پرش به محتوا

سعد بن معاذ: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۸۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ سپتامبر ۲۰۱۴
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Aghaie
imported>Aghaie
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{subst:الگوی خالی|{{خطا|فراموش کردید الگو را جابنشانید. به جای {{ویرایش}} باید {{جا:ویرایش}} را تایپ کنید.}}}}{{در دست ویرایش ۲|ماه=سپتامبر|روز=۲|سال=۲۰۱۴|چند = 2}}
{{subst:الگوی خالی|{{خطا|فراموش کردید الگو را جابنشانید. به جای &#۱۲۳;{ویرایش}&#۱۲۵; باید &#۱۲۳;{جا:ویرایش}&#۱۲۵; را تایپ کنید.}}}}{{در دست ویرایش ۲|ماه=شهریور|روز=۱۱|سال=۱۳۹۳|چند = ۲}}
==نسب==
==نسب==
سعد بن مُعاذ بن نعمان بن امرئ القیس بن زید بن عبدالاشهل، صحابه رسول الله (ص)، کنیه‌اش ابوعمرو، مادرش کبشه دختر رافع بن معاویه بن عبید و<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج2، ص313؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، ص420؛ مزی، تهذیب الکمال، ج10، ص300؛ ابوحاتم، کتاب الثقات، ج3، ص146؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج3، صص417-418؛ بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج4، ص43؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج2، صص167-168؛ زرکلی، الاعلام، ج3، ص88؛ رکـ: طوسی، رجال، ص20؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ج1، 265.</ref> پسر خاله اسعد بن زراره بود.<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج10، ص300.</ref>
سعد بن مُعاذ بن نعمان بن امرئ القیس بن زید بن عبدالاشهل، صحابه رسول الله(ص)، کنیه‌اش ابوعمرو، مادرش کبشه دختر رافع بن معاویه بن عبید و<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۳۱۳؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۰؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۳۰۰؛ ابوحاتم، کتاب الثقات، ج۳، ص۱۴۶؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، صص۴۱۷-۴۱۸؛ بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج۴، ص۴۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، صص۱۶۷-۱۶۸؛ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۸۸؛ رکـ: طوسی، رجال، ص۲۰؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۱، ۲۶۵.</ref> پسر خاله اسعد بن زراره بود.<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۳۰۰.</ref>


==اسلام آوردن==
==اسلام آوردن==
سعد به دست مصعب بن عمیر در [[مدینه]] (بین دو [[پیمان عقبه]]) [[مسلمان]] شد و با اسلام آوردنش تمام افراد خاندان عبدالاشهل مسلمان شدند.<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج2، ص313؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، ص420؛ مزی، تهذیب الکمال، ج10، ص300؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج2، ص168؛ طبری، تاریخ طبری، ج3، صص897-898.</ref> این خاندان نخستین خاندانی هستند که زن و مرد ایشان همگی اسلام آوردند. رسول الله (ص) میان سعد و [[ابوعبیده جراح]] پیمان برادی بست.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، ص421.</ref>
سعد به دست مصعب بن عمیر در [[مدینه]] (بین دو [[پیمان عقبه]]) [[مسلمان]] شد و با اسلام آوردنش تمام افراد خاندان عبدالاشهل مسلمان شدند.<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۳۱۳؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۰؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۳۰۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۸؛ طبری، تاریخ طبری، ج۳، صص۸۹۷-۸۹۸.</ref> این خاندان نخستین خاندانی هستند که زن و مرد ایشان همگی اسلام آوردند. رسول الله(ص) میان سعد و [[ابوعبیده جراح]] پیمان برادی بست.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۱.</ref>


سعد پس از اسلام آوردن به همراه اسید بن حضیر، بت‌های بنی عبدالاشهل را شکستند. <ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، صص420-421.</ref> وی از بزرگان انصار و رئیس قبیله اوس، مردی شجاع، قاطع در بیان و تصمیم‌گیری، مقاوم در مبارزه و جهاد بود.<ref>رکـ: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج3، صص418.</ref>
سعد پس از اسلام آوردن به همراه اسید بن حضیر، بت‌های بنی عبدالاشهل را شکستند. <ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، صص۴۲۰-۴۲۱.</ref> وی از بزرگان انصار و رئیس قبیله اوس، مردی شجاع، قاطع در بیان و تصمیم گیری، مقاوم در مبارزه و جهاد بود.<ref>رکـ: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، صص۴۱۸.</ref>


==حضور در جنگ‌ها==
==حضور در جنگ ها==
===بدر===
===بدر===
روز [[جنگ بدر]] پرچم‌دار [[قبیله اوس]] بود و برای پیامبر (ص) سایه‌بانی ساخت تا پیامبر (ص) در آن بنشیند و نظاره‌گر جنگ باشد. خودش با دیگر سربازان اسلام به میدان جنگ شتافت، هرگاه حملۀ عمومی از سوی [[قریش]] شروع می‌گشت، از پیامبر (ص) به اتفاق [[حضرت علی]] (ع) و دیگر [[صحابه]] دفاع می‌کرد، در همان حال تبلیغ و سخنرانی می‌کرد.<ref>رکـ: ابن اثیر، اسد الغابه، ج2، ص313؛ ابن حجر، تقریب التهذیب، ص282؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج3، صص418؛ بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج4، ص43؛ تستری، قاموس الرجال، ج5، ص69؛ زرکلی، الاعلام، ج3، ص88.</ref>
روز [[جنگ بدر]] پرچم دار [[قبیله اوس]] بود و برای پیامبر(ص) سایه بانی ساخت تا پیامبر(ص) در آن بنشیند و نظاره گر جنگ باشد. خودش با دیگر سربازان اسلام به میدان جنگ شتافت، هرگاه حملۀ عمومی از سوی [[قریش]] شروع می‌گشت، از پیامبر(ص) به اتفاق [[حضرت علی]](ع) و دیگر [[صحابه]] دفاع می‌کرد، در همان حال تبلیغ و سخنرانی می‌کرد.<ref>رکـ: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۳۱۳؛ ابن حجر، تقریب التهذیب، ص۲۸۲؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، صص۴۱۸؛ بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج۴، ص۴۳؛ تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۶۹؛ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۸۸.</ref>
در این جنگ دوبار پیامبر (ص) بر سعد ثنا و دعا کرد و در برگشت از جنگ، سعد افسار مرکب پیامبر (ص) را گرفته بود و پیاده می‌رفت در حالی که برادرش در جنگ شهید شده بود.
در این جنگ دوبار پیامبر(ص) بر سعد ثنا و دعا کرد و در برگشت از جنگ، سعد افسار مرکب پیامبر(ص) را گرفته بود و پیاده می‌رفت در حالی که برادرش در جنگ شهید شده بود.


===احد و خندق===
===احد و خندق===
در [[جنگ احد]] نیز مردانه شرکت کرد.<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج3، صص417-418.</ref>  
در [[جنگ احد]] نیز مردانه شرکت کرد.<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، صص۴۱۷-۴۱۸.</ref>


همچنین در بحبوحۀ [[غزوه خندق|غزوۀ خندق]]، پیامبر (ص) خبردار شد که بنی‌قریظه نقض عهد کرده‌اند و با قریش و قبیلۀ غطفان یکی شده‌اند. سعد بن معاذ و [[سعد بن عباده]] که حکم آنها در بنی‌قریظه نافذ بود، به سوی آنان رفتند و زمانی که سعد پیمان شکنی ایشان را مشاهده کرد، به پیامبر (ص) اطلاع داد و چون پیامبر (ص) دید که مسلمانان از هرطرف محاصره شده‌اند و در تنگنا قرار دارند، تصمیم گرفت با پرداخت مقداری از محصول خرمای مدینه با آنان صلح کند، در این میان سعد نظر داد که ما هرگز تن به ذلت و خواری نمی‌دهیم، سپس جنگ را ترجیح داد و صلح نامه را پاره کرد.
همچنین در بحبوحۀ [[غزوه خندق|غزوۀ خندق]]، پیامبر(ص) خبردار شد که بنی قریظه نقض عهد کرده‌اند و با قریش و قبیلۀ غطفان یکی شده‌اند. سعد بن معاذ و [[سعد بن عباده]] که حکم آنها در بنی قریظه نافذ بود، به سوی آنان رفتند و زمانی که سعد پیمان شکنی ایشان را مشاهده کرد، به پیامبر(ص) اطلاع داد و چون پیامبر(ص) دید که مسلمانان از هرطرف محاصره شده‌اند و در تنگنا قرار دارند، تصمیم گرفت با پرداخت مقداری از محصول خرمای مدینه با آنان صلح کند، در این میان سعد نظر داد که ما هرگز تن به ذلت و خواری نمی‌دهیم، سپس جنگ را ترجیح داد و صلح نامه را پاره کرد.


زمانی که بنی قریظه در محاصره سربازان اسلام قرار گرفتند و دیگر قادر به جنگ نبودند، عاقبت داوری سعد معاذ را پذیرفتند. سعد در حالتی که مجروح و بیمار بود، از چادر خود به طرف محل بنی قریظه رفت و برخلاف انتظار طایفه‌اش که هم‌پیمان بنی‌قریظه بودند، حکم کرد که سزای تمام مردان جنگجوی بنی قریظه قتل است و اموالشان باید تقسیم گردد، کودکانشان اسیر گردند و پیامبر (ص) فرمود: «به درستی حکم [[خدا]] و رسولش را در مورد ایشان صادر کردی و مطابق حکم الهی رأی دادی!»<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص412؛ رکـ: ابن اثیر، اسد الغابه، ج2، ص315؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، صص422-423؛ مزی، تهذیب الکمال، ج10، ص302؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج2، ص169؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج3، ص327؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج2، ص52؛ طبری، تاریخ طبری، ج3، صص1073-1074 و 1084و 1088.</ref>
زمانی که بنی قریظه در محاصره سربازان اسلام قرار گرفتند و دیگر قادر به جنگ نبودند، عاقبت داوری سعد معاذ را پذیرفتند. سعد در حالتی که مجروح و بیمار بود، از چادر خود به طرف محل بنی قریظه رفت و برخلاف انتظار طایفه‌اش که هم پیمان بنی قریظه بودند، حکم کرد که سزای تمام مردان جنگجوی بنی قریظه قتل است و اموالشان باید تقسیم گردد، کودکانشان اسیر گردند و پیامبر(ص) فرمود: «‌به درستی حکم [[خدا]] و رسولش را در مورد ایشان صادر کردی و مطابق حکم الهی رأی دادی!‌» <ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۴۱۲؛ رکـ: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۳۱۵؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، صص۴۲۲-۴۲۳؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۳۰۲؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۹؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۳، ص۳۲۷؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۵۲؛ طبری، تاریخ طبری، ج۳، صص۱۰۷۳-۱۰۷۴ و ۱۰۸۴و ۱۰۸۸.</ref>


==درگذشت==
==درگذشت==
در سال پنجم [[هجرت]] در غزوۀ خندق پنج نفر از مسلمین شهید شدند، سعد هم زخمی شد و یکی از رگ‌های او قطع شد، سپس او را به شهر آوردند و آن طوری که ابن سعد می‌گوید، همین که رسول خدا (ص) سعد را دید، فرمودند: «برخیزید و سرور خود را پیاده کنید، سپس در کنار مسجد خیمه‌ای برپاکردند و او را تحت معالجه قرار دادند. اما مؤثر واقع نشد و بعد از مدتی وفات کرد. وی به هنگام 37سال داشت.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، ص433؛ ابن حجر، تقریب التهذیب، ص282؛ ابوحاتم، کتاب الثقات، ج3، صص146-147؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج3، صص418؛ بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج4، ص43؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج2، ص168؛ زرکلی، الاعلام، ج3، ص88.</ref>
در سال پنجم [[هجرت]] در غزوۀ خندق پنج نفر از مسلمین شهید شدند، سعد هم زخمی شد و یکی از رگ‌های او قطع شد، سپس او را به شهر آوردند و آن طوری که ابن سعد می‌گوید، همین که رسول خدا(ص) سعد را دید، فرمودند: «‌برخیزید و سرور خود را پیاده کنید، سپس در کنار مسجد خیمه‌ای برپاکردند و او را تحت معالجه قرار دادند. اما مؤثر واقع نشد و بعد از مدتی وفات کرد. وی به هنگام ۳۷سال داشت.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۳۳؛ ابن حجر، تقریب التهذیب، ص۲۸۲؛ ابوحاتم، کتاب الثقات، ج۳، صص۱۴۶-۱۴۷؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، صص۴۱۸؛ بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج۴، ص۴۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۸؛ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۸۸.</ref>


در منابع [[اهل سنت]] آمده که پیامبر (ص) در مورد مقام و منزلت سعد در درگاه الهی فرمود: «عرش از مرگ سعد بن معاذ به لرزه درآمد.»<ref>اسد الغابة، ج2، صص315-316؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، ص434؛ مزی، تهذیب الکمال، ج10، ص302؛ ابوحاتم، کتاب الثقات، ج3، ص146؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج3، صص418؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج2، صص168-169؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج3، ص285، 327.</ref> اما [[شیخ صدوق]] در کتاب [[معانی الاخبار]] در این باره چنین نقل کرده است: «به [[امام صادق|حضرت صادق]] (ع) عرض کردند که عامه معتقدند که عرش رحمان از مرگ سعد بن معاذ به لرزه درآمده است. حضرت (ع) فرمود: پیامبر (ص) فرمود که عرشی [تختی] که سعد بر آن بود به لرزه افتاد اما ایشان توهم کردند که منظور پیامبر (ص) عرش الهی بوده است.<ref>ابن بابویه، معانی الاخبار، ج1، ص388، نوادر الاخبار، ح25؛ تستری، قاموس الرجال، ج5، ص68.</ref>
در منابع [[اهل سنت]] آمده که پیامبر(ص) در مورد مقام و منزلت سعد در درگاه الهی فرمود: «‌عرش از مرگ سعد بن معاذ به لرزه درآمد.‌» <ref>اسد الغابة، ج۲، صص۳۱۵-۳۱۶؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۳۴؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۳۰۲؛ ابوحاتم، کتاب الثقات، ج۳، ص۱۴۶؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، صص۴۱۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، صص۱۶۸-۱۶۹؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۳، ص۲۸۵، ۳۲۷.</ref> اما [[شیخ صدوق]] در کتاب [[معانی الاخبار]] در این باره چنین نقل کرده است: «‌به [[امام صادق|حضرت صادق]](ع) عرض کردند که عامه معتقدند که عرش رحمان از مرگ سعد بن معاذ به لرزه درآمده است. حضرت(ع) فرمود: پیامبر(ص) فرمود که عرشی [تختی] که سعد بر آن بود به لرزه افتاد اما ایشان توهم کردند که منظور پیامبر(ص) عرش الهی بوده است.<ref>ابن بابویه، معانی الاخبار، ج۱، ص۳۸۸، نوادر الاخبار، ح۲۵؛ تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۶۸.</ref>


===تشییع جنازه===
===تشییع جنازه===
زمانی که به پیامبر (ص) گفتند سعد بن معاذ وفات کرد، پیامبر (ص) و اصحابش بلند شدند و حضرت (ص) به غسل دادن سعد امر کرد و به دنبال جنازه بدون کفش و ردا حرکت می‌کرد و سمت چپ و سمت راست تابوت را می‌گرفت.<ref>رکـ: ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، ص429-433؛ تستری، قاموس الرجال، ج5، ص66.</ref>
زمانی که به پیامبر(ص) گفتند سعد بن معاذ وفات کرد، پیامبر(ص) و اصحابش بلند شدند و حضرت(ص) به غسل دادن سعد امر کرد و به دنبال جنازه بدون کفش و ردا حرکت می‌کرد و سمت چپ و سمت راست تابوت را می‌گرفت.<ref>رکـ: ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۹-۴۳۳؛ تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۶۶.</ref>


روایت کرده‌اند زمانی که جنازۀ سعد را بیرون آوردند، گروهی از منافقین گفتند که جنازه‌اش چقدر سبک است! پیامبر (ص) فرمود: «هفتاد هزار فرشته برای تشییع جنازه و تابوت سعد به زمین آمده‌اند که تاکنون نیامده بودند.» <ref>طبقات، ابن سعد، ج3، ص328؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج2، ص316؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج3، ص428 و 429؛ مزی، تهذیب الکمال، ج10، ص302؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج2، ص168.</ref>
روایت کرده‌اند زمانی که جنازۀ سعد را بیرون آوردند، گروهی از منافقین گفتند که جنازه‌اش چقدر سبک است! پیامبر(ص) فرمود: «‌هفتاد هزار فرشته برای تشییع جنازه و تابوت سعد به زمین آمده‌اند که تاکنون نیامده بودند.‌» <ref>طبقات، ابن سعد، ج۳، ص۳۲۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۳۱۶؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۴۲۸ و ۴۲۹؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۳۰۲؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۸.</ref>


علاوه بر این امام صادق (ع) فرمود: «پیامبر (ص) بر سعد بن معاذ نماز خواند و [[جبرئیل|جبرائیل]] را دید که با فرشتگان زیادی بر جنازه نماز می‌خوانند. سپس فرمود: ای جبرئیل برای چه حقی بر او نماز می‌خوانید؟ جبرئیل گفت: به خاطر خواندن [[سوره اخلاص|قل هو الله احد]] در حال نشسته، ایستاده، سواره و ...»<ref>دایرة المعارف الشیعة العامة، ج10، ص365.</ref>
علاوه بر این امام صادق(ع) فرمود: «‌پیامبر(ص) بر سعد بن معاذ نماز خواند و [[جبرئیل|جبرائیل]] را دید که با فرشتگان زیادی بر جنازه نماز می‌خوانند. سپس فرمود:‌ای جبرئیل برای چه حقی بر او نماز می‌خوانید؟ جبرئیل گفت: به خاطر خواندن [[سوره اخلاص|قل هو الله احد]] در حال نشسته، ایستاده، سواره و...‌» <ref>دایرة المعارف الشیعة العامة، ج۱۰، ص۳۶۵.</ref>


سرانجام بعد از دفن سعد، وقتی پیامبر (ص) و اصحابش از قبر سعد دور می‌شدند، مادر سعد گفت: ای سعد، [[بهشت]] بر تو گوارا باد! پیامبر (ص) در جواب وی فرمود: ای مادر سعد، سعد در آخرت با مشکل برخورد خواهد کرد، زیرا که اخلاقش با خانواده‌اش چنانکه باید و شاید نبود.<ref>تستری، قاموس الرجال، ج5، ص66.</ref> قبرش در [[قبرستان بقیع]] کنار قبر [[فاطمه بنت اسد]] قرار دارد.
سرانجام بعد از دفن سعد، وقتی پیامبر(ص) و اصحابش از قبر سعد دور می‌شدند، مادر سعد گفت:‌ای سعد، [[بهشت]] بر تو گوارا باد! پیامبر(ص) در جواب وی فرمود:‌ای مادر سعد، سعد در آخرت با مشکل برخورد خواهد کرد، زیرا که اخلاقش با خانواده‌اش چنانکه باید و شاید نبود.<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۶۶.</ref> قبرش در [[قبرستان بقیع]] کنار قبر [[فاطمه بنت اسد]] قرار دارد.


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|اندازه=ریز|3}}
{{پانویس|اندازه=ریز|۳}}


==منابع==
==منابع==
{{ستون-شروع|2}}
{{ستون-شروع|۲}}
* ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، دارالمعرفه، بیروت، ۱۴۲۲ق/۲۰۰۱م.
* ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، دارالمعرفه، بیروت، ۱۴۲۲ق/۲۰۰۱م.
* ابن بابویه، محمد بن علی، معاني الأخبار، تصحیح علی اکبر غفاری، موسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم، قم،  ١٣۶1ش.
* ابن بابویه، محمد بن علی، معانی الأخبار، تصحیح علی اکبر غفاری، موسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم، قم،  ۱۳۶۱ش.
* ابن حجر، تقریب التهذیب، تحقیق خلیل مأمون شیحا، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۲۲ق/۲۰۰۱م.
* ابن حجر، تقریب التهذیب، تحقیق خلیل مأمون شیحا، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۲۲ق/۲۰۰۱م.
* همو، تهذیب التهذیب، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
* همو، تهذیب التهذیب، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
* ابن سعد، الطبقات الکبری، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
* ابن سعد، الطبقات الکبری، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
* ابن عبد ربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، تحقیق مفید محمد قمیحه، دار الکتب العلمیه، بيروت.
* ابن عبد ربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، تحقیق مفید محمد قمیحه، دار الکتب العلمیه، بیروت.
* ابن عبدالبر قرطبی، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
* ابن عبدالبر قرطبی، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
* ابوحاتم تمیمی، کتاب الثقات، وزارة المعارف و الشؤون للحکومة العالیة الهندیة، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، بیروت.
* ابوحاتم تمیمی، کتاب الثقات، وزارة المعارف و الشؤون للحکومة العالیة الهندیة، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، بیروت.
خط ۵۰: خط ۵۰:
* زرکلی، خیرالدین، الاعلام قاموس تراجم لاشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المسشترقین، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۹۹۲م.
* زرکلی، خیرالدین، الاعلام قاموس تراجم لاشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المسشترقین، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۹۹۲م.
* شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، کتابفروشی اسلامیه، تهران، ۱۳۷۷ش.
* شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، کتابفروشی اسلامیه، تهران، ۱۳۷۷ش.
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، اساطیر، تهران،  ١٣۶2ش.
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، اساطیر، تهران،  ۱۳۶۲ش.
* مزی، یوسف، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، تحقیق بشار عواد معروف، مؤسسة الرسالة، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۹۸م.
* مزی، یوسف، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، تحقیق بشار عواد معروف، مؤسسة الرسالة، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۹۸م.
{{پایان}}
{{پایان}}
کاربر ناشناس