Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۹۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←منابع) |
جز (←واقعه کربلا) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
هنگامی که کاروان اسیران کربلا به مدینه رسید. فاطمه دختر علی به خواهرش زینب گفت: این مرد شامی<small>(نعمان بن بشیر)</small> در همراهی ما نیک رفتار بود، میخواهی چیزی به او بدهیم؟ زینب گفت: «به خدا چیزی نداریم به او بدهیم مگر زیورهایمان.» سپس آن دو دستبند و ساق بند خویش را نزد نعمان فرستادند و از او عذرخواهی کردند. اما نعمان آنها را نپذیرفت و گفت: | هنگامی که کاروان اسیران کربلا به مدینه رسید. فاطمه دختر علی به خواهرش زینب گفت: این مرد شامی<small>(نعمان بن بشیر)</small> در همراهی ما نیک رفتار بود، میخواهی چیزی به او بدهیم؟ زینب گفت: «به خدا چیزی نداریم به او بدهیم مگر زیورهایمان.» سپس آن دو دستبند و ساق بند خویش را نزد نعمان فرستادند و از او عذرخواهی کردند. اما نعمان آنها را نپذیرفت و گفت: | ||
::«اگر آنچه کردم برای دنیا بود، زیورهایتان و کمتر از آن نیز مرا خشنود میکرد ولی به خدا این کار را جز برای خدا و نزدیکی شما با پیمبر خدای نکردم.»<ref>طبری، تاریخ، ص۴۶۲-۴۶۳؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۸۸.</ref> | ::«اگر آنچه کردم برای دنیا بود، زیورهایتان و کمتر از آن نیز مرا خشنود میکرد ولی به خدا این کار را جز برای خدا و نزدیکی شما با پیمبر خدای نکردم.»<ref>طبری، تاریخ، ص۴۶۲-۴۶۳؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۸۸.</ref> | ||
محلاتی در [[ریاحین الشریعه]] از عدم شهرت وی در کتب رجالی [[شیعه]] اظهار تعجب کرده است.<ref> محلاتی، ریاحین الشریعه، ج۳، ص۳۰۸.</ref> | [[ذبیح الله محلاتی|محلاتی]] در [[ریاحین الشریعه]] از عدم شهرت وی در کتب رجالی [[شیعه]] اظهار تعجب کرده است.<ref> محلاتی، ریاحین الشریعه، ج۳، ص۳۰۸.</ref> | ||
== پانویس== | == پانویس== |