پرش به محتوا

انسان ۲۵۰ ساله (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۴: خط ۶۴:
::::::#جمع سه بُعد: ۱- زندگی یک زن مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظایف در خانه، ۲- یک انسان مجاهد، غیور، خستگی‌ناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسی، ۳- یک عبادتگر و به پادارنده نماز در محراب عبادت.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۰۷ و ۱۰۸.</ref>
::::::#جمع سه بُعد: ۱- زندگی یک زن مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظایف در خانه، ۲- یک انسان مجاهد، غیور، خستگی‌ناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسی، ۳- یک عبادتگر و به پادارنده نماز در محراب عبادت.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۰۷ و ۱۰۸.</ref>
::::::#فاطمه زهرا، کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان بوده است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۱۰.</ref>
::::::#فاطمه زهرا، کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان بوده است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۱۰.</ref>
===فصل پنجم: امام حسن===
===فصل پنجم: امام حسن(ع)===
::::::#صلح [[امام حسن]] در کل روند [[انقلاب اسلامی]] [[صدر اسلام|صدر اول]]، حادثه‌ای بی‌نظیر بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۱۵.</ref>
::::::#صلح [[امام حسن(ع)]] در کل روند [[انقلاب اسلامی]] [[صدر اسلام|صدر اول]]، حادثه‌ای بی‌نظیر بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۱۵.</ref>
::::::#جریان مخالف [[حکومت اسلامی]] در دوران [[امام حسن]] به اوج قدرت خود رسید.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۱۷.</ref>
::::::#جریان مخالف [[حکومت اسلامی]] در دوران [[امام حسن(ع)]] به اوج قدرت خود رسید.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۱۷.</ref>
::::::#هر کدام از ائمه به جای [[امام حسن]] بودند، همین تصمیم را می‌گرفتند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۱۷.</ref>
::::::#هر کدام از ائمه به جای [[امام حسن(ع)]] بودند، همین تصمیم را می‌گرفتند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۱۷.</ref>
::::::#پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه تاریخ<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۱۷.</ref>
::::::#پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه تاریخ<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۱۷.</ref>
::::::#اگر [[امام حسن]] صلح نمی‌کرد، کشته‌شدن او [[شهادت]] به حساب نمی‌آمد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۱۷.</ref>
::::::#اگر [[امام حسن(ع)]] صلح نمی‌کرد، کشته‌شدن او [[شهادت]] به حساب نمی‌آمد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۱۷.</ref>
::::::#نوع تربیت دستگاه‌های [[بنی امیه|اموی]] و [[بنی عباس|عباسی]]، صورتی اسلامی اما محتوایی جاهلی و شیطانی داشت.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۱۹.</ref>
::::::#نوع تربیت دستگاه‌های [[بنی امیه|اموی]] و [[بنی عباس|عباسی]]، صورتی اسلامی اما محتوایی جاهلی و شیطانی داشت.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۱۹.</ref>
::::::#داستان تملق‌گویی از [[معاویه]]، مصداقی از تربیت غلط دستگاه [[بنی امیه|اموی]].<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۲۰.</ref>
::::::#داستان تملق‌گویی از [[معاویه]]، مصداقی از تربیت غلط دستگاه [[بنی امیه|اموی]].<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۲۰.</ref>
::::::#غلبه دستگاه تبلیغات [[معاویه]] در حدی بود که اگر [[امام حسن]] صلح نمی‌کرد، خطر از بین رفتن کل [[اسلام]] بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۲۲.</ref>
::::::#غلبه دستگاه تبلیغات [[معاویه]] در حدی بود که اگر [[امام حسن(ع)]] صلح نمی‌کرد، خطر از بین رفتن کل [[اسلام]] بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۲۲.</ref>
::::::#صلح [[امام حسن]] در حقیقت مکری بود در مقابل مکر [[معاویه]]، برای بقای [[شیعه]].<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۲۲.</ref>
::::::#صلح [[امام حسن(ع)]] در حقیقت مکری بود در مقابل مکر [[معاویه]]، برای بقای [[شیعه]].<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۲۲.</ref>
::::::#روایتی از [[امام صادق]] که موید تلاش [[امام حسن]] و [[امام حسین]] برای بازپس‌گیری حکومت در آینده‌ای کوتاه‌مدت است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۲۴.</ref>
::::::#روایتی از [[امام صادق]] که موید تلاش [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] برای بازپس‌گیری حکومت در آینده‌ای کوتاه‌مدت است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۲۴.</ref>
::::::#جریان حق نمی‌تواند در تبلیغ از هر روشی استفاده کند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۳۵.</ref>
::::::#جریان حق نمی‌تواند در تبلیغ از هر روشی استفاده کند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۳۵.</ref>
::::::#علت شکست ظاهری [[امام حسن]]، آمیخته شدن ایمان افراد به انگیزه‌های مادی بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۳۷.</ref>
::::::#علت شکست ظاهری [[امام حسن(ع)]]، آمیخته شدن ایمان افراد به انگیزه‌های مادی بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۳۷.</ref>
::::::#مردمانی که در آن دستگاه‌ها پرورش پیدا می‌کردند، عادت داده می‌شدند که هیچ چیزی را برخلاف میل و هوای خلیفه بر زبان نیاورند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۲۰.</ref>
::::::#مردمانی که در آن دستگاه‌ها پرورش پیدا می‌کردند، عادت داده می‌شدند که هیچ چیزی را برخلاف میل و هوای خلیفه بر زبان نیاورند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۲۰.</ref>
::::::#پس از اینکه [[امام حسن(ع)]] صلح کرد، نادانان و ناآگاهان با زبان‌های مختلف حضرت را نکوهش کردند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۲۳.</ref>
::::::#پس از اینکه [[امام حسن(ع)]] صلح کرد، نادانان و ناآگاهان با زبان‌های مختلف حضرت را نکوهش کردند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۲۳.</ref>
::::::#در جنگ‌های اسلامی با [[ایران]]، [[امام حسن]] حضور داشته.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۳۴.</ref>
::::::#در جنگ‌های اسلامی با [[ایران]]، [[امام حسن(ع)]] حضور داشته.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۳۴.</ref>
===فصل ششم: امام حسین===
===فصل ششم: امام حسین===
::::::#دو خطر عمده، [[اسلام]] را تهدید می‌کند که یکی خطر دشمنان خارجی و دیگری خطر اضمحلال داخلی است. [[اسلام]]، جهاد را راه علاج این دو آفت قرار داده است. نمونه اعلای جهاد با این هر دو آفت، حرکت [[امام حسین]] است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۴۱.</ref>
::::::#دو خطر عمده، [[اسلام]] را تهدید می‌کند که یکی خطر دشمنان خارجی و دیگری خطر اضمحلال داخلی است. [[اسلام]]، جهاد را راه علاج این دو آفت قرار داده است. نمونه اعلای جهاد با این هر دو آفت، حرکت [[امام حسین(ع)]] است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۴۱.</ref>
::::::#زمینه مهمتر قیام [[امام حسین]]، احیای روحیه مبارزه با ظلم و فساد در مردم بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۴۳.</ref>
::::::#زمینه مهمتر قیام [[امام حسین(ع)]]، احیای روحیه مبارزه با ظلم و فساد در مردم بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۴۳.</ref>
::::::#قیام عظیم حسینی برای مبارزه با روحیه راحت‌طلبی فسادپذیر در جامعه بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۴۴.</ref>
::::::#قیام عظیم حسینی برای مبارزه با روحیه راحت‌طلبی فسادپذیر در جامعه بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۴۴.</ref>
::::::#برخی هدف قیام [[امام حسین]] را تشکیل حکومت دانسته و برخی دیگر شهادت را هدف قیام معرفی کرده‌اند، اما هدف قیام، نه [[شهادت]] بود و نه حکومت؛ بلکه انجام واجبی بود که نه قبل از [[امام حسین]] پیش آمده بود و نه بعد از ایشان در دوران سایر [[ائمه]]. اگر خطر انحراف، اصل [[اسلام]] را تهدید کرد، یک حرکت انقلابی از هر واجبی واجب‌تر است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۴۵-۱۴۷.</ref>
::::::#برخی هدف قیام [[امام حسین(ع)]] را تشکیل حکومت دانسته و برخی دیگر شهادت را هدف قیام معرفی کرده‌اند، اما هدف قیام، نه [[شهادت]] بود و نه حکومت؛ بلکه انجام واجبی بود که نه قبل از [[امام حسین(ع)]] پیش آمده بود و نه بعد از ایشان در دوران سایر [[ائمه]]. اگر خطر انحراف، اصل [[اسلام]] را تهدید کرد، یک حرکت انقلابی از هر واجبی واجب‌تر است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۴۵-۱۴۷.</ref>
::::::#کاری که در زمان [[امام حسین]] انجام گرفت، نسخه کوچکش هم در زمان [[امام خمینی|امام]] ما انجام گرفت.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵۲.</ref>
::::::#کاری که در زمان [[امام حسین(ع)]] انجام گرفت، نسخه کوچکش هم در زمان [[امام خمینی]] ما انجام گرفت.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵۲.</ref>
::::::#انجام این تکلیف چه به [[شهادت]] منتهی شود چه به حکومت، واجب است و در هر دو صورت هم فایده دارد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵۲.</ref>
::::::#انجام این تکلیف چه به [[شهادت]] منتهی شود چه به حکومت، واجب است و در هر دو صورت هم فایده دارد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵۲.</ref>
::::::#قیام [[امام حسین]]، یک اصلاح و مصداقی از [[امر به معروف و نهی از منکر]] بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵۴.</ref>
::::::#قیام [[امام حسین(ع)]]، یک اصلاح و مصداقی از [[امر به معروف و نهی از منکر]] بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵۴.</ref>
::::::#[[امام حسین]] برای انجام این واجب از همه شایسته‌تر بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵۶.</ref>
::::::#[[امام حسین(ع)]] برای انجام این واجب از همه شایسته‌تر بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵۶.</ref>
::::::#در واقع قیام [[امام حسین]] برای احیای روحیه مسئولیت‌پذیری و ظلم‌ستیزی بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵۷.</ref>
::::::#در واقع قیام [[امام حسین(ع)]] برای احیای روحیه مسئولیت‌پذیری و ظلم‌ستیزی بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵۷.</ref>
::::::#[[امام حسین]] قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است انجام دهد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵۳.</ref>
::::::#[[امام حسین]] قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است انجام دهد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵۳.</ref>
::::::#چرا می‌گوییم روحیه مسئولیت‌پذیری مرده بود؟ به دلیل اینکه [[امام حسین(ع)]] از [[مدینه]] که مرکز بزرگ‌زادگان [[اسلام]] بود، به [[مکه]] رفت؛ فرزند عباس، فرزند زبیر، فرزند عمر، فرزند [[خلفای سه‌گانه|خلفای]] صدر اسلام، همه اینها در [[مدینه]] جمع بودند و هیچ کس حاضر نشد در آن قیام خونین و تاریخی، به [[امام حسین(ع)]] کمک کند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵۷ و ۱۵۸.</ref>
::::::#چرا می‌گوییم روحیه مسئولیت‌پذیری مرده بود؟ به دلیل اینکه [[امام حسین(ع)]] از [[مدینه]] که مرکز بزرگ‌زادگان [[اسلام]] بود، به [[مکه]] رفت؛ فرزند عباس، فرزند زبیر، فرزند عمر، فرزند [[خلفای سه‌گانه|خلفای]] صدر اسلام، همه اینها در [[مدینه]] جمع بودند و هیچ کس حاضر نشد در آن قیام خونین و تاریخی، به [[امام حسین(ع)]] کمک کند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۵۷ و ۱۵۸.</ref>
خط ۹۵: خط ۹۵:
===فصل هفتم: حرکت زینب کبری و سفیران کربلا===
===فصل هفتم: حرکت زینب کبری و سفیران کربلا===
::::::*'''حماسه زینب کبری''':
::::::*'''حماسه زینب کبری''':
::::::::::#شناخت موقعیت و انتخاب درست، [[زینب(س)|زینب]] را ساخت.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۱.</ref>
::::::::::#شناخت موقعیت و انتخاب درست، [[زینب(س)]] را ساخت.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۱.</ref>
::::::::::#یک [[حسین(ع)|حسین]] دوم در پوشش یک زن<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۲.</ref>
::::::::::#یک [[حسین(ع)|حسین]] دوم در پوشش یک زن<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۲.</ref>
::::::::::#[[زینب کبری]] کاری کرد که پیروزی ظاهری دشمن، به یک شکست دائمی تبدیل شد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۶.</ref>
::::::::::#[[زینب کبری]] کاری کرد که پیروزی ظاهری دشمن، به یک شکست دائمی تبدیل شد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۶.</ref>
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
::::::::::#او یک زن بود؛ زنی که برای مأموریت، از شوهر و خانواده‌اش جدا می‌شود و به همین دلیل هم بود که بچه‌های خردسال و نوباوگان خود را هم به همراه برد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۲.</ref>
::::::::::#او یک زن بود؛ زنی که برای مأموریت، از شوهر و خانواده‌اش جدا می‌شود و به همین دلیل هم بود که بچه‌های خردسال و نوباوگان خود را هم به همراه برد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۲.</ref>
::::::::::#[[کربلا]] بدون [[زینب]] [[کربلا]] نبود. [[واقعه عاشورا|عاشورا]] بدون [[زینب کبری]]، آن حادثه تاریخی ماندنی نمی‌شد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۲.</ref>
::::::::::#[[کربلا]] بدون [[زینب]] [[کربلا]] نبود. [[واقعه عاشورا|عاشورا]] بدون [[زینب کبری]]، آن حادثه تاریخی ماندنی نمی‌شد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۲.</ref>
::::::::::#خواهری که شوهرش را رها کرد، خانواده‌اش را رها کرد با [[امام حسین]] آمد؛ تنها هم نیامد، عون و محمد، پسرهایش را هم آورد. من احتمال می‌دهم که [[عبدالله بن جعفر]] حتی راضی هم نبود که پسرهایش بیایند. یقین ندارم که [[عبدالله بن جعفر|عبدالله]] راضی بود، اما [[زینب]] آنها را آورد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۳.</ref>
::::::::::#خواهری که شوهرش را رها کرد، خانواده‌اش را رها کرد با [[امام حسین(ع)]] آمد؛ تنها هم نیامد، عون و محمد، پسرهایش را هم آورد. من احتمال می‌دهم که [[عبدالله بن جعفر]] حتی راضی هم نبود که پسرهایش بیایند. یقین ندارم که [[عبدالله بن جعفر|عبدالله]] راضی بود، اما [[زینب]] آنها را آورد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۳.</ref>
::::::::::#اینکه گفته می‌شود در [[واقعه عاشورا|عاشورا]]، در حادثه [[کربلا]]، خون بر شمشیر پیروز شد که واقعا پیروز شد، عامل این پیروزی، [[حضرت زینب]] بود؛ و الا خون در [[کربلا]] تمام شد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۶.</ref>
::::::::::#اینکه گفته می‌شود در [[واقعه عاشورا|عاشورا]]، در حادثه [[کربلا]]، خون بر شمشیر پیروز شد که واقعا پیروز شد، عامل این پیروزی، [[حضرت زینب]] بود؛ و الا خون در [[کربلا]] تمام شد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۶.</ref>
::::::*'''حرکت [[امام سجاد]] در دوران اسارت'''
::::::*'''حرکت [[امام سجاد(ع)]] در دوران اسارت'''
::::::::::#یک جمع مؤمن اما پراکنده، بی‌تشکیلات، مرعوب و در حقیقت از راه امامت عملا منصرف‌شده؛ این میراثی بود که از جمع [[شیعه]] برای [[امام سجاد]] باقی ماند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۸.</ref>
::::::::::#یک جمع مؤمن اما پراکنده، بی‌تشکیلات، مرعوب و در حقیقت از راه امامت عملا منصرف‌شده؛ این میراثی بود که از جمع [[شیعه]] برای [[امام سجاد(ع)]] باقی ماند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۸.</ref>
::::::::::#[[امام سجاد]] این شخصیت عظیمی است که در مقابل [[عبیدالله بن زیاد]]، در مقابل انبوه جمعیت فریب‌خورده [[شام]]، در دستگاه [[بنی امیه|اموی]]، در مقابل مأمورین [[یزید]]، نمی‌ترسد، حرف حق را می‌زند، روشنگری می‌کند. اینچنین نیست که برای او زندگی، مایه و مقداری داشته باشد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۹.</ref>
::::::::::#[[امام سجاد(ع)]] این شخصیت عظیمی است که در مقابل [[عبیدالله بن زیاد]]، در مقابل انبوه جمعیت فریب‌خورده [[شام]]، در دستگاه [[بنی امیه|اموی]]، در مقابل مأمورین [[یزید]]، نمی‌ترسد، حرف حق را می‌زند، روشنگری می‌کند. اینچنین نیست که برای او زندگی، مایه و مقداری داشته باشد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۶۹.</ref>
::::::::::#در [[شام]]، چه در مجلس [[یزید]] و چه در [[مسجد]] در برابر انبوه جمعیت، حقایق را با روشن‌ترین بیان برملا می‌کند و این گفتارها و خطبه‌ها متضمن حقانیت [[اهل بیت]] برای [[خلافت]] و افشای جنایت‌های دستگاه حاکم موجود، و هشدار تلخ و زننده به آن مردم غافل و ناآگاه است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۰.</ref>
::::::::::#در [[شام]]، چه در مجلس [[یزید]] و چه در [[مسجد]] در برابر انبوه جمعیت، حقایق را با روشن‌ترین بیان برملا می‌کند و این گفتارها و خطبه‌ها متضمن حقانیت [[اهل بیت]] برای [[خلافت]] و افشای جنایت‌های دستگاه حاکم موجود، و هشدار تلخ و زننده به آن مردم غافل و ناآگاه است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۰.</ref>
::::::::::#نقش امام سجاد در این سفر، نقش حضرت زینب بود، یعنی پیام‌آور انقلاب حسین بن علی(ع).<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۱.</ref>
::::::::::#نقش امام سجاد در این سفر، نقش حضرت زینب بود، یعنی پیام‌آور انقلاب حسین بن علی(ع).<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۱.</ref>
===فصل هشتم: شرایط اجتماعی و سیاسی پس از حادثه کربلا===
===فصل هشتم: شرایط اجتماعی و سیاسی پس از حادثه کربلا===
::::::*پس از حادثه [[کربلا]]، رعب و وحشت در میان شیعیان به وجود آمد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۵.</ref>
::::::*پس از حادثه [[کربلا]]، رعب و وحشت در میان شیعیان به وجود آمد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۵.</ref>
::::::*مردم پس از [[امام حسین]] [[مرتد]] شدند، مگر ۳ نفر.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۵.</ref>
::::::*مردم پس از [[امام حسین(ع)]] [[مرتد]] شدند، مگر ۳ نفر.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۵.</ref>
::::::*با اینکه ارعاب شدیدی... پیش آمده بود، اما آنچنان نبود که به کلی نظام کار دوستان [[اهل بیت]] را از هم بپاشد و آنها را دچار پراکندگی و ضعف بنماید.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۷.</ref>
::::::*با اینکه ارعاب شدیدی... پیش آمده بود، اما آنچنان نبود که به کلی نظام کار دوستان [[اهل بیت]] را از هم بپاشد و آنها را دچار پراکندگی و ضعف بنماید.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۷.</ref>
::::::*با وجود اینکه تشکیلات شیعی در اثر [[واقعه عاشورا|حادثه عاشورا]] دچار ضعف شده بود، اما حرکات شیعی در قبال این ضعف، مشغول فعالیت بود که مجددا آن تشکیلات را به وضع اول درآورد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۸.</ref>
::::::*با وجود اینکه تشکیلات شیعی در اثر [[واقعه عاشورا|حادثه عاشورا]] دچار ضعف شده بود، اما حرکات شیعی در قبال این ضعف، مشغول فعالیت بود که مجددا آن تشکیلات را به وضع اول درآورد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۸.</ref>
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
::::::*آن حادثه (واقعه حره)، بزرگترین وسیله ارعاب دوستان و پیروان [[اهل بیت]] شد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۹.</ref>
::::::*آن حادثه (واقعه حره)، بزرگترین وسیله ارعاب دوستان و پیروان [[اهل بیت]] شد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۹.</ref>
::::::*حادثه بعد که باز موجب سرکوب و ضعف شیعیان شد، حادثه [[شهادت]] [[مختار]] در [[کوفه]] و تسلط [[عبدالملک بن مروان]] بر همه جهان اسلام شد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۹.</ref>
::::::*حادثه بعد که باز موجب سرکوب و ضعف شیعیان شد، حادثه [[شهادت]] [[مختار]] در [[کوفه]] و تسلط [[عبدالملک بن مروان]] بر همه جهان اسلام شد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۷۹.</ref>
===فصل نهم: امام سجاد===
===فصل نهم: امام سجاد(ع)===
::::::*در ذهن اغلب سیره‌نویسان و تحلیلگران، اینطور وارد شده است که این بزرگوار در گوشه‌ای نشسته و به عبادت مشغول بود و کاری به سیاست نداشت. بعضی از مورخان و سیره‌نویسان، این مسئله را با صراحت بیان کرده‌اند و آنهایی که با صراحت اینچنین نگفته‌اند، برداشت‌شان از زندگی [[امام سجاد]] چیزی جز این نیست.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۸۷.</ref>
::::::*در ذهن اغلب سیره‌نویسان و تحلیلگران، اینطور وارد شده است که این بزرگوار در گوشه‌ای نشسته و به عبادت مشغول بود و کاری به سیاست نداشت. بعضی از مورخان و سیره‌نویسان، این مسئله را با صراحت بیان کرده‌اند و آنهایی که با صراحت اینچنین نگفته‌اند، برداشت‌شان از زندگی [[امام سجاد]] چیزی جز این نیست.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۸۷.</ref>
::::::*پس از صلح [[امام حسن]] که در سال ۴۰ اتفاق افتاد، [[اهل بیت]] [[پیامبر(ص)|پیامبر]] به این قانع نشدند که در خانه نشسته و تنها احکام الهی را آنچنان که می‌فهمند بیان کنند، بلکه از همان آغاز صلح، برنامه همه امامان این بود که مقدمات را فراهم کنند تا [[حکومت اسلامی]] به شیوه‌ای که مورد نظرشان بود بر سر کار آورند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۸۸.</ref>
::::::*پس از صلح [[امام حسن(ع)]] که در سال ۴۰ اتفاق افتاد، [[اهل بیت]] [[پیامبر(ص)|پیامبر]] به این قانع نشدند که در خانه نشسته و تنها احکام الهی را آنچنان که می‌فهمند بیان کنند، بلکه از همان آغاز صلح، برنامه همه امامان این بود که مقدمات را فراهم کنند تا [[حکومت اسلامی]] به شیوه‌ای که مورد نظرشان بود بر سر کار آورند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۸۸.</ref>
::::::*[[امام سجاد(ع)]] درصدد تحقق همان آرمانی بودند که [[امام حسن]] و [[امام حسین]] آن را دنبال می‌کردند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۸۹.</ref>
::::::*[[امام سجاد(ع)]] درصدد تحقق همان آرمانی بودند که [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] آن را دنبال می‌کردند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۸۹.</ref>
::::::*اگر [[ائمه]] از جمله [[امام سجاد(ع)]] در آن شرایط می‌خواستند به چنین حرکات آشکار و قهرآمیزی دست بزنند، یقینا ریشه [[شیعه]] کنده می‌شد و هیچ زمینه‌ای برای رشد مکتب [[اهل بیت]] و دستگاه [[ولایت]] و [[امامت]] در دوران بعد باقی نمی‌ماند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۳.</ref>
::::::*اگر [[ائمه]] از جمله [[امام سجاد(ع)]] در آن شرایط می‌خواستند به چنین حرکات آشکار و قهرآمیزی دست بزنند، یقینا ریشه [[شیعه]] کنده می‌شد و هیچ زمینه‌ای برای رشد مکتب [[اهل بیت]] و دستگاه [[ولایت]] و [[امامت]] در دوران بعد باقی نمی‌ماند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۳.</ref>
::::::*[[امام سجاد(ع)]] در قضیه [[مختار]] اعلام هماهنگی نمی‌کنند، گرچه در بعضی از روایات آمده است که ارتباطاتی پنهانی با [[مختار]] داشتند، ولی هیچ شکی نیست که آشکارا با او هیچ روابطی نداشته‌اند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۳.</ref>
::::::*[[امام سجاد(ع)]] در قضیه [[مختار]] اعلام هماهنگی نمی‌کنند، گرچه در بعضی از روایات آمده است که ارتباطاتی پنهانی با [[مختار]] داشتند، ولی هیچ شکی نیست که آشکارا با او هیچ روابطی نداشته‌اند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۳.</ref>
::::::*وقتی [[مسلم بن عقبه]] در ماجرای [[واقعه حره|حرّه]] به [[مدینه]] می‌آمد، کسی شک نکرد اولین شخصیتی که مورد نقمت او قرار می‌گیرد، [[علی بن الحسین]] است. لکن [[امام سجاد(ع)]] با تدبیر و روش حکیمانه طوری رفتار کردند که این بلا از سر ایشان دفع شد و آن حضرت باقی ماندند و طبعا محور اصلی [[شیعه]] باقی ماند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۴.</ref>
::::::*وقتی [[مسلم بن عقبه]] در ماجرای [[واقعه حره|حرّه]] به [[مدینه]] می‌آمد، کسی شک نکرد اولین شخصیتی که مورد نقمت او قرار می‌گیرد، [[علی بن الحسین]] است. لکن [[امام سجاد(ع)]] با تدبیر و روش حکیمانه طوری رفتار کردند که این بلا از سر ایشان دفع شد و آن حضرت باقی ماندند و طبعا محور اصلی [[شیعه]] باقی ماند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۴.</ref>
::::::*بدون شک هدف نهایی [[حضرت سجاد]]، ایجاد [[حکومت اسلامی]] است و همانگونه که در آن روایت [[امام صادق(ع)]] آمده است، خدای متعال سال ۷۰ را برای [[حکومت اسلامی]] در نظر گرفته بود و چون در سال ۶۰ حضرت [[حسین بن علی]] به [[شهادت]] رسید، تا سال ۱۴۷-۱۴۸ به تأخیر افتاد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۵.</ref>
::::::*بدون شک هدف نهایی [[حضرت سجاد(ع)]]، ایجاد [[حکومت اسلامی]] است و همانگونه که در آن روایت [[امام صادق(ع)]] آمده است، خدای متعال سال ۷۰ را برای [[حکومت اسلامی]] در نظر گرفته بود و چون در سال ۶۰ حضرت [[حسین بن علی]] به [[شهادت]] رسید، تا سال ۱۴۷-۱۴۸ به تأخیر افتاد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۵.</ref>
::::::*بزرگترین نقش [[امام سجاد(ع)]] این است که تفکر اصیل اسلامی یعنی [[توحید]]، [[نبوت]]، مقام معنوی انسان، ارتباط انسان با [[خدا]] و بقیه چیزها را تدوین کرده است و مهمترین نقش [[صحیفه سجادیه]] همین بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۵.</ref>
::::::*بزرگترین نقش [[امام سجاد(ع)]] این است که تفکر اصیل اسلامی یعنی [[توحید]]، [[نبوت]]، مقام معنوی انسان، ارتباط انسان با [[خدا]] و بقیه چیزها را تدوین کرده است و مهمترین نقش [[صحیفه سجادیه]] همین بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۵.</ref>
::::::*یکی از اهداف و حرکت مهم دیگر [[امام سجاد]]، این است که می‌بایست مردم را نسبت به حقانیت [[اهل بیت]] و اینکه مقام ولایت و امامت و حکومت، حق اینهاست و اینان [[خلیفه]] واقعی [[پیامبر(ص)|پیامبر]] هستند، روشن سازند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۶.</ref>
::::::*یکی از اهداف و حرکت مهم دیگر [[امام سجاد(ع)]]، این است که می‌بایست مردم را نسبت به حقانیت [[اهل بیت]] و اینکه مقام ولایت و امامت و حکومت، حق اینهاست و اینان [[خلیفه]] واقعی [[پیامبر(ص)|پیامبر]] هستند، روشن سازند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۶.</ref>
::::::*کار دیگر [[امام سجاد(ع)]] این است که تشکیلات شیعی را به راه بیندازد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۷.</ref>
::::::*کار دیگر [[امام سجاد(ع)]] این است که تشکیلات شیعی را به راه بیندازد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۷.</ref>
::::::*در ماجراهای متعددی یاران امام یا خود امام در مجامع، به اظهاراتی دست می‌زنند که این اظهارات فقط برای این است که آن فضای مختنق را بشکند و یک هوای لطیفی در بین این جو گرفته به وجود بیاید.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۷.</ref>
::::::*در ماجراهای متعددی یاران امام یا خود امام در مجامع، به اظهاراتی دست می‌زنند که این اظهارات فقط برای این است که آن فضای مختنق را بشکند و یک هوای لطیفی در بین این جو گرفته به وجود بیاید.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۷.</ref>
::::::*امام در فکر این نبودند که [[حکومت اسلامی]] در زمان خودشان تشکیل شود، چون می‌دانستند که در آینده تشکیل خواهد شد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۸.</ref>
::::::*امام در فکر این نبودند که [[حکومت اسلامی]] در زمان خودشان تشکیل شود، چون می‌دانستند که در آینده تشکیل خواهد شد.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۸.</ref>
::::::*بیانات [[امام سجاد]]؛ تجلی‌گاه مبارزه سیاسی<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۹.</ref>
::::::*بیانات [[امام سجاد]]؛ تجلی‌گاه مبارزه سیاسی<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۱۹۹.</ref>
::::::*اگر آن برخوردهای تندی که ما در برخی از کلمات [[امام صادق]] و [[امام کاظم]] و [[امام رضا(ع)|امام هشتم(ع)]] ملاحظه می‌کنیم، از [[امام سجاد(ع)]] سر می‌زد، عبدالملک مروان که در اوج قدرت خود بود، به آسانی می‌توانست بساط تعلیمات [[اهل بیت]] را برچیند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۱۳.</ref>
::::::*اگر آن برخوردهای تندی که ما در برخی از کلمات [[امام صادق(ع)]] و [[امام کاظم(ع)]] و [[امام رضا(ع)]] ملاحظه می‌کنیم، از [[امام سجاد(ع)]] سر می‌زد، عبدالملک مروان که در اوج قدرت خود بود، به آسانی می‌توانست بساط تعلیمات [[اهل بیت]] را برچیند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۱۳.</ref>
::::::*اگر ۳۵ سال تلاش [[امام سجاد]] را از زندگی [[ائمه(ع)]] قطع کنیم، قطعا به آنجایی نخواهیم رسید که [[امام صادق(ع)]] رفتاری آنچنان صریح و آشکار با حکومت [[بنی امیه|اموی]] یا بعدها با حکومت عباسی داشت.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۲۰.</ref>
::::::*اگر ۳۵ سال تلاش [[امام سجاد(ع)]] را از زندگی [[ائمه(ع)]] قطع کنیم، قطعا به آنجایی نخواهیم رسید که [[امام صادق(ع)]] رفتاری آنچنان صریح و آشکار با حکومت [[بنی امیه|اموی]] یا بعدها با حکومت عباسی داشت.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۲۰.</ref>
::::::*برخورد شدید [[امام سجاد]] با علمای درباری<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۱۹.</ref>
::::::*برخورد شدید [[امام سجاد(ع)]] با علمای درباری<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۱۹.</ref>
::::::*این وضعیت موجب شده بود که یک ذهنیت و فرهنگی بسیار مخلوط، مجعول و نادرست از [[اسلام]]، در جهان اسلام وجود داشته باشد و منشأ این ذهنیت غلط، همان محدثین و علمایی بودند که در خدمت قدرتمندان و صاحب‌منصبان آن زمان بودند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۲۲.</ref>
::::::*این وضعیت موجب شده بود که یک ذهنیت و فرهنگی بسیار مخلوط، مجعول و نادرست از [[اسلام]]، در جهان اسلام وجود داشته باشد و منشأ این ذهنیت غلط، همان محدثین و علمایی بودند که در خدمت قدرتمندان و صاحب‌منصبان آن زمان بودند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۲۲.</ref>
===فصل دهم: امام باقر: دوران سازندگی فکری و تشکیلاتی<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۱.</ref>===
===فصل دهم: امام باقر: دوران سازندگی فکری و تشکیلاتی<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۱.</ref>===
::::::*دوره [[امام باقر]]؛ دوره شکل‌گیری تشکیلات حزبی شیعه<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۱.</ref>
::::::*دوره [[امام باقر(ع)]]؛ دوره شکل‌گیری تشکیلات حزبی شیعه<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۱.</ref>
::::::*مبارزه [[امام باقر]] با تحریف در معارف و احکام اسلامی، گسترده‌تر از گذشته بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۲.</ref>
::::::*مبارزه [[امام باقر(ع)]] با تحریف در معارف و احکام اسلامی، گسترده‌تر از گذشته بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۲.</ref>
::::::*[[امام باقر]] شروع کننده یک مبارزه فرهنگی بود<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۴.</ref>
::::::*[[امام باقر(ع)]] شروع کننده یک مبارزه فرهنگی بود<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۴.</ref>
::::::*گسترش دامنه دعوت [[امام باقر]] به مناطقی از جمله [[خراسان]]<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۲۳۶.</ref>
::::::*گسترش دامنه دعوت [[امام باقر(ع)]] به مناطقی از جمله [[خراسان]]<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۲۳۶.</ref>
::::::*عمق گمراهی مردم و جریان وابسته به حکومت، نیازمند تلاش ویژه [[امام باقر]] بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۷.</ref>
::::::*عمق گمراهی مردم و جریان وابسته به حکومت، نیازمند تلاش ویژه [[امام باقر(ع)]] بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۷.</ref>
::::::*موضع‌گیری [[امام باقر]] و یارانش در مقابل جریان وابسته به حکومت<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۷.</ref>
::::::*موضع‌گیری [[امام باقر(ع)]] و یارانش در مقابل جریان وابسته به حکومت<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۷.</ref>
::::::*تحریک عواطف و گرایش‌های انقلابی مردم نسبت به فساد قدرت‌های مسلط<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۸.</ref>
::::::*تحریک عواطف و گرایش‌های انقلابی مردم نسبت به فساد قدرت‌های مسلط<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۸.</ref>
::::::*علت عکس‌العمل‌های تند و خشن دستگاه خلافت [[بنی امیه|اموی]] نسبت به [[امام باقر]]، عمل تند ایشان بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۴۱.</ref>
::::::*علت عکس‌العمل‌های تند و خشن دستگاه خلافت [[بنی امیه|اموی]] نسبت به [[امام باقر(ع)]]، عمل تند ایشان بود.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۴۱.</ref>
::::::*هشام در واکنش به موضع‌گیری [[امام باقر]]، وی را به زندان می‌افکند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۴۳.</ref>
::::::*هشام در واکنش به موضع‌گیری [[امام باقر(ع)]]، وی را به زندان می‌افکند.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۴۳.</ref>
::::::*روشنگری [[امام باقر]] در راه بازگشت به [[مدینه]]، همچون نهیب شعیب [[پیامبر(ص)|پیامبر]] بر سر گمراهان زمان خود است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۴۴.</ref>
::::::*روشنگری [[امام باقر(ع)]] در راه بازگشت به [[مدینه]]، همچون نهیب شعیب [[پیامبر(ص)|پیامبر]] بر سر گمراهان زمان خود است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۴۴.</ref>
::::::*پرهیز [[امام باقر]] از درگیری آشکار و مسلحانه با قدرت حاکم و تکیه بر کار فرهنگی و فکری<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۴۴.</ref>
::::::*پرهیز [[امام باقر(ع)]] از درگیری آشکار و مسلحانه با قدرت حاکم و تکیه بر کار فرهنگی و فکری<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۴۴.</ref>
::::::*شیوه‌های امیدبخش [[امام باقر]] در برخورد با یاران نزدیک، نمایانگر نزدیکی آینده پیروزمندانه [[شیعه]] است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۴۶.</ref>
::::::*شیوه‌های امیدبخش [[امام باقر(ع)]] در برخورد با یاران نزدیک، نمایانگر نزدیکی آینده پیروزمندانه [[شیعه]] است.<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۴۶.</ref>
::::::*نقشه جهاد افشاگرانه و [[تقیه|تقیه‌آمیز]] [[امام باقر]] پس از مرگ، تداوم ۱۹ سال مبارزه آرام و عمیق<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۴۷.</ref>
::::::*نقشه جهاد افشاگرانه و [[تقیه|تقیه‌آمیز]] [[امام باقر(ع)]] پس از مرگ، تداوم ۱۹ سال مبارزه آرام و عمیق<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۴۷.</ref>
::::::*گسترش دعوت [[شیعه|شیعی]] از هزارها کانال عظیم‌ترین شبکه تبلیغاتی جهانی آن روزگار<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۴۸.</ref>
::::::*گسترش دعوت [[شیعه|شیعی]] از هزارها کانال عظیم‌ترین شبکه تبلیغاتی جهانی آن روزگار<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۴۸.</ref>


confirmed، templateeditor
۱۱٬۷۸۷

ویرایش