پرش به محتوا

آیه ابتلای ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''آیه ابتلای ابراهیم(ع)''' آیه 124 [[سوره بقره]] است که طبق آن خداوند [[حضرت ابراهیم]] (ع) را به مقام [[امامت]] نصب کرده است. بر اساس اِین [[آیه]] [[شیعه|شیعیان]] معتقدند منصب [[امامت]] منصبی الهی است و نیز [[امام]] باید دارای مقام [[عصمت]] باشد
'''آیه ابتلای ابراهیم(ع)'''، [[آیه]] 124 [[سوره بقره]] است که طبق آن خداوند [[حضرت ابراهیم]] (ع) را به مقام [[امامت]] نصب کرده است. بر اساس اِین آیه [[شیعه|شیعیان]] معتقدند منصب [[امامت]] منصبی الهی است و نیز [[امام]] باید دارای مقام [[عصمت]] باشد


== متن آیه ==
== متن آیه ==
خط ۲۱: خط ۲۱:


# خصال یا سنت‌های دهگانه‌ای است که به نظافت و [[احکام طهارت|طهارت]] بدن ارتباط دارند: [[مضمضه]]، [[استنشاق]]، مسواک کردن، [[ختنه کردن]]، کوتاه کردن سبیل و...
# خصال یا سنت‌های دهگانه‌ای است که به نظافت و [[احکام طهارت|طهارت]] بدن ارتباط دارند: [[مضمضه]]، [[استنشاق]]، مسواک کردن، [[ختنه کردن]]، کوتاه کردن سبیل و...
# سی خصلت یا دستورالعمل از [[شریعت]] اسلامی است که در سوره‌های توبه:112؛ احزاب:35 و مؤمنون، آیه1ـ9 بیان شده است.
# سی خصلت یا دستورالعمل از [[شریعت]] اسلامی است که در سوره‌های توبه:112؛ احزاب:35 و مؤمنون، [[آیه]] 1ـ9 بیان شده است.
# مناسک [[حج]] است.
# مناسک [[حج]] است.


خط ۵۰: خط ۵۰:
مقام خُلَّت آن است که انسان غرق در محبت و دوستی خداوند شده به چیزی جز او دل نمی‌بندد <ref>النهایة فی غریب الحدیث والأثر، ج2، ص 72</ref> در نتیجه در راه رضای خداوند از هیچ گونه فداکاری دریغ نمی‌ورزد.
مقام خُلَّت آن است که انسان غرق در محبت و دوستی خداوند شده به چیزی جز او دل نمی‌بندد <ref>النهایة فی غریب الحدیث والأثر، ج2، ص 72</ref> در نتیجه در راه رضای خداوند از هیچ گونه فداکاری دریغ نمی‌ورزد.


بر این اساس، می‌توان گفت: امتحان‌هایی چون افکنده شدن در آتش توسط [[نمرود]]، [[هجرت]] از وطن واسکان ذریه خویش در سرزمین خشک و سوزان [[عربستان]] و ذبح فرزند از جمله کلمات و آزمون‌های مورد نظر در آیه می‌باشد.
بر این اساس، می‌توان گفت: امتحان‌هایی چون افکنده شدن در آتش توسط [[نمرود]]، [[هجرت]] از وطن واسکان ذریه خویش در سرزمین خشک و سوزان [[عربستان]] و ذبح فرزند از جمله کلمات و آزمون‌های مورد نظر در [[آیه]] می‌باشد.


این نکته نیز روشن است که آزمون‌های یاد شده در دوران [[نبوت]] و [[رسالت]] ابراهیم (علیه‌السلام) انجام گرفته است.
این نکته نیز روشن است که آزمون‌های یاد شده در دوران [[نبوت]] و [[رسالت]] ابراهیم (علیه‌السلام) انجام گرفته است.
خط ۶۲: خط ۶۲:
نظر نخست: پیشوایی حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) از ویژگی‌های او به شمار می‌رود. پس از آزمون‌های مهم، به ابراهیم (علیه‌السلام) [[امامت]] مردم عصر خود و عصرهای دیگر، حتی [[پیامبران]] و پیروی آنان عطا گردید؛ یعنی همگان از سنت‌های [[توحید|توحیدی]] او پیروی می‌کنند.<ref>تفسیر طبری، ج1، ص 610</ref>
نظر نخست: پیشوایی حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) از ویژگی‌های او به شمار می‌رود. پس از آزمون‌های مهم، به ابراهیم (علیه‌السلام) [[امامت]] مردم عصر خود و عصرهای دیگر، حتی [[پیامبران]] و پیروی آنان عطا گردید؛ یعنی همگان از سنت‌های [[توحید|توحیدی]] او پیروی می‌کنند.<ref>تفسیر طبری، ج1، ص 610</ref>


در تأیید این نظریه شواهدی از [[قرآن کریم]] آورده شده است؛ چنان که در رد ادعای [[یهود]] و [[مسیحیت|نصارا]] در عصر [[پیامبر اکرم]] (صلی الله علیه وآله وسلم که هر یک از آنان آیین خود را به حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) نسبت می‌دادند، یادآور شده است که شایسته‌ترین افراد در انتساب به ابراهیم (علیه‌السلام) پیامبر [[اسلام]] و پیروان او و کسانی اند که قبل از [[اسلام]] از او پیروی می‌کردند<ref>آل عمران:68</ref> و در آیه‌ای، خداوند به [[پیامبر اکرم]] (صلی الله علیه وآله وسلم) وحی کرد که از آیین ابراهیم پیروی کند <ref>نحل:23</ref> و در آیه‌ای دیگر [[دین اسلام]] را همان [[آیین ابراهیم]] معرفی کرده است.<ref>حج:78</ref>
در تأیید این نظریه شواهدی از [[قرآن کریم]] آورده شده است؛ چنان که در رد ادعای [[یهود]] و [[مسیحیت|نصارا]] در عصر [[پیامبر اکرم]] (صلی الله علیه وآله وسلم که هر یک از آنان آیین خود را به حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) نسبت می‌دادند، یادآور شده است که شایسته‌ترین افراد در انتساب به ابراهیم (علیه‌السلام) پیامبر [[اسلام]] و پیروان او و کسانی اند که قبل از [[اسلام]] از او پیروی می‌کردند<ref>آل عمران:68</ref> و در [[آیه‌]]ای، خداوند به [[پیامبر اکرم]] (صلی الله علیه وآله وسلم) وحی کرد که از آیین ابراهیم پیروی کند <ref>نحل:23</ref> و در آیه‌ای دیگر [[دین اسلام]] را همان [[آیین ابراهیم]] معرفی کرده است.<ref>حج:78</ref>


این فرضیه به دلایل زیر پذیرفتنی نیست:
این فرضیه به دلایل زیر پذیرفتنی نیست:
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
=== الگوی تمام عیار===
=== الگوی تمام عیار===


نظر سوم: مقصود از مقام امامت در آیه، الگو و اسوه بودن همه جانبه و تمام عیار ابراهیم (علیه‌السلام) است.
نظر سوم: مقصود از مقام امامت در [[آیه]]، الگو و اسوه بودن همه جانبه و تمام عیار ابراهیم (علیه‌السلام) است.


شرط رسیدن به این مقام آن است که فرد به درجه‌ای از کمال معنوی نایل شود که حتی [[ترک اولی]] ـ کارهایی که ترکش سزاوارتر است ـ نیز از او سر نزند. اگرچه [[پیامبران]] پیش از ابراهیم (علیه‌السلام) از مقام [[عصمت]] برخوردار بوده‌اند، ولی چنان که [[قرآن]] یادآور شده است گاهی، از آنان کارهایی سرزده که ترک آن سزاوارتر بوده است.<ref>طه:115، قصص:15</ref> این پیامبران از چنان مقام بلندی که به ابراهیم (علیه‌السلام) عطا گردید، برخوردار نبوده‌اند و نمی‌توان گفتار و رفتار آنان را به صورت کامل و همه جانبه اسوه و الگوی بشریت در همه اعصار دانست، ولی ابراهیم (علیه‌السلام) پس از انجام آزمون‌های سخت به مقامی رسید که اسوه والگوی تمام عیار همه انسان‌ها به شمار می‌رود.<ref>منشور جاوید، ج5، ص 234ـ 237</ref>
شرط رسیدن به این مقام آن است که فرد به درجه‌ای از کمال معنوی نایل شود که حتی [[ترک اولی]] ـ کارهایی که ترکش سزاوارتر است ـ نیز از او سر نزند. اگرچه [[پیامبران]] پیش از ابراهیم (علیه‌السلام) از مقام [[عصمت]] برخوردار بوده‌اند، ولی چنان که [[قرآن]] یادآور شده است گاهی، از آنان کارهایی سرزده که ترک آن سزاوارتر بوده است.<ref>طه:115، قصص:15</ref> این پیامبران از چنان مقام بلندی که به ابراهیم (علیه‌السلام) عطا گردید، برخوردار نبوده‌اند و نمی‌توان گفتار و رفتار آنان را به صورت کامل و همه جانبه اسوه و الگوی بشریت در همه اعصار دانست، ولی ابراهیم (علیه‌السلام) پس از انجام آزمون‌های سخت به مقامی رسید که اسوه والگوی تمام عیار همه انسان‌ها به شمار می‌رود.<ref>منشور جاوید، ج5، ص 234ـ 237</ref>
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
[[قرآن کریم]] یکی از اهداف [[بعثت]] را داوری در اختلافات دانسته می‌فرماید: خداوند [[پیامبران]] را برانگیخت، تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند.<ref>بقره:213</ref>
[[قرآن کریم]] یکی از اهداف [[بعثت]] را داوری در اختلافات دانسته می‌فرماید: خداوند [[پیامبران]] را برانگیخت، تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند.<ref>بقره:213</ref>


درست است که حکم کردن در اختلافات مردم به کتاب نسبت داده شده،ولی روشن است که کتاب تنها قانون و معیار داوری را بیان می‌کند و در کنار آن قاضی برای تشخیص مصداق‌ها و حاکم برای اجرای قانون لازم است تا غرض از نبوت وشریعت تحقق یابد، و داور و مجری [[شریعت]] افرادی مستقل و در عرض [[پیامبران]] نبوده‌اند. بنابراین، پیامبران الهی هر دو معنای [[امامت]] را دارا بودند. در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند...».<ref>حدید:25</ref>
درست است که حکم کردن در اختلافات مردم به کتاب نسبت داده شده،ولی روشن است که کتاب تنها قانون و معیار داوری را بیان می‌کند و در کنار آن قاضی برای تشخیص مصداق‌ها و حاکم برای اجرای قانون لازم است تا غرض از نبوت وشریعت تحقق یابد، و داور و مجری [[شریعت]] افرادی مستقل و در عرض [[پیامبران]] نبوده‌اند. بنابراین، پیامبران الهی هر دو معنای [[امامت]] را دارا بودند. در [[آیه‌]]ای دیگر می‌فرماید: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند...».<ref>حدید:25</ref>


وجوهی که [[شیخ الطائفه]] بر تفکیک نبوت از امامت بیان کرده است، مدعای وی را اثبات نمی‌کند.
وجوهی که [[شیخ الطائفه]] بر تفکیک نبوت از امامت بیان کرده است، مدعای وی را اثبات نمی‌کند.
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
=== هدایت باطنی ===
=== هدایت باطنی ===


نظر پنجم: از دیدگاه [[علامه طباطبایی]] امامت در این آیه به معنای [[هدایت باطنی]] است. این هدایت از سنخ راهنمایی و نشان دادن راه نبوده، از مقوله ایصال به مطلوب و رساندن به مقصود است.
نظر پنجم: از دیدگاه [[علامه طباطبایی]] امامت در این [[آیه]] به معنای [[هدایت باطنی]] است. این هدایت از سنخ راهنمایی و نشان دادن راه نبوده، از مقوله ایصال به مطلوب و رساندن به مقصود است.


چنین هدایتگری در گرو برخورداری از کمال وجودی و مقام معنوی ویژه‌ای است که پس از مجاهدت‌های بسیار به دست می‌آید. وی برای اثبات این نظریه به دسته‌ای از آیات [[قرآن]] استناد کرده است:
چنین هدایتگری در گرو برخورداری از کمال وجودی و مقام معنوی ویژه‌ای است که پس از مجاهدت‌های بسیار به دست می‌آید. وی برای اثبات این نظریه به دسته‌ای از آیات [[قرآن]] استناد کرده است:
خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:
گفته شده ظالم کسی است که اوّلاً، مرتکب [[گناه کبیره]] شود و ثانیاً، از [[گناه]] خود توبه نکند، اما بر گناهکاری که [[توبه]] نماید، عنوان [[ظالم]] صدق نمی‌کند.<ref>شرح المواقف، ج8، ص 351 </ref><ref>المغنی، ج20، ص 194 </ref><ref>مفاتیح الغیب، ج4، ص 42 </ref> <ref>شرح العقائد النسفیه، ص 113</ref>
گفته شده ظالم کسی است که اوّلاً، مرتکب [[گناه کبیره]] شود و ثانیاً، از [[گناه]] خود توبه نکند، اما بر گناهکاری که [[توبه]] نماید، عنوان [[ظالم]] صدق نمی‌کند.<ref>شرح المواقف، ج8، ص 351 </ref><ref>المغنی، ج20، ص 194 </ref><ref>مفاتیح الغیب، ج4، ص 42 </ref> <ref>شرح العقائد النسفیه، ص 113</ref>


پاسخ این است که نفی در آیه '''لا ینالُ عَهدی الظالمین''' اطلاق دارد، و مفادش این است که بر هر کس در لحظه‌ای از زندگی خود عنوان [[ظالم]] منطبق گردد، از عهد [[امامت]] بهره‌ای نخواهد داشت، و تقیید این اطلاق به دلیل دیگری نیاز دارد که چنین دلیلی در دست نیست.<ref>التبیان، ج1، ص 449 </ref><ref>الشافی، ج3، ص 139 </ref><ref>مجمع البیان، ج1، ص 202</ref>
پاسخ این است که نفی در [[آیه]] '''لا ینالُ عَهدی الظالمین''' اطلاق دارد، و مفادش این است که بر هر کس در لحظه‌ای از زندگی خود عنوان [[ظالم]] منطبق گردد، از عهد [[امامت]] بهره‌ای نخواهد داشت، و تقیید این اطلاق به دلیل دیگری نیاز دارد که چنین دلیلی در دست نیست.<ref>التبیان، ج1، ص 449 </ref><ref>الشافی، ج3، ص 139 </ref><ref>مجمع البیان، ج1، ص 202</ref>


'''پاسخ دوم ''': در این جا به دلیل وجود قرینه‌ای قطعی، کسانی که مرتکب [[گناه]] گردند و سپس [[توبه]] کنند از عهد امامت بهره‌ای نخواهند داشت. فرزندان [[حضرت ابراهیم]] (علیه‌السلام) را در یک تقسیم بندی کلی به چهار دسته می‌توان تقسیم کرد:
'''پاسخ دوم ''': در این جا به دلیل وجود قرینه‌ای قطعی، کسانی که مرتکب [[گناه]] گردند و سپس [[توبه]] کنند از عهد امامت بهره‌ای نخواهند داشت. فرزندان [[حضرت ابراهیم]] (علیه‌السلام) را در یک تقسیم بندی کلی به چهار دسته می‌توان تقسیم کرد:
کاربر ناشناس