پرش به محتوا

قیس بن سعد بن عباده: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۸۰۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ مارس ۲۰۱۹
جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
== دوره خلفای سه‌گانه ==
== دوره خلفای سه‌گانه ==
وی در [[سقیفه بنی ساعده]] حضور داشت. اما در دوره خلفای سه‌گانه در امور دخالت نمی‌کرد و اطلاعات چندانی از وی در این دوره در دست نیست. در برخی منابع گزارش‌هایی از برخورد تند وی با [[خلیفه اول]]<ref>دیلمی، ارشادالقلوب، ج۲، ص۳۷۹-۳۸۱.</ref> و [[خلیفه دوم|دوم]] نقل شده است. به عنوان نمونه گفته شده است در [[سقیفه بنی ساعده]] هنگامی که [[بشیر بن سعد]] به عنوان بزرگ [[قبیله اوس]] با [[ابوبکر]] بیعت کرد. بر اثر ازدحام اوسیان برای بیعت، سعد بن عباده پدر قیس گفت مرا کشتید، عمر بن خطاب گفت: «سعد را بکشید که خدا او را بکشد؟» با این سخن عمر، قیس به او حمله‌ور شد، اما ابوبکر، عمر را به آرامش دعوت کرد.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۷۲.</ref>
وی در [[سقیفه بنی ساعده]] حضور داشت. اما در دوره خلفای سه‌گانه در امور دخالت نمی‌کرد و اطلاعات چندانی از وی در این دوره در دست نیست. در برخی منابع گزارش‌هایی از برخورد تند وی با [[خلیفه اول]]<ref>دیلمی، ارشادالقلوب، ج۲، ص۳۷۹-۳۸۱.</ref> و [[خلیفه دوم|دوم]] نقل شده است. به عنوان نمونه گفته شده است در [[سقیفه بنی ساعده]] هنگامی که [[بشیر بن سعد]] به عنوان بزرگ [[قبیله اوس]] با [[ابوبکر]] بیعت کرد. بر اثر ازدحام اوسیان برای بیعت، سعد بن عباده پدر قیس گفت مرا کشتید، عمر بن خطاب گفت: «سعد را بکشید که خدا او را بکشد؟» با این سخن عمر، قیس به او حمله‌ور شد، اما ابوبکر، عمر را به آرامش دعوت کرد.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۷۲.</ref>
==دوره امام علی(ع==
==دوره امام علی(ع)==
امام علی(ع) قیس بن سعد، را در سال [[سال ۳۶ هجری قمری|۳۶ق]]. به ولایت [[مصر]] منصوب کرد.<ref> دینوری، الأخبارالطوال، ص۱۴۱؛ ابن خلدون، تاریخ، ج‌۲، ص۶۲۳.</ref> برخی گزارشگران گفته‌اند که در دوره او دست معاویه از مصر کوتاه شد و معاویه چاره‌ای ندید جز آن که با نیرنگ او را از مصر بیرون کند و بدین رو، با ترفندی، شایع کرد که قیس در خونخواهی [[عثمان بن عفان|عثمان]](نک: مدخل [[پیراهن عثمان]]) با او همراه است و چون شایعه بالا گرفت، علی(ع) قیس را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج‌۳، ص۱۲۹۰.</ref>برخی منابع دیگر آورده‌اند که از همان آغاز که قیس به ولایت مصر منصوب شد، معاویه در نامه‌هایی کوشید تا با تهدید و تطمیع، وی را با خود همراه کند ولی موفق نشد و در آخرین نامه او را به شدت تهدید کرد.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۴.</ref> سپس نامه‌ای جعل کرد که بنابر آن، قیس با او ابراز همراهی کرده بود. نامه را در [[شام]] بر شامیان خواند. شایعه همراهی قیس با معاویه به علی(ع) رسید و او باور نکرد اما با نزدیکانش از جمله [[حسنین(ع)|حسنین(ع)]] و [[عبدالله بن جعفر]] مشورت کرد. عبدالله بن جعفر توصیه کرد که او را برکنار کند.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۶.</ref> با این حال، حضرت علی(ع) مخالف برکناری قیس بود و او را وافادار می‌دانست<ref>ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۰۶</ref> تا این که نامه‌هایی از سوی قیس رسید. قیس در این نامه‌ها نوشته بود که به صلاح نمی‌داند با کسانی در مصر که با علی(ع) بیعت نکرده و نمی‌کنند سخت بگیرد. امام علی(ع) در پاسخ او تاکید کرد که آنها باید تکلیف خود را مشخص کنند که آیا با خلیفه رسمی مسلمانان‌اند یا با معاویه و قیس باید از آنها [[بیعت]] بگیرد.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۶</ref>قیس آشکارا در نامه‌ای به امام علی(ع)از این کار بدین دلیل که این جماعت را مسالمت‌جو و نه در پی جنگ و فتنه می‌پنداشت، سرپیچید. بدین ترتیب، امام علی(ع) او را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۰۶- ۱۰۸.</ref>قیس پس از آن، ابتدا به مدینه رفت و به نقل برخی منابع گویی از حضرت علی(ع) برای عزل از ولایت مصر دلخور بود؛ ولی از سوی عاملان معاویه که در مدینه حضور داشتند با آزار رو به رو شد.<ref>بلاذری، أنساب ‌الأشراف،ج‌۲، ص۳۰۰.</ref> و بدین رو مدتی بعد به [[کوفه]] رفت.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۱۰.</ref>
امام علی(ع) قیس بن سعد، را در سال [[سال ۳۶ هجری قمری|۳۶ق]]. به ولایت [[مصر]] منصوب کرد.<ref> دینوری، الأخبارالطوال، ص۱۴۱؛ ابن خلدون، تاریخ، ج‌۲، ص۶۲۳.</ref> امام به او پیشنهاد کرد که با لشکری به مصر برود. اما قیس گفت تنها با خانواده به مصر می‌رود و نیازی به بردن لشکر ندارد و این لشکر تحت اختیار امام باشد، بهتر است.<ref>ثقفی، الغارات، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۱۲۷.</ref> برخی گزارشگران گفته‌اند که در دوره او دست معاویه از مصر کوتاه شد و معاویه با وجود تلاش‌های بسیار نتوانست قیس را به سمت خود جذب کند. معاویه در نهایت چاره‌ای ندید جز آن که با نیرنگ او را از مصر بیرون کند و بدین رو، با ترفندی، شایع کرد که قیس در خونخواهی [[عثمان بن عفان|عثمان]](نک: مدخل [[پیراهن عثمان]]) با او همراه است و چون شایعه بالا گرفت، علی(ع) قیس را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج‌۳، ص۱۲۹۰.</ref>
 
برخی منابع دیگر آورده‌اند که از همان آغاز که قیس به ولایت مصر منصوب شد، معاویه در نامه‌هایی کوشید تا با تهدید و تطمیع، وی را با خود همراه کند ولی موفق نشد و در آخرین نامه او را به شدت تهدید کرد.<ref>ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۴.</ref> سپس نامه‌ای جعل کرد که بنابر آن، قیس با او ابراز همراهی کرده بود. نامه را در [[شام]] بر شامیان خواند. شایعه همراهی قیس با معاویه به علی(ع) رسید و او باور نکرد اما با نزدیکانش از جمله [[حسنین(ع)|حسنین(ع)]] و [[عبدالله بن جعفر]] مشورت کرد. عبدالله بن جعفر توصیه کرد که او را برکنار کند.<ref>ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۶.</ref> با این حال، حضرت علی(ع) مخالف برکناری قیس بود و او را وفادار می‌دانست<ref>ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۰۶</ref> تا این که نامه‌هایی از سوی قیس رسید. قیس در این نامه‌ها نوشته بود که به صلاح نمی‌داند با کسانی در مصر که با علی(ع) بیعت نکرده و نمی‌کنند و همچنین با معاویه نیز بیعت نمی‌کنند، سخت بگیرد. امام علی(ع) با اصرار افرادی چون [[عبدالله بن جعفر بن ابی طالب|عبدالله بن جعفر]] در پاسخ او تاکید کرد که آنها باید تکلیف خود را مشخص کنند که آیا با خلیفه رسمی مسلمانان‌اند یا با معاویه. و قیس باید از آنها [[بیعت]] بگیرد.<ref>ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۶</ref> قیس آشکارا در نامه‌ای به امام علی(ع)از این کار بدین دلیل که این جماعت را مسالمت‌جو و نه در پی جنگ و فتنه می‌پنداشت، سرپیچید. بدین ترتیب، امام علی(ع) به اصرار برخی افراد او را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۰۶- ۱۰۸.</ref>  
 
البته گذشت زمان نشان داد مشورت قیس برای امام در مورد آنهایی که کناره جسته بودند از مشورت برخی اطرافیان دیگر امام بهتر بوده و پس از این داستان و کشف واقعه برای مردم، امام علی(ع)، قیس را از نزدیکان خود قرار داد و به مشورت‌هایش گوش می‌کرد.<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/en22081# «معاویه چگونه با تبلیغات دروغ به اینکه قیس بن سعد (از فرمانداران اصلی امام) به او پیوسته، امام را مجبور کرد قیس را برکنار کند؟»]</ref>
 
قیس پس از برکناری، ابتدا به مدینه رفت و به نقل برخی منابع گویی از حضرت علی(ع) برای عزل از ولایت مصر دلخور بود؛ ولی از سوی عاملان معاویه که در مدینه حضور داشتند با آزار رو به رو شد.<ref>بلاذری، أنساب ‌الأشراف،ج‌۲، ص۳۰۰.</ref> و بدین رو مدتی بعد به [[کوفه]] رفت.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۱۰.</ref>
=== حضور در جنگ‌ها ===
=== حضور در جنگ‌ها ===
قیس در جنگ‌های دوره امام علی(ع) همراه او بود. بنابر منابع قیس در آغاز [[جنگ جمل]]، آن حضرت را به مقابله تشویق و [[انصار]] را برای یاری با آن حضرت بسیج کرد.<ref>نک: دینوری، الإمامةوالسیاسة،ج ۱، ص۲۶.</ref> امام علی(ع)، پس از عزل قیس از ولایت مصر، ولایت آذربایجان را به وی سپرد. و در آستانه جنگ صفین نامه‌ای به او نوشت که عبدالله بن شمیل احمسی را به جای خود بگمارد و راهی کوفه شود.<ref>یعقوبی،‌ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref> و به عنوان یکی از فرماندهان ارشد علی(ع) در [[جنگ صفین]] شرکت کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۱۰.</ref> و در این جنگ رشادت‌های بسیاری از خود نشان داد. گفته شده است حضرت علی در این جنگ، پرچم پیامبر را به دست وی داد. در جنگ نهروان امام علی قیس و [[ابوایوب انصاری]] را نزد خوارج فرستاد، تا از جنگ خودداری کنند.<ref> دینوری، اخبارالطوال،‌ص۲۰۷.</ref>
قیس در جنگ‌های دوره امام علی(ع) همراه او بود. بنابر منابع قیس در آغاز [[جنگ جمل]]، آن حضرت را به مقابله تشویق و [[انصار]] را برای یاری با آن حضرت بسیج کرد.<ref>نک: دینوری، الإمامةوالسیاسة،ج ۱، ص۲۶.</ref> امام علی(ع)، پس از عزل قیس از ولایت مصر، ولایت آذربایجان را به وی سپرد. و در آستانه جنگ صفین نامه‌ای به او نوشت که عبدالله بن شمیل احمسی را به جای خود بگمارد و راهی کوفه شود.<ref>یعقوبی،‌ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref> و به عنوان یکی از فرماندهان ارشد علی(ع) در [[جنگ صفین]] شرکت کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۱۰.</ref> و در این جنگ رشادت‌های بسیاری از خود نشان داد. گفته شده است حضرت علی در این جنگ، پرچم پیامبر را به دست وی داد. در جنگ نهروان امام علی قیس و [[ابوایوب انصاری]] را نزد خوارج فرستاد، تا از جنگ خودداری کنند.<ref> دینوری، اخبارالطوال،‌ص۲۰۷.</ref>
خط ۵۵: خط ۶۱:
* زرکلی، خیرالدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۹م.
* زرکلی، خیرالدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۹م.
* طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، مصحح: محمدباقر خرسان، نشر مرتضی، مشهد، ۱۴۰۳ق.
* طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، مصحح: محمدباقر خرسان، نشر مرتضی، مشهد، ۱۴۰۳ق.
* [http://www.islamquest.net/fa/archive/question/en22081# «معاویه چگونه با تبلیغات دروغ به اینکه قیس بن سعد (از فرمانداران اصلی امام) به او پیوسته، امام را مجبور کرد قیس را برکنار کند؟» سایت اسلام کوئست، تاریخ بازدید: ۲۸-۱۲-۹۷.]
* واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق: مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ط الثالثة، ۱۴۰۹ق-۱۹۸۹م.
* واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق: مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ط الثالثة، ۱۴۰۹ق-۱۹۸۹م.
* یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
* یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۸۸

ویرایش