پرش به محتوا

دعای ندبه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ مارس ۲۰۲۳
خط ۷۸: خط ۷۸:
|و وسیله به جانب خشنودی‌ات قرار دادی، پس بعضی را در بهشت جای دادی، و بعضی را برای خود دوست صمیمی گرفتی، و از تو درخواست نام نیک، در میان آیندگان کرد، و تو درخواست او را اجابت نمودی، و نامش را بلند آوازه کردی، و با بعضی از میان درخت سخن گفتی، سخن گفتنی خاص، و برای او برادرش را یاور و وزیر قرار دادی، و بعضی را بدون پدر به وجود آوردی، و دلایل آشکار به او عنایت فرمودی و به [[روح القدس]] او را تأیید نمودی، و برای همه آنان شریعت مقرّر کردی،
|و وسیله به جانب خشنودی‌ات قرار دادی، پس بعضی را در بهشت جای دادی، و بعضی را برای خود دوست صمیمی گرفتی، و از تو درخواست نام نیک، در میان آیندگان کرد، و تو درخواست او را اجابت نمودی، و نامش را بلند آوازه کردی، و با بعضی از میان درخت سخن گفتی، سخن گفتنی خاص، و برای او برادرش را یاور و وزیر قرار دادی، و بعضی را بدون پدر به وجود آوردی، و دلایل آشکار به او عنایت فرمودی و به [[روح القدس]] او را تأیید نمودی، و برای همه آنان شریعت مقرّر کردی،
|وَ نَهَجْتَ لَهُ مِنْهَاجا وَ تَخَیرْتَ لَهُ أَوْصِیاءَ [أَوْصِیاءَهُ] مُسْتَحْفِظا بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ [مُسْتَحْفَظا بَعْدَ مُسْتَحْفَظٍ] مِنْ مُدَّةٍ إِلَی مُدَّةٍ إِقَامَةً لِدِینِک وَ حُجَّةً عَلَی عِبَادِک وَ لِئَلایزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ وَ یغْلِبَ الْبَاطِلُ عَلَی أَهْلِهِ وَ لا[لِئَلا] یقُولَ أَحَدٌ لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَینَا رَسُولا مُنْذِرا وَ أَقَمْتَ لَنَا عَلَما هَادِیا فَنَتَّبِعَ آیاتِک مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزَی إِلَی أَنِ انْتَهَیتَ بِالْأَمْرِ إِلَی حَبِیبِک وَ نَجِیبِک مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ،
|وَ نَهَجْتَ لَهُ مِنْهَاجا وَ تَخَیرْتَ لَهُ أَوْصِیاءَ [أَوْصِیاءَهُ] مُسْتَحْفِظا بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ [مُسْتَحْفَظا بَعْدَ مُسْتَحْفَظٍ] مِنْ مُدَّةٍ إِلَی مُدَّةٍ إِقَامَةً لِدِینِک وَ حُجَّةً عَلَی عِبَادِک وَ لِئَلایزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ وَ یغْلِبَ الْبَاطِلُ عَلَی أَهْلِهِ وَ لا[لِئَلا] یقُولَ أَحَدٌ لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَینَا رَسُولا مُنْذِرا وَ أَقَمْتَ لَنَا عَلَما هَادِیا فَنَتَّبِعَ آیاتِک مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزَی إِلَی أَنِ انْتَهَیتَ بِالْأَمْرِ إِلَی حَبِیبِک وَ نَجِیبِک مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ،
|و راه را روشن و واضح ساختی، و جانشینانی اختیار کردی، نگهبانی پس از نگهبان، از زمانی تا زمانی دیگر، برای برپا داشتن دینت، و حجّتی بر بندگانت، برای اینکه حق از جایگاهش برداشته نشود، و باطل بر اهل حق پیروز نگردد، و احدی نگوید چه می‌شد اگر برای ما پیامبری بیم‌دهنده می‌فرستادی، و پرچم هدایت برای ما برپا می نمودی تا بر این اساس از آیاتت پیروی می‌‍کردیم، پیش از آنکه خوار و رسوا شویم، تا اینکه مقام رسالت و هدایت را به حبیب و برگزیده‌ات محمد(درود خدا بر او خاندانش) را رساندی،
|و راه را روشن و واضح ساختی، و جانشینانی اختیار کردی، نگهبانی پس از نگهبان، از زمانی تا زمانی دیگر، برای برپا داشتن دینت، و حجّتی بر بندگانت، برای اینکه حق از جایگاهش برداشته نشود، و باطل بر اهل حق پیروز نگردد، و احدی نگوید چه می‌شد اگر برای ما پیامبری بیم‌دهنده می‌فرستادی، و پرچم هدایت برای ما برپا می نمودی تا بر این اساس از آیاتت پیروی می‌کردیم، پیش از آنکه خوار و رسوا شویم، تا اینکه مقام رسالت و هدایت را به حبیب و برگزیده‌ات محمد(درود خدا بر او خاندانش) را رساندی،
|فَکانَ کمَا انْتَجَبْتَهُ سَیدَ مَنْ خَلَقْتَهُ وَ صَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَیتَهُ وَ أَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَیتَهُ وَ أَکرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ قَدَّمْتَهُ عَلَی أَنْبِیائِک وَ بَعَثْتَهُ إِلَی الثَّقَلَینِ مِنْ عِبَادِک وَ أَوْطَأْتَهُ مَشَارِقَک وَ مَغَارِبَک وَ سَخَّرْتَ لَهُ الْبُرَاقَ وَ عَرَجْتَ بِرُوحِهِ [بِهِ] إِلَی سَمَائِک وَ أَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا کانَ وَ مَا یکونُ إِلَی انْقِضَاءِ خَلْقِک ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِیلَ وَ مِیکائِیلَ وَ الْمُسَوِّمِینَ مِنْ مَلائِکتِک وَ وَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دِینَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ وَ ذَلِک بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ،
|فَکانَ کمَا انْتَجَبْتَهُ سَیدَ مَنْ خَلَقْتَهُ وَ صَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَیتَهُ وَ أَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَیتَهُ وَ أَکرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ قَدَّمْتَهُ عَلَی أَنْبِیائِک وَ بَعَثْتَهُ إِلَی الثَّقَلَینِ مِنْ عِبَادِک وَ أَوْطَأْتَهُ مَشَارِقَک وَ مَغَارِبَک وَ سَخَّرْتَ لَهُ الْبُرَاقَ وَ عَرَجْتَ بِرُوحِهِ [بِهِ] إِلَی سَمَائِک وَ أَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا کانَ وَ مَا یکونُ إِلَی انْقِضَاءِ خَلْقِک ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِیلَ وَ مِیکائِیلَ وَ الْمُسَوِّمِینَ مِنْ مَلائِکتِک وَ وَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دِینَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ وَ ذَلِک بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ،
|پس بود همانگونه که او را برگزیدی، سرور مخلوقاتت، و برگزیده برگزیدگانت، و بر‌ترین انتخاب شدگانت، و گرامی‌ترین معتمدانت، او را بر پیامبرانت مقدم نمودی، و بر جنّ و انس از بندگانت برانگیختی و مشرق‌ها و مغرب‌هایت را زیر پایش گذاردی، و بُراق(مرکب آسمانیِ سفر معراج) را برایش مسخّر ساختی، و آن شخصیت بزرگ را به آسمانت بالا بردی، و دانش آنچه بوده، و خواهد بود تا سپری شدن آفرینشت به او سپردی، سپس او را با فرو انداختن هراس در دل دشمن یاری دادی، و به جبرائیل و میکائیل و نشانداران از فرشتگانت فرا گرفتی، و به او وعده دادی که دینش را بر همه دین‌ها پیروز گردانی گرچه مشرکان را خوش نیاید، و این کار پس از آن بود که در جایگاه راستی از اهلش جایش دادی، و قرار دادی برای او و ایشان نخستین خانه‌ای که برای مردم بنا شد،
|پس بود همانگونه که او را برگزیدی، سرور مخلوقاتت، و برگزیده برگزیدگانت، و بر‌ترین انتخاب شدگانت، و گرامی‌ترین معتمدانت، او را بر پیامبرانت مقدم نمودی، و بر جنّ و انس از بندگانت برانگیختی و مشرق‌ها و مغرب‌هایت را زیر پایش گذاردی، و بُراق(مرکب آسمانیِ سفر معراج) را برایش مسخّر ساختی، و آن شخصیت بزرگ را به آسمانت بالا بردی، و دانش آنچه بوده، و خواهد بود تا سپری شدن آفرینشت به او سپردی، سپس او را با فرو انداختن هراس در دل دشمن یاری دادی، و به [[جبرئیل|جبرائیل]] و [[میکائیل]] و نشانداران از فرشتگانت فرا گرفتی، و به او وعده دادی که دینش را بر همه دین‌ها پیروز گردانی گرچه مشرکان را خوش نیاید، و این کار پس از آن بود که در جایگاه راستی از اهلش جایش دادی، و قرار دادی برای او و ایشان نخستین خانه‌ای که برای مردم بنا شد،
|للَّـذِی بِبَکةَ مُبَارَکا وَ هُدًی لِلْعَالَمِینَ فِیهِ آیاتٌ بَینَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِنا وَ قُلْتَ إِنَّمَا یرِیدُ اللَّـهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیرا ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُک عَلَیهِ وَ آلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فِی کتَابِک فَقُلْتَ قُلْ لاأَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْرا إِلا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی وَ قُلْتَ مَا سَأَلْتُکمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکمْ وَ قُلْتَ مَا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ مِنْ أَجْرٍ إِلا مَنْ شَاءَ أَنْ یتَّخِذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِیلا فَکانُوا هُمُ السَّبِیلَ إِلَیک،
|للَّـذِی بِبَکةَ مُبَارَکا وَ هُدًی لِلْعَالَمِینَ فِیهِ آیاتٌ بَینَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِنا وَ قُلْتَ إِنَّمَا یرِیدُ اللَّـهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیرا ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُک عَلَیهِ وَ آلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فِی کتَابِک فَقُلْتَ قُلْ لاأَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْرا إِلا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی وَ قُلْتَ مَا سَأَلْتُکمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکمْ وَ قُلْتَ مَا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ مِنْ أَجْرٍ إِلا مَنْ شَاءَ أَنْ یتَّخِذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِیلا فَکانُوا هُمُ السَّبِیلَ إِلَیک،
|که در مکه است، خانه بابرکت، و مایه راهنمایی برای جهانیان، در آن خانه نشانه‌های آشکاری است، مقام ابراهیم، و هرکه وارد آن شد، در امان بود، در حق آنان فرمودی: جز این نیست که خدا اراده فرموده، پلیدی را از شما خانواده ببرد، و شما را پاک گرداند، پاک کردنی شایسته، سپس پاداش محمد را در قرآنت موّدت اهل بیت او قرار دادی، و فرمودی بگو من از شما برای رسالت پاداشی جز مودّت نزدیکانم نمی‌خواهم، و فرمودی: آنچه به عنوان پاداش از شما خواستم، آن هم به سود شماست، و فرمودی: من از شما برای رسالت پاداشی نمی‌خواهم، جز کسی که بخواهد، راهی به جانب پروردگارش بگیرد، پس آنان راه به سوی تو بودند،
|که در مکه است، خانه بابرکت، و مایه راهنمایی برای جهانیان، در آن خانه نشانه‌های آشکاری است، [[مقام ابراهیم]]، و هرکه وارد آن شد، در امان بود، در حق آنان فرمودی: جز این نیست که خدا اراده فرموده، پلیدی را از شما خانواده ببرد، و شما را پاک گرداند، پاک کردنی شایسته، سپس پاداش محمد را در قرآنت موّدت اهل بیت او قرار دادی، و فرمودی بگو من از شما برای رسالت پاداشی جز مودّت نزدیکانم نمی‌خواهم، و فرمودی: آنچه به عنوان پاداش از شما خواستم، آن هم به سود شماست، و فرمودی: من از شما برای رسالت پاداشی نمی‌خواهم، جز کسی که بخواهد، راهی به جانب پروردگارش بگیرد، پس آنان راه به سوی تو بودند،
|وَ الْمَسْلَک إِلَی رِضْوَانِک فَلَمَّا انْقَضَتْ أَیامُهُ أَقَامَ وَلِیَّهُ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُک عَلَیهِمَا وَ آلِهِمَا هَادِیا إِذْ کانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هَادٍ فَقَالَ وَ الْمَلَأُ أَمَامَهُ مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِی مَوْلاهُ اللَّـهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ قَالَ مَنْ کنْتُ أَنَا نَبِیّهُ فَعَلِی أَمِیرُهُ وَ قَالَ أَنَا وَ عَلِیّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ وَ سَائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتَّی وَ أَحَلَّهُ مَحَلَّ هَارُونَ مِنْ مُوسَی فَقَالَ لَهُ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلا أَنَّهُ لانَبِی بَعْدِی وَ زَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَیدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ أَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ مَا حَلَّ لَهُ وَ سَدَّ الْأَبْوَابَ إِلا بَابَهُ ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِکمَتَهُ فَقَالَ:
|وَ الْمَسْلَک إِلَی رِضْوَانِک فَلَمَّا انْقَضَتْ أَیامُهُ أَقَامَ وَلِیَّهُ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُک عَلَیهِمَا وَ آلِهِمَا هَادِیا إِذْ کانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هَادٍ فَقَالَ وَ الْمَلَأُ أَمَامَهُ مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِی مَوْلاهُ اللَّـهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ قَالَ مَنْ کنْتُ أَنَا نَبِیّهُ فَعَلِی أَمِیرُهُ وَ قَالَ أَنَا وَ عَلِیّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ وَ سَائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتَّی وَ أَحَلَّهُ مَحَلَّ هَارُونَ مِنْ مُوسَی فَقَالَ لَهُ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلا أَنَّهُ لانَبِی بَعْدِی وَ زَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَیدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ أَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ مَا حَلَّ لَهُ وَ سَدَّ الْأَبْوَابَ إِلا بَابَهُ ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِکمَتَهُ فَقَالَ:
|و راه به حریم خشنودی ات، انگاه که روزگار آن حضرت سپری شد، نماینده‌اش علی بن ابیطالب(درود تو بر آن دو و خاندانشان باد)را، برای راهنمایی برگماشت، چراکه او بیم‌دهنده، و برای هر قومی راهنما بود، پس درحالی که انبوهی از مردم در برابرش بودند فرمود: هرکه من سرپرست او بودم، پس علی سرپرست اوست، خدایا دوست بدار کسی که علی را دوست دارد، و دشمن بدار کسی را که دشمن علی است، و یاری کن هرکه او را یاری کند، و خوار کن هرکه او را وا گذارد، و فرمود: هر که من پیامبرش بودم، پس علی فرمانروای اوست، و فرمود: من و علی از یک درخت هستیم، و سایر مردم از درخت‌های گوناگونند، و جایگاه او را نسبت به خود همچون جایگاه هارون به موسی قرار داد، و به او فرمود: تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسایی، جز اینکه پس از من پیامبر نیست، و دخترش سرور بانوان جهانیان را به همسری او در آورد، و از مسجدش برای او حلال کرد، آنچه را برای خودش حلال بود، و همه درهایی را که به مسجد باز می‌شد بست مگر در خانه او را، آنگاه علم و حکمتش را به او سپرد، و فرمود:
|و راه به حریم خشنودی ات، انگاه که روزگار آن حضرت سپری شد، نماینده‌اش علی بن ابیطالب(درود تو بر آن دو و خاندانشان باد)را، برای راهنمایی برگماشت، چراکه او بیم‌دهنده، و برای هر قومی راهنما بود، پس درحالی که انبوهی از مردم در برابرش بودند فرمود: هرکه من سرپرست او بودم، پس علی سرپرست اوست، خدایا دوست بدار کسی که علی را دوست دارد، و دشمن بدار کسی را که دشمن علی است، و یاری کن هرکه او را یاری کند، و خوار کن هرکه او را وا گذارد، و فرمود: هر که من پیامبرش بودم، پس علی فرمانروای اوست، و فرمود: من و علی از یک درخت هستیم، و سایر مردم از درخت‌های گوناگونند، و جایگاه او را نسبت به خود همچون جایگاه هارون به موسی قرار داد، و به او فرمود: تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسایی، جز اینکه پس از من پیامبر نیست، و دخترش سرور بانوان جهانیان را به همسری او در آورد، و از مسجدش برای او حلال کرد، آنچه را برای خودش حلال بود، و همه درهایی را که به مسجد باز می‌شد بست مگر در خانه او را، آنگاه علم و حکمتش را به او سپرد، و فرمود:
خط ۸۸: خط ۸۸:
|من شهر علمم و علی در آن شهر است، پس هر که اراده شهر علم و حکمت کند، باید از در آن وارد شود، سپس گفت: تو برادر و جانشین و وارث من هستی، گوشتت از گوشت من، و خونت از خون من، و آشتی با تو، آشتی با من، و جنگ با تو، جنگ با من است، و ایمان با گوشت و خونت آمیخته شده، چنانکه با گوشت و خون من درآمیخته{#۸۱۶#}و تو فردای قیامت کنار حوض کوثر جانشین منی، و تو قرضم را می‌پردازی، و به وعده‌های من وفا می‌کنی، و شیعیان تو بر منبرهایی از نورند، درحالی که رویشان سپید، و در بهشت پیرامون من، و همسایگان منند، و اگر تو‌ای علی نبودی، اهل ایمان پس از من شناخته نمی‌شدند، و آن حضرت پس از پیامبر، مایه هدایت از گمراهی، و نور از نابینایی و ریسمان استوار خدا و راه راست او بود،
|من شهر علمم و علی در آن شهر است، پس هر که اراده شهر علم و حکمت کند، باید از در آن وارد شود، سپس گفت: تو برادر و جانشین و وارث من هستی، گوشتت از گوشت من، و خونت از خون من، و آشتی با تو، آشتی با من، و جنگ با تو، جنگ با من است، و ایمان با گوشت و خونت آمیخته شده، چنانکه با گوشت و خون من درآمیخته{#۸۱۶#}و تو فردای قیامت کنار حوض کوثر جانشین منی، و تو قرضم را می‌پردازی، و به وعده‌های من وفا می‌کنی، و شیعیان تو بر منبرهایی از نورند، درحالی که رویشان سپید، و در بهشت پیرامون من، و همسایگان منند، و اگر تو‌ای علی نبودی، اهل ایمان پس از من شناخته نمی‌شدند، و آن حضرت پس از پیامبر، مایه هدایت از گمراهی، و نور از نابینایی و ریسمان استوار خدا و راه راست او بود،
|لایسْبَقُ بِقَرَابَةٍ فِی رَحِمٍ وَ لابِسَابِقَةٍ فِی دِینٍ وَ لایُلْحَقُ فِی مَنْقَبَةٍ مِنْ مَنَاقِبِهِ یحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِمَا وَ آلِهِمَا وَ یُقَاتِلُ عَلَی التَّأْوِیلِ وَ لاتَأْخُذُهُ فِی اللَّـهِ لَوْمَةُ لائِمٍ قَدْ وَتَرَ فِیهِ صَنَادِیدَ الْعَرَبِ وَ قَتَلَ أَبْطَالَهُمْ وَ نَاوَشَ [نَاهَشَ] ذُؤْبَانَهُمْ فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقَاداً بَدْرِیةً وَ خَیبَرِیةً وَ حُنَینِیةً وَ غَیرَهُنَّ فَأَضَبَّتْ [فَأَصَنَّتْ] [فَأَصَنَ] عَلَی عَدَاوَتِهِ وَ أَکبَّتْ عَلَی مُنَابَذَتِهِ حَتَّی قَتَلَ النَّاکثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ وَ لَمَّا قَضَی نَحْبَهُ وَ قَتَلَهُ أَشْقَی [الْأَشْقِیاءِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ] الْآخِرِینَ یتْبَعُ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ لَمْ یُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّـهِ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فِی الْهَادِینَ بَعْدَ الْهَادِینَ وَ الْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلَی مَقْتِهِ مُجْتَمِعَةٌ عَلَی قَطِیعَةِ رَحِمِهِ وَ إِقْصَاءِ وُلْدِهِ إِلا الْقَلِیلَ مِمَّنْ وَفَی لِرِعَایةِ الْحَقِّ فِیهِمْ،
|لایسْبَقُ بِقَرَابَةٍ فِی رَحِمٍ وَ لابِسَابِقَةٍ فِی دِینٍ وَ لایُلْحَقُ فِی مَنْقَبَةٍ مِنْ مَنَاقِبِهِ یحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِمَا وَ آلِهِمَا وَ یُقَاتِلُ عَلَی التَّأْوِیلِ وَ لاتَأْخُذُهُ فِی اللَّـهِ لَوْمَةُ لائِمٍ قَدْ وَتَرَ فِیهِ صَنَادِیدَ الْعَرَبِ وَ قَتَلَ أَبْطَالَهُمْ وَ نَاوَشَ [نَاهَشَ] ذُؤْبَانَهُمْ فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقَاداً بَدْرِیةً وَ خَیبَرِیةً وَ حُنَینِیةً وَ غَیرَهُنَّ فَأَضَبَّتْ [فَأَصَنَّتْ] [فَأَصَنَ] عَلَی عَدَاوَتِهِ وَ أَکبَّتْ عَلَی مُنَابَذَتِهِ حَتَّی قَتَلَ النَّاکثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ وَ لَمَّا قَضَی نَحْبَهُ وَ قَتَلَهُ أَشْقَی [الْأَشْقِیاءِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ] الْآخِرِینَ یتْبَعُ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ لَمْ یُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّـهِ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فِی الْهَادِینَ بَعْدَ الْهَادِینَ وَ الْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلَی مَقْتِهِ مُجْتَمِعَةٌ عَلَی قَطِیعَةِ رَحِمِهِ وَ إِقْصَاءِ وُلْدِهِ إِلا الْقَلِیلَ مِمَّنْ وَفَی لِرِعَایةِ الْحَقِّ فِیهِمْ،
|با نزدیکاش در خویشاوندی به رسول خدا، کسی بر او پیشی نگرفت، و همچنین با سابقه‌اش در دین، کسی بر او مقدم نبود، و در فضیلتی از فضائل هیچکس به او نرسید، کار پیامبر(درود خدا بر او خاندانش)را پی گرفت، و براساس تأویل قران جنگ می‌کرد، و درباره خدا سرزنش هیچ سرزنش‌کنند‌ه‌ای را به خود نمی‌گرفت، خون شجاعان عرب را، در راه خدا به زمین ریخت، و دلاورانشان را از دم تیغ گذراند و با گرگانشان در افتاد، پس به دل‌هایشان کینه سپرد، کینه جنگ بدر و خیبر و حنین و غیر آنها را، پس دشمنی او را در نهاد خود جا دادند و به جنگ با او رو آوردند، تا پیمان شکنان و جفاپیشگان و خارج‌شدگان از دایره دین را کشت، و هنگامی که درگذشت و او را بدبخت‌ترین پسینیان، که از بدبخت‌ترین پیشینیان کرد، به قتل رساند، دستور رسول خدا(درود خدا بر او و خاندانش)در باره هدایت‌کنندگان، از پس هدایت‌کنندگان]امامان بعد از پیامبر[اطاعت نشد،  و امّت بر دشمنی نسبت به آن حضرت پافشاری کردند، و برای قطع رَحِم او، و تبعید فرزندانش گرد آمدند، مگر اندکی از کسانی که برای رعایت حق درباره ایشان به پیمان پیامبر وفا کردند
|با نزدیکاش در خویشاوندی به رسول خدا، کسی بر او پیشی نگرفت، و همچنین با سابقه‌اش در دین، کسی بر او مقدم نبود، و در فضیلتی از فضائل هیچکس به او نرسید، کار پیامبر(درود خدا بر او خاندانش)را پی گرفت، و براساس تأویل [[قرآن|قران]] جنگ می‌کرد، و درباره خدا سرزنش هیچ سرزنش‌کنند‌ه‌ای را به خود نمی‌گرفت، خون شجاعان عرب را، در راه خدا به زمین ریخت، و دلاورانشان را از دم تیغ گذراند و با گرگانشان در افتاد، پس به دل‌هایشان کینه سپرد، کینه جنگ بدر و خیبر و حنین و غیر آنها را، پس دشمنی او را در نهاد خود جا دادند و به جنگ با او رو آوردند، تا پیمان شکنان و جفاپیشگان و خارج‌شدگان از دایره دین را کشت، و هنگامی که درگذشت و او را بدبخت‌ترین پسینیان، که از بدبخت‌ترین پیشینیان کرد، به قتل رساند، دستور رسول خدا(درود خدا بر او و خاندانش)در باره هدایت‌کنندگان، از پس هدایت‌کنندگان]امامان بعد از پیامبر[اطاعت نشد،  و امّت بر دشمنی نسبت به آن حضرت پافشاری کردند، و برای قطع رَحِم او، و تبعید فرزندانش گرد آمدند، مگر اندکی از کسانی که برای رعایت حق درباره ایشان به پیمان پیامبر وفا کردند
|فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَ سُبِی مَنْ سُبِی وَ أُقْصِی مَنْ أُقْصِی وَ جَرَی الْقَضَاءُ لَهُمْ بِمَا یرْجَی لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ إِذْ کانَتِ الْأَرْضُ للَّـهِ یورِثُهَا مَنْ یشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ وَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا وَ لَنْ یخْلِفَ اللَّـهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ فَعَلَی الْأَطَائِبِ مِنْ أَهْلِ بَیتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِی صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِمَا وَ آلِهِمَا فَلْیبْکِ الْبَاکونَ وَ إِیاهُمْ فَلْینْدُبِ النَّادِبُونَ وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتُذْرَفِ [فَلْتَدُرَّ] الدُّمُوعُ وَ لْیصْرُخِ الصَّارِخُونَ وَ یضِجُّ [یضِجَ] الضَّاجُّونَ وَ یعِجُّ [یعِجَ] الْعَاجُّونَ أَینَ الْحَسَنُ أَینَ الْحُسَینُ أَینَ أَبْنَاءُ الْحُسَینِ صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ أَینَ السَّبِیلُ بَعْدَ السَّبِیلِ،
|فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَ سُبِی مَنْ سُبِی وَ أُقْصِی مَنْ أُقْصِی وَ جَرَی الْقَضَاءُ لَهُمْ بِمَا یرْجَی لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ إِذْ کانَتِ الْأَرْضُ للَّـهِ یورِثُهَا مَنْ یشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ وَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا وَ لَنْ یخْلِفَ اللَّـهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ فَعَلَی الْأَطَائِبِ مِنْ أَهْلِ بَیتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِی صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِمَا وَ آلِهِمَا فَلْیبْکِ الْبَاکونَ وَ إِیاهُمْ فَلْینْدُبِ النَّادِبُونَ وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتُذْرَفِ [فَلْتَدُرَّ] الدُّمُوعُ وَ لْیصْرُخِ الصَّارِخُونَ وَ یضِجُّ [یضِجَ] الضَّاجُّونَ وَ یعِجُّ [یعِجَ] الْعَاجُّونَ أَینَ الْحَسَنُ أَینَ الْحُسَینُ أَینَ أَبْنَاءُ الْحُسَینِ صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ أَینَ السَّبِیلُ بَعْدَ السَّبِیلِ،
|پس کشته شد آنکه کشته شد، و اسیر گشت آنکه اسیر گشت، و تبعید شد آنکه تبعید شد، و قضا بر آنان جاری شد به آنچه که بر آن امید پاداش نیک می‌رود، زیرا زمین از خداست، آن را به هرکه از بندگانش بخواهد به ارث میدهد، و سرانجام از آن پرهیزگاران است و منزّه است پروردگار ما که به یقین وعده پرورگارمان انجام شدنی است، و خدا هرگز از وعده خویش تخلّف نمی‌کند و او نیرومند حکیم است، پس بر پاکیزگان از اهل بیت محمّد و علی (درود خدا بر ایشان و خاندانشان)، باید گریه‌کنندکان بگریند، و زاری‌کنندگان بر ایشان زاری کنند، و برای مانند آنان باید اشک ها روان شود، و فریادکنندگان فریاد زنند، و شیون کنندگان شیون کنند، و خروشندگان بخروشند، حسن کجاست؟ حسین کجاست؟ فرزندان حسین کجایند؟ شایسته‌ای پس از شایسته دیگر، راستگویی پس از راستگویی دیگر، راه از پس راه کجاست؟
|پس کشته شد آنکه کشته شد، و اسیر گشت آنکه اسیر گشت، و تبعید شد آنکه تبعید شد، و قضا بر آنان جاری شد به آنچه که بر آن امید پاداش نیک می‌رود، زیرا زمین از خداست، آن را به هرکه از بندگانش بخواهد به ارث میدهد، و سرانجام از آن پرهیزگاران است و منزّه است پروردگار ما که به یقین وعده پرورگارمان انجام شدنی است، و خدا هرگز از وعده خویش تخلّف نمی‌کند و او نیرومند حکیم است، پس بر پاکیزگان از اهل بیت محمّد و علی (درود خدا بر ایشان و خاندانشان)، باید گریه‌کنندکان بگریند، و زاری‌کنندگان بر ایشان زاری کنند، و برای مانند آنان باید اشک ها روان شود، و فریادکنندگان فریاد زنند، و شیون کنندگان شیون کنند، و خروشندگان بخروشند، حسن کجاست؟ حسین کجاست؟ فرزندان حسین کجایند؟ شایسته‌ای پس از شایسته دیگر، راستگویی پس از راستگویی دیگر، راه از پس راه کجاست؟
خط ۹۶: خط ۹۶:
|کجاست محوکننده آثار انحراف و هوا‌های نفسانی، کجاست قطع کننده دام‌های دروغ و بهتان، کجاست نابودکننده سرکشان و سرپیچی کنندگان، کجاست ریشه‌کن کننده اهل لجاجت و گمراهی، و بی‌دینی کجاست عزّت‌بخش دوستان، و خوارکننده دشمنان، کجاست گردآورنده سخن بر پایه تقوا، کجاست در راه خدا که از آن آمده شود، کجاست جلوه خدا، که دوستان به سویش روی آورند، کجاست آن وسیله پیوند بین زمین و آسمان، کجاست صاحب روز پیروزی، و گسترنده پرچم هدایت، کجاست گردآورنده پراکندگی صلاح و رضا،
|کجاست محوکننده آثار انحراف و هوا‌های نفسانی، کجاست قطع کننده دام‌های دروغ و بهتان، کجاست نابودکننده سرکشان و سرپیچی کنندگان، کجاست ریشه‌کن کننده اهل لجاجت و گمراهی، و بی‌دینی کجاست عزّت‌بخش دوستان، و خوارکننده دشمنان، کجاست گردآورنده سخن بر پایه تقوا، کجاست در راه خدا که از آن آمده شود، کجاست جلوه خدا، که دوستان به سویش روی آورند، کجاست آن وسیله پیوند بین زمین و آسمان، کجاست صاحب روز پیروزی، و گسترنده پرچم هدایت، کجاست گردآورنده پراکندگی صلاح و رضا،
|أَینَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِیاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِیاءِ أَینَ الطَّالِبُ [الْمُطَالِبُ] بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکرْبَلاءَ أَینَ الْمَنْصُورُ عَلَی مَنِ اعْتَدَی عَلَیهِ وَ افْتَرَی أَینَ الْمُضْطَرُّ الَّذِی یجَابُ إِذَا دَعَا أَینَ صَدْرُ الْخَلائِقِ [الْخَلائِفِ] ذُو الْبِرِّ وَ التَّقْوَی أَینَ ابْنُ النَّبِی الْمُصْطَفَی وَ ابْنُ عَلِی الْمُرْتَضَی وَ ابْنُ خَدِیجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْکبْرَی بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی لَک الْوِقَاءُ وَ الْحِمَی یا ابْنَ السَّادَةِ الْمُقَرَّبِینَ یا ابْنَ النُّجَبَاءِ الْأَکرَمِینَ یا ابْنَ الْهُدَاةِ الْمَهْدِیینَ [الْمُهْتَدِینَ] یا ابْنَ الْخِیرَةِ الْمُهَذَّبِینَ یا ابْنَ الْغَطَارِفَةِ الْأَنْجَبِینَ یا ابْنَ الْأَطَائبِ الْمُطَهَّرِینَ [الْمُسْتَظْهَرِینَ] یا ابْنَ الْخَضَارِمَةِ الْمُنْتَجَبِینَ یا ابْنَ الْقَمَاقِمَةِ الْأَکرَمِینَ [الْأَکبَرِینَ] یا ابْنَ الْبُدُورِ الْمُنِیرَةِ یا ابْنَ السُّرُجِ الْمُضِیئَةِ یا ابْنَ الشُّهُبِ الثَّاقِبَةِ یا ابْنَ الْأَنْجُمِ الزَّاهِرَةِ،
|أَینَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِیاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِیاءِ أَینَ الطَّالِبُ [الْمُطَالِبُ] بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکرْبَلاءَ أَینَ الْمَنْصُورُ عَلَی مَنِ اعْتَدَی عَلَیهِ وَ افْتَرَی أَینَ الْمُضْطَرُّ الَّذِی یجَابُ إِذَا دَعَا أَینَ صَدْرُ الْخَلائِقِ [الْخَلائِفِ] ذُو الْبِرِّ وَ التَّقْوَی أَینَ ابْنُ النَّبِی الْمُصْطَفَی وَ ابْنُ عَلِی الْمُرْتَضَی وَ ابْنُ خَدِیجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْکبْرَی بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی لَک الْوِقَاءُ وَ الْحِمَی یا ابْنَ السَّادَةِ الْمُقَرَّبِینَ یا ابْنَ النُّجَبَاءِ الْأَکرَمِینَ یا ابْنَ الْهُدَاةِ الْمَهْدِیینَ [الْمُهْتَدِینَ] یا ابْنَ الْخِیرَةِ الْمُهَذَّبِینَ یا ابْنَ الْغَطَارِفَةِ الْأَنْجَبِینَ یا ابْنَ الْأَطَائبِ الْمُطَهَّرِینَ [الْمُسْتَظْهَرِینَ] یا ابْنَ الْخَضَارِمَةِ الْمُنْتَجَبِینَ یا ابْنَ الْقَمَاقِمَةِ الْأَکرَمِینَ [الْأَکبَرِینَ] یا ابْنَ الْبُدُورِ الْمُنِیرَةِ یا ابْنَ السُّرُجِ الْمُضِیئَةِ یا ابْنَ الشُّهُبِ الثَّاقِبَةِ یا ابْنَ الْأَنْجُمِ الزَّاهِرَةِ،
|کجاست خواهنده خون پیامبران و فرزندان پیامبران، کجاست خواهنده خون کشته در کربلا، کجاست آن پیروز شده بر هر که به او ستم کرد و بهتان زد، کجاست آن مضطّری که اجابت شود هنگامی که دعا کند، کجاست سرسلسله مخلوقات، دارای نیکی و تقوا، کجاست فرزند پیامبر برگزیده، و فرزند علی مرتضی، و فرزند خدیجه روشن جبین، و فرزند فاطمه کبری؟، پدر و مادر و جانم فدایت شود، برایت سپر و حصار باشم، ای فرزند سروران مقرّب، ای فرزند نجیبان گرامی، ای فرزند راهنمایان راه یافته، ای فرزند برگزیدگان پاکیزه، ای فرزند بزرگواران نجیب، ای فرزند پاکان پاکیزه، ای فرزند بزرگواران برگزیده، ای فرزند دریا‌های بیکران بخشش گرامی‌تر، ای فرزند ماه‌های نورافشان، ای فرزند چراغ‌های تابان، ای فرزند ستارگان فروزان، ای فرزند اختران درخشان،
|کجاست خواهنده خون پیامبران و فرزندان پیامبران، کجاست خواهنده خون کشته در [[کربلا]]، کجاست آن پیروز شده بر هر که به او ستم کرد و بهتان زد، کجاست آن مضطّری که اجابت شود هنگامی که دعا کند، کجاست سرسلسله مخلوقات، دارای نیکی و [[تقوا]]، کجاست فرزند [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] برگزیده، و فرزند علی مرتضی، و فرزند [[حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها|خدیجه]] روشن جبین، و فرزند فاطمه کبری؟، پدر و مادر و جانم فدایت شود، برایت سپر و حصار باشم، ای فرزند سروران مقرّب، ای فرزند نجیبان گرامی، ای فرزند راهنمایان راه یافته، ای فرزند برگزیدگان پاکیزه، ای فرزند بزرگواران نجیب، ای فرزند پاکان پاکیزه، ای فرزند بزرگواران برگزیده، ای فرزند دریا‌های بیکران بخشش گرامی‌تر، ای فرزند ماه‌های نورافشان، ای فرزند چراغ‌های تابان، ای فرزند ستارگان فروزان، ای فرزند اختران درخشان،
|یا ابْنَ السُّبُلِ الْوَاضِحَةِ یا ابْنَ الْأَعْلامِ اللائِحَةِ یا ابْنَ الْعُلُومِ الْکامِلَةِ یا ابْنَ السُّنَنِ الْمَشْهُورَةِ یا ابْنَ الْمَعَالِمِ الْمَأْثُورَةِ یا ابْنَ الْمُعْجِزَاتِ الْمَوْجُودَةِ یا ابْنَ الدَّلائِلِ الْمَشْهُودَةِ [الْمَشْهُورَةِ] یا ابْنَ الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِیمِ یا ابْنَ النَّبَإِ الْعَظِیمِ یا ابْنَ مَنْ هُوَ فِی أُمِّ الْکتَابِ لَدَی اللَّـهِ عَلِی حَکیمٌ یا ابْنَ الْآیاتِ وَ الْبَینَاتِ یا ابْنَ الدَّلائِلِ الظَّاهِرَاتِ یا ابْنَ الْبَرَاهِینِ الْوَاضِحَاتِ الْبَاهِرَاتِ یا ابْنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَاتِ یا ابْنَ النِّعَمِ السَّابِغَاتِ یا ابْنَ طه وَ الْمُحْکمَاتِ،
|یا ابْنَ السُّبُلِ الْوَاضِحَةِ یا ابْنَ الْأَعْلامِ اللائِحَةِ یا ابْنَ الْعُلُومِ الْکامِلَةِ یا ابْنَ السُّنَنِ الْمَشْهُورَةِ یا ابْنَ الْمَعَالِمِ الْمَأْثُورَةِ یا ابْنَ الْمُعْجِزَاتِ الْمَوْجُودَةِ یا ابْنَ الدَّلائِلِ الْمَشْهُودَةِ [الْمَشْهُورَةِ] یا ابْنَ الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِیمِ یا ابْنَ النَّبَإِ الْعَظِیمِ یا ابْنَ مَنْ هُوَ فِی أُمِّ الْکتَابِ لَدَی اللَّـهِ عَلِی حَکیمٌ یا ابْنَ الْآیاتِ وَ الْبَینَاتِ یا ابْنَ الدَّلائِلِ الظَّاهِرَاتِ یا ابْنَ الْبَرَاهِینِ الْوَاضِحَاتِ الْبَاهِرَاتِ یا ابْنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَاتِ یا ابْنَ النِّعَمِ السَّابِغَاتِ یا ابْنَ طه وَ الْمُحْکمَاتِ،
|ای فرزند راه‌های روشن، ای فرزند نشانه‌های آشکار، ای فرزند دانش‌های کامل، ای فرزند آیین‌های مشهور، ای فرزند نشانه‌های حفظ شده، ای معجزات موجود، ای فرزند دلیل‌های محسوس، ای فرزند راه مستقیم، ای فرزند خبر بزرگ، ای فرزند کسیکه در امّ الکتاب، نزد خدا، والا و حکیم است، ای فرزند آیات و نشانه‌ها، ای فرزند دلیل‌های آشکار، ای فرزند برهان‌های نمایان، ای فرزند حجّت‌های رسا، ای فرزند نعمت‌های کامل، ای فرزند طه و آیات محکم،
|ای فرزند راه‌های روشن، ای فرزند نشانه‌های آشکار، ای فرزند دانش‌های کامل، ای فرزند آیین‌های مشهور، ای فرزند نشانه‌های حفظ شده، ای معجزات موجود، ای فرزند دلیل‌های محسوس، ای فرزند راه مستقیم، ای فرزند خبر بزرگ، ای فرزند کسیکه در امّ الکتاب، نزد خدا، والا و حکیم است، ای فرزند آیات و نشانه‌ها، ای فرزند دلیل‌های آشکار، ای فرزند برهان‌های نمایان، ای فرزند حجّت‌های رسا، ای فرزند نعمت‌های کامل، ای فرزند طه و آیات محکم،
|یا ابْنَ یس وَ الذَّارِیاتِ یا ابْنَ الطُّورِ وَ الْعَادِیاتِ یا ابْنَ مَنْ دَنَا فَتَدَلَّی فَکانَ قَابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنَی دُنُوّا وَ اقْتِرَابا مِنَ الْعَلِی الْأَعْلَی لَیتَ شِعْرِی أَینَ اسْتَقَرَّتْ بِک النَّوَی بَلْ‌ای أَرْضٍ تُقِلُّک أَوْ ثَرَی أَ بِرَضْوَی أَوْ غَیرِهَا أَمْ ذِی طُوًی عَزِیزٌ عَلَی أَنْ أَرَی الْخَلْقَ وَ لاتُرَی وَ لاأَسْمَعَ [أَسْمَعُ] لَک حَسِیسا وَ لانَجْوَی عَزِیزٌ عَلَی أَنْ تُحِیطَ بِک دُونِی [لاتُحِیطَ بی‌دُونَک] الْبَلْوَی وَ لاینَالَک مِنِّی ضَجِیجٌ وَ لاشَکوَی بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ مُغَیّبٍ لَمْ یخْلُ مِنَّا بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ نَازِحٍ مَا نَزَحَ [ینْزَحُ] عَنَّا بِنَفْسِی أَنْتَ أُمْنِیةُ شَائِقٍ یتَمَنَّی مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ذَکرَا فَحَنَّا بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ عَقِیدِ عِزٍّ لایسَامَی،
|یا ابْنَ یس وَ الذَّارِیاتِ یا ابْنَ الطُّورِ وَ الْعَادِیاتِ یا ابْنَ مَنْ دَنَا فَتَدَلَّی فَکانَ قَابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنَی دُنُوّا وَ اقْتِرَابا مِنَ الْعَلِی الْأَعْلَی لَیتَ شِعْرِی أَینَ اسْتَقَرَّتْ بِک النَّوَی بَلْ‌ای أَرْضٍ تُقِلُّک أَوْ ثَرَی أَ بِرَضْوَی أَوْ غَیرِهَا أَمْ ذِی طُوًی عَزِیزٌ عَلَی أَنْ أَرَی الْخَلْقَ وَ لاتُرَی وَ لاأَسْمَعَ [أَسْمَعُ] لَک حَسِیسا وَ لانَجْوَی عَزِیزٌ عَلَی أَنْ تُحِیطَ بِک دُونِی [لاتُحِیطَ بی‌دُونَک] الْبَلْوَی وَ لاینَالَک مِنِّی ضَجِیجٌ وَ لاشَکوَی بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ مُغَیّبٍ لَمْ یخْلُ مِنَّا بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ نَازِحٍ مَا نَزَحَ [ینْزَحُ] عَنَّا بِنَفْسِی أَنْتَ أُمْنِیةُ شَائِقٍ یتَمَنَّی مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ذَکرَا فَحَنَّا بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ عَقِیدِ عِزٍّ لایسَامَی،
|ای فرزند یس و ذاریات، ای فرزند طور و عادیات، ای فرزند کسی که نزدیک شد، آنگاه درآویخت، تا آنکه در دسترسی و نزدیکی به خدای علی اعلی، به فاصله دو کمان یا کمتر بود، ای کاش می‌دانستم خانه‌ات در کجا قرار گرفته، بلکه می‌دانستم کدام زمین تو را برداشته، یا چه خاکی؟ آیا در کوه رضوایی یا در غیر آن، یا در زمین [[ذی‌طوی |ذی طُوایی؟]] بر من سخت است که مردم را می‌بینم، ولی تو دیده نمی‌شوی، و از تو نمی‌شنوم صدای محسوسی و نه رازونیازی، بر من سخت است که تو را بدون من گرفتاری فرا گیرد، و از من به تو فریاد و شکایتی نرسد، جانم فدایت، تو پنهان شد‌ه‌ای هستی که از میان ما بیرون نیستی، جانم فدایت، تو دوری هستی که از ما دور نیست، جانم فدایت، تو آرزوی هر مشتاقی که آرزو کند، از مردان و زنان مؤمن که تو را یاد کرده، از فراقت ناله کنند، جانم فدایت، تو قرین عزّتی، که کسی بر او برتری نگیرد،
|ای فرزند یس و ذاریات، ای فرزند طور و عادیات، ای فرزند کسی که نزدیک شد، آنگاه درآویخت، تا آنکه در دسترسی و نزدیکی به خدای علی اعلی، به فاصله دو کمان یا کمتر بود، ای کاش می‌دانستم خانه‌ات در کجا قرار گرفته، بلکه می‌دانستم کدام زمین تو را برداشته، یا چه خاکی؟ آیا در [[کوه رضوی| کوه رَضوایی]] یا در غیر آن، یا در زمین [[ذی‌طوی |ذی طُوایی؟]] بر من سخت است که مردم را می‌بینم، ولی تو دیده نمی‌شوی، و از تو نمی‌شنوم صدای محسوسی و نه رازونیازی، بر من سخت است که تو را بدون من گرفتاری فرا گیرد، و از من به تو فریاد و شکایتی نرسد، جانم فدایت، تو پنهان شد‌ه‌ای هستی که از میان ما بیرون نیستی، جانم فدایت، تو دوری هستی که از ما دور نیست، جانم فدایت، تو آرزوی هر مشتاقی که آرزو کند، از مردان و زنان مؤمن که تو را یاد کرده، از فراقت ناله کنند، جانم فدایت، تو قرین عزّتی، که کسی بر او برتری نگیرد،
|بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ أَثِیلِ مَجْدٍ لایجَارَی [یحَاذَی] بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لاتُضَاهَی بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ نَصِیفِ شَرَفٍ لایُسَاوَی إِلَی مَتَی أَحَارُ [أَجْأَرُ] فِیک یا مَوْلای وَ إِلَی مَتَی وَ‌ایَّ خِطَابٍ أَصِفُ فِیک وَ‌ایَّ نَجْوَی عَزِیزٌ عَلَی أَنْ أُجَابَ دُونَک وَ [أَوْ] أُنَاغَی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أَبْکیک وَ یخْذُلَک الْوَرَی عَزِیزٌ عَلَی أَنْ یجْرِی عَلَیک دُونَهُمْ مَا جَرَی هَلْ مِنْ مُعِینٍ فَأُطِیلَ مَعَهُ الْعَوِیلَ وَ الْبُکاءَ هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَأُسَاعِدَ جَزَعَهُ إِذَا خَلا هَلْ قَذِیتْ عَینٌ فَسَاعَدَتْهَا عَینِی عَلَی الْقَذَی،
|بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ أَثِیلِ مَجْدٍ لایجَارَی [یحَاذَی] بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لاتُضَاهَی بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ نَصِیفِ شَرَفٍ لایُسَاوَی إِلَی مَتَی أَحَارُ [أَجْأَرُ] فِیک یا مَوْلای وَ إِلَی مَتَی وَ‌ایَّ خِطَابٍ أَصِفُ فِیک وَ‌ایَّ نَجْوَی عَزِیزٌ عَلَی أَنْ أُجَابَ دُونَک وَ [أَوْ] أُنَاغَی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أَبْکیک وَ یخْذُلَک الْوَرَی عَزِیزٌ عَلَی أَنْ یجْرِی عَلَیک دُونَهُمْ مَا جَرَی هَلْ مِنْ مُعِینٍ فَأُطِیلَ مَعَهُ الْعَوِیلَ وَ الْبُکاءَ هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَأُسَاعِدَ جَزَعَهُ إِذَا خَلا هَلْ قَذِیتْ عَینٌ فَسَاعَدَتْهَا عَینِی عَلَی الْقَذَی،
|جانم فدایت، تو درخت ریشه‌دار مجدی که هم‌طرازی نپذیرد، جانم فدایت، تو نعمت دیرینه‌ای، که او را مانندی نیست، جانم فدایت، تو قرین شرفی، که وی را برابری نیست، تا چه زمانی نسبت به تو سرگردان باشم، ای مولایم، و تا چه زمان، و با کدام بیان، تو را وصف کنم، و با چه راز و نیازی؟، بر من سخت است که از سوی غیر تو پاسخ داده شوم، و سخن مسرّتبخش بشنوم، بر من سخت است که برای تو گریه کنم، ولی مردم تو را وا گذارند، بر من سخت است، که بر تو بگذرد و نه بر دیگران آنچه گذشت، آیا کمک کنند‌ه‌ای هست، که فریاد و گریه را در کنارش طولانی کنم؟ آیا بی‌تابی هست که او را در بی‌تابی‌اش، هنگامی که خلوت کند یاری رسانم، آیا چشمی هست که خار فراق بر آن نشسته، پس چشم من او را بر آن خار خلیدگی یاری کند،
|جانم فدایت، تو درخت ریشه‌دار مجدی که هم‌طرازی نپذیرد، جانم فدایت، تو نعمت دیرینه‌ای، که او را مانندی نیست، جانم فدایت، تو قرین شرفی، که وی را برابری نیست، تا چه زمانی نسبت به تو سرگردان باشم، ای مولایم، و تا چه زمان، و با کدام بیان، تو را وصف کنم، و با چه راز و نیازی؟، بر من سخت است که از سوی غیر تو پاسخ داده شوم، و سخن مسرّتبخش بشنوم، بر من سخت است که برای تو گریه کنم، ولی مردم تو را وا گذارند، بر من سخت است، که بر تو بگذرد و نه بر دیگران آنچه گذشت، آیا کمک کنند‌ه‌ای هست، که فریاد و گریه را در کنارش طولانی کنم؟ آیا بی‌تابی هست که او را در بی‌تابی‌اش، هنگامی که خلوت کند یاری رسانم، آیا چشمی هست که خار فراق بر آن نشسته، پس چشم من او را بر آن خار خلیدگی یاری کند،
۱۷٬۰۰۲

ویرایش