دعای ندبه: تفاوت میان نسخهها
جز
←متن دعا
جز (←متن دعا) |
جز (←متن دعا) |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
|که در مکه است، خانه بابرکت، و مایه راهنمایی برای جهانیان، در آن خانه نشانههای آشکاری است، مقام ابراهیم، و هرکه وارد آن شد، در امان بود، در حق آنان فرمودی: جز این نیست که خدا اراده فرموده، پلیدی را از شما خانواده ببرد، و شما را پاک گرداند، پاک کردنی شایسته، سپس پاداش محمد را در قرآنت موّدت اهل بیت او قرار دادی، و فرمودی بگو من از شما برای رسالت پاداشی جز مودّت نزدیکانم نمیخواهم، و فرمودی: آنچه به عنوان پاداش از شما خواستم، آن هم به سود شماست، و فرمودی: من از شما برای رسالت پاداشی نمیخواهم، جز کسی که بخواهد، راهی به جانب پروردگارش بگیرد، پس آنان راه به سوی تو بودند، | |که در مکه است، خانه بابرکت، و مایه راهنمایی برای جهانیان، در آن خانه نشانههای آشکاری است، مقام ابراهیم، و هرکه وارد آن شد، در امان بود، در حق آنان فرمودی: جز این نیست که خدا اراده فرموده، پلیدی را از شما خانواده ببرد، و شما را پاک گرداند، پاک کردنی شایسته، سپس پاداش محمد را در قرآنت موّدت اهل بیت او قرار دادی، و فرمودی بگو من از شما برای رسالت پاداشی جز مودّت نزدیکانم نمیخواهم، و فرمودی: آنچه به عنوان پاداش از شما خواستم، آن هم به سود شماست، و فرمودی: من از شما برای رسالت پاداشی نمیخواهم، جز کسی که بخواهد، راهی به جانب پروردگارش بگیرد، پس آنان راه به سوی تو بودند، | ||
|وَ الْمَسْلَک إِلَی رِضْوَانِک فَلَمَّا انْقَضَتْ أَیامُهُ أَقَامَ وَلِیهُ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُک عَلَیهِمَا وَ آلِهِمَا هَادِیا إِذْ کانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هَادٍ فَقَالَ وَ الْمَلَأُ أَمَامَهُ مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِی مَوْلاهُ اللَّـهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ قَالَ مَنْ کنْتُ أَنَا نَبِیهُ فَعَلِی أَمِیرُهُ وَ قَالَ أَنَا وَ عَلِی مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ وَ سَائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتَّی وَ أَحَلَّهُ مَحَلَّ هَارُونَ مِنْ مُوسَی فَقَالَ لَهُ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلا أَنَّهُ لانَبِی بَعْدِی وَ زَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَیدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ أَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ مَا حَلَّ لَهُ وَ سَدَّ الْأَبْوَابَ إِلا بَابَهُ ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِکمَتَهُ فَقَالَ: | |وَ الْمَسْلَک إِلَی رِضْوَانِک فَلَمَّا انْقَضَتْ أَیامُهُ أَقَامَ وَلِیهُ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُک عَلَیهِمَا وَ آلِهِمَا هَادِیا إِذْ کانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هَادٍ فَقَالَ وَ الْمَلَأُ أَمَامَهُ مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِی مَوْلاهُ اللَّـهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ قَالَ مَنْ کنْتُ أَنَا نَبِیهُ فَعَلِی أَمِیرُهُ وَ قَالَ أَنَا وَ عَلِی مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ وَ سَائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتَّی وَ أَحَلَّهُ مَحَلَّ هَارُونَ مِنْ مُوسَی فَقَالَ لَهُ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلا أَنَّهُ لانَبِی بَعْدِی وَ زَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَیدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ أَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ مَا حَلَّ لَهُ وَ سَدَّ الْأَبْوَابَ إِلا بَابَهُ ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِکمَتَهُ فَقَالَ: | ||
|و راه به حریم | |و راه به حریم خشنودی ات، انگاه که روزگار آن حضرت سپری شد، نمایندهاش علی بن ابیطالب(درود تو بر آن دو و خاندانشان باد)را، برای راهنمایی برگماشت، چراکه او بیمدهنده، و برای هر قومی راهنما بود، پس درحالی که انبوهی از مردم در برابرش بودند فرمود: هرکه من سرپرست او بودم، پس علی سرپرست اوست، خدایا دوست بدار کسی که علی را دوست دارد، و دشمن بدار کسی را که دشمن علی است، و یاری کن هرکه او را یاری کند، و خوار کن هرکه او را وا گذارد، و فرمود: هر که من پیامبرش بودم، پس علی فرمانروای اوست، و فرمود: من و علی از یک درخت هستیم، و سایر مردم از درختهای گوناگونند، و جایگاه او را نسبت به خود همچون جایگاه هارون به موسی قرار داد، و به او فرمود: تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسایی، جز اینکه پس از من پیامبر نیست، و دخترش سرور بانوان جهانیان را به همسری او در آورد، و از مسجدش برای او حلال کرد، آنچه را برای خودش حلال بود، و همه درهایی را که به مسجد باز میشد بست مگر در خانه او را، آنگاه علم و حکمتش را به او سپرد، و فرمود: | ||
|أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِی بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْمَدِینَةَ وَ الْحِکمَةَ فَلْیأْتِهَا مِنْ بَابِهَا ثُمَّ قَالَ أَنْتَ أَخِی وَ وَصِیی وَ وَارِثِی لَحْمُک مِنْ لَحْمِی وَ دَمُک مِنْ دَمِی وَ سِلْمُک سِلْمِی وَ حَرْبُک حَرْبِی وَ الْإِیمَانُ مُخَالِطٌ لَحْمَک وَ دَمَک کمَا خَالَطَ لَحْمِی وَ دَمِی وَ أَنْتَ غَدا عَلَی الْحَوْضِ خَلِیفَتِی وَ أَنْتَ تَقْضِی دَینِی وَ تُنْجِزُ عِدَاتِی وَ شِیعَتُک عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْیضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِی فِی الْجَنَّةِ وَ هُمْ جِیرَانِی وَ لَوْ لاأَنْتَ یا عَلِی لَمْ یعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِی وَ کانَ بَعْدَهُ هُدًی مِنَ الضَّلالِ وَ نُورا مِنَ الْعَمَی وَ حَبْلَ اللَّـهِ الْمَتِینَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ، | |أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِی بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْمَدِینَةَ وَ الْحِکمَةَ فَلْیأْتِهَا مِنْ بَابِهَا ثُمَّ قَالَ أَنْتَ أَخِی وَ وَصِیی وَ وَارِثِی لَحْمُک مِنْ لَحْمِی وَ دَمُک مِنْ دَمِی وَ سِلْمُک سِلْمِی وَ حَرْبُک حَرْبِی وَ الْإِیمَانُ مُخَالِطٌ لَحْمَک وَ دَمَک کمَا خَالَطَ لَحْمِی وَ دَمِی وَ أَنْتَ غَدا عَلَی الْحَوْضِ خَلِیفَتِی وَ أَنْتَ تَقْضِی دَینِی وَ تُنْجِزُ عِدَاتِی وَ شِیعَتُک عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْیضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِی فِی الْجَنَّةِ وَ هُمْ جِیرَانِی وَ لَوْ لاأَنْتَ یا عَلِی لَمْ یعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِی وَ کانَ بَعْدَهُ هُدًی مِنَ الضَّلالِ وَ نُورا مِنَ الْعَمَی وَ حَبْلَ اللَّـهِ الْمَتِینَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ، | ||
|من شهر علمم و علی در آن شهر است، پس هر که اراده شهر علم و حکمت کند، باید از در آن وارد شود، سپس گفت: تو برادر و جانشین و وارث من هستی، گوشتت از گوشت من، و خونت از خون من، و آشتی با تو، آشتی با من، و جنگ با تو، جنگ با من است، و ایمان با گوشت و خونت آمیخته شده، چنانکه با گوشت و خون من درآمیخته{#۸۱۶#}و تو فردای قیامت کنار حوض کوثر جانشین منی، و تو قرضم را میپردازی، و به وعدههای من وفا میکنی، و شیعیان تو بر منبرهایی از نورند، درحالی که رویشان سپید، و در بهشت پیرامون من، و همسایگان منند، و اگر توای علی نبودی، اهل ایمان پس از من شناخته نمیشدند، و آن حضرت پس از پیامبر، مایه هدایت از گمراهی، و نور از نابینایی و ریسمان استوار خدا و راه راست او بود، | |من شهر علمم و علی در آن شهر است، پس هر که اراده شهر علم و حکمت کند، باید از در آن وارد شود، سپس گفت: تو برادر و جانشین و وارث من هستی، گوشتت از گوشت من، و خونت از خون من، و آشتی با تو، آشتی با من، و جنگ با تو، جنگ با من است، و ایمان با گوشت و خونت آمیخته شده، چنانکه با گوشت و خون من درآمیخته{#۸۱۶#}و تو فردای قیامت کنار حوض کوثر جانشین منی، و تو قرضم را میپردازی، و به وعدههای من وفا میکنی، و شیعیان تو بر منبرهایی از نورند، درحالی که رویشان سپید، و در بهشت پیرامون من، و همسایگان منند، و اگر توای علی نبودی، اهل ایمان پس از من شناخته نمیشدند، و آن حضرت پس از پیامبر، مایه هدایت از گمراهی، و نور از نابینایی و ریسمان استوار خدا و راه راست او بود، |