پرش به محتوا

ارث زن: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ نوامبر ۲۰۲۲
جز
خط ۴۶: خط ۴۶:
مسئله [[مهریه]]، [[نفقه]]، [[جهاد]] و [[دیه]] عاقله را علت تفاوت ارث زن و مرد دانسته‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۱۵؛ مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۹۰ و ۲۹۱؛ محسنی، زن در شریعت اسلامی، ۱۳۹۱ش، ص۴۵ و ۴۷.</ref> از نظر علمای شیعه، از آنجا که مهریه، نفقه و دیه عاقله{{یادداشت|در جنایات خطایی همچون قتل خطایی، دیه بر عهده عاقله جنایت‌کار و قاتل است.(امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۸) عاقله اصطلاحی فقهی است و مراد از آن، مردان از خویشاوندان پدری همچون برادر، عمو و فرزندان آنها، ضامن جریره (کسی که طی قراردادی متعهد می‌شود در ازای ارث بردن از طرف دیگر قرارداد، پرداخت غرامت جنایات وی را بر عهده بگیرد) و آزادکننده برده است. زنان جزو عاقله محسوب نمی‌شوند و از پرداخت دیه در این مورد معافند.(امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۹)}} و جهاد بر مرد واجب است و بر زن واجب نیست، برای جبران فشار مالی بر مرد، در مواردی ارث مرد دو برابر ارث زن قرار داده شده است.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۱۵؛ مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۳-۲۲۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۹۰ و۲۹۱، ۳۰۳ و ۳۰۴؛ محسنی، زن در شریعت اسلامی، ۱۳۹۱ش، ص۴۵ و ۴۷.</ref>  
مسئله [[مهریه]]، [[نفقه]]، [[جهاد]] و [[دیه]] عاقله را علت تفاوت ارث زن و مرد دانسته‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۱۵؛ مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۹۰ و ۲۹۱؛ محسنی، زن در شریعت اسلامی، ۱۳۹۱ش، ص۴۵ و ۴۷.</ref> از نظر علمای شیعه، از آنجا که مهریه، نفقه و دیه عاقله{{یادداشت|در جنایات خطایی همچون قتل خطایی، دیه بر عهده عاقله جنایت‌کار و قاتل است.(امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۸) عاقله اصطلاحی فقهی است و مراد از آن، مردان از خویشاوندان پدری همچون برادر، عمو و فرزندان آنها، ضامن جریره (کسی که طی قراردادی متعهد می‌شود در ازای ارث بردن از طرف دیگر قرارداد، پرداخت غرامت جنایات وی را بر عهده بگیرد) و آزادکننده برده است. زنان جزو عاقله محسوب نمی‌شوند و از پرداخت دیه در این مورد معافند.(امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۹)}} و جهاد بر مرد واجب است و بر زن واجب نیست، برای جبران فشار مالی بر مرد، در مواردی ارث مرد دو برابر ارث زن قرار داده شده است.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۱۵؛ مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۳-۲۲۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۹۰ و۲۹۱، ۳۰۳ و ۳۰۴؛ محسنی، زن در شریعت اسلامی، ۱۳۹۱ش، ص۴۵ و ۴۷.</ref>  


[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، [[تفسیر قرآن|مفسر]] و [[فقیه]] شیعه در قرن چهاردهم قمری، در تفاوت ارث زن و مرد، وضعیت روانی آنها (احساسی بودن زن و عقل‌گرا بودن مرد) را نیز دخیل دانسته و از نظر وی، یکی از دلایل تفاوت ارث زن و مرد، قوی‌تر بودن مرد از زن در اداره امور مالی و زندگی و عقل است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۱۵.</ref> به گفته علامه طباطبایی و نیز [[ناصر مکارم شیرازی]]، مفسر و [[مرجع تقلید]] معاصر [[شیعه]]، از آنجا که تأمین هزینه‌های زندگی زن بر دوش مرد است و زن از پرداخت هزینه‌ها معاف است، ازاین‌رو، هر چند سهم مرد به لحاظ مالکیت بیشتر است، اما سهم زنان به لحاظ مصرف و بهره‌برداری، دو برابر سهم مردان است.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۱۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۹۰ و ۲۹۱.</ref>آیت الله جوادی آملی از مراجع تقلید و مفسر قرآن براین باور است که قوانين ارث بر اساس موقعيت اجتماعی و خانوادگی زن و مرد تنظيم شده و ملاک تنها زن يا مرد بودن نيست و اين گمان که هميشه زن صرفاً به خاطر جنسيّت، نصف مرد ارث می برد، ناشي از بی توجّهی به احکام ارث است، چرا که گاه سهم ارث زن و مرد مساوی است؛ مانند سهم پدر و مادر وقتی با فرزند جمع باشند. <ref>جوادی آملی، عبدالله، زن در آئينه ي جلال و جمال، ص۴۰۴.
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، [[تفسیر قرآن|مفسر]] و [[فقیه]] شیعه در قرن چهاردهم قمری، در تفاوت ارث زن و مرد، وضعیت روانی آنها (احساسی بودن زن و عقل‌گرا بودن مرد) را نیز دخیل دانسته و از نظر وی، یکی از دلایل تفاوت ارث زن و مرد، قوی‌تر بودن مرد از زن در اداره امور مالی و زندگی و عقل است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۱۵.</ref> به گفته علامه طباطبایی و نیز [[ناصر مکارم شیرازی]]، مفسر و [[مرجع تقلید]] معاصر [[شیعه]]، از آنجا که تأمین هزینه‌های زندگی زن بر دوش مرد است و زن از پرداخت هزینه‌ها معاف است، ازاین‌رو، هر چند سهم مرد به لحاظ مالکیت بیشتر است، اما سهم زنان به لحاظ مصرف و بهره‌برداری، دو برابر سهم مردان است.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۱۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۹۰ و ۲۹۱.</ref>[[عبدالله جوادی آملی|آیت الله جوادی آملی]] از مراجع تقلید و مفسر قرآن براین باور است که قوانين ارث بر اساس موقعيت اجتماعی و خانوادگی زن و مرد تنظيم شده و ملاک تنها زن يا مرد بودن نيست و اين گمان که هميشه زن صرفاً به خاطر جنسيّت، نصف مرد ارث می برد، ناشي از بی توجّهی به احکام ارث است، چرا که گاه سهم ارث زن و مرد مساوی است؛ مانند سهم پدر و مادر وقتی با فرزند جمع باشند. <ref>جوادی آملی، عبدالله، زن در آئينه ي جلال و جمال، ص۴۰۴.
</ref>
</ref>
گفته شده با توجه به اینکه در قوانین اسلامی در مسئله ارث، تنها جنبه مالی مطرح نبوده، بلکه به جز آن جنبه‌های دیگر همچون جنبه‌های طبیعی و روانی زن نیز لحاظ شده است، درگیری‌های زن به لحاظ تولید نسل، قدرت کمتر او در کسب ثروت، مصرف بیشتر ثروت نسبت به مرد و ملاحظات روحی و روانی خاص زن موجب شده اسلام پرداخت مهر و نفقه را بر مرد لازم بداند و در مقابل برای جبران فشار مالی بر مرد، سهم مرد از ارث را دو برابر زن قرار دهد؛ بنابراین اتهام تبعیض و ناعدالتی در نصف بودن سهم‌الارث زنان وارد نیست.<ref>نگاه کنید به مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۴ و۲۲۵؛ محسنی، زن در شریعت اسلامی، ۱۳۹۱ش، ص۴۵-۴۷.</ref>
گفته شده با توجه به اینکه در قوانین اسلامی در مسئله ارث، تنها جنبه مالی مطرح نبوده، بلکه به جز آن جنبه‌های دیگر همچون جنبه‌های طبیعی و روانی زن نیز لحاظ شده است، درگیری‌های زن به لحاظ تولید نسل، قدرت کمتر او در کسب ثروت، مصرف بیشتر ثروت نسبت به مرد و ملاحظات روحی و روانی خاص زن موجب شده اسلام پرداخت مهر و نفقه را بر مرد لازم بداند و در مقابل برای جبران فشار مالی بر مرد، سهم مرد از ارث را دو برابر زن قرار دهد؛ بنابراین اتهام تبعیض و ناعدالتی در نصف بودن سهم‌الارث زنان وارد نیست.<ref>نگاه کنید به مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۴ و۲۲۵؛ محسنی، زن در شریعت اسلامی، ۱۳۹۱ش، ص۴۵-۴۷.</ref>
خط ۵۳: خط ۵۳:
چرایی نصف بودن ارث زنان، در صدر [[اسلام]] و در دوره ائمه نیز مطرح بوده است<ref>مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۵</ref> و [[امامان شیعه(ع)]] در پاسخ به این مسئله، تکلیف مردان در پرداخت [[مهریه]]، [[نفقه]]، [[جهاد]] و دیه عاقله را مطرح کرده‌اند.<ref>نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۸۵، ح۱-۳؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۲۷۴ و ۲۷۵، ح۲و۳ و ص۳۹۸، ح۲۷و۲۸؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۰، ح۵۷۵۵-۵۷۵۷.</ref> از جمله در [[حدیث|روایتی]]،‌ [[ابن‌ابی‌العوجاء]]، [[زندیق]] معروف عصر امام صادق(ع)، درباره نصف بودن سهم زن اعتراض کرد و [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]]‌ در پاسخ، به وجوب ‌جهاد، نفقه و دیه عاقله بر مرد و عدم وجوب آنها بر زن پاسخ داد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۸۵،‌ ح۲و۳؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۲۷۴ و ۲۷۵، ح۲و۳؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۰، ح۵۷۵۷.</ref>
چرایی نصف بودن ارث زنان، در صدر [[اسلام]] و در دوره ائمه نیز مطرح بوده است<ref>مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۵</ref> و [[امامان شیعه(ع)]] در پاسخ به این مسئله، تکلیف مردان در پرداخت [[مهریه]]، [[نفقه]]، [[جهاد]] و دیه عاقله را مطرح کرده‌اند.<ref>نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۸۵، ح۱-۳؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۲۷۴ و ۲۷۵، ح۲و۳ و ص۳۹۸، ح۲۷و۲۸؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۰، ح۵۷۵۵-۵۷۵۷.</ref> از جمله در [[حدیث|روایتی]]،‌ [[ابن‌ابی‌العوجاء]]، [[زندیق]] معروف عصر امام صادق(ع)، درباره نصف بودن سهم زن اعتراض کرد و [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]]‌ در پاسخ، به وجوب ‌جهاد، نفقه و دیه عاقله بر مرد و عدم وجوب آنها بر زن پاسخ داد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۸۵،‌ ح۲و۳؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۲۷۴ و ۲۷۵، ح۲و۳؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۰، ح۵۷۵۷.</ref>


در حدیثی دیگر،‌ [[امام علی(ع)]]<ref>صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۷۱، ج۵.</ref> و امام صادق(ع)<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۱، ح۵۷۵۸؛ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۷۱، ج۴.</ref> نصف بودن ارث زن را به این جهت دانسته‌اند که دانه‌هایی که [[آدم (پیامبر)|آدم(ع)]] در [[بهشت]] خورد، دو برابر دانه‌هایی بود که [[حوا]] خورد.{{یادداشت|«سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ ع فَقُلْتُ لَهُ کَیْفَ صَارَ الْمِیرَاثُ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَیْنِ فَقَالَ: لِأَنَّ الْحَبَّاتِ الَّتِی أَکَلَهَا آدَمُ ع وَ حَوَّاءُ فِی الْجَنَّةِ کَانَتْ ثَمَانِیَ عَشْرَةَ حَبَّةً أَکَلَ آدَمُ مِنْهَا اثْنَتَیْ عَشْرَةَ حَبَّةً وَ أَکَلَتْ حَوَّاءُ سِتّاً فَلِذَلِکَ صَارَ الْمِیرَاثُ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَیْنِ؛ از امام صادق(ع) سؤال شد چرا میراث مرد دو برابر ارث زن شد. امام فرمود: دانه‌هایی که آدم(ع) و حوا در بهشت خوردند، هجده دانه بود که آدم دوازده دانه و حوا شش دانه از آن را خورد. به این خاطر سهم مردان دو برابر سهم زنان قرار داده شد.»(صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۱، ح۵۷۵۸؛ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۷۱، ج۴)}} گفته شده زیاد خوردن آدم(ع) نشان از نیازمندی بیشتر مرد بوده است و به این جهت ارث مردان دو برابر شده است.<ref>فیض کاشانی،‌ الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۲۵، ص۷۲۴.</ref> به گفته علی‌اکبر غفاری در پانویس کتاب [[من لا یحضره الفقیه]]، این روایت از آن رو که [[خبر واحد|واحد]] (غیرمتواتر) است، در غیر [[احکام شرعی]] حجیت ندارد و ازاین‌رو، دلیلی بر وجوب [[تعبد]] به آن وجود ندارد.<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۱، پانویس.</ref>
در حدیثی دیگر،‌ [[امام علی(ع)]]<ref>صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۷۱، ج۵.</ref> و امام صادق(ع)<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۱، ح۵۷۵۸؛ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۷۱، ج۴.</ref> نصف بودن ارث زن را به این جهت دانسته‌اند که دانه‌هایی که [[آدم (پیامبر)|آدم(ع)]] در [[بهشت]] خورد، دو برابر دانه‌هایی بود که [[حوا]] خورد.{{یادداشت|«سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللهِ ع فَقُلْتُ لَهُ کَیْفَ صَارَ الْمِیرَاثُ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَیْنِ فَقَالَ: لِأَنَّ الْحَبَّاتِ الَّتِی أَکَلَهَا آدَمُ ع وَ حَوَّاءُ فِی الْجَنَّةِ کَانَتْ ثَمَانِیَ عَشْرَةَ حَبَّةً أَکَلَ آدَمُ مِنْهَا اثْنَتَیْ عَشْرَةَ حَبَّةً وَ أَکَلَتْ حَوَّاءُ سِتّاً فَلِذَلِکَ صَارَ الْمِیرَاثُ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَیْنِ؛ از امام صادق(ع) سؤال شد چرا میراث مرد دو برابر ارث زن شد. امام فرمود: دانه‌هایی که آدم(ع) و حوا در بهشت خوردند، هجده دانه بود که آدم دوازده دانه و حوا شش دانه از آن را خورد. به این خاطر سهم مردان دو برابر سهم زنان قرار داده شد.»(صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۱، ح۵۷۵۸؛ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۷۱، ج۴)}} گفته شده زیاد خوردن آدم(ع) نشان از نیازمندی بیشتر مرد بوده است و به این جهت ارث مردان دو برابر شده است.<ref>فیض کاشانی،‌ الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۲۵، ص۷۲۴.</ref> به گفته علی‌اکبر غفاری در پانویس کتاب [[من لا یحضره الفقیه]]، این روایت از آن رو که [[خبر واحد|واحد]] (غیرمتواتر) است، در غیر [[احکام شرعی]] حجیت ندارد و ازاین‌رو، دلیلی بر وجوب [[تعبد]] به آن وجود ندارد.<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۱، پانویس.</ref>


==ارث زن در ادیان و ملل پیش از اسلام==
==ارث زن در ادیان و ملل پیش از اسلام==
۱۸٬۳۲۷

ویرایش