۱۷٬۰۶۵
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←دوره امام حسن(ع)) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش مطلب و منبع) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
امام علی(ع) قیس بن سعد، را در سال [[سال ۳۶ هجری قمری|۳۶ق]]. به ولایت [[مصر]] منصوب کرد.<ref> دینوری، الأخبارالطوال، ص۱۴۱؛ ابن خلدون، تاریخ ، ج۲، ص۶۲۳.</ref> برخی گزارشگران گفتهاند که در دوره او دست معاویه از مصر کوتاه شد و معاویه چارهای ندید جز آن که با نیرنگ او را از مصر بیرون کند و بدین رو، با ترفندی، شایع کرد که قیس در خونخواهی [[عثمان بن عفان|عثمان]](نک: مدخل [[پیراهن عثمان]]) با او همراه است و چون شایعه بالا گرفت، علی(ع) قیس را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۹۰.</ref>برخی منابع دیگر آوردهاند که از همان آغاز که قیس به ولایت مصر منصوب شد، معاویه در نامههایی کوشید تا با تهدید و تطمیع، وی را با خود همراه کند ولی موفق نشد و در آخرین نامه او را به شدت تهدید کرد.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۴.</ref> سپس نامهای جعل کرد که بنابر آن، قیس با او ابراز همراهی کرده بود. نامه را در [[شام]] بر شامیان خواند. شایعه همراهی قیس با معاویه به علی(ع) رسید و او باور نکرد اما با نزدیکانش از جمله [[حسنین (ع)|حسنین(ع)]] و [[عبدالله بن جعفر]] مشورت کرد. عبدالله بن جعفر توصیه کرد که او را برکنار کند.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۶.</ref> با این حال، حضرت علی(ع) مخالف برکناری قیس بود و او را وافادار میدانست<ref>ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۰۶</ref> تا این که نامههایی از سوی قیس رسید. قیس در این نامهها نوشته بود که به صلاح نمیداند با کسانی در مصر که با علی(ع) بیعت نکرده و نمیکنند سخت بگیرد. امام علی(ع) در پاسخ او تاکید کرد که آنها باید تکلیف خود را مشخص کنند که آیا با خلیفه رسمی مسلماناناند یا با معاویه و قیس باید از آنها [[بیعت]] بگیرد.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۶</ref>قیس آشکارا در نامهای به امام علی(ع)از این کار بدین دلیل که این جماعت را مسالمتجو و نه در پی جنگ و فتنه میپنداشت، سرپیچید. بدین ترتیب، امام علی(ع) او را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۰۶- ۱۰۸.</ref>قیس پس از آن، ابتدا به مدینه رفت و به نقل برخی منابع گویی از حضرت علی(ع) برای عزل از ولایت مصر دلخور بود؛ ولی از سوی عاملان معاویه که در مدینه حضور داشتند با آزار رو به رو شد.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف ،ج۲، ص۳۰۰.</ref> و بدین رو مدتی بعد به [[کوفه]] رفت.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۱۰.</ref> | امام علی(ع) قیس بن سعد، را در سال [[سال ۳۶ هجری قمری|۳۶ق]]. به ولایت [[مصر]] منصوب کرد.<ref> دینوری، الأخبارالطوال، ص۱۴۱؛ ابن خلدون، تاریخ ، ج۲، ص۶۲۳.</ref> برخی گزارشگران گفتهاند که در دوره او دست معاویه از مصر کوتاه شد و معاویه چارهای ندید جز آن که با نیرنگ او را از مصر بیرون کند و بدین رو، با ترفندی، شایع کرد که قیس در خونخواهی [[عثمان بن عفان|عثمان]](نک: مدخل [[پیراهن عثمان]]) با او همراه است و چون شایعه بالا گرفت، علی(ع) قیس را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۹۰.</ref>برخی منابع دیگر آوردهاند که از همان آغاز که قیس به ولایت مصر منصوب شد، معاویه در نامههایی کوشید تا با تهدید و تطمیع، وی را با خود همراه کند ولی موفق نشد و در آخرین نامه او را به شدت تهدید کرد.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۴.</ref> سپس نامهای جعل کرد که بنابر آن، قیس با او ابراز همراهی کرده بود. نامه را در [[شام]] بر شامیان خواند. شایعه همراهی قیس با معاویه به علی(ع) رسید و او باور نکرد اما با نزدیکانش از جمله [[حسنین (ع)|حسنین(ع)]] و [[عبدالله بن جعفر]] مشورت کرد. عبدالله بن جعفر توصیه کرد که او را برکنار کند.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۶.</ref> با این حال، حضرت علی(ع) مخالف برکناری قیس بود و او را وافادار میدانست<ref>ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۰۶</ref> تا این که نامههایی از سوی قیس رسید. قیس در این نامهها نوشته بود که به صلاح نمیداند با کسانی در مصر که با علی(ع) بیعت نکرده و نمیکنند سخت بگیرد. امام علی(ع) در پاسخ او تاکید کرد که آنها باید تکلیف خود را مشخص کنند که آیا با خلیفه رسمی مسلماناناند یا با معاویه و قیس باید از آنها [[بیعت]] بگیرد.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۶</ref>قیس آشکارا در نامهای به امام علی(ع)از این کار بدین دلیل که این جماعت را مسالمتجو و نه در پی جنگ و فتنه میپنداشت، سرپیچید. بدین ترتیب، امام علی(ع) او را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۰۶- ۱۰۸.</ref>قیس پس از آن، ابتدا به مدینه رفت و به نقل برخی منابع گویی از حضرت علی(ع) برای عزل از ولایت مصر دلخور بود؛ ولی از سوی عاملان معاویه که در مدینه حضور داشتند با آزار رو به رو شد.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف ،ج۲، ص۳۰۰.</ref> و بدین رو مدتی بعد به [[کوفه]] رفت.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۱۰.</ref> | ||
=== حضور در جنگها === | === حضور در جنگها === | ||
قیس در جنگهای دوره امام علی(ع) همراه او بود. بنابر منابع قیس در آغاز [[جنگ جمل]]، آن حضرت را به مقابله تشویق و [[انصار]] را برای یاری با آن حضرت بسیج کرد.<ref>نک: دینوری، الإمامةوالسیاسة ،ج ۱، ص۲۶.</ref> | قیس در جنگهای دوره امام علی(ع) همراه او بود. بنابر منابع قیس در آغاز [[جنگ جمل]]، آن حضرت را به مقابله تشویق و [[انصار]] را برای یاری با آن حضرت بسیج کرد.<ref>نک: دینوری، الإمامةوالسیاسة ،ج ۱، ص۲۶.</ref> امام علی(ع)، پس از عزل قیس از ولایت مصر، ولایت آذربایجان را به وی سپرد. و در آستانه جنگ صفین نامهای به او نوشت که عبدالله بن شمیل احمسی را به جای خود بگمارد و راهی کوفه شود. <ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref> و به عنوان یکی از فرماندهان ارشد علی(ع) در [[جنگ صفین]] شرکت کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۱۰.</ref> و در این جنگ رشادت های بسیاری از خود نشان داد. گفته شده است حضرت علی در این جنگ، پرچم پیامبر را به دست وی داد. در جنگ نهروان امام علی قیس و [[ابوایوب انصاری]] را نزد خوارج فرستاد، تا از جنگ خودداری کنند.<ref> دینوری، اخبارالطوال،ص۲۰۷.</ref> | ||
{{شعر2 | {{شعر2 | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
علامه امینی نام قیس را [[الغدیر]] در شمار کسانی که در قرن اول قمری واقعه غدیر را به صورت شعر ترسیم کردهاند، ذکر کرده است. ناصر وردیانی در [[الاسباط (مجموعه تلویزیونی)|مجموعه تلویزیونی الاسباط ]] نقش قیس بن سعد را ایفا کرده است. | علامه امینی نام قیس را [[الغدیر]] در شمار کسانی که در قرن اول قمری واقعه غدیر را به صورت شعر ترسیم کردهاند، ذکر کرده است. ناصر وردیانی در [[الاسباط (مجموعه تلویزیونی)|مجموعه تلویزیونی الاسباط ]] نقش قیس بن سعد را ایفا کرده است. | ||
== درگذشت == | |||
درباره تاریخ مرگ و مکان دفن قیس اختلاف وجود دارد. تاریخ وفات او را در سال آخر خلافت معاویه<ref> خلیفه بن خیاط، تاریخ، ص۱۴۰.</ref> و ۶۰ قمری<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۹۰؛ زرکلی، الاعلام، ج۵، ص۲۰۶.</ref>و ابن حجر عسقلانی به نقل از ابن حبان ۸۵ق را سال وفات او ذکر کرده، و سپس خود سال آخر خلافت معاویه را میپذیرد.<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۳۶۱. </ref> در استیعاب مکان دفن او [[مدینه]]<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۲۹۰.</ref> و در اعلام زرکلی تفلیس ذکر شده است. بر اساس قول اخیر قیس از بیم [[معاویه]] در سال ۵۸ق به [[تفلیس]] گریخته در آنجا درگذشته است.<ref>زرکلی، الاعلام، ج۵، ص۲۰۶.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۴: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابن عبدالبر، | * ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق: عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، درالکتب العلمیه، ط: الاولی، ۱۹۹۵م-۱۴۱۵ | ||
*بلاذری، كتاب جمل من انساب الأشراف، تحقیق: سهیل زكار و ریاض زركلی، بیروت، دار الفكر، ط الأولی، ۱۴۱۷ق | * ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ط: الاولی، ۱۴۱۲ق-۱۹۹۲م. | ||
* | * بلاذری، احمد بن یحیی، كتاب جمل من انساب الأشراف، تحقیق: سهیل زكار و ریاض زركلی، بیروت، دار الفكر، ط الأولی، ۱۴۱۷ق-۱۹۹۶م. | ||
*دینوری، ابن قتیبة، الامامه و السیاسه، الإمامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، أب، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م. | * ثقفی كوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، تحقیق: جلال الدین حسینی ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۳ش. | ||
*دینوری، احمد بن داود، الأخبارالطوال، تحقیق: عبدالمنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال،قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش. | * خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، تحقیق: فواز، بیروت، دارالکتب العلمیه، ط: الاولی، ۱۹۹۵-۱۴۱۵ق. | ||
*واقدی، محمد بن | * دینوری، ابن قتیبة، الامامه و السیاسه، الإمامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، أب، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م. | ||
* | * دینوری، ابن قتیبة، امامت و سیاست (تاریخ خلفاء، ترجمه سید ناصر طباطبایی، تهران، ققنوس، ۱۳۸۰. | ||
* دینوری، احمد بن داود، الأخبارالطوال، تحقیق: عبدالمنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال،قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش. | |||
* زرکلی، خیرالدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۹م. | |||
* واقدی، محمد بن عمر، كتاب المغازی، تحقیق: مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ط الثالثة، ۱۴۰۹ق-۱۹۸۹م. | |||
* یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{صحابه}} | {{صحابه}} |
ویرایش