Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۹۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
'''خطبه حضرت زینب'''(س) هنگام ورود کاروان [[اسیران کربلا]] به [[کوفه]] پس از [[واقعه عاشورا]] در حضور مردم کوفه ایراد شد. زینب(س) در این خطبه، مردم کوفه را به سبب تقصیر در ماجرای عاشورا و کوتاهی در یاری [[امام حسین(ع)]] توبیخ کرد و از گناه بزرگ آنان سخن گفت. | '''خطبه حضرت زینب'''(س) هنگام ورود کاروان [[اسیران کربلا]] به [[کوفه]] پس از [[واقعه عاشورا]] در حضور مردم کوفه ایراد شد. زینب(س) در این خطبه، مردم کوفه را به سبب تقصیر در ماجرای عاشورا و کوتاهی در یاری [[امام حسین(ع)]] توبیخ کرد و از گناه بزرگ آنان سخن گفت. | ||
== متن خطبه == | == متن خطبه == | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = ترجمه فاسی| نقلقول = | {{جعبه نقل قول| عنوان = ترجمه فاسی| نقلقول = | ||
ستایش از آن خداست و درود بر پدرم محمد و خاندان پاک و نیکوکارش. | ستایش از آن خداست و درود بر پدرم محمد و خاندان پاک و نیکوکارش. | ||
اما بعد : | اما بعد : | ||
ای مردم | ای مردم کوفه،ای مردمان حیله گر و خیانت کار! | ||
گریه | گریه میکنید؟ | ||
اشک چشمانتان خشک نشود و ناله هایتان آرام نگیرد. | اشک چشمانتان خشک نشود و ناله هایتان آرام نگیرد. | ||
همانا که کار شما مانند آن زنی است که | همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشتۀ خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم میگسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیلۀ فریب و تقلب ساخته اید. | ||
آیا در میان شما جز وقاحت و | آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینههای آکنده از کینه، دو رویی و تملق، همچون زبان پردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت میشود؟ | ||
یا همچون | یا همچون سبزههایی هستید که ریشه در فضولات حیوانی داشته یا همچون جنازۀ دفن شدهای که روی قبرش را با نقره تزیین نموده باشند؟ | ||
چه بد | چه بد توشهای برای آخرت فرستاده اید؛ توشهای که همان خشم و سخط خدا است و در عذاب جاویدان خواهید بود. | ||
گریه | گریه میکنید؟ زار میزنید؟ | ||
آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید. | آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید. | ||
چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست. | چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست. | ||
و چگونه | و چگونه میتوانید ننگ حاصل از کشتن فرزند رسول خدا(ص)، خاتم پیامبران، معدن رسالت، و سرور جوانان اهل بهشت را از دامان خود بزدایید؟ | ||
کسی که پناه مومنان شما، فریادرس در بلایای شما، مشعل فروزان استدلال شما بر حق و حقیقت و یاور شما در هنگام قحطی و خشکسالی بود. | کسی که پناه مومنان شما، فریادرس در بلایای شما، مشعل فروزان استدلال شما بر حق و حقیقت و یاور شما در هنگام قحطی و خشکسالی بود. | ||
چه بار سنگین و بدی بر دوش خود | چه بار سنگین و بدی بر دوش خود نهادید، پس رحمت خدایی از شما دور و دورتر باد. که تلاشتان بیهوده، دستانتان بریده، معامله تان قرین زیان گردیده است، خود را به خشم خدا گرفتار نموده و بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده است. | ||
وای بر | وای بر شماای مردم کوفه! | ||
آیا | آیا میدانید چه جگری از رسول خدا دریدهاید؟ | ||
چه زنان و دختران با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشاندهاید؟! | چه زنان و دختران با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشاندهاید؟! | ||
چه خونی از آن حضرت بر زمین ریختهاید؟! | چه خونی از آن حضرت بر زمین ریختهاید؟! | ||
و چه حرمتی از او شکستهاید؟! | و چه حرمتی از او شکستهاید؟! | ||
شما این جنایت فجیع را | شما این جنایت فجیع را بیپرده و آشکار به انجام رسانید؛ جنایتی که سر آغاز جنایات دیگری در تاریخ گشته، سیاه، تاریک و جبران ناپذیر بوده، تمام سطح زمین و وسعت آسمان را پر کرده است. | ||
آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب | آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب میکنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر، بسیار شدیدتر و خوار کنندهتر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد. | ||
پس | پس مهلتهایی که خدای متعال به شما میدهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمیکند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که خدای شما همیشه در کمین است. | ||
|تاریخ بایگانی | تراز = چپ| عرض = ۳۲۰px | اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول = | تراز منبع = راست}} | |تاریخ بایگانی| تراز = چپ| عرض = ۳۲۰px| اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = راست}} | ||
از خدام ستیر اسدی روایت شده است که چون [[علی بن حسین(ع)|علی بن حسین (ع)]] را با زنان از [[کربلا]] آوردند، زنان اهل کوفه را دیدم زاری کنان و گریبان چاک زده که مردان هم با آنها | از خدام ستیر اسدی روایت شده است که چون [[علی بن حسین(ع)|علی بن حسین(ع)]] را با زنان از [[کربلا]] آوردند، زنان اهل کوفه را دیدم زاری کنان و گریبان چاک زده که مردان هم با آنها میگریستند. | ||
زین العابدین (ع) بیمار بود و از بیماری ناتوان و به آواز ضعیف آهسته گفت: | زین العابدین(ع) بیمار بود و از بیماری ناتوان و به آواز ضعیف آهسته گفت: «اینان بر ما گریه میکنند! پس چه کسی ما را کشته است؟» آن گاه [[زینب دختر امام علی|زینب]] دختر [[علی بن ابی طالب(ع)]] به سوی مردم اشاره کرد که خاموش باشید! دمها فرو بسته شد و زنگ شتران از نوا باز ایستاد. هرگز زنی پرده نشین را خوش سخنتر از وی ندیدم. | ||
گویی بر زبان علی سخن | گویی بر زبان علی سخن میراند. او خدا را ستایش کرد و بر رسول او درود فرستاد و گفت: | ||
=== توبیخ مردم کوفه === | === توبیخ مردم کوفه === | ||
«ای مردم کوفه:ای گروه نیرنگ و دغل وای بیحمیت ها؛ اشک چشمانتان خشک نشود، ناله تان آرام نگیرد! مثل شما مثل آن زنی است که تار و پود تافته خود را پس از محکم تافتن، رشته رشته کند و از هم بگسلد. شما سوگندهایتان را دست آویز فساد کرده اید. جز لاف زدن و دشمنی و دروغ چه دارید؟ بسان کنیزکان چاپلوسی نمودن و همچون دشمنان سخن چینی کردن و همانند سبزهای که بر روی فضولات حیوانی میروید و یا چون گچی که روی قبرها را با آن آرایش میدهند «ظاهری زیبا باطنی گندیده دارید». | |||
=== انتقاد از رفتار مردم === | === انتقاد از رفتار مردم === | ||
برای خود بد توشهای پیش فرستاده اید که خدا را بر شما به خشم آورد. عذاب جاودان او را به نام خود رقم زدید. آیا گریه میکنید؟! آری، بگریید که شایسته گریستنید. بسیار بگریید و اندک بخندید که عار آن شما را گرفت و ننگ آن بر شما آمد، ننگی که هرگز نتوانید شست. | |||
برای خود بد | |||
=== گناه بزرگ کوفیان === | === گناه بزرگ کوفیان === | ||
چگونه میتوانید این ننگ را از خود بشویید که فرزند [[پیامبر|خاتم انبیاء]] و سید جوانان اهل بهشت را کشتید. آنکه در جنگ سنگر شما و پناه حزب و دسته شما بود و در صلح موجب آرامش دل شما و مرحم گذار زخم شما و در سختیها پناهگاه شما و در جنگها و ستیزها مرجع شما بود. بد است آنچه برای خویشتن پیش فرستاده اید و بد است آن بار گناهی که بر دوش خود گرفته اید برای روز [[قیامت]] نابودی بر شما باد نابودی ! و سرنگونی بر شما باد سرنگونی! کوشش شما به نا امیدی انجامید و دستهای شما برای همیشه بریده شد و کالایتان «حتی در این دنیا» زیان کرد. خشم پروردگار را برای خود خریدید و خواری و بیچارگی شما حتمی شد. | |||
چگونه | |||
=== پیمان شکنی کوفیان === | === پیمان شکنی کوفیان === | ||
می دانید چه جگری از رسول خدا شکافته اید و چه پیمانی را شکستید چه سان پردگیان حرم را از پرده بیرون کشیدید و چه حرمتی از او دریدید و چه خونی ریختید؟ کاری بس شگفت کردید که نزدیک است از هول آن آسمانها از هم بپاشد و زمین بشکافد و کوهها متلاشی شود. مصیبتی است دشوار و بزرگ و بد و کج و پیچیده و شوم که راه چاره در آن بسته است. و در بزرگی و عظمت همانند در هم فشردگی زمین و آسمان است. | می دانید چه جگری از رسول خدا شکافته اید و چه پیمانی را شکستید چه سان پردگیان حرم را از پرده بیرون کشیدید و چه حرمتی از او دریدید و چه خونی ریختید؟ کاری بس شگفت کردید که نزدیک است از هول آن آسمانها از هم بپاشد و زمین بشکافد و کوهها متلاشی شود. مصیبتی است دشوار و بزرگ و بد و کج و پیچیده و شوم که راه چاره در آن بسته است. و در بزرگی و عظمت همانند در هم فشردگی زمین و آسمان است. | ||
=== میزان گناه کوفیان === | === میزان گناه کوفیان === | ||
آیا در شگفت میشوید اگر «در این مصیبت جان خراش» چشم آسمان، خون ببارد؟! هیچ کیفری از کیفر آخرت برای شما خوار کنندهتر نیست. و آنان (سردمداران حکومت اموی) دیگر از هیچ سویی یاری نخواهند شد. این مهلت شما را مغرور نسازد که خداوند بزرگ از شتاب زدگی در کارها پاک و منزه است و از پایمال شدن خون نمیترسد و او در کمین ما و شماست.» | |||
آن گاه [[زینب کبری]](س) اشعاری به این مضمون گفت: «چه خواهید گفت هنگامی که [[پیامبر(ص)|پیامبر]] با شما بگوید: این چه کاری بود که شما کردید در حالی که آخرین امت هستید. خانواده و فرزندان و عزیزان من، برخی اسیرند و برخی آغشته به خون. پاداش من که نیک خواه شما بودم این نبود که با خویشان من بعد از من بدی کنید. من میترسم عذابی بر شما نازل شود همانند آن عذاب که قوم ارم را هلاک کرد.» | |||
آن گاه [[زینب کبری]](س) اشعاری به این مضمون گفت: | |||
در این هنگام زینب(س) از آنان روی گرداند. مردم حیران شده بودند و دستها به دندان | در این هنگام زینب(س) از آنان روی گرداند. مردم حیران شده بودند و دستها به دندان میگزیدند. | ||
== رفتار امام سجاد در پایان خطبه == | == رفتار امام سجاد در پایان خطبه == | ||
[[امام سجاد]](ع) خطاب به زینب(س) فرمود: «ای عمه خاموش باش؛ باقی ماندگان باید از گذشتگان عبرت گیرند و تو به حمدالله ناخوانده دانایی و نیاموخته خردمند و گریه و ناله رفتگان را باز نمیگرداند.» | |||
[[امام سجاد]](ع) خطاب به زینب(س) فرمود: | <ref> سید بن طاوس، لهوف، ۱۷۴تا ۱۷۹/خوارزمی، مقتل الحسین، ص۴۵ تا۴۷/شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ص۲۱۵</ref> | ||
<ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس۲}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* سید بن طاوس، لهوف،ترجمه عقیقی بخشایشی، قم، نشر بخشایش، | * سید بن طاوس، لهوف،ترجمه عقیقی بخشایشی، قم، نشر بخشایش، پنجم،۱۳۷۸ش. | ||
* مجلسی، بحار الأنوار( ط- | * مجلسی، بحار الأنوار(ط- بیروت)، داراحیاءالتراث، بیروت، ۱۴۰۳ق، چاپ دوم. | ||
{{واقعه کربلا}} | {{واقعه کربلا}} | ||
[[رده:خطبههای حضرت زینب]] | [[رده:خطبههای حضرت زینب]] |