پرش به محتوا

جبار: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Fayaz
imported>Fayaz
جز لینک کردنلید
خط ۱: خط ۱:
'''جبار''' از اسماء خداوند است که معانی جبران کننده، صاحب قدرت و نفوذ و نیز باشکوه برای آن آمده است. این کلمه در قرآن کریم هم برای خداوند و هم برای افراد ناصالح بکار رفته است. مفسرین معتقدند مفهوم ‌آن برای  خداوند مثبت و پسندیده است و برای غیر خداوند، زشت و ناپسند. جبار در برخی روایات و دعاها نیز گفته شده است.
'''جبار''' از [[اسماء و صفات الهی|اسماء خداوند]] است که معانی جبران کننده، صاحب قدرت و نفوذ و نیز باشکوه برای آن آمده است. این کلمه در [[قرآن کریم]] هم برای [[خداوند]] و هم برای افراد ناصالح بکار رفته است. [[مفسران]] معتقدند مفهوم ‌آن برای  خداوند مثبت و پسندیده است و برای غیر خداوند، زشت و ناپسند. جبار در برخی [[روایات]] و [[دعا|دعاها]] نیز گفته شده است.


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==

نسخهٔ ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۱

جبار از اسماء خداوند است که معانی جبران کننده، صاحب قدرت و نفوذ و نیز باشکوه برای آن آمده است. این کلمه در قرآن کریم هم برای خداوند و هم برای افراد ناصالح بکار رفته است. مفسران معتقدند مفهوم ‌آن برای خداوند مثبت و پسندیده است و برای غیر خداوند، زشت و ناپسند. جبار در برخی روایات و دعاها نیز گفته شده است.

مفهوم‌شناسی

جبّار به شکل صیغه مبالغه از جبر گرفته شده است.[۱] برای جبر معانی مختلف گفته شده که باعث تفاوت در دیدگاه‌های تفسیری و کلامی نیز شده است. خلیل بن احمد جبر را ابتدا به معنای فشار و زور بر انجام کار خلاف میل و اراده نوشته، و سپس مفاهیم اصلاح، جبران و بهبود را نیز برای آن بکار برده است.[۲] ابن فارس مفهوم بلند و باشکوه را برای جبار اضافه کرده است.[۳]

تفسیر

واژه جبار در قرآن کریم، ده بار تکرار شده و همگی در سوره‌های مکی واقع است.[۴] در سوره حشر، آیه۲۳، این واژه همراه برخی اسماء خداوند مانند العزیز و المتکبر آمده، و در آیه بعدی، خداوند را صاحب اسماء الحسنی (بهترین نام‌ها) معرفی کرده است. در ۹ مورد دیگر، جبار به عنوان صفت برای اشخاص ستمکار و ناصالح بکار رفته است.[۵] طریحی و راغب معتقدند مفهوم این کلمه درباره خداوند بصورت پسندیده و مثبت، و مفهوم آن درباره غیر خداوند زشت و منفی است.[۶]

در تفسیر کلمه جبّار، گفته شده اولین بار واصل بن عطا، عالم معتزلی، مطرح کرده که صفت جبار برای خداوند به معنای جبران و اصلاح است.[۷] مفسرانی مانند طبری، فخرالدین رازی و طباطبایی جبار را به جبران‌کننده و اصلاح‌گر زندگی موجودات و نیز صاحب قدرت و دارای نفوذِ اراده معنا کرده‌اند.[۸] طبرسی و طوسی جبار را به معنای باعظمت و باشکوه نوشته‌اند.[۹]

روایات و دعاها

در روایات نیز کلمه جبار برای خداوند بصورت صفت ویژه و خوب آمده و انسان‌های جبار نکوهش شده و عاقبت بد برای آنها پیش‌بینی شده است.[۱۰] جبار و کلمات هم‌خانواده آن در برخی دعاها مانند کمیل،[۱۱] یستشیر،[۱۲] مشلول[۱۳] و مجیر[۱۴] نیز آورده شده است. در دعای جوشن کبیر در بند ۶۵، جبّار پس از کلمه قهّار (مسلط و چیره)، در بند ۴۰ کلمه جابر پس از کاسِر (شکننده) و در بند ۷۹ بصورت جابر العَظمِ الکَسیر (بهبود دهنده استخوان شکسته) آمده است.[۱۵]

مطالعه بیشتر

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • عسکری، حسن بن عبدالله، الفروق اللغویة، قاهره، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۸ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، ۱۳۷۶ق.
  • قمی، عباس، کلیات مفاتیح الجنان، قم، اسوه، ۱۳۹۲ش.
  • رازی، فخرالدین، تفسیر کبیر، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۰ق.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، ۱۳۷۱ش.
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمة، قم، موسسه دارالحدیث، ۱۳۸۰ش.
  • طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، نشر مرتضوی، ۱۳۷۵ش.
  • شرباصی، احمد، موسوعة له الاسماء الحسنی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۰۸ق.
  • مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۸۰ش.
  • راغب، حسین بن محمد، مفردات فی غرایب القرآن، بیروت، دار الشامیة، ۱۴۱۲ق.
  • ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، بیروت، دار الفکر، ۱۳۹۹ق.
  • خلیل بن احمد، العین، قم، نشر هجرت، ۱۴۰۹ق.
  1. شرباصی، احمد، موسوعة له الاسماء الحسنی، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۷۴.
  2. خلیل، العین، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۱۵و۱۱۶.
  3. ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ۱۳۹۹ق، ج۱، ص۵۰۱.
  4. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج‏۲۳، ص۵۵۴.
  5. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج‏۲۳، ص۵۵۴.
  6. طریحی، مجمع‌‏البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۲۳۹؛ راغب اصفهانی، مفردات فی غرایب القرآن، ۱۴۱۲ق، ماده جبر.
  7. عسکری، الفروق اللغویة، ۱۴۱۲ق، ص۲۰۵.
  8. طبری، جامع‌البيان، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۷۱؛ طباطبايی، الميزان، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۲۰؛ رازی، تفسير کبير، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۲۵۵.
  9. طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۲۶۰؛ طوسی، التبیان، ۱۳۷۶ق، ج۹، ص۵۷۴.
  10. ری‌شهری، میزان الحکمة، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۳۶۸.
  11. قمی، مفاتیح الجنان، ۱۳۹۲ش، ص۶۲.
  12. قمی، مفاتیح الجنان، ۱۳۹۲ش، ص۷۸.
  13. قمی، مفاتیح الجنان، ۱۳۹۲ش، ص۷۴.
  14. قمی، مفاتیح الجنان، ۱۳۹۲ش، ص۸۰.
  15. قمی، مفاتیح الجنان، ۱۳۹۲ش، ص۸۶.