confirmed، protected، templateeditor
۱٬۹۵۷
ویرایش
جز (←داستان ورقة بن نوفل: ویرایش جزیی) |
(تمیزکاری) |
||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
ورقة بن نوفل پس از شنیدن ماجرا مژده داد که حضرت محمد(ص) پیامبر است و ملاقاتکننده با او [[جبرئیل]] بوده<ref>مقدسی، البدء و التاریخ، بیتا، ج۴، ص۱۴۱.</ref> که بر [[حضرت موسی(ع)]] نیز نازل شده است.<ref> ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۱۵.</ref> {{یادداشت|وی با ذکر دلائلی شیطان بودن آن را رد کرد.(مقدسی، البدء و التاریخ، بیتا، ج۴، ص۱۴۲.) و حتی عدهای معتقدند راهکاری برای تشخیص شیطان از فرشته را به حضرت خدیجه(س) آموزش داد و او با امتحان آن، به [[نبوت]] پیامبر(ص) مطمئن شد.(ابن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۴۵؛ بیهقی، دلائل النبوة، مقدمه، ۱۴۰۵ق، ص۲۳-۲۴.)}} پیامبر(ص) نیز بعد از شنیدن سخنان ورقه، آرام گرفت و نگرانیهای او رفع شد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۰۲؛ بیهقی، دلائل النبوة، مقدمه، ۱۴۰۵ق، ص۲۳.</ref> | ورقة بن نوفل پس از شنیدن ماجرا مژده داد که حضرت محمد(ص) پیامبر است و ملاقاتکننده با او [[جبرئیل]] بوده<ref>مقدسی، البدء و التاریخ، بیتا، ج۴، ص۱۴۱.</ref> که بر [[حضرت موسی(ع)]] نیز نازل شده است.<ref> ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۱۵.</ref> {{یادداشت|وی با ذکر دلائلی شیطان بودن آن را رد کرد.(مقدسی، البدء و التاریخ، بیتا، ج۴، ص۱۴۲.) و حتی عدهای معتقدند راهکاری برای تشخیص شیطان از فرشته را به حضرت خدیجه(س) آموزش داد و او با امتحان آن، به [[نبوت]] پیامبر(ص) مطمئن شد.(ابن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۴۵؛ بیهقی، دلائل النبوة، مقدمه، ۱۴۰۵ق، ص۲۳-۲۴.)}} پیامبر(ص) نیز بعد از شنیدن سخنان ورقه، آرام گرفت و نگرانیهای او رفع شد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۰۲؛ بیهقی، دلائل النبوة، مقدمه، ۱۴۰۵ق، ص۲۳.</ref> | ||
چگونگی ملاقات ورقة بن نوفل با پیامبر(ص) به صورت متفاوت ذکر شده است. برخی معتقدند که | چگونگی ملاقات ورقة بن نوفل با پیامبر(ص) به صورت متفاوت ذکر شده است. برخی معتقدند که حضرت محمد(ص) بعد از دریافت [[وحی]] به همراه همسر خود خدیجه نزد ورقه رفت<ref>ابن أثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۵.</ref> و در برخی نقلهای دیگر ملاقات ورقه با پیامبر(ص) را پس از ملاقات با حضرت خدیجه(س)، در زمان [[طواف]] کعبه دانستهاند که به نزد پیامبر رفت و خود ماجرا را از او پرسید و رسول اکرم(ص) مشاهدات خود را به وی گفت.<ref> صالحی الشامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۳۳-۲۳۴؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۳۲.</ref> و حتی از ملاقات او در یکی از راههای [[مکه]] نیز سخن به میان آمده است.<ref> بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۰۶.</ref> | ||
مضمون این روایت از اشخاص دیگری چون [[عبدالله بن عباس]]<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۵۳. </ref> و ابومیسره<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۰۵.</ref> نیز نقل شده است. بیهقی در کتاب [[دلائل النبوه]]، به برخی از [[حدیث|روایات]] مشابه در این زمینه اشاره کرده است.<ref> بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۳۵-۱۴۹.</ref> | مضمون این روایت از اشخاص دیگری چون [[عبدالله بن عباس]]<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۵۳. </ref> و ابومیسره<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۰۵.</ref> نیز نقل شده است. بیهقی در کتاب [[دلائل النبوه]]، به برخی از [[حدیث|روایات]] مشابه در این زمینه اشاره کرده است.<ref> بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۳۵-۱۴۹.</ref> |