پرش به محتوا

صفاریان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
جز
حذف مطالب جانبدارانه و بی منبع و کوتاه کردن مطالب اضافی و اضافه کردن اطلاعات لازم
imported>Baqer h
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Fayaz
جز (حذف مطالب جانبدارانه و بی منبع و کوتاه کردن مطالب اضافی و اضافه کردن اطلاعات لازم)
خط ۷: خط ۷:
| بنیانگذار      =یعقوب لیث صفاری
| بنیانگذار      =یعقوب لیث صفاری
| سال تأسیس      =۲۴۷ق
| سال تأسیس      =۲۴۷ق
| گستره جغرافیایی=مناطق شرقی و جنوبی ایران (کابل، سیستان، کرمان، فارس و خراسان)
| گستره جغرافیایی=مناطق شرقی و جنوبی ایران ([[کابل]]، [[سیستان]]، کرمان، فارس و [[خراسان]])
| مذهب          = [[اسماعیلیه]]
| مذهب          = [[اسماعیلیه]]
| ویژگی          =  
| ویژگی          =  
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}
}}
{{حکومت‌های ایران پس از اسلام}}
{{حکومت‌های ایران پس از اسلام}}
'''صفاریان''' از نخستین حکومت‌های مستقل ایرانی بودند که نزدیک یک و نیم قرن (۲۴۷- ۳۹۴ق.) بر مناطق شرقی و جنوبی [[ایران]] مانند [[کابل]]، [[سیستان]]، [[کرمان]] و [[فارس]] و نیز در اوج قدرت خود بر [[خراسان بزرگ|خراسان]] حکومت می‌کردند. صفاریان بخصوص در بیشتر سال‌های حکومت یعقوب لیث صفاری(۲۶۵- ۲۸۷ ق.)،‌ بنیانگذار این حکومت، روابط دوستانه‌ای با [[عباسیان|خلافت عباسی]] نداشتند. صفاریان وابستگی به خلافت عباسی نداشتند و از سوی خلیفه عباسی حاکم سیستان نشدند بلکه بعد از تصرف مناطق وسیعی از ایران، قدرت خود را به خلیفه تحمیل کردند و او را وادار به رسمیت شناختن قدرت خود ساختند. به دلیل همین رابطه خصمانه با خلافت عباسی داشتند. برخی از منابع تاریخی، صفاریان را به [[تشیع|شیعه‌گری]] و یا [[اسماعیلیان|اسماعیلی‌گری]] متهم کرده‌اند یا حکومت آنان را فراهم کننده شرایط مساعد برای رشد تشیع در شرق ایران ارزیابی کرده‌اند. این نظر در میان پژوهشگران معاصر موافقان و مخالفانی دارد.
'''صفاریان''' از نخستین حکومت‌های مستقل از [[بنی‌عباس]] بود. یعقوب لیث، بنیانگذار صفاریان، کار خود را بعنوان فردی از گروه عیاران از [[سیستان]] شروع کرد. صفاریان بخصوص در بیشتر سال‌های حکومت یعقوب لیث صفاری(۲۶۵- ۲۸۷ ق.)،‌ بنیانگذار این حکومت، روابط دوستانه‌ای با [[عباسیان|خلافت عباسی]] نداشتند. برخی از منابع تاریخی، صفاریان را به [[تشیع|شیعه‌گری]] و یا [[اسماعیلیان|اسماعیلی‌گری]] متهم کرده‌اند یا حکومت آنان را فراهم کننده شرایط مساعد برای رشد تشیع در شرق ایران ارزیابی کرده‌اند. این نظر در میان پژوهشگران معاصر موافقان و مخالفانی دارد.


==برآمدن صفاریان==
==برآمدن صفاریان==
بنیانگذار حکومت صفاریان،‌ یعقوب لیث صفاری بود که همراه با برادران خود به یکی از دسته‌های عیاران در سیستان پیوسته بودند. در آن دوران سیستان عرصه فعالیت گروه‌های مختلف خوارج بود و عیاران به نوعی به مبارزه با خوارج می‌پرداختند.<ref>فرای، تاریخ ایران کمبریج، ج۴، ص‌۹۶.</ref> یعقوب لیث در ابتدا از سربازان صاحب بن نصر بود اما کم‌کم به واسطه شایستگی نظامی ارتقا یافت و بعد از مدتی خود رهبری گروهی از عیاران را بر عهده گرفت و با شکست دسته‌هایی از خوارج و همراه کردن آنان بر خود بر اوضاع سیستان مسلط شد و بر هرات و کابل نیز غلبه کرد.<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۳۷۱.</ref> او با تصرف مناطق شرق [[افغانستان]] هدایای با ارزشی برای خلیفه عباسی فرستاد و به این ترتیب خود را به عنوان یکی از فرماندهان مرزهای اسلامی مطرح ساخت.
بنیانگذار حکومت صفاریان،‌ یعقوب لیث صفاری (حک:۲۶۵-۲۴۷ق) بود که همراه با برادران خود از شغل رویگری به یکی از دسته‌های عیاران در [[سیستان]] پیوست.{{یادداشت|منطقه سیستان در زمان یعقوب، شامل بخشهایی از افغانستان و ایران  فعلی بود.زَرَنج و بُست دو شهر مهم سیستان اکنون جزیی از دو ولایت نیمروز و هلمند افغانستان است.}} در آن دوران سیستان عرصه فعالیت گروه‌های مختلف [[خوارج]] بود و عیاران به نوعی به مبارزه با خوارج می‌پرداختند.<ref>فرای، تاریخ ایران کمبریج، ج۴، ص‌۹۶.</ref> یعقوب لیث ابتدا به خدمت صاحب بن نصر، حاکم سیستان درآمد. پس از مدتی توانست یکی از امیران سپاه شود. او سپس با همراهی گروهی از عیاران دسته‌هایی از خوارج را شکست داد و نیز عده‌ای از آنان را با خود همراه کرد. او بر اوضاع سیستان مسلط شد و سپس [[هرات]] و [[کابل]] را تصرف کرد.<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۳۷۱.</ref> او با تصرف مناطق شرق [[افغانستان]] هدایای با ارزشی برای خلیفه عباسی فرستاد و به این ترتیب خود را به عنوان یکی از فرماندهان مرزهای اسلامی مطرح ساخت.


یعقوب لیث همزمان به سوی مناطق داخلی ایران پیشروی کرد و کرمان را به تصرف خود در آورد که در آن زمان زیر نظر طاهریان اداره می‌شد و در سال ۲۵۵ به سوی فارس حمله کرد و نماینده خلیفه را از شیراز بیرون راند. مدتی بعد یعقوب به سوی خراسان راهی شد و به امارت [[طاهریان]] پایان داد<ref>اشپولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج۱، ص‌۱۲۴</ref> و آخرین امیر طاهری را دستگیر کرد. او همچنین در [[طبرستان]] بر [[داعی کبیر|حسن بن زید علوی]] پیروز شد و او را به عقب نشینی به دیلم واداشت.
یعقوب لیث همزمان به سوی مناطق داخلی ایران پیشروی کرد و کرمان را به تصرف خود در آورد که در آن زمان زیر نظر طاهریان اداره می‌شد و در سال ۲۵۵ به سوی فارس حمله کرد و نماینده خلیفه را از شیراز بیرون راند. مدتی بعد یعقوب به سوی خراسان راهی شد و به امارت [[طاهریان]] پایان داد<ref>اشپولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج۱، ص‌۱۲۴</ref> و آخرین امیر طاهری را دستگیر کرد. او همچنین در [[طبرستان]] بر [[داعی کبیر|حسن بن زید علوی]] پیروز شد و او را به عقب نشینی به [[دیلم]] واداشت.


یعقوب لیث همچنین به پیشروی خود به سوی غرب ادامه داد و به خوزستان رسید و خلیفه عباسی که بیم تصرف عراق به دست او را داشت، لشکری را به فرماندهی الموفق عباسی به مقابله با او فرستاد که در سال ۲۶۲ در نبرد دیر العاقول یعقوب لیث را شکست داد. یعقوب در حالی که در سال ۲۶۴ در حال جمع‌آوری لشکری برای حمله دوباره به بغداد بود، درگذشت.
یعقوب لیث همچنین به پیشروی خود به سوی غرب ادامه داد و به [[خوزستان]] رسید و المعتمد، خلیفه عباسی که بیم تصرف عراق به دست او را داشت، لشکری را به فرماندهی الموفق عباسی به مقابله با او فرستاد که در سال ۲۶۲ در نبرد دیر العاقول یعقوب لیث را شکست داد. یعقوب در ۲۶۴ق در تلاش برای جمع‌آوری لشکری برای حمله دوباره به بغداد درگذشت.


==صفاریان بعد از یعقوب==
==صفاریان بعد از یعقوب==
خط ۴۱: خط ۴۱:
برادر یعقوب، عمرو بن لیث (۲۶۵-۲۸۷ق) بعد از درگذشت برادر جانشین وی شد و در ابتدای امارت خود با ارسال نامه‌ای به معتمد عباسی، فرمانبرداری خود از خلیفه را اعلام کرد و خلیفه نیز به طور رسمی امارت بر خراسان و فارس و کرمان و سایر نقاط شرق و مرکز ایران را به او واگذار کرد.<ref>تاریخ سیستان، ص۲۳۴</ref> با این حال ارتباط خلافت عباسی با او در اواخر دوران حکومت به دشمنی گرایید. عمرو در حمله به تصرفات اسماعیل [[سامانیان|سامانی]] شکست خورد و به اسارت درآمد و به بغداد فرستاده شد و در زندان خلیفه درگذشت.<ref> ملک شاه حسین، احیاء الملوک، ص۶۱-۶۳.</ref>
برادر یعقوب، عمرو بن لیث (۲۶۵-۲۸۷ق) بعد از درگذشت برادر جانشین وی شد و در ابتدای امارت خود با ارسال نامه‌ای به معتمد عباسی، فرمانبرداری خود از خلیفه را اعلام کرد و خلیفه نیز به طور رسمی امارت بر خراسان و فارس و کرمان و سایر نقاط شرق و مرکز ایران را به او واگذار کرد.<ref>تاریخ سیستان، ص۲۳۴</ref> با این حال ارتباط خلافت عباسی با او در اواخر دوران حکومت به دشمنی گرایید. عمرو در حمله به تصرفات اسماعیل [[سامانیان|سامانی]] شکست خورد و به اسارت درآمد و به بغداد فرستاده شد و در زندان خلیفه درگذشت.<ref> ملک شاه حسین، احیاء الملوک، ص۶۱-۶۳.</ref>


بعد از درگذشت عمرو تعداد دیگری از خاندان صفاری در نواحی شرقی و جنوبی ایران حکومت کردند. در این دوران با قدرت یابی [[سامانیان]]، قدرت صفاریان به افول نهاد و مدتی را تحت نظارت سامانیان حکومت کردند، با این حال حکومت محلی خاندان صفاری در سیستان تا سال ۳۹۳ق که محمود غزنوی، سیستان را به تصرف خود در آورد، ادامه یافت.<ref>نک: باسورث، سلسله‏‌هاى اسلامى، ۱۳۸۱ش، ص۳۳۴-۳۳۵.</ref>
بعد از درگذشت عمرو تعداد دیگری از خاندان صفاری در نواحی شرقی و جنوبی ایران حکومت کردند. در این دوران با قدرت یابی [[سامانیان]]، قدرت صفاریان به افول نهاد و مدتی را تحت نظارت سامانیان حکومت کردند، با این حال حکومت محلی خاندان صفاری در سیستان تا سال ۳۹۳ق که [[محمود غزنوی]]، سیستان را به تصرف خود در آورد، ادامه یافت.<ref>نک: باسورث، سلسله‏‌هاى اسلامى، ۱۳۸۱ش، ص۳۳۴-۳۳۵.</ref>


==صفاریان و تشیع==
==صفاریان و تشیع==
کاربر ناشناس