پیامبر امی: تفاوت میان نسخهها
←فضیلت یا مذمت
(←فضیلت یا مذمت: افزایش/ تکمیل) |
|||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
کمال بودن این وصف برای پیامبر را از این جهت دانستهاند که پیامبر با اینکه نه سوادی برای خواندن داشت و نه توانایی برای نوشتن تا بتواند کسب علم کند، دارای علم آسمانی بود.<ref>ربیعنیا، «امی»، ص۴۰۰.</ref> مفسران معتقدند پیامبر با وجود امی بودن، مردم را از جهالت به سمت هدایت و رستگاری راهنمایی کرده است<ref name=":0">مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۴۰۴.</ref> و آوردن قرآنی که مشتمل بر علوم و حکمتهای مختلف است، توسط فردی که نوشتن و خواندن را فرانگرفته، از [[معجزات الهی]] به حساب میآید.<ref>ربیعنیا، «امی»، ص۴۰۰.</ref> در نتیجه برخی محققان، اُمی بودن را از دلائل نبوت پیامبر دانستهاند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۲۰.</ref> | کمال بودن این وصف برای پیامبر را از این جهت دانستهاند که پیامبر با اینکه نه سوادی برای خواندن داشت و نه توانایی برای نوشتن تا بتواند کسب علم کند، دارای علم آسمانی بود.<ref>ربیعنیا، «امی»، ص۴۰۰.</ref> مفسران معتقدند پیامبر با وجود امی بودن، مردم را از جهالت به سمت هدایت و رستگاری راهنمایی کرده است<ref name=":0">مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۴۰۴.</ref> و آوردن قرآنی که مشتمل بر علوم و حکمتهای مختلف است، توسط فردی که نوشتن و خواندن را فرانگرفته، از [[معجزات الهی]] به حساب میآید.<ref>ربیعنیا، «امی»، ص۴۰۰.</ref> در نتیجه برخی محققان، اُمی بودن را از دلائل نبوت پیامبر دانستهاند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۲۰.</ref> | ||
اُمیبودن و عدم توانایی در خواندن و نوشتن در عین حالی که برای پیامبر اسلام فضیلت میباشد، برای دیگران مذمت حساب شده است. قرآن این صفت را برای مذمت [[یهودی|یهودیها]] و [[عرب|عربها]] استفاده کرده است.<ref name=":1">ربیعنیا، «امی»، ص۴۰۰.</ref> برخی در مقام تشبیه، صفت امی و نسبی بودن فضیلت و مذمت بودن آنرا به مانند [[تکبر|صفت تکبر]] دانستهاند که در مورد خداوند [[کمال]] است و برای غیر او، مذمت حساب میشود.<ref name=":1" /> [[علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]] در بحث اعجاز قرآن بخشی را به عنوان (التحدي بمن أنزل عليه القرآن) «تحدی به کسی که قرآن بر وی نازل شده است» اختصاص داده و تصریح کرده که قرآن کریم مردم را برای اثبات معجزه بودن قرآن از این راه به مبارزه(تحدی ) طلبیده که خداوند کتابى را که هم الفاظش معجزه است و هم معانیش، بر شخصى اُمّى و درس نخوانده و مربى ندیده نازل کرده است. پیامبری که سالیانی در میان همین مردم زندگی می کرد و نه سخنى از علم به میان آورده بود، حتى یک نفر از معاصرینش یک بیت شعر و یا نثر هم از او نشنید. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۶۳. | اُمیبودن و عدم توانایی در خواندن و نوشتن در عین حالی که برای پیامبر اسلام فضیلت میباشد، برای دیگران مذمت حساب شده است. قرآن این صفت را برای مذمت [[یهودی|یهودیها]] و [[عرب|عربها]] استفاده کرده است.<ref name=":1">ربیعنیا، «امی»، ص۴۰۰.</ref> برخی در مقام تشبیه، صفت امی و نسبی بودن فضیلت و مذمت بودن آنرا به مانند [[تکبر|صفت تکبر]] دانستهاند که در مورد خداوند [[کمال]] است و برای غیر او، مذمت حساب میشود.<ref name=":1" /> [[علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]] در بحث اعجاز قرآن بخشی را به عنوان (التحدي بمن أنزل عليه القرآن) «تحدی به کسی که قرآن بر وی نازل شده است» اختصاص داده و تصریح کرده که قرآن کریم مردم را برای اثبات معجزه بودن قرآن از این راه به مبارزه(تحدی ) طلبیده که خداوند کتابى را که هم الفاظش معجزه است و هم معانیش، بر شخصى اُمّى و درس نخوانده و مربى ندیده نازل کرده است. پیامبری که سالیانی در میان همین مردم زندگی می کرد و نه سخنى از علم به میان آورده بود، حتى یک نفر از معاصرینش یک بیت شعر و یا نثر هم از او نشنید. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۶۳.</ref> | ||
==تکنگاری== | ==تکنگاری== |