کاربر ناشناس
علوم غریبه: تفاوت میان نسخهها
جز
اصلاح پانویس ها
imported>Fayaz جز (←زیر مجموعهها) |
imported>Fayaz جز (اصلاح پانویس ها) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
در [[قرآن کریم]] در مورد [[سحر|سِحر]]، [[کهانت|کِهانت]] (خبر از آینده با تسخیر جن یا روح)،<ref>انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۳</ref> طیره(فالِ بد زدن)، چشم زدن و چند شاخه دیگر علوم غریبه آیاتی وجود دارد.<ref>خوشزبان، «بررسی جایگاه علوم غریبه در آیات و سور قرآن با استناد بر روایات»، ۱۳۹۷ش، ص۱۰۲-۸۱.</ref> قرآن کریم، [[حضرت سلیمان]] را دارای قدرت علوم غریبه معرفی کرده است. او [[جن]]، [[شیاطین]]، باد و حیوانات را تسخیر کرده بود. (آیه۱۰۱ [[سوره بقره|بقره]]؛ ۳۶،۳۷و۳۸ [[سوره ص|ص]]؛ ۸۱و۸۲ [[سوره انبیاء|انبیاء]]؛آیات۳۸و۳۹ [[سوره نمل|نمل]]) این باعث شد که شیاطین سحر را بین مردم بابِل ([[عراق عرب]]) رواج دهند. آنان از تعالیم دو فرشته [[هاروت و ماروت]] نیز سوءاستفاده کردند.(آیه۱۰۲ بقره) وزیر او [[آصف بن برخیا]] نیز از علم خود برای آوردن عرش [[بلقیس]] استفاده کرد(آیه۴۰ [[سوره نمل|نمل]]). در داستان دعوت [[حضرت موسی]] از [[فرعون]]، او نیز در مقابل موسی از ساحران استفاده کرد.(آیات ۱۲۳-۱۰۸ [[سوره اعراف|اعراف]خ؛ ۷۳-۵۷ [[سوره طه|طه]]) همچنین بعضی [[مفسران]] معتقدند [[قارون]] برای ثروتمند شدن از کیمیا،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۷۹.</ref> استفاده کرد. دشمنان پیامبران، آنان را به سحر یا جنزدگی متهم میکردند. (آیه۵۲ [[سوره ذاریات|ذاریات]]) در زمان ظهور [[پیامبر اسلام]]، کهانت قطع شد و جنها نتوانستند اخبار آینده را از آسمان بدزدند(آیات۹و۱۰ [[سوره جن|جن]]). در آیات ۵۱و۵۲ [[سوره قلم]] نیز از تلاش برخی [[مشرکان]] برای آسیب زدن به پیامبر از طریق چشم زدن خبر داده شده است. | در [[قرآن کریم]] در مورد [[سحر|سِحر]]، [[کهانت|کِهانت]] (خبر از آینده با تسخیر جن یا روح)،<ref>انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۳</ref> طیره(فالِ بد زدن)، چشم زدن و چند شاخه دیگر علوم غریبه آیاتی وجود دارد.<ref>خوشزبان، «بررسی جایگاه علوم غریبه در آیات و سور قرآن با استناد بر روایات»، ۱۳۹۷ش، ص۱۰۲-۸۱.</ref> قرآن کریم، [[حضرت سلیمان]] را دارای قدرت علوم غریبه معرفی کرده است. او [[جن]]، [[شیاطین]]، باد و حیوانات را تسخیر کرده بود. (آیه۱۰۱ [[سوره بقره|بقره]]؛ ۳۶،۳۷و۳۸ [[سوره ص|ص]]؛ ۸۱و۸۲ [[سوره انبیاء|انبیاء]]؛آیات۳۸و۳۹ [[سوره نمل|نمل]]) این باعث شد که شیاطین سحر را بین مردم بابِل ([[عراق عرب]]) رواج دهند. آنان از تعالیم دو فرشته [[هاروت و ماروت]] نیز سوءاستفاده کردند.(آیه۱۰۲ بقره) وزیر او [[آصف بن برخیا]] نیز از علم خود برای آوردن عرش [[بلقیس]] استفاده کرد(آیه۴۰ [[سوره نمل|نمل]]). در داستان دعوت [[حضرت موسی]] از [[فرعون]]، او نیز در مقابل موسی از ساحران استفاده کرد.(آیات ۱۲۳-۱۰۸ [[سوره اعراف|اعراف]خ؛ ۷۳-۵۷ [[سوره طه|طه]]) همچنین بعضی [[مفسران]] معتقدند [[قارون]] برای ثروتمند شدن از کیمیا،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۷۹.</ref> استفاده کرد. دشمنان پیامبران، آنان را به سحر یا جنزدگی متهم میکردند. (آیه۵۲ [[سوره ذاریات|ذاریات]]) در زمان ظهور [[پیامبر اسلام]]، کهانت قطع شد و جنها نتوانستند اخبار آینده را از آسمان بدزدند(آیات۹و۱۰ [[سوره جن|جن]]). در آیات ۵۱و۵۲ [[سوره قلم]] نیز از تلاش برخی [[مشرکان]] برای آسیب زدن به پیامبر از طریق چشم زدن خبر داده شده است. | ||
در بین علوم غریبه، [[روایت|روایتهای]] بسیاری درباره نکوهش و حرمت سِحر بیان شده است.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۱۴۸؛ طوسی، تهذیب، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۱۴۸.</ref> بیشتر فقها آموزش و یادگیری سحر را حرام،<ref>برای نمونه:نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۷۵؛ ابن ادریس، سرائر، ج۳، ص۵۳۳و۵۳۴؛ حلی، منتهی | در بین علوم غریبه، [[روایت|روایتهای]] بسیاری درباره نکوهش و حرمت سِحر بیان شده است.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۱۴۸؛ طوسی، تهذیب، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۱۴۸.</ref> بیشتر فقها آموزش و یادگیری سحر را حرام،<ref>برای نمونه:نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۷۵؛ ابن ادریس، سرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۵۳۳و۵۳۴؛ حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ص۳۸۸</ref> و کیفر ساحر را قتل دانستهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۶؛ ج۴۱، ص۴۴۳؛ خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۹۲و۲۹۳.</ref> البته چند فقیه نیز معتقدند یادگیری سحر برای ابطال آن بخصوص کاربرد آن علیه سحر مدعی [[نبوت]] جایز است.<ref>برای نمونه:شهید ثانی، شرح لمعه، ۱۳۹۸ق، ج، ص۲۷۲و۲۷۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۷۸؛ انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۸.</ref> | ||
تعدادی از فقیهان فراگیری علوم غریبه را بشرط نداشتن فساد یا نداشتن ارتباط با سحر، بدون اشکال دانستهاند.<ref>برای نمونه:انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۱، ۹۲و ۱۰۸؛ گلپایگانی، ارشاد السائل، ص۹۷؛ سبزواری، مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۱۰۳.</ref> برخی نیز پیشگویی را با استفاده از علوم غریبه حرام دانستهاند. این عالمان حتی مراجعه به این علوم را برای مطالب معمولی مانند پیدا کردن فرد یا کالای گمشده جایز نمیدانند.<ref>برای نمونه:فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۲۳؛ کاشف الغطاء، انوار الفقاهة، کتاب التجارة، ص۳۴۵.</ref> همچنین شماری از فقها معتقدند اگر از راه علوم غریبه برای کسی آگاهی و یقین حاصل شد، فقط برای خود او [[حجّت]] است؛ ولی قضاوت کردن<ref>خویی، فقه الشیعة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۶۹-۶۸.</ref> و شهادت دادن<ref>خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۴۵.</ref> بر اساس آن جایز نیست. در نظر [[آیتالله خویی]] [[تقلید]] از کسی که به احکام شرع از راهی جز منابع چهار گانه [[قرآن|کتاب]]، [[سنّت]]، [[عقل]] و [[اجماع]]، از قبیل علوم غریبه، علم پیدا کرده است، جایز نیست.<ref>خویی، التنقیح، باب الاجتهاد و التقلید، ۱۴۰۷ق، ص۲۴۰۵.</ref> | تعدادی از فقیهان فراگیری علوم غریبه را بشرط نداشتن فساد یا نداشتن ارتباط با سحر، بدون اشکال دانستهاند.<ref>برای نمونه:انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۱، ۹۲و ۱۰۸؛ گلپایگانی، ارشاد السائل، ص۹۷؛ سبزواری، مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۱۰۳.</ref> برخی نیز پیشگویی را با استفاده از علوم غریبه حرام دانستهاند. این عالمان حتی مراجعه به این علوم را برای مطالب معمولی مانند پیدا کردن فرد یا کالای گمشده جایز نمیدانند.<ref>برای نمونه:فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۲۳؛ کاشف الغطاء، انوار الفقاهة، کتاب التجارة، ص۳۴۵.</ref> همچنین شماری از فقها معتقدند اگر از راه علوم غریبه برای کسی آگاهی و یقین حاصل شد، فقط برای خود او [[حجّت]] است؛ ولی قضاوت کردن<ref>خویی، فقه الشیعة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۶۹-۶۸.</ref> و شهادت دادن<ref>خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۴۵.</ref> بر اساس آن جایز نیست. در نظر [[آیتالله خویی]] [[تقلید]] از کسی که به احکام شرع از راهی جز منابع چهار گانه [[قرآن|کتاب]]، [[سنّت]]، [[عقل]] و [[اجماع]]، از قبیل علوم غریبه، علم پیدا کرده است، جایز نیست.<ref>خویی، التنقیح، باب الاجتهاد و التقلید، ۱۴۰۷ق، ص۲۴۰۵.</ref> | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
*طوسی، ابوجعفر محمد، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۴ش. | *طوسی، ابوجعفر محمد، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۴ش. | ||
*نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش. | *نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش. | ||
*خمینی، سید روحالله، تحریر | *خمینی، سید روحالله، تحریر الوسیله، نجف، نشر الاداب، ۱۳۹۰ق. | ||
*خویی، سید ابوالقاسم، مصابح الفقاهه، قم، انصاریان، ۱۴۱۷ق. | *خویی، سید ابوالقاسم، مصابح الفقاهه، قم، انصاریان، ۱۴۱۷ق. | ||
*خویی، سید ابوالقاسم، فقه الشیعه، موسسه الافاق، ۱۴۱۰ق. | *خویی، سید ابوالقاسم، فقه الشیعه، موسسه الافاق، ۱۴۱۰ق. | ||
*ابن ادریس، ابیجعفر محمد، السرائر، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق. | |||
*حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب، مشهد، مجمع البحوث الاسلامی، ۱۴۱۲ق. | |||
*شهید ثانی (عاملی)، زین الدین، الروضةالبهیة فی شرح اللمعةالدمشقیة، نجف، سیدمحمد کلانتر، ۱۳۹۸ق. | |||
[[رده:علوم]] | [[رده:علوم]] |