Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۸۱
ویرایش
جز (←شرک جلی و خفی) |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
شرک از جهت پنهان و آشکار بودن، به دو قسم جَلی(آشکار) و خَفی(پنهان) تقسیم میشود. شرک جلی به معنای انجام مناسک عبادی و اعمال خاصی مانند [[رکوع]]، [[سجود]] و [[قربانی]] برای معبودی غیر از خداوند،<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۸۹-۱۹۰.</ref> همراه با اعتقاد به مقام خدایی آن معبود میباشد. شرک خفی هرگونه دنیاپرستی، هواپرستی، [[ریا]] و... را دربرمیگیرد.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ص۵۹۱-۵۹۲. </ref>[[امام صادق(ع)]] در تفسیر آیه ۱۰۶ [[سوره یوسف]] {{یادداشت|وَمَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّـهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُون؛ و بیشتر آنها كه مدعی ایمان به خدا هستند، مشركند»» (سوره یوسف، آیه ۱۰۶.)}} عباراتی همچون اگر فلانی نبود من هلاک میشدم و اگر فلانی نبود به فلان گرفتاری دچار میشدم را شرک در قلمرو حکومت خدا دانسته است.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۱۴۸.</ref> [[پیامبر اسلام(ص)]] شرک را از راه رفتن مورچه بر سنگ صاف در شب تاریک مخفیتر دانسته است.<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۷.</ref> از شرک خفی بیشتر در [[اخلاق|علم اخلاق]] بحث میشود. | شرک از جهت پنهان و آشکار بودن، به دو قسم جَلی(آشکار) و خَفی(پنهان) تقسیم میشود. شرک جلی به معنای انجام مناسک عبادی و اعمال خاصی مانند [[رکوع]]، [[سجود]] و [[قربانی]] برای معبودی غیر از خداوند،<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۸۹-۱۹۰.</ref> همراه با اعتقاد به مقام خدایی آن معبود میباشد. شرک خفی هرگونه دنیاپرستی، هواپرستی، [[ریا]] و... را دربرمیگیرد.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ص۵۹۱-۵۹۲. </ref>[[امام صادق(ع)]] در تفسیر آیه ۱۰۶ [[سوره یوسف]] {{یادداشت|وَمَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّـهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُون؛ و بیشتر آنها كه مدعی ایمان به خدا هستند، مشركند»» (سوره یوسف، آیه ۱۰۶.)}} عباراتی همچون اگر فلانی نبود من هلاک میشدم و اگر فلانی نبود به فلان گرفتاری دچار میشدم را شرک در قلمرو حکومت خدا دانسته است.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۱۴۸.</ref> [[پیامبر اسلام(ص)]] شرک را از راه رفتن مورچه بر سنگ صاف در شب تاریک مخفیتر دانسته است.<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۷.</ref> از شرک خفی بیشتر در [[اخلاق|علم اخلاق]] بحث میشود. | ||
==عوامل و | ==عوامل و ریشهها== | ||
برای شرک عوامل و زمینههایی بیان شده است: | برای شرک عوامل و زمینههایی بیان شده است: | ||
* پیروی از شک و | * '''پیروی از شک و تردید:''' خداوند در [[سوره یونس]]، خطاب به مشرکان میفرماید: «شما از آن جا که همواره از ظن و پندار پیروی میکنید، گرفتار شرک شدهاید».<ref>سوره یونس، آیه ۶۶.</ref> | ||
* | * '''حسگرایی:''' ریشه معلومات برخی از انسانها به علت انس با عالم طبیعت، به محسوسات خلاصه میشود و از محدوده آنها فراتر نمیرود، از اینرو مسایل خداشناسی را در حد محسوسات تنزل میدهد.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۶۴۴.</ref> | ||
* | * '''جهالت:''' قرآن فرزند قرار دادن برای خدا و شرک را ناشی از جهل و نادانی میداند.<ref>سوره انعام، آیه ۱۰۰.</ref> | ||
<br /> | |||
قرآن محبت دنیا، هواپرستی، فراموشی خدا، [[غلو]] درباره شخصیتهای دینی، [[تعصب]] و حکومتهای فاسد را نیز از عوامل گرایش به شرک ذکر کرده است.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۶۳۵-۶۸۰.</ref> | قرآن محبت دنیا، هواپرستی، فراموشی خدا، [[غلو]] درباره شخصیتهای دینی، [[تعصب]] و حکومتهای فاسد را نیز از عوامل گرایش به شرک ذکر کرده است.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۶۳۵-۶۸۰.</ref> | ||