کاربر ناشناس
شیخ فضلالله نوری: تفاوت میان نسخهها
جز
←گفتهها درباره وی
imported>Bashiri جز (←آثار) |
imported>Bashiri جز (←گفتهها درباره وی) |
||
خط ۱۷۹: | خط ۱۷۹: | ||
== گفتهها درباره وی == | == گفتهها درباره وی == | ||
* [[امام خمینی]]: | * [[امام خمینی]]: | ||
::در دوران مشروطه... یک عدهای که نمیخواستند که در این | ::در دوران مشروطه... یک عدهای که نمیخواستند که در این کشور، اسلام قوه داشته باشند... جوسازی کردند، به طوری که مثل مرحوم آقا شیخ فضل الله که آن وقت یک آدم شاخصی در [[ایران]] بود و مورد قبول بود، همچو جوسازی کردند که در میدان علنی ایشان را بهدار زدند و پای آن هم کف زدند. و این نقشهای بود برای اینکه [[اسلام]] را منعزل کنند و کردند. و از آن به بعد دیگر نتوانست مشروطه، یک مشروطهای باشد که علمای نجف میخواستند، حتی قضیه مرحوم آقا شیخ فضل الله را، در نجف هم یک جور بدی منعکس کردند، که آنجا هم صدائی از آن در نیامد. این جوی که ساختند در ایران و در سایر جاها، این جو اسباب این شد که آقا شیخ فضل الله را، با دست بعضی از روحانیون خود ایران محکوم کردند و بعد او را آوردند در وسط میدان و بهدار کشیدند و پای آن هم ایستادند، کف زدند و شکست دادند اسلام را، در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از این عمل، حتی علما هم غفلت داشتند.<ref>[http://lib.eshia.ir/50080/18/181 صحیفه نور، ج۱۸، ص۱۸۱.]</ref> | ||
* [[جلال آل احمد]] در کتاب غربزدگی: | * [[جلال آلاحمد|جلال آل احمد]] در کتاب غربزدگی: | ||
::این که پیشوای روحانی طرفدار | ::این که پیشوای روحانی طرفدار «مشروطه»، در نهضت مشروطیت بالایدار رفت، خود نشانهای از... عقب نشینی بود. و من با دکتر تندرکیا موافقم که نوشت شیخ شهید نوری نه به عنوان مخالف «مشروطه» که خود در اوایل امر مدافعش بود، بلکه به عنوان مدافع «مشروعه» باید بالایدار برود. و من میافزایم، و به عنوان مدافع کلیت [[شیعه|تشیع]] اسلامی.... به هر صورت از آن روز بود که نقش غربزدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند. و من نعش آن بزرگوار را بر سردار، همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد. | ||
* [[عبدالله مستوفی]]: | * [[عبدالله مستوفی]]: | ||
::من شیخ فضل اللّه را هیچ ندیده و از اخلاق و احوال و درجه دیانت و تقوای او هیچ اطلاعی ندارم.... ولیدار زدن او، علی رؤس الاشهاد، چه لازم بود؟ از او بیم داشتند که فتنهای برپا کند؟ خیر! شیخ فضل اللّه مرتکب قتل عمدی هم نشده بود که اعدام او در مقابل آن عادلانه باشد.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ص۲۸۹.</ref> | ::من شیخ فضل اللّه را هیچ ندیده و از اخلاق و احوال و درجه دیانت و تقوای او هیچ اطلاعی ندارم.... ولیدار زدن او، علی رؤس الاشهاد، چه لازم بود؟ از او بیم داشتند که فتنهای برپا کند؟ خیر! شیخ فضل اللّه مرتکب قتل عمدی هم نشده بود که اعدام او در مقابل آن عادلانه باشد.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ص۲۸۹.</ref> |