پرش به محتوا

قیس بن سعد بن عباده: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>S.J.Mosavi
جز (لینک بین زبان)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''قیس بن سعد بن عبادة خزرجی'''،(درگذشته [[سال ۶۰ هجری قمری|۶۰ق]]) از [[صحابه|صحابۀ]] [[انصار]] پیامبر اکرم(ص)، بزرگ [[خزرج|قبیله خزرج]]، از کارگزاران حکومت علوی و فرماندهان سپاه امام علی(ع) و امام حسن(ع) و از سخاوتمندان مشهور عرب.  
'''قیس بن سعد بن عبادة خزرجی'''،(درگذشته [[سال ۶۰ هجری قمری|۶۰ق]]) از [[صحابه|صحابۀ]] [[انصار]] پیامبر اکرم(ص)، بزرگ [[خزرج|قبیله خزرج]]، از کارگزاران حکومت علوی و فرماندهان سپاه امام علی(ع) و امام حسن(ع) و از سخاوتمندان مشهور عرب.  


قیس در بیشتر جنگ‌های دوره پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) حضور داشت و در برخی از آنها از جمله صفین پرچم و فرماندهی را بر عهده داشت. او از سوی حضرت علی(ع) به عنوان کارگزار ولایت مصر و سپس [[آذربایجان (کشور)|آذربایجان]] منصوب شد. قیس در دوره امام حسن(ع) نیز از فرماندهان آن حضرت بود که بر اساس برخی گزارش‌ها با [[صلح امام حسن علیه السلام|صلح]] آن حضرت با [[معاویه]] موافق نبود. قیس احادیثی نیز از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است و [[علامه امینی]] نام او را در شمار شاعران [[واقعه غدیر]] در قرن نخست قمری ذکر کرده است.
قیس در بیشتر جنگ‌های دوره پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) حضور داشت و در برخی از آنها از جمله صفین پرچم و فرماندهی را بر عهده داشت. او از سوی حضرت علی(ع) به عنوان کارگزار ولایت مصر و سپس [[آذربایجان (کشور)|آذربایجان]] منصوب شد. قیس در دوره امام حسن(ع) نیز از فرماندهان آن حضرت بود که بر اساس برخی گزارش‌ها با [[صلح امام حسن علیه‌السلام|صلح]] آن حضرت با [[معاویه]] موافق نبود. قیس احادیثی نیز از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است و [[علامه امینی]] نام او را در شمار شاعران [[واقعه غدیر]] در قرن نخست قمری ذکر کرده است.
==نام، کنیه و نسب==
==نام، کنیه و نسب==
زندگی‌نامه‌نویسان نام پدر قیس را [[سعد بن عباده|سعد بن عبادة]] بن دلیم بن أبی‌حلیمة نگاشته‌اند. نسبت خزرجی به سبب نسبت قیس و پدرانش به قبیله خزرج مدینه است.<ref>نک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۲، ۵۹۵.</ref> برادرش [[سعید بن سعد بن عباده|سعید]] نیز از راویان [[حدیث غدیر]] و کارگزارن حکومت علوی بوده است.
زندگی‌نامه‌نویسان نام پدر قیس را [[سعد بن عباده|سعد بن عبادة]] بن دلیم بن أبی‌حلیمة نگاشته‌اند. نسبت خزرجی به سبب نسبت قیس و پدرانش به قبیله خزرج مدینه است.<ref>نک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۲، ۵۹۵.</ref> برادرش [[سعید بن سعد بن عباده|سعید]] نیز از راویان [[حدیث غدیر]] و کارگزارن حکومت علوی بوده است.
خط ۸: خط ۸:


==ویژگی‌های اخلاقی==
==ویژگی‌های اخلاقی==
قیس، پدرش و پدربزرگش همگی بزرگ قوم خویش بودند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص ۱۲۹۰.</ref>و آنان را از سخاوتمندان عرب دانسته‌اند و در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آورده‌اند که «قیس از خاندان سخاوت و بخشش است.» و گفته‌اند که پدرش سعد همواره ملازم پیامبر(ص) بود و هر روز برای او در مدینه، وقت غذا خوردن، ظرفی خوراکی می‌فرستاد.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ج‌۲، ص۲۰۴.</ref>
قیس، پدرش و پدربزرگش همگی بزرگ قوم خویش بودند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۹۰.</ref>و آنان را از سخاوتمندان عرب دانسته‌اند و در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آورده‌اند که «قیس از خاندان سخاوت و بخشش است.» و گفته‌اند که پدرش سعد همواره ملازم پیامبر(ص) بود و هر روز برای او در مدینه، وقت غذا خوردن، ظرفی خوراکی می‌فرستاد.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ج‌۲، ص۲۰۴.</ref>


به گفته واقدی وقتی پیامبر در غزوه غابه از مدینه دور بود، سعد، پسرش قیس را همراه چند بار خرما پیش پیامبر(ص) فرستاد. هنگامی که پیامبر(ص) قیس را سوار بر اسبش دید، خوشحال شد و او و پدرش را ستود. خزرجیان که نزد پیامبر بودند، به ایشان گفتند که این خاندان در گرفتاری‌های روزگار همواره پشتیبان مردم بوده‌اند و آن گاه پیامبر(ص) آن حدیث «خیارکم فی الاسلام، خیارکم فی الجاهلیه اذا فقهوا فی الدین؛ نیکان شما در اسلام همان نیکان شما در جاهلیت‌اند به شرط آن که در دین خدا فهم کسب کنند.» را بر زبان آورد.<ref> واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۴۷.</ref> واقدی نقل کرده که در سریه خبط نیز وقتی سپاه اسلام با گرسنگی و کمبود مواد غذایی رو به رو شد، قیس با دست و دلبازی، چند پرواری گوساله و بز از شخصی به صورت نسیه خرید و چند روز سپاه اسلام را از گرسنگی رهانید. وقتی به مدینه بازگشت، پدرش [[قرض]] او را داد و به سبب این کار، اموال بسیاری به او بخشید و پیامبر در پی این ماجرا قیس و خاندانش را به سخاوتمندی و بخشش ستود.<ref> واقدی، المغازی، ج‌۲، ص۷۷۵.</ref>
به گفته واقدی وقتی پیامبر در غزوه غابه از مدینه دور بود، سعد، پسرش قیس را همراه چند بار خرما پیش پیامبر(ص) فرستاد. هنگامی که پیامبر(ص) قیس را سوار بر اسبش دید، خوشحال شد و او و پدرش را ستود. خزرجیان که نزد پیامبر بودند، به ایشان گفتند که این خاندان در گرفتاری‌های روزگار همواره پشتیبان مردم بوده‌اند و آن گاه پیامبر(ص) آن حدیث «خیارکم فی الاسلام، خیارکم فی الجاهلیه اذا فقهوا فی الدین؛ نیکان شما در اسلام همان نیکان شما در جاهلیت‌اند به شرط آن که در دین خدا فهم کسب کنند.» را بر زبان آورد.<ref> واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۴۷.</ref> واقدی نقل کرده که در سریه خبط نیز وقتی سپاه اسلام با گرسنگی و کمبود مواد غذایی رو به رو شد، قیس با دست و دلبازی، چند پرواری گوساله و بز از شخصی به صورت نسیه خرید و چند روز سپاه اسلام را از گرسنگی رهانید. وقتی به مدینه بازگشت، پدرش [[قرض]] او را داد و به سبب این کار، اموال بسیاری به او بخشید و پیامبر در پی این ماجرا قیس و خاندانش را به سخاوتمندی و بخشش ستود.<ref> واقدی، المغازی، ج‌۲، ص۷۷۵.</ref>


==دوره پیامبر(ص)==
==دوره پیامبر(ص)==
قیس به ظاهر در دوره پیامبر(ص) جوانی نورس بوده است. او هنگام [[فتح مکه]] پرچمدار پیامبر(ص)بود. حدیث مشهور «لو كان العلم متعلقا بالثریا لناله ناس من فارس؛ اگر دانش در ثریا باشد، مردمانی از فارس بدان دست یابند.» را او از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده است.<ref> الاستیعاب، ج۳، ۱۲۹۰؛ ابن اثیر، أسدالغابة، ج‌۴، ص۱۲۶.</ref>
قیس به ظاهر در دوره پیامبر(ص) جوانی نورس بوده است. او هنگام [[فتح مکه]] پرچمدار پیامبر(ص)بود. حدیث مشهور «لو کان العلم متعلقا بالثریا لناله ناس من فارس؛ اگر دانش در ثریا باشد، مردمانی از فارس بدان دست یابند.» را او از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده است.<ref> الاستیعاب، ج۳، ۱۲۹۰؛ ابن اثیر، أسدالغابة، ج‌۴، ص۱۲۶.</ref>


== دوره خلفای سه‌گانه ==
== دوره خلفای سه‌گانه ==
وی در [[سقیفه بنی ساعده]] حضور داشت. اما در دوره خلفای سه‌گانه در امور دخالت نمی‌کرد و اطلاعات چندانی از وی در این دوره در دست نیست. در برخی منابع گزارش‌هایی از برخورد تند وی با [[خلیفه اول]]<ref>دیلمی، ارشادالقلوب، ج۲، ص۳۷۹-۳۸۱.</ref> و [[خلیفه دوم|دوم]] نقل شده است. به عنوان نمونه گفته شده است در [[سقیفه بنی ساعده]] هنگامی که [[بشیر بن سعد]] به عنوان بزرگ [[قبیله اوس]] با [[ابوبکر]] بیعت کرد. بر اثر ازدحام اوسیان برای بیعت، سعد بن عباده پدر قیس گفت مرا کشتید، عمر بن خطاب گفت: «سعد را بکشید که خدا او را بکشد؟» با این سخن عمر، قیس به او حمله‌ور شد، اما ابوبکر، عمر را به آرامش دعوت کرد.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۷۲.</ref>
وی در [[سقیفه بنی ساعده]] حضور داشت. اما در دوره خلفای سه‌گانه در امور دخالت نمی‌کرد و اطلاعات چندانی از وی در این دوره در دست نیست. در برخی منابع گزارش‌هایی از برخورد تند وی با [[خلیفه اول]]<ref>دیلمی، ارشادالقلوب، ج۲، ص۳۷۹-۳۸۱.</ref> و [[خلیفه دوم|دوم]] نقل شده است. به عنوان نمونه گفته شده است در [[سقیفه بنی ساعده]] هنگامی که [[بشیر بن سعد]] به عنوان بزرگ [[قبیله اوس]] با [[ابوبکر]] بیعت کرد. بر اثر ازدحام اوسیان برای بیعت، سعد بن عباده پدر قیس گفت مرا کشتید، عمر بن خطاب گفت: «سعد را بکشید که خدا او را بکشد؟» با این سخن عمر، قیس به او حمله‌ور شد، اما ابوبکر، عمر را به آرامش دعوت کرد.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۷۲.</ref>
==دوره امام علی(ع==
==دوره امام علی(ع==
امام علی(ع) قیس بن سعد، را در سال [[سال ۳۶ هجری قمری|۳۶ق]]. به ولایت [[مصر]] منصوب کرد.<ref> دینوری، الأخبارالطوال، ص۱۴۱؛ ابن خلدون، تاریخ ، ج‌۲، ص۶۲۳.</ref> برخی گزارشگران گفته‌اند که در دوره او دست معاویه از مصر کوتاه شد و معاویه چاره‌ای ندید جز آن که با نیرنگ او را از مصر بیرون کند و بدین رو، با ترفندی، شایع کرد که قیس در خونخواهی [[عثمان بن عفان|عثمان]](نک: مدخل [[پیراهن عثمان]]) با او همراه است و چون شایعه بالا گرفت، علی(ع) قیس را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج‌۳، ص۱۲۹۰.</ref>برخی منابع دیگر آورده‌اند که از همان آغاز که قیس به ولایت مصر منصوب شد، معاویه در نامه‌هایی کوشید تا با تهدید و تطمیع، وی را با خود همراه کند ولی موفق نشد و در آخرین نامه او را به شدت تهدید کرد.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۴.</ref> سپس نامه‌ای جعل کرد که بنابر آن، قیس با او ابراز همراهی کرده بود. نامه را در [[شام]] بر شامیان خواند. شایعه همراهی قیس با معاویه به علی(ع) رسید و او باور نکرد اما با نزدیکانش از جمله [[حسنین (ع)|حسنین(ع)]] و [[عبدالله بن جعفر]] مشورت کرد. عبدالله بن جعفر توصیه کرد که او را برکنار کند.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۶.</ref> با این حال، حضرت علی(ع) مخالف برکناری قیس بود و او را وافادار می‌دانست<ref>ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۰۶</ref> تا این که نامه‌هایی از سوی قیس رسید. قیس در این نامه‌ها نوشته بود که به صلاح نمی‌داند با کسانی در مصر که با علی(ع) بیعت نکرده و نمی‌کنند سخت بگیرد. امام علی(ع) در پاسخ او تاکید کرد که آنها باید تکلیف خود را مشخص کنند که آیا با خلیفه رسمی مسلمانان‌اند یا با معاویه و قیس باید از آنها [[بیعت]] بگیرد.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۶</ref>قیس آشکارا در نامه‌ای به امام علی(ع)از این کار بدین دلیل که این جماعت را مسالمت‌جو و نه در پی جنگ و فتنه می‌پنداشت، سرپیچید. بدین ترتیب، امام علی(ع) او را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۰۶- ۱۰۸.</ref>قیس پس از آن، ابتدا به مدینه رفت و به نقل برخی منابع گویی از حضرت علی(ع) برای عزل از ولایت مصر دلخور بود؛ ولی از سوی عاملان معاویه که در مدینه حضور داشتند با آزار رو به رو شد.<ref>بلاذری، أنساب ‌الأشراف ،ج‌۲، ص۳۰۰.</ref> و بدین رو مدتی بعد به [[کوفه]] رفت.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۱۰.</ref>
امام علی(ع) قیس بن سعد، را در سال [[سال ۳۶ هجری قمری|۳۶ق]]. به ولایت [[مصر]] منصوب کرد.<ref> دینوری، الأخبارالطوال، ص۱۴۱؛ ابن خلدون، تاریخ، ج‌۲، ص۶۲۳.</ref> برخی گزارشگران گفته‌اند که در دوره او دست معاویه از مصر کوتاه شد و معاویه چاره‌ای ندید جز آن که با نیرنگ او را از مصر بیرون کند و بدین رو، با ترفندی، شایع کرد که قیس در خونخواهی [[عثمان بن عفان|عثمان]](نک: مدخل [[پیراهن عثمان]]) با او همراه است و چون شایعه بالا گرفت، علی(ع) قیس را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج‌۳، ص۱۲۹۰.</ref>برخی منابع دیگر آورده‌اند که از همان آغاز که قیس به ولایت مصر منصوب شد، معاویه در نامه‌هایی کوشید تا با تهدید و تطمیع، وی را با خود همراه کند ولی موفق نشد و در آخرین نامه او را به شدت تهدید کرد.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۴.</ref> سپس نامه‌ای جعل کرد که بنابر آن، قیس با او ابراز همراهی کرده بود. نامه را در [[شام]] بر شامیان خواند. شایعه همراهی قیس با معاویه به علی(ع) رسید و او باور نکرد اما با نزدیکانش از جمله [[حسنین(ع)|حسنین(ع)]] و [[عبدالله بن جعفر]] مشورت کرد. عبدالله بن جعفر توصیه کرد که او را برکنار کند.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۶.</ref> با این حال، حضرت علی(ع) مخالف برکناری قیس بود و او را وافادار می‌دانست<ref>ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۰۶</ref> تا این که نامه‌هایی از سوی قیس رسید. قیس در این نامه‌ها نوشته بود که به صلاح نمی‌داند با کسانی در مصر که با علی(ع) بیعت نکرده و نمی‌کنند سخت بگیرد. امام علی(ع) در پاسخ او تاکید کرد که آنها باید تکلیف خود را مشخص کنند که آیا با خلیفه رسمی مسلمانان‌اند یا با معاویه و قیس باید از آنها [[بیعت]] بگیرد.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۶</ref>قیس آشکارا در نامه‌ای به امام علی(ع)از این کار بدین دلیل که این جماعت را مسالمت‌جو و نه در پی جنگ و فتنه می‌پنداشت، سرپیچید. بدین ترتیب، امام علی(ع) او را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۰۶- ۱۰۸.</ref>قیس پس از آن، ابتدا به مدینه رفت و به نقل برخی منابع گویی از حضرت علی(ع) برای عزل از ولایت مصر دلخور بود؛ ولی از سوی عاملان معاویه که در مدینه حضور داشتند با آزار رو به رو شد.<ref>بلاذری، أنساب ‌الأشراف،ج‌۲، ص۳۰۰.</ref> و بدین رو مدتی بعد به [[کوفه]] رفت.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۱۰.</ref>
=== حضور در جنگ‌ها ===
=== حضور در جنگ‌ها ===
قیس در جنگ‌های دوره امام علی(ع) همراه او بود. بنابر منابع قیس در آغاز [[جنگ جمل]]، آن حضرت را به مقابله تشویق و [[انصار]] را برای یاری با آن حضرت بسیج کرد.<ref>نک: دینوری، الإمامةوالسیاسة ،ج ۱، ص۲۶.</ref> امام علی(ع)، پس از عزل قیس از ولایت مصر، ولایت آذربایجان را به وی سپرد. و در آستانه جنگ صفین نامه‌ای به او نوشت که عبدالله بن شمیل احمسی را به جای خود بگمارد و راهی کوفه شود. <ref>یعقوبی،‌ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref> و به عنوان یکی از فرماندهان ارشد علی(ع) در [[جنگ صفین]] شرکت کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۱۰.</ref> و در این جنگ رشادت های بسیاری از خود نشان داد. گفته شده است حضرت علی در این جنگ، پرچم پیامبر را به دست وی داد. در جنگ نهروان امام علی قیس و [[ابوایوب انصاری]] را نزد خوارج فرستاد، تا از جنگ خودداری کنند.<ref> دینوری، اخبارالطوال،‌ص۲۰۷.</ref>
قیس در جنگ‌های دوره امام علی(ع) همراه او بود. بنابر منابع قیس در آغاز [[جنگ جمل]]، آن حضرت را به مقابله تشویق و [[انصار]] را برای یاری با آن حضرت بسیج کرد.<ref>نک: دینوری، الإمامةوالسیاسة،ج ۱، ص۲۶.</ref> امام علی(ع)، پس از عزل قیس از ولایت مصر، ولایت آذربایجان را به وی سپرد. و در آستانه جنگ صفین نامه‌ای به او نوشت که عبدالله بن شمیل احمسی را به جای خود بگمارد و راهی کوفه شود.<ref>یعقوبی،‌ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref> و به عنوان یکی از فرماندهان ارشد علی(ع) در [[جنگ صفین]] شرکت کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۱۰.</ref> و در این جنگ رشادت‌های بسیاری از خود نشان داد. گفته شده است حضرت علی در این جنگ، پرچم پیامبر را به دست وی داد. در جنگ نهروان امام علی قیس و [[ابوایوب انصاری]] را نزد خوارج فرستاد، تا از جنگ خودداری کنند.<ref> دینوری، اخبارالطوال،‌ص۲۰۷.</ref>


{{شعر2
{{شعر۲
|سبک نگارش=ساده
|سبک نگارش=ساده
|خط اول=اشعار قیس در جنگ صفین
|خط اول=اشعار قیس در جنگ صفین
|هذا اللواء الّذي كنّا نحفّ به|   مع النبيّ و جبريل لنا مدد
|هذا اللواء الّذی کنّا نحفّ به| مع النبی و جبریل لنا مدد
| ما ضرّ من كانت الأنصار عيبته |   ألّا يكون له من غيرهم أحد
| ما ضرّ من کانت الأنصار عیبته| ألّا یکون له من غیرهم أحد
|   قوم إذا حاربوا طالت أكفّهم    |       بالمشرفية حتى يفتح البلد <ref>الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۹۳.</ref>
| قوم إذا حاربوا طالت أکفّهم| بالمشرفیة حتی یفتح البلد<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۹۳.</ref>
|ترجمه=
|ترجمه=
}}
}}
==دوره امام حسن(ع)==
==دوره امام حسن(ع)==
گفته شده است قیس نخستین کسی بود که در [[سال ۴۰ قمری]] با امام حسن(ع) بیعت کرد.<ref>طبری، تاریخ ، ج۵، ص۱۵۸. </ref> قیس در دوره امام حسن(ع) یکی از فرماندهان او بود و گفته‌اند که او با [[صلح امام حسن(ع)|صلح]] آن حضرت با [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] موافق نبود. هنگامی که نامه امام حسن(ع)مبنی بر صلح با معاویه به او رسید، مردم را بین جنگ بدون اطاعت امام و بیعت با معاویه مخیر کرد. چون مردم بیعت با معاویه را برگزیدند.<ref> طبری، تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۶۰؛ دینوری، اخبارالطوال، ص۲۱۸.</ref>
گفته شده است قیس نخستین کسی بود که در [[سال ۴۰ قمری]] با امام حسن(ع) بیعت کرد.<ref>طبری، تاریخ، ج۵، ص۱۵۸. </ref> قیس در دوره امام حسن(ع) یکی از فرماندهان او بود و گفته‌اند که او با [[صلح امام حسن(ع)|صلح]] آن حضرت با [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] موافق نبود. هنگامی که نامه امام حسن(ع)مبنی بر صلح با معاویه به او رسید، مردم را بین جنگ بدون اطاعت امام و بیعت با معاویه مخیر کرد. چون مردم بیعت با معاویه را برگزیدند.<ref> طبری، تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۶۰؛ دینوری، اخبارالطوال، ص۲۱۸.</ref>


[[عبدالحسین امینی]] نام قیس را شمار شاعران قرن اول قمری [[واقعه غدیر]] در [[الغدیر]]، ذکر کرده است.<ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۵۱.</ref> ناصر وردیانی در [[الاسباط (مجموعه تلویزیونی)|مجموعه تلویزیونی الاسباط ]] نقش قیس بن سعد را ایفا کرده است.
[[عبدالحسین امینی]] نام قیس را شمار شاعران قرن اول قمری [[واقعه غدیر]] در [[الغدیر]]، ذکر کرده است.<ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۵۱.</ref> ناصر وردیانی در [[الاسباط (مجموعه تلویزیونی)|مجموعه تلویزیونی الاسباط]] نقش قیس بن سعد را ایفا کرده است.


== درگذشت ==
== درگذشت ==
درباره تاریخ مرگ و مکان دفن قیس اختلاف وجود دارد. تاریخ وفات او را در سال آخر خلافت [[معاویه]]<ref> خلیفه بن خیاط، تاریخ، ص۱۴۰؛ ابن حجر، الاصابه،‌ ج۵،‌ ص۳۶۱.</ref>، [[سال ۶۰ قمری]] <ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۹۰؛ زرکلی، الاعلام، ج۵، ص۲۰۶.</ref> و [[سال ۸۵ قمری]] <ref>ابن حبان،‌ مشاهیر علماء الامصار، ص۷۹.</ref> ذکر کرده اند. در استیعاب مکان دفن او [[مدینه]]<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۹۰.</ref> و در اعلام زرکلی تفلیس ذکر شده است.<ref>زرکلی، الاعلام، ج۵، ص۲۰۶.</ref> بر اساس قول اخیر قیس از بیم [[معاویه]] در [[سال ۵۸ قمری]] به [[تفلیس]] گریخته و در [[سال ۸۵ قمری]] در ولایت [[عبدالملک بن مروان]] درگذشته است.<ref>ابن حبان،‌ مشاهیر علماء الامصار، ص۷۹.</ref>
درباره تاریخ مرگ و مکان دفن قیس اختلاف وجود دارد. تاریخ وفات او را در سال آخر خلافت [[معاویه]]<ref> خلیفه بن خیاط، تاریخ، ص۱۴۰؛ ابن حجر، الاصابه،‌ ج۵،‌ ص۳۶۱.</ref>، [[سال ۶۰ قمری]]<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۹۰؛ زرکلی، الاعلام، ج۵، ص۲۰۶.</ref> و [[سال ۸۵ قمری]]<ref>ابن حبان،‌ مشاهیر علماء الامصار، ص۷۹.</ref> ذکر کرده‌اند. در استیعاب مکان دفن او [[مدینه]]<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۹۰.</ref> و در اعلام زرکلی تفلیس ذکر شده است.<ref>زرکلی، الاعلام، ج۵، ص۲۰۶.</ref> بر اساس قول اخیر قیس از بیم [[معاویه]] در [[سال ۵۸ قمری]] به [[تفلیس]] گریخته و در [[سال ۸۵ قمری]] در ولایت [[عبدالملک بن مروان]] درگذشته است.<ref>ابن حبان،‌ مشاهیر علماء الامصار، ص۷۹.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۴۲: خط ۴۲:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
*[https://books.google.com/books?id=8F9HCwAAQBAJ&pg=PT69&lpg=PT69&dq=%D9%82%DB%8C%D8%B3+%D8%A8%D9%86+%D8%AA%D9%81%D9%84%DB%8C%D8%B3&source=bl&ots=gmFKyUBHxt&sig=Nw0XvEheUqUmy2k203yDxE_jyxQ&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwjRzPLP1PTMAhWH7BQKHQNkAdYQ6AEIPzAE#v=onepage&q=%D9%82%DB%8C%D8%B3%20%D8%A8%D9%86%20%D8%AA%D9%81%D9%84%DB%8C%D8%B3&f=false ابن حبان،‌ محمد بن احمد، مشاهیر علماء الامصار، تحقیق: مجدی بن منصور بن سید شوری،‌ دارالکتب العلمیه، بیروت،.]
*[https://books.google.com/books?id=8F9HCwAAQBAJ&pg=PT69&lpg=PT69&dq=%D9%82%DB%8C%D8%B3+%D8%A8%D9%86+%D8%AA%D9%81%D9%84%DB%8C%D8%B3&source=bl&ots=gmFKyUBHxt&sig=Nw0XvEheUqUmy2k203yDxE_jyxQ&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwjRzPLP1PTMAhWH7BQKHQNkAdYQ6AEIPzAE#v=onepage&q=%D9%82%DB%8C%D8%B3%20%D8%A8%D9%86%20%D8%AA%D9%81%D9%84%DB%8C%D8%B3&f=false ابن حبان،‌ محمد بن احمد، مشاهیر علماء الامصار، تحقیق: مجدی بن منصور بن سید شوری،‌ دارالکتب العلمیه، بیروت،.]
* ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق: عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، درالکتب العلمیه، ط: الاولی، ۱۹۹۵م-۱۴۱۵
* ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق: عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ط: الاولی، ۱۹۹۵م-۱۴۱۵
* ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ط: الاولی، ۱۴۱۲ق-۱۹۹۲م.  
* ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ط: الاولی، ۱۴۱۲ق-۱۹۹۲م.  
* امینی، عبدالحسین، الغدیر، مرکز الغدیر،‌ قم، ۱۴۱۶ق.
* امینی، عبدالحسین، الغدیر، مرکز الغدیر،‌ قم، ۱۴۱۶ق.
* بلاذری، احمد بن یحیی، كتاب جمل من انساب الأشراف، تحقیق: سهیل زكار و ریاض زركلی، بیروت، دار الفكر، ط الأولی، ۱۴۱۷ق-۱۹۹۶م.
* بلاذری، احمد بن یحیی، کتاب جمل من انساب الأشراف، تحقیق: سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت،‌ دار الفکر، ط الأولی، ۱۴۱۷ق-۱۹۹۶م.
* ثقفی كوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، تحقیق: جلال الدین حسینی ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۳ش.
* ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، تحقیق: جلال الدین حسینی ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۳ش.
* خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، تحقیق: فواز، بیروت، دارالکتب العلمیه، ط: الاولی، ۱۹۹۵-۱۴۱۵ق.
* خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، تحقیق: فواز، بیروت، دارالکتب العلمیه، ط: الاولی، ۱۹۹۵-۱۴۱۵ق.
* دیلمی، حسن بن محمد، ارشادالقلوب الی الصواب، الشریف الرضی، قم، ۱۴۱۲ق.
* دیلمی، حسن بن محمد، ارشادالقلوب الی الصواب، الشریف الرضی، قم، ۱۴۱۲ق.
خط ۵۵: خط ۵۵:
* زرکلی، خیرالدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۹م.
* زرکلی، خیرالدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۹م.
* طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، مصحح: محمدباقر خرسان، نشر مرتضی، مشهد، ۱۴۰۳ق.
* طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، مصحح: محمدباقر خرسان، نشر مرتضی، مشهد، ۱۴۰۳ق.
* واقدی، محمد بن عمر، كتاب المغازی، تحقیق: مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ط الثالثة، ۱۴۰۹ق-۱۹۸۹م.
* واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق: مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ط الثالثة، ۱۴۰۹ق-۱۹۸۹م.
* یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
* یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{صحابه}}
{{صحابه}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش