طاهریان: تفاوت میان نسخهها
imported>Kmhoseini |
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=نوامبر|روز=۴|سال=۲۰۱۵|چند = 2}} | {{در دست ویرایش ۲|ماه=نوامبر|روز=۴|سال=۲۰۱۵|چند = 2}} | ||
طاهریان، یکی از خاندانهای با نفوذ و قدرتمند دستگاه خلافت عباسی در زمان [[مامون]] بودند که امارت خراسان را از سال | طاهریان، یکی از خاندانهای با نفوذ و قدرتمند دستگاه خلافت [[عباسیان|عباسی]] در زمان [[مامون]] بودند که امارت [[خراسان بزرگ|خراسان]] را از سال ۲۰۶ بر عهده گرفتند و به شکل موروثی تا سال ۲۵۶ هجری بر مناطقی از شرق [[ایران]] حکومت کردند. تاریخنگاران، حکومت طاهریان بر خراسان را نخستین حکومت نیمه مستقل ایران بعد از ورود [[اسلام]] به این سرزمین دانستهاند. درباره تمایل طاهریان به [[تشیع]] گزارش های ضد و نقیضی در منابع تاریخی منعکس شده و در حالی که برخی از روایات نشان از تمایل و علاقه طاهریان به آل [[علی]] و حتی نزدیکی آنان به تشیع دارد. در مقابل روایاتی دیگر از رفتار سختگیرانه و دشمنی آنان با برخی از شیعیان و علویان حکایت می کند. | ||
==نسب و پیشینه== | ==نسب و پیشینه== | ||
نسب طاهریان را چنین بر | نسب طاهریان را چنین بر شمردهاند: طاهر بن حسین بن مصعب بن رزیق بن ماهان.<ref>یادگاری، پژوهشی در نسب طاهریان خراسان، ص 68</ref> بیشتر پژوهشگران، طاهریان را دارای ایرانی تبار دانسته اند. با این حال طاهریان به قبیله خزاعه وابسته بودند و از این رو با نسب خزاعی خوانده می شدند.<ref>تاریخ ایران کمبریج، ج 4، ص 81</ref> | ||
مصعب بن رزیق دبیر سلیمان بن کثیر خزاعی، داعی عباسی بود و پیوند طاهریان با عباسیان از آن زمان به وجود آمده بود. بعدها مصعب از سوی خلیفه مهدی عباسی، والی شهر پوشنگ در خراسان شد.<ref>تاریخ ایران کمبریج، ج4، ص 81</ref> | مصعب بن رزیق دبیر سلیمان بن کثیر خزاعی، داعی عباسی بود و پیوند طاهریان با عباسیان از آن زمان به وجود آمده بود. بعدها مصعب از سوی خلیفه مهدی عباسی، والی شهر پوشنگ در خراسان شد.<ref>تاریخ ایران کمبریج، ج4، ص 81</ref> |
نسخهٔ ۷ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۴۸
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۴ نوامبر ۲۰۱۵ توسط [[کاربر:{{{کاربر}}}]] برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
طاهریان، یکی از خاندانهای با نفوذ و قدرتمند دستگاه خلافت عباسی در زمان مامون بودند که امارت خراسان را از سال ۲۰۶ بر عهده گرفتند و به شکل موروثی تا سال ۲۵۶ هجری بر مناطقی از شرق ایران حکومت کردند. تاریخنگاران، حکومت طاهریان بر خراسان را نخستین حکومت نیمه مستقل ایران بعد از ورود اسلام به این سرزمین دانستهاند. درباره تمایل طاهریان به تشیع گزارش های ضد و نقیضی در منابع تاریخی منعکس شده و در حالی که برخی از روایات نشان از تمایل و علاقه طاهریان به آل علی و حتی نزدیکی آنان به تشیع دارد. در مقابل روایاتی دیگر از رفتار سختگیرانه و دشمنی آنان با برخی از شیعیان و علویان حکایت می کند.
نسب و پیشینه
نسب طاهریان را چنین بر شمردهاند: طاهر بن حسین بن مصعب بن رزیق بن ماهان.[۱] بیشتر پژوهشگران، طاهریان را دارای ایرانی تبار دانسته اند. با این حال طاهریان به قبیله خزاعه وابسته بودند و از این رو با نسب خزاعی خوانده می شدند.[۲]
مصعب بن رزیق دبیر سلیمان بن کثیر خزاعی، داعی عباسی بود و پیوند طاهریان با عباسیان از آن زمان به وجود آمده بود. بعدها مصعب از سوی خلیفه مهدی عباسی، والی شهر پوشنگ در خراسان شد.[۳]
حکومت طاهریان در خراسان
نخستین فرد از خاندان طاهریان که بر خراسان حاکم شد، طاهر بن حسین ملقب به ذوالیمینین بود. طاهر بن حسین یکی از سرداران مامون بود که نقش موثری در پیروزی او بر برادرش امین و تصرف عراق داشت. بعد از اینکه مامون مرکز خلافت خود را از خراسان به عراق برد، طاهر بن حسین را حاکم خراسان و شرق ایران کرد.[۴]
حکومت طاهریان نخستین حکومت نیمه مستقل در سرزمین ایران بعد از ورود اسلام بود. با اینکه مشروعیت حکومت طاهریان، از سوی خلیفه و قدرت آنان با حکم و اجازه خلیفه بود، اما امارت بر خراسان بین فرزندان طاهر ادامه یافت و آنان در حیطه حکومت خود به استقلال حکمرانی می کردند. [۵] رقبای آنان در شمال و سرزمین طبرستان حکومت علویان زیدی بودند و در جنوب صفاریان بودند که در آغاز بر سیستان حکومت می کردند و سپس قلمروی خود را به خراسان گسترش دادند و در سال 259 با شکست طاهریان، جانشین آنان شدند.[۶]
حاکمان طاهری بر خراسان و مدت حکومت هر یک از آنان چنین است:[۷]
- طاهر بن حسین (205-207)
- طلحه بن طاهر (207-213)
- عبدالله بن طاهر (213-230)
- طاهر بن عبدالله (230-248)
- محمد بن طاهر (248-259)
تمایل به تشیع
در منابع تاریخی روایات متضادی درباره رفتار طاهریان در برابر شیعیان ثبت شده که تصمیم گیری درباره تمایل یا عدم تمایل آنان به تشیع را دشوار می سازد.
شواهدی بر شیعه بودن طاهریان
بر اساس گزارشی مشهور، طاهر بن حسین در روز آخر زندگی خود، در سال 207 هجری نام مامون را از خطبه انداخت[۸] و بر اساس برخی روایات، به همین دلیل در همان شب طاهر را زهر خوراندند و به قتل رساندند.[۹] بر اساس گزارش برخی از منابع متاخر طاهر بن حسین نه تنها نام مامون را از خطبه انداخت بلکه در عوض به نام قاسم بن علی یکی از نوادگان امام سجاد(ع) خطبه خواند.[۱۰] نویسندگان طرفدار نظریه شیعه بودن طاهر بن حسین، افزون بر این روایت، که دلیل اصلی نویسندگان در انتساب تشیع به طاهریان است، شواهدی دیگری از زندگی طاهر بن حسین مطرح کرده اند از جمله اینکه او پیوندهای خانوادگی با شیعیان داشت و هنگامی که امام رضا به خراسان آمد دیداری با آن حضرت داشت و او را احترام کرد و با او بیعت نمود.[۱۱]
درباره علاقه سایر طاهریان به شیعیان نیز شواهدی در منابع تاریخی وجود دارد. از جمله اینکه برخی گفته اند سلیمان بن عبدالله بن طاهر که فرمانده نبرد با حسن بن زید علوی بود به دلیل تمایل به علویان در این جنگ سستی کرد و از حسن بن زید شکست خورد.
بر اساس یک گزارش، زمانی از عبدالله بن طاهر نزد مامون سعایت کردند و از علاقه او به اولاد علی(ع) سخن راندند و مامون برای اینکه او را امتحان کند، جاسوسی را نزد عبدالله فرستاد که او را به امامت قاسم بن ابراهیم بن طباطبا دعوت کند اما عبدالله بن طاهر از خیانت به مامون امنتاع کرد.[۱۲] برخی این داستان را دلیلی بر شیعه نبودن طاهریان دانسته اند[۱۳] اما نقل چنین حکایتی به خودی خود نشان دهنده وجود شایعاتی درباره تشیع طاهریان دارد.
شواهدی بر شیعه نبودن طاهریان
نویسندگانی که مخالف نظریه تشیع طاهریان هستند، روایت خطبه خواندن طاهر به نام یکی از علویان را قابل اعتماد نمی دانند و اظهار علاقه او به امام رضا را نیز در راستای سیاست های مامون تفسیر میکنند و در مجموع دلایل تشیع طاهریان را ضعیف می دانند.[۱۴] برخی از پژوهشگران نیز با بررسی رفتار سیاسی طاهریان در برابر عباسیان، این خاندان را از پیروان سرسخت و وفادار عباسیان به شمار آورده اند.[۱۵] آنان در عوض به برخی گزارش های تاریخی استناد می کنند که نشان دهنده رفتار دشمنانه برخی از اعضای خاندان طاهریان با شیعیان است.
درباره خود طاهر بن حسین نقل شده که هنگامی که در جنگ با امین بغداد را تصرف کرد و با مخالفت گروهی از علویان و شیعیان این شهر مواجه شد، با آنان بد رفتاری کرد و اموالشان را مصادره کرد. از جمله این شواهد کشته شدن یحیی بن عمر بن یحیی علوی به دست محمد بن عبدالله بن طاهر است. یحیی بن عمر در زمان مستعین به سال 250 هجری در کوفه خروج کرد و خلیفه محمد بن عبدالله بن طاهر را برای مقابله با او گسیل کرد و او یحیی را شکست داد و به قتل رساند.[۱۶]
شاهد دیگر نیز اخراج فضل بن شاذان از نیشابور به فرمان عبدالله بن طاهر و نیز کشته شدن ابو یحیی احمد بن داود جرجانی از مولفان شیعه مذهب به دست محمد بن طاهر است.[۱۷]
پانویس
- ↑ یادگاری، پژوهشی در نسب طاهریان خراسان، ص 68
- ↑ تاریخ ایران کمبریج، ج 4، ص 81
- ↑ تاریخ ایران کمبریج، ج4، ص 81
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج8، ص 577
- ↑ باسورث، سلسله های اسلامی جدید, ص 46؛ ملایری، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال، ج 4، ص 31
- ↑ منهاج الدین سراج، طبقات ناصری، ج1، ص 195
- ↑ منهاج الدین سراج، طبقات ناصری، 191-195
- ↑ گردیزی، زین الاخبار، ص297
- ↑ یعقوبی، البلدان، ص 142؛ تتوی، تاریخ الفی، ج2، ص1484
- ↑ بناکتی، روضه الالباب، ص 160؛ رحمتی، بررسی نقش تشیع در قیام طاهر، ص205
- ↑ رحمتی، ص 201-202
- ↑ ابن اثیر، الکامل، ج6، ص 402
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص 270
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص270؛ ترکمنی آذر، تاریخ سیاسی شیعیان اثنی عشری در ایران،
- ↑ فلاح زاده، رفتار سیاسی طاهریان در قبال خلافت عباسی
- ↑ طبری، تاریخ امم و الملوک، ج9، ص 267-279
- ↑ نجاشی، رجال، ص 454
منابع
- یعقوبی احمد بن اسحاق، البلدان، تحقیق محمد امین صناوی، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1422
- فلاح زاده، سید حسین، رفتار سیاسی طاهریان در قبال خلافت عباسی، مجله تاریخ نامه ایران بعد از اسلام، شماره 2، بهار و تابستان 1390