Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۷۵
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←ویژگیهای اخلاقی) |
||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
اگر چه در آن زمان مرسوم بود که شبها در جلوی علما و بزرگان چراغی را به حرکت در میآوردند، امّا آقا رضا حاضر به این کار نبود و در شب و روز به تنهایی راه میرفت. | اگر چه در آن زمان مرسوم بود که شبها در جلوی علما و بزرگان چراغی را به حرکت در میآوردند، امّا آقا رضا حاضر به این کار نبود و در شب و روز به تنهایی راه میرفت. | ||
از خصوصیات دیگر او [[تواضع]] بود. با شاگردان و نزدیکانش طوری مینشست که گویا یکی از آنان است. از شهرت و خودنمایی دوری میکرد. در روزهای عید نمینشست تا به دیدار او بروند. | از خصوصیات دیگر او [[تواضع]] بود. با شاگردان و نزدیکانش طوری مینشست که گویا یکی از آنان است. از شهرت و [[خودنمایی]] دوری میکرد. در روزهای عید نمینشست تا به دیدار او بروند. | ||
خیلی [[زهد|زاهدانه]] لباس میپوشید به طوری که کسی تشخیص نمیداد او از مراجع است. هر کس بر او وارد میشد او میایستاد و حتی در بین تدریس اگر [[طلبه|طلبهای]] وارد میشد میایستاد در حالی که دیگران نشسته بودند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۲۰.</ref> | خیلی [[زهد|زاهدانه]] لباس میپوشید به طوری که کسی تشخیص نمیداد او از مراجع است. هر کس بر او وارد میشد او میایستاد و حتی در بین تدریس اگر [[طلبه|طلبهای]] وارد میشد میایستاد در حالی که دیگران نشسته بودند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۲۰.</ref> | ||
[[سید محسن امین|صاحب أعیان الشیعة]] میگوید: ''یک بار که من قصد داشتم بدون وسیله و مرکب برای [[زیارت]] به [[کربلا]] حرکت کنم، آقا رضا همدانی به من گفت: من غبطه میخورم که شما پیاده برای زیارت میروید،ای کاش من هم قدرت داشتم و پیاده برای زیارت میآمدم''.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۲۰.</ref> | [[سید محسن امین|صاحب أعیان الشیعة]] میگوید: ''یک بار که من قصد داشتم بدون وسیله و مرکب برای [[زیارت]] به [[کربلا]] حرکت کنم، آقا رضا همدانی به من گفت: من غبطه میخورم که شما پیاده برای زیارت میروید،ای کاش من هم قدرت داشتم و پیاده برای زیارت میآمدم''.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۲۰.</ref> | ||
== پانویس== | == پانویس== | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |