالدین طوسی، 1407، ص 348، 362</ref>
بنابراین خواجه نصیرالدین با حفظ مبانی [[کلام امامیه]] که مهمترین آن قاعده [[حسن و قبح عقلی]] است، درتبیین بسیاری از مسائل کلامی از قواعد و دلایل فلسفی بهره گرفت و برای آنکه آیندگان نیز روش او را دنبال کنند در تنظیم متن معروف کلامی خود(تجرید الاعتقاد) نخست به بررسی مباحث فلسفی پرداخت آنگاه وارد حوزه مسائل کلامی شد


* در این کتاب، برخلاف دیگر کتابهای کلامی پیش از آن، مبحث معاد بعد از مبحث نبوت آمده است. پیش از خواجه بحث معاد ــ به سبب ارتباط بحث وعد و وعید و ثواب و عقاب با صفات حق تعالی و بویژه بحث عدل خداوند ــ قبل از نبوت و امامت طرح می‌گردید، اما در تجرید مباحث نبوت و امامت ارتباط نزدیکی با مباحث عدل الاهی پیدا نکرده و توجه خواجه در آنها برخلاف پیشینیانش، بیشتر معطوف به [[لطف]] الاهی است.<ref>نصیرالدین طوسی، ۱۴۰۷، ص۳۴۸، ۳۶۲</ref>


==شروح==
==شروح==
تجریدالاعتقاد از ارزشمندترین و محکمترین و در عین حال مختصرترین متون کلامی شیعی به شمار می‌آید و به سبب همین ویژگیها از زمان تألیف شهرت یافته و دانشمندان فرقه‌های مختلف اسلامی شروح و حواشی متعددی به فارسی و عربی بر آن نگاشته‌اند.<ref>کنتوری، ص۹۷</ref> قضاوتهای شارحان درباره این کتاب نشان می‌دهد که خواجه در اقدام خود کاملاً موفق بوده است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به قوشچی، ص۲</ref>


تجریدالاعتقاد از ارزشمندترین و محکمترین و در عین حال مختصرترین متون کلامی شیعی به شمار می آید و به سبب همین ویژگیها از زمان تألیف شهرت یافته و دانشمندان فرقه های مختلف اسلامی شروح و حواشی متعددی به فارسی و عربی بر آن نگاشته اند.<ref>کنتوری، ص 97</ref> قضاوتهای شارحان در باره این کتاب نشان می دهد که خواجه در اقدام خود کاملاً موفق بوده است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به قوشچی ، ص 2</ref>
ظاهراً اولین شرح تجرید را معروفترین شاگرد خواجه، [[علامه حلّی]]، تدوین کرد، این شرح، [[کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد]] نام دارد و برخی معتقدند که اگر علامه آن را نمی‌نوشت، شاید مقصود دقیق خواجه از مباحث این اثر هیچگاه روشن نمی‌شد.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج ۳، ص۳۵۳؛ علامه حلّی، مقدمه حسن زاده آملی، ص۳</ref> [[آقا بزرگ طهرانی|آقابزرگ طهرانی]]<ref>ج ۳، ص۳۵۲ـ۳۵۴، ج ۶، ص۶۴ـ۷۰</ref> و حاجی خلیفه<ref>ج ۱، ستون ۳۴۶ـ۳۵۱</ref> و دیگران<ref>مثلاً رجوع کنید به انوار، ج ۷، ص۳۵۷، ج ۸، ص۳۶۰ـ۳۶۱، ج ۹، ص۳۰۸، ج ۱۰، ص۲۹۰ـ۲۹۱، ۲۹۷ـ ۲۹۸؛ فاضل، ج ۲، ص۵۷۱، ۶۱۸ـ۶۱۹، ج ۳، ص۷۶۷، ۷۷۴، ۸۰۷ ـ ۸۰۸، ۸۱۵، ۸۶۴ ـ ۸۶۶، ۸۷۲، ۸۹۵؛ نسخه‌های خطی، ج ۵، ص۳، ۲۲، ۳۷، ۲۱۱، ۲۱۳، ۲۹۹، ۵۹۴ ـ ۵۹۵؛ منزوی و دانش پژوه، ج ۴، ص۱۷۵ـ ۱۸۵</ref> شمار زیادی از شروح و تعلیقات و حواشی تجرید را معرفی کرده‌اند. در برخی از این شروح و حواشی به بررسی نقادانه نظریات خواجه پرداخته شده است. از جمله معروفترین و قدیمترین شروح این اثر عبارت‌اند از:
 
* تعرید الاعتماد فی شرح تجرید الاعتقاد، اثر شیخ شمس الدین محمد اسفراینی بیهقی (متوفی ۷۴۶)
ظاهراً اولین شرح تجرید را معروفترین شاگرد خواجه، [[علامه حلّی]]، تدوین کرد، این شرح، [[کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد]] نام دارد و برخی معتقدند که اگر علامه آن را نمی نوشت، شاید مقصود دقیق خواجه از مباحث این اثر هیچگاه روشن نمی شد.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج 3، ص 353؛ علامه حلّی، مقدمه حسن زاده آملی، ص 3</ref> [[آقا بزرگ طهرانی|آقابزرگ طهرانی]]<ref>ج 3، ص 352ـ354، ج 6، ص 64ـ70</ref> و حاجی خلیفه<ref>ج ستون 346ـ351</ref> و دیگران<ref>مثلاً رجوع کنید به انوار، ج 7، ص 357، ج 8 ، ص 360ـ361، ج 9، ص 308، ج 10، ص 290ـ291، 297ـ 298؛ فاضل ، ج 2، ص 571، 618ـ619، ج 3، ص 767، 774، 807 ـ 808، 815، 864 ـ 866، 872، 895؛ نسخه های خطی، ج 5، ص 3، 22، 37، 211، 213، 299، 594 ـ 595؛ منزوی و دانش پژوه، ج 4، ص 175ـ 185</ref> شمار زیادی از شروح و تعلیقات و حواشی تجرید را معرفی کرده اند. در برخی از این شروح و حواشی به بررسی نقادانه نظریات خواجه پرداخته شده است. از جمله معروفترین و قدیمترین شروح این اثر عبارت اند از:
* تسدید یا تشیید القواعد فی شرح تجرید العقاید، معروف به شرح قدیم، اثر شمس الدین محمودبن عبدالرحمان بن احمد عامی اصفهانی (این شرح در مقایسه با شرح فاضل قوشچی، «قدیم» نامیده شده، نه به سبب قدیمترین بودن آن، همچنانکه خود شارح در ابتدا به شرح علامه حلّی و اسفراینی بیهقی اشاره کرده است
* تعرید الاعتماد فی شرح تجرید الاعتقاد، اثر شیخ شمس الدین محمد اسفراینی بیهقی (متوفی 746)
* شرح فاضل قوشچی (متوفی ۸۷۹) که به شرح جدید شهرت یافته است.
* تسدید یا تشیید القواعد فی شرح تجرید العقاید، معروف به شرح قدیم، اثر شمس الدین محمودبن عبدالرحمان بن احمد عامی اصفهانی (این شرح در مقایسه با شرح فاضل قوشچی ، «قدیم» نامیده شده ، نه به سبب قدیمترین بودن آن، همچنانکه خود شارح در ابتدا به شرح علامه حلّی و اسفراینی بیهقی اشاره کرده است
* از جمله شروح متأخر، شرح [[عبدالرزاق لاهیجی|ملاعبدالرزاق لاهیجی]] متخلص به فیاض (متوفی ۱۰۵۱) است که به لحاظ دقت و تفصیل و تطبیق آرا، دارای ویژگیهایی است.
* شرح فاضل قوشچی (متوفی 879) که به شرح جدید شهرت یافته است.
* از جمله شروح متأخر، شرح [[عبدالرزاق لاهیجی|ملاعبدالرزاق لاهیجی]] متخلص به فیاض (متوفی 1051) است که به لحاظ دقت و تفصیل و تطبیق آرا، دارای ویژگیهایی است.


شرح قدیم و شرح جدید تجرید دارای حواشی و تعلیقات مهمی است، از جمله:
شرح قدیم و شرح جدید تجرید دارای حواشی و تعلیقات مهمی است، از جمله:
* حاشیة محقق جرجانی (متوفی 816) بر شرح قدیم، به نام حاشیه تجرید<ref>حاجی خلیفه، ج ستون 347</ref>
* حاشیة محقق جرجانی (متوفی ۸۱۶) بر شرح قدیم، به نام حاشیه تجرید<ref>حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۳۴۷</ref>
* حاشیة قدیم و حاشیة جدید و حاشیة أجدّ، هر سه از جلال الدین محمد دوانی<ref>متوفی 908؛ فاضل، ج 2، ص 571؛ نسخه های خطی، ج 5، ص 594</ref> و دو حاشیه از صدرالدین محمد دشتکی شیرازی(متوفی 948).<ref>حسینی، ج 3، ص 238ـ239</ref> مجموع سه حاشیه دوانی و دو حاشیه صدرالدین ــ که ایرادات و اعتراضات این دو تن نسبت به حواشی یکدیگر بر شرح جدید است ــ به طبقات الجلالیة و الصدریة معروف شده است. جالب توجه است که پس از مرگ صدرالدین ، فرزند او میرغیاث الدین منصور حسینی دشتکی (متوفی 949) به جای پدر، جواب آخرین اشکالات دوانی را در حاشیة دیگری بر شرح تجرید تدوین کرد.<ref> رجوع کنید به حاجی خلیفه ، ج ستون 350</ref> این حاشیه ها که بر شرح جدید نوشته شده اند، اهمیت بسیاری دارند و موردتوجه اندیشمندان مختلف شیعه و سنّی قرار گرفته و سبب مناقشات کلامی و حتی فلسفی فراوانی گردیده اند. همچنین نقدها و شروح فراوانی بر آنها نوشته شده است.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج 6، ص 64ـ71</ref>
* حاشیة قدیم و حاشیة جدید و حاشیة أجدّ، هر سه از جلال الدین محمد دوانی<ref>متوفی ۹۰۸؛ فاضل، ج ۲، ص۵۷۱؛ نسخه‌های خطی، ج ۵، ص۵۹۴</ref> و دو حاشیه از صدرالدین محمد دشتکی شیرازی(متوفی ۹۴۸).<ref>حسینی، ج ۳، ص۲۳۸ـ۲۳۹</ref> مجموع سه حاشیه دوانی و دو حاشیه صدرالدین ــ که ایرادات و اعتراضات این دو تن نسبت به حواشی یکدیگر بر شرح جدید است ــ به طبقات الجلالیة و الصدریة معروف شده است. جالب توجه است که پس از مرگ صدرالدین، فرزند او میرغیاث الدین منصور حسینی دشتکی (متوفی ۹۴۹) به جای پدر، جواب آخرین اشکالات دوانی را در حاشیة دیگری بر شرح تجرید تدوین کرد.<ref> رجوع کنید به حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۳۵۰</ref> این حاشیه‌ها که بر شرح جدید نوشته شده‌اند، اهمیت بسیاری دارند و موردتوجه‌اندیشمندان مختلف شیعه و سنّی قرار گرفته و سبب مناقشات کلامی و حتی فلسفی فراوانی گردیده‌اند. همچنین نقدها و شروح فراوانی بر آنها نوشته شده است.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج ۶، ص۶۴ـ۷۱</ref>
[[پرونده:کتابشناسی تجرید الاعتقاد.jpg|بندانگشتی|قاب]]


== نسخه های موجود==


[[پرونده:کتابشناسی تجرید الاعتقاد.jpg|بندانگشتی|قاب|کتابشناسی تجرید الاعتقاد]]
== نسخه‌های موجود==
تجریدالاعتقاد برای اولین بار همراه با شرح [[علامه حلّی]] در 1311 چاپ شد<ref>ون دایک، ص 197</ref> از این کتاب چاپهای مختلفی موجود است که از میان چاپهای منقح آن می توان به تصحیح محمدجواد حسینی جلالی که در 1407 در [[قم]] منتشر شد اشاره کرد. از میان چاپهای مختلف کشف المراد نیز می توان چاپ حسن [[حسن زاده آملی]] را که در همان سال در قم، به چاپ رسید ذکر نمود. این کتاب به قلم [[ابوالحسن شعرانی]] به فارسی ترجمه و شرح شده است.


تجریدالاعتقاد برای اولین بار همراه با شرح [[علامه حلّی]] در ۱۳۱۱ چاپ شد<ref>ون دایک، ص۱۹۷</ref> از این کتاب چاپهای مختلفی موجود است که از میان چاپهای منقح آن می‌توان به تصحیح محمدجواد حسینی جلالی که در ۱۴۰۷ در [[قم]] منتشر شد اشاره کرد. از میان چاپهای مختلف کشف المراد نیز می‌توان چاپ حسن [[حسن زاده آملی]] را که در همان سال در قم، به چاپ رسید ذکر نمود. این کتاب به قلم [[ابوالحسن شعرانی]] به فارسی ترجمه و شرح شده است.


== کتابشناسی==
== کتابشناسی==
[[سید محمود مرعشی]] و [[علی صدرایی خویی]]، با بررسی نسخه‌های خطی تجرید الاعتقاد و شروح و حواشی متعدد آن، کتابشناسی مفصلی را درباره این اثر فراهم آورده‌اند. این اثر را کتابخانه عمومی [[آیت الله مرعشی نجفی]] با عنوان ''کتابشناسی تجرید الاعتقاد'' در قم به سال ۱۳۸۲ منتشر کرده است.


[[سید محمود مرعشی]] و [[علی صدرایی خویی]]، با بررسی نسخه های خطی تجرید الاعتقاد و شروح و حواشی متعدد آن، کتابشناسی مفصلی را درباره این اثر فراهم آورده اند. این اثر را کتابخانه عمومی [[آیت الله مرعشی نجفی]] با عنوان ''کتابشناسی تجرید الاعتقاد'' در قم به سال 1382 منتشر کرده است.




== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|اندازه=ریز|2}}
<div class="reflist4" style="height: 220px; overflow: auto; padding: 3px" >
 
{{پانویس|2}}
</div>


== منابع ==
== منابع ==
 
<div class="reflist4" style="height: 220px; overflow: auto; padding: 3px" >
{{ستون-شروع}}
{{ستون-شروع}}
*احمد احمدی، «اجمالی از سیر فلسفه اسلامی بعد از ابن رشد»، در فلسفه در ایران: مجموعه مقالات فلسفی، تهران: حکمت ، 1358 ش.
*احمد احمدی، «اجمالی از سیر فلسفه اسلامی بعد از ابن رشد»، در فلسفه در ایران: مجموعه مقالات فلسفی، تهران: حکمت، ۱۳۵۸ش.
* عبداللّه انوار، فهرست نسخ خطی کتابخانة ملی ، تهران 1343ـ 1358 ش.
* عبداللّه انوار، فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی، تهران ۱۳۴۳ـ ۱۳۵۸ش.
* مسعودبن عمر تفتازانی، شرح المقاصد، چاپ عبدالرحمان عمیره، قاهره 1409/1989، چاپ افست قم 1370ـ1371 ش.
* مسعودبن عمر تفتازانی، شرح المقاصد، چاپ عبدالرحمان عمیره، قاهره ۱۴۰۹/۱۹۸۹، چاپ افست قم ۱۳۷۰ـ۱۳۷۱ش.
* حاجی خلیفه ؛ احمد حسینی، فهرست نسخه های خطی کتابخانة عمومی حضرت آیة اللّه العظمی نجفی مرعشی مدّظلّه العالی، قم 1354ـ1374 ش.
* حاجی خلیفه ؛ احمد حسینی، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیة اللّه العظمی نجفی مرعشی، قم ۱۳۵۴ـ۱۳۷۴ش.
* رضا داوری ، «پیدایش و بسط علم کلام »، در فلسفه در ایران : مجموعه مقالات فلسفی.
* رضا داوری، «پیدایش و بسط علم کلام»، در فلسفه در ایران: مجموعه مقالات فلسفی.
* هادی بن مهدی سبزواری، اسرارالحکم، چاپ ح. م . فرزاد، تهران 1361 ش.
* هادی بن مهدی سبزواری، اسرارالحکم، چاپ ح. م. فرزاد، تهران ۱۳۶۱ش.
* محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، شرح اصول الکافی، چاپ سنگی تهران 1391.
* محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، شرح اصول الکافی، چاپ سنگی تهران ۱۳۹۱.
* حسن بن یوسف علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم 1407.
* حسن بن یوسف علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم ۱۴۰۷.
* محمود فاضل، فهرست نسخه های خطی کتابخانة دانشکدة الهیات و معارف اسلامی مشهد ، تهران 1355ـ1361 ش.
* محمود فاضل، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد، تهران ۱۳۵۵ـ۱۳۶۱ش.
* محمد آصف فکرت، فهرست الفبائی کتب خطی کتابخانة مرکزی آستان قدس رضوی، مشهد 1369 ش.
* محمد آصف فکرت، فهرست الفبائی کتب خطی کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی، مشهد ۱۳۶۹ش.
* علی بن محمد قوشچی، شرح تجریدالعقائد، چاپ سنگی تهران 1285.
* علی بن محمد قوشچی، شرح تجریدالعقائد، چاپ سنگی تهران ۱۲۸۵.
* اعجاز حسین بن محمدقلی کنتوری، کشف الحجب و الاستار عن اسماء الکتب و الاسفار ، قم 1409.
* اعجاز حسین بن محمدقلی کنتوری، کشف الحجب و الاستار عن اسماء الکتب و الاسفار، قم ۱۴۰۹.
* مجلسی محمدتقی مدرس رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین طوسی، تهران 1354 ش.
* مجلسی محمدتقی مدرس رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین طوسی، تهران ۱۳۵۴ش.
* مرتضی مطهری، آشنائی با علوم اسلامی، ج تهران 1369 ش.
* مرتضی مطهری، آشنائی با علوم اسلامی، ج ۲، تهران ۱۳۶۹ش.
* احمدبن محمد مقدس اردبیلی، الحاشیة علی الهیات الشرح الجدید للتجرید، چاپ احمد عابدی، قم 1375 ش.
* احمدبن محمد مقدس اردبیلی، الحاشیة علی الهیات الشرح الجدید للتجرید، چاپ احمد عابدی، قم ۱۳۷۵ ش.
* علینقی منزوی و محمدتقی دانش پژوه، فهرست کتابخانة مدرسة عالی سپهسالار، ج تهران 1340 ش، ج تهران 1346 ش.
* علینقی منزوی و محمدتقی دانش پژوه، فهرست کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار، ج ۳، تهران ۱۳۴۰ش، ج ۴، تهران ۱۳۴۶ش.
* نسخه های خطی: نشریة کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران، ج زیرنظر محمدتقی دانش پژوه، تهران 1346 ش.
* نسخه‌های خطی: نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج ۵، زیرنظر محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۴۶ش.
* محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، تجریدالاعتقاد، ضمن کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد ، تألیف علامه حلّی، چاپ حسن حسن زاده آملی ، قم 1407.
* محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، تجریدالاعتقاد، ضمن کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تألیف علامه حلّی، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم ۱۴۰۷.
* همو، تلخیص المحصّل، چاپ عبداللّه نورانی، تهران 1359 ش؛ ادوارد ون دایک، کتاب اکتفاء القنوع بماهو مطبوع، چاپ محمدعلی ببلاوی ، مصر 1313/1896، چاپ افست قم 1409.
* محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، تلخیص المحصّل، چاپ عبداللّه نورانی، تهران ۱۳۵۹ش؛ ادوارد ون دایک، کتاب اکتفاء القنوع بماهو مطبوع، چاپ محمدعلی ببلاوی، مصر ۱۳۱۳/۱۸۹۶، چاپ افست قم ۱۴۰۹.
{{پایان}}
{{پایان}}
</div>


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
منبع مقاله: [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3292 دانشنامه جهان اسلام]
منبع مقاله: [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3292 دانشنامه جهان اسلام]
[[ar:تجريد الإعتقاد]]
[[ar:تجريد الإعتقاد]]
[[en:Tajrid al-i'tiqad]]
[[en:Tajrid al-i'tiqad]]


{{کتاب های کلامی شیعه}}
{{کتاب های کلامی شیعه}}
{{کتاب‌شناسی شیعه (قرن هفتم)}}


[[رده:کتاب‌های کلامی شیعه قرن7(قمری)]]
[[رده:کتاب‌های کلامی شیعه قرن7(قمری)]]
[[رده:آثار خواجه نصیرالدین طوسی]]
[[رده:آثار خواجه نصیرالدین طوسی]]
کاربر ناشناس