پرش به محتوا

خاتمیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ آوریل ۲۰۲۲
جز
اصلاح ساختار
جز (اصلاح ساختار)
خط ۸: خط ۸:
ازجمله آثاری که درباره خاتمیت نوشته شده است، کتاب الخاتمیة فی الکتاب و السنة و العقل الصریح، نوشته [[جعفر سبحانی]] از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] شیعه و کتاب ختم النبوة فی ضوء القرآن و السنة، نوشته ابوالاعلی مودودی (۱۲۸۲-۱۳۵۸ش) مؤسس جماعت اسلامی [[پاکستان]] است.
ازجمله آثاری که درباره خاتمیت نوشته شده است، کتاب الخاتمیة فی الکتاب و السنة و العقل الصریح، نوشته [[جعفر سبحانی]] از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] شیعه و کتاب ختم النبوة فی ضوء القرآن و السنة، نوشته ابوالاعلی مودودی (۱۲۸۲-۱۳۵۸ش) مؤسس جماعت اسلامی [[پاکستان]] است.


==مفهوم‌شناسی==
==جایگاه و اهمیت خاتمیت==
خاتمیت، از ریشه خَتَم است. خَتَم به‌معنای رسیدن به پایان چیزی است.<ref>ابن‌فارس، معجم مقائیس اللغه، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۴۵.</ref> خاتَم‌ُالنببین یعنی کسی که [[نبوت|نبوّت]] با او پایان یافته است.<ref>مطهری، خاتمیت، ۱۳۸۰ش، ص۲۶.</ref> خاتمیت هم دراصطلاح به این معنا است که [[پیامبر اسلام(ص)]] آخرین پیامبر الهی است و پس از او پیامبری نخواهد آمد.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۲۵.</ref> از خاتم‌بودن  حضرت محمد، این نتیجه به‌دست می‌آید که دین او، آخرین دین الهی است.<ref> مصباح، راهنماشناسی، ۱۳۷۶ش، ص۱۷۷.</ref>
خاتمیت به معنای پایان نبوت و رسالت و آخرین دین بودن اسلام یکی از [[ضروری دین|ضروریات دین]] اسلام است و در [[قرآن|قرآن کریم]] و [[احادیث]] مطرح شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، واجب‌الاعتقاد، ۱۳۷۴ش، ص۵۲؛ سبحانی، «خاتمیت و مرجعیت علمی امامان معصوم»، ص۵۹؛  مصباح، راهنماشناسی، ۱۳۷۶ش، ص۱۷۷.</ref>
 
==تاریخچه بحث==
خاتمیت در [[قرآن|قرآن کریم]] و [[احادیث]] مطرح شده است و عالمان مسلمان آن را از [[ضروری دین|ضروریات دین اسلام]] دانسته‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، واجب‌الاعتقاد، ۱۳۷۴ش، ص۵۲؛ سبحانی، «خاتمیت و مرجعیت علمی امامان معصوم»، ص۵۹؛  مصباح، راهنماشناسی، ۱۳۷۶ش، ص۱۷۷.</ref>


به‌گفته برخی محققان، تا پیش از اواخر قرن بیستم، مسئله خاتمیت در منابع اسلامی به‌صورت گسترده و مستقل مطرح نبود. آنان ظهور فرقه‌هایی مانند [[بابیت|بابیّت]] و [[بهائیت|بهائیّت]] و ادعای ایجاد شریعت جدید از سوی آنان و نیز شکل‌گیری رویکردی متفاوت با نگاه سنتی به [[دین]] را که به تفسیر خاصی از [[نبوت|نبوّت]]، [[وحی]] و خاتمیت منجر شد، از عوامل اهمیت‌یافتن مسئله خاتمیت در این دوره دانسته‌اند.<ref>رضانژاد، «خاتمیت، نفی بابیت»، ص۳۹۷.</ref>
به‌گفته برخی محققان، تا پیش از اواخر قرن بیستم میلادی، مسئله خاتمیت در منابع اسلامی به‌صورت گسترده و مستقل مطرح نبود. آنان ظهور فرقه‌هایی مانند [[بابیت|بابیّت]] و [[بهائیت|بهائیّت]] و ادعای ایجاد شریعت جدید از سوی آنان و نیز شکل‌گیری رویکردی متفاوت با نگاه سنتی به [[دین]] را که به تفسیر خاصی از [[نبوت|نبوّت]]، [[وحی]] و خاتمیت منجر شد، از عوامل اهمیت‌یافتن مسئله خاتمیت در این دوره دانسته‌اند.<ref>رضانژاد، «خاتمیت، نفی بابیت»، ص۳۹۷.</ref>


برخی گفته‌اند نگرش جدید به خاتمیت، با سخنان [[اقبال لاهوری]] آغاز و با نقد و بررسی آنها ادامه یافت.<ref>عباسی، «خاتمیت از دیدگاه استاد مطهری و اقبال لاهوری»، ص۷.</ref> درباره اندیشه‌های وی کتاب‌ها و رساله‌هایی نوشته شده است. [[مرتضی مطهری]]، از نخستین کسانی است که آرای اقبال لاهوری را نقد کرده است.<ref>عباسی، «خاتمیت از دیدگاه استاد مطهری و اقبال لاهوری»، ص۹.</ref>
برخی گفته‌اند نگرش جدید به خاتمیت، با سخنان [[اقبال لاهوری]] آغاز و با نقد و بررسی آنها ادامه یافت.<ref>عباسی، «خاتمیت از دیدگاه استاد مطهری و اقبال لاهوری»، ص۷.</ref> درباره اندیشه‌های وی کتاب‌ها و رساله‌هایی نوشته شده است. [[مرتضی مطهری]]، از نخستین کسانی است که آرای اقبال لاهوری را نقد کرده است.<ref>عباسی، «خاتمیت از دیدگاه استاد مطهری و اقبال لاهوری»، ص۹.</ref>


در آموزه‌های [[مسیحیت|مسیحیت،]] خاتمیت مطرح نبوده است؛ اما می‌گویند برخی از عالمان مسیحی، در بحث‌های [[کلام اسلامی|کلامی]] با مسلمانان، به‌ویژه در قرن دوم هجری، می‌گفتند [[عیسی]] خاتم‌الانبیا است.<ref>پاکتچی، «خاتمیت»، ص۵۸۴. </ref>
در آموزه‌های [[مسیحیت|مسیحیت،]] خاتمیت مطرح نبوده است؛ اما می‌گویند برخی از عالمان مسیحی، در بحث‌های [[کلام اسلامی|کلامی]] با مسلمانان، به‌ویژه در قرن دوم هجری، می‌گفتند [[عیسی]] خاتم‌الانبیا است.<ref>پاکتچی، «خاتمیت»، ص۵۸۴. </ref>
 
===واژه‌شناسی===
خاتمیت، از ریشه خَتَم است. خَتَم به‌معنای رسیدن به پایان چیزی است.<ref>ابن‌فارس، معجم مقائیس اللغه، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۴۵.</ref> خاتَم‌ُالنببین یعنی کسی که [[نبوت|نبوّت]] با او پایان یافته است.<ref>مطهری، خاتمیت، ۱۳۸۰ش، ص۲۶.</ref> خاتمیت هم دراصطلاح به این معنا است که [[پیامبر اسلام(ص)]] آخرین پیامبر الهی است و پس از او پیامبری نخواهد آمد.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۲۵.</ref> از خاتم‌بودن  حضرت محمد، این نتیجه به‌دست می‌آید که دین او، آخرین دین الهی است.<ref> مصباح، راهنماشناسی، ۱۳۷۶ش، ص۱۷۷.</ref>
==دلایل خاتمیت==
==دلایل خاتمیت==
آموزه خاتمیت [[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام،]] هم در قرآن و هم در احادیث اسلامی مطرح شده است.<ref> عارفی، خاتمیت و پرسش‌های نو، ۱۳۸۶ش، ص۱۹.</ref>
آموزه خاتمیت [[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام،]] هم در قرآن و هم در احادیث اسلامی مطرح شده است.<ref> عارفی، خاتمیت و پرسش‌های نو، ۱۳۸۶ش، ص۱۹.</ref>
خط ۵۷: خط ۵۵:


=== بی‌نیازی به پیامبران تبلیغی===
=== بی‌نیازی به پیامبران تبلیغی===
یکی از علت‌های ظهور پیامبر جدید، بیان جزئیات شریعت و استمرار ارتباط بین خدا و مردم است؛ این مسئله در اسلام، از سوی پیامبر(ص) و [[امامان معصوم(ع)]] تأمین می‌شود و در دوره [[غیبت امام زمان (عج)|غیبت]] امام دوازدهم نیز، تبیین دین، به [[مجتهدان]] واجد شرایط سپرده شده است. بنابراین ضرورتی برای وجود پیامبران تبلیغی هم باقی نمی‌ماند.<ref>مصباح یزدی، راهنماشناسی، ۱۳۷۶ش، ص۱۸۶-۱۸۷.</ref>
یکی از علت‌های ظهور پیامبر جدید، بیان جزئیات شریعت و استمرار ارتباط بین خدا و مردم است؛ این مسئله در اسلام، از سوی پیامبر(ص) و [[امامان معصوم(ع)]] تأمین می‌شود و در دوره [[غیبت امام زمان (عج)|غیبت]] امام دوازدهم نیز، تبیین دین، به [[مجتهدان]] واجد شرایط سپرده شده است. بنابراین ضرورتی برای وجود [[پیامبران تبلیغی]] هم باقی نمی‌ماند.<ref>مصباح یزدی، راهنماشناسی، ۱۳۷۶ش، ص۱۸۶-۱۸۷.</ref>


== اشکالات به خاتمیت ==
== اشکالات به خاتمیت ==
اشکالاتی هم به مسئله خاتمیت [[پیامبر اسلام]]، وارد شده است که علمای مسلمان به آنها پاسخ داده‌اند.<ref>میرزا حسین علی بها، ابقان، ص۱۳۶؛ به‌نقل از عارفی، خاتمیت، ۱۳۸۶ش، ص۶۵.</ref>
اشکالاتی هم به مسئله خاتمیت [[پیامبر اسلام]]، وارد شده است که علمای مسلمان به آنها پاسخ داده‌اند.<ref>میرزا حسین علی بها، ابقان، ص۱۳۶؛ به‌نقل از عارفی، خاتمیت، ۱۳۸۶ش، ص۶۵.</ref>
===خاتم به معنای زینت است===
ازجمله گفته‌اند: در آیه ۴۰ [[سوره احزاب]]، «خاتم» به‌معنای انگشتر است و منظور از آن این است که پیامبر اسلام، زینت پیامبران است، نه آخرین آنان.<ref>حسینی طباطبایی، ماجرای باب و بها، ص۱۶۳: به نقل از عارفی، خاتمیت، ۱۳۸۶ش، ص۶۲.</ref>


ازجمله گفته‌اند: در آیه ۴۰ [[سوره احزاب]]، «خاتم» به‌معنای انگشتر است و منظور از آن این است که پیامبر اسلام، زینت پیامبران است، نه آخرین آنان.<ref>حسینی طباطبایی، ماجرای باب و بها، ص۱۶۳: به نقل از عارفی، خاتمیت، ۱۳۸۶ش، ص۶۲.</ref> همچنین به خاتمیت اشکال کرده‌اند که قرآن از پیامبر با تعبیر خاتم‌النبیین یاد کرده است، نه خاتم‌المرسلین. ازاین‌رو پیامبر آخرین [[نبی|نبیّ]] است، نه آخرین [[رسول]]، و ممکن است بعد از او رسول دیگری مبعوث شود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۳۳۸.</ref>
در پاسخ گفته‌اند خاتم در اصل به‌معنای وسیله ختم‌‌کردن است و انگشتر را هم به این دلیل خاتم نامیده‌اند که در گذشته ختم‌‌کردن و مُهرکردن نامه‌ها با حکاکی روی انگشتر، زیاد انجام می‌شده است. بنابراین استفاده از لفظ  «خاتم» به‌معنای «زینت»، برخلاف معنایی است که از  آیه به ذهن می رسد.<ref>مصباح، راهنماشناسی، ۱۳۷۶ش، ص۱۸۰.</ref>  
=== ختم رسالت یا ختم نبوت؟===
کسانی به خاتمیت اشکال کرده‌اند که قرآن از پیامبر با تعبیر خاتم‌النبیین یاد کرده است، نه خاتم‌المرسلین. از این‌رو پیامبر آخرین [[نبی|نبیّ]] است، نه آخرین [[رسول]]، و ممکن است بعد از او رسول دیگری مبعوث شود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۳۳۸.</ref>


در پاسخ گفته‌اند خاتم در اصل به‌معنای وسیله ختم‌‌کردن است و انگشتر را هم به این دلیل خاتم نامیده‌اند که در گذشته ختم‌‌کردن و مُهرکردن نامه‌ها با حکاکی روی انگشتر، زیاد انجام می‌شده است. بنابراین استفاده از لفظ  «خاتم» به‌معنای «زینت»، برخلاف معنایی است که از  آیه به ذهن می رسد.<ref>مصباح، راهنماشناسی، ۱۳۷۶ش، ص۱۸۰.</ref>  همچنین گفته‌اند: مرتبه رسالت فراتر از نبوت است و کسی به [[رسول|رسالت]] می‌رسد که پیش‌تر نبی بوده باشد. درنتیجه وقتی [[نبوت]] پایان یابد، به‌طریق اولیٰ رسالت نیز پایان می‌یابد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۳۳۸.</ref>
چنان‌که در تفسیر نمونه آمده برخی پاسخ داده‌اند که: مرتبه رسالت فراتر از نبوت است و کسی به [[رسول|رسالت]] می‌رسد که پیش‌تر نبی بوده باشد. درنتیجه وقتی [[نبوت]] پایان یابد، به‌طریق اولیٰ رسالت نیز پایان می‌یابد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۳۳۸.</ref>


==نظریه خاتمیت پایان ولایت بر دیگران و آغاز عقلانیت==
==نظریه خاتمیت پایان ولایت بر دیگران و آغاز عقلانیت==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۹۹

ویرایش