۱۷٬۸۳۰
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''دلیلِ عقلی''' | '''دلیلِ عقلی''' دلیلی که از مقدمات عقلی ترکیب شده و به تبع آن نتیجهاش نیز عقلی است. دليل عقلى در کنار [[قرآن]]، [[سنت]] و [[اجماع]]، صلاحيت قرار گرفتن در مسير استنباط [[حكم شرعى]] را دارد و به دو قسم مستقلات عقلی و غير مستقلات عقلی تقسيم مىشود. | ||
[[ابن جنید]] از فقهای [[شیعه]] در قرن چهارم هجری، نخستین فقیهی است که از دلیل عقلی برای استنباط احکام شرعی استفاده کرده است و [[ابن ادریس حلی]] نخستین فقیهی است که به صراحت، «عقل» را به عنوان یک دلیل مستقل در کنار دیگر ادله برای استنباط احکام شرعی قرار داده است. | [[ابن جنید]] از فقهای [[شیعه]] در قرن چهارم هجری، نخستین فقیهی است که از دلیل عقلی برای استنباط احکام شرعی استفاده کرده است و [[ابن ادریس حلی]] نخستین فقیهی است که به صراحت، «عقل» را به عنوان یک دلیل مستقل در کنار دیگر ادله برای استنباط احکام شرعی قرار داده است. | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
به دلیلی که از مقدمات عقلی ترکیب شده و به تبع آن نتیجه نیز عقلی باشد دلیل عقلی گفته | به دلیلی که از مقدمات عقلی ترکیب شده و به تبع آن نتیجه نیز عقلی باشد دلیل عقلی گفته میشود.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۸۹.</ref> «[[عقل]]» در کنار نقل از منابع شناخت و معارف بشرى است.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۲۳.</ref> | ||
==کاربرد دلیل عقلی در استنباط حکم شرعی== | ==کاربرد دلیل عقلی در استنباط حکم شرعی== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==جایگاه دلیل عقلی در اصول دین== | ==جایگاه دلیل عقلی در اصول دین== | ||
دلیل عقلی جایگاه ویژهای در [[اصول دین]] دارد بهطوری که در این مسائل، همچون [[توحيد]] و [[نبوت]]، تقليد جايز نيست؛ بلكه بر هر | دلیل عقلی جایگاه ویژهای در [[اصول دین]] دارد بهطوری که در این مسائل، همچون [[توحيد]] و [[نبوت]]، تقليد جايز نيست؛ بلكه بر هر انسانی عقلاً واجب است که نسبت به این امور یقین عقلی حاصل کند.<ref>خویی، الاجتهاد و التقلید، ج۱، ص۴۱۱؛ حکیم، مستمسک العروه، ج۱، ص۱۰۳؛ فاضل مقداد، شرح الباب الحادی عشر، ۱۴۲۷ق، ص۱۱. </ref> | ||
از نظر [[ | از نظر [[آیتالله جوادی آملی]] عقل یا دلیل عقلی نسبت به برخی معارف دینی، «معیار» است و آن در جایی است که انسان با استعانت از قواعد و ادله عقلی بهطور مستقل، مسائلی از قبیل ضرورت [[شریعت]] و [[وحی]] را اثبات میکند<ref>جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ۱۳۷۲ش، ص۲۰۴.</ref> و نسبت به برخی از معارف، «مصباح» است؛ یعنی نسبت به حقايق و رهآوردهاى درونى شريعت حجت است و برای فهم احکام شرعی از کتاب و سنت به آن تمسک میشود<ref>جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ۱۳۷۲ش، ص۲۰۵.</ref> و نسبت به برخی دیگر «مفتاح» است؛ یعنی اگرچه انسان به کمک عقل و دلیل عقلی به اثبات اصل شریعت میپردازد و با استفاده از آن به مثابه یک چراغ به کاوش در احکام و قوانین شریعت میپردازد؛ اما توانایی ورود به محدوده علل و اسرار احکام و آنچه مربوط به [[عالم غیب]] است را ندارد.<ref>جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ۱۳۷۲ش، ص۲۰۷.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |
ویرایش