پرش به محتوا

شرک: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ ژوئن ۲۰۱۸
جز
تمیزکاری
جز (افزایش جزیی)
جز (تمیزکاری)
خط ۲۵: خط ۲۵:


==اهمیت و جایگاه==
==اهمیت و جایگاه==
آیات متعددی از قرآن به شرک و نهی از آن اختصاص دارد. در برخی از آیات قرآن  آمده است که مشرکان برای ادعای شرک خود دلیل و برهانی ندارد{{یادداشت| مثلا: «وَ مَنْ یدْعُ مَعَ اللَّـهِ إِلهاً آخَرَ لابُرْهانَ لَهُ بِهِ؛ و هر كس معبود دیگری را با خدا بخواند، مسلّما هیچ دلیلی بر آن نخواهد داشت.»(سوره مؤمنون، آیه ۱۱۷)}}<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۳، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref> و برای مدعاهای خود به حدس و گمان و یا هوای نفس تکیه می‌‌کنند.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۳، ص۲۱۱-۲۱۵؛ برای نمونه سوره نجم، آیه ۲۳ و سوره انبیاء، آیه ۲۴.</ref> {{یادداشت|وَ ما یتَّبِعُ الَّذینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّـهِ شُرَكاءَ إِنْ یتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یخْرُصُون؛ و آنها كه غیر خدا را همتای او می‌خوانند، از پندار بی‌اساس پیروی می‌كنند و آنان فقط دروغ می‌گویند.» (سوره یونس، آیه۶۶.)}}
آیات متعددی از قرآن به شرک و نهی از آن اختصاص دارد. در برخی از آیات قرآن  آمده است که مشرکان برای ادعای شرک خود دلیل و برهانی ندارد{{یادداشت| مثلا: «وَ مَنْ یدْعُ مَعَ اللَّـهِ إِلهاً آخَرَ لابُرْهانَ لَهُ بِهِ؛ و هر كس معبود دیگری را با خدا بخواند، مسلّما هیچ دلیلی بر آن نخواهد داشت.»(سوره مؤمنون، آیه ۱۱۷)}}<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref> و برای مدعاهای خود به حدس و گمان و یا هوای نفس تکیه می‌‌کنند.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۱۱-۲۱۵؛ برای نمونه سوره نجم، آیه ۲۳ و سوره انبیاء، آیه ۲۴.</ref> {{یادداشت|وَ ما یتَّبِعُ الَّذینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّـهِ شُرَكاءَ إِنْ یتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یخْرُصُون؛ و آنها كه غیر خدا را همتای او می‌خوانند، از پندار بی‌اساس پیروی می‌كنند و آنان فقط دروغ می‌گویند.» (سوره یونس، آیه۶۶.)}}


بر اساس آیه «إِنَّ اللَّـهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ»<ref>سوره نساء، آیه ۴۸.</ref> به جز شرک به خدا، تمام گناهان قابل بخشش هستند. مفسران در تفسیر آیه گفته‌اند که منظور از آن، این است که شرک بزرگترین گناهان نزد خداوند است و اگر آن بخشیده شود سایر گناهان نیز بخشیده می‌شود.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۱۴۸.</ref> و اگر مشرکی [[توبه]] نکند و با حال شرک از دنیا برود هرگز بخشیده نخواهد شد و معتقدند توبه از این آیه استثنا شده و در نتیجه اگر مشرکی توبه کند قابل بخشش خواهد بود.<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۵</ref>. همچنین در برخی روایات نیز شریک قائل شدن برای خداوند، بزرگترین گناهان دانسته شده است. بر پایه روایتی [[عبدالله بن مسعود]] از پیامبر سؤال کرد بزرگترین [[گناه]] چیست پیامبر در پاسخ او فرمودند اینکه برای خداوند مثل و مانندی قرار بدهی.<ref> محدث نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۳۳۲.</ref>
بر اساس آیه «إِنَّ اللَّـهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ»<ref>سوره نساء، آیه ۴۸.</ref> به جز شرک به خدا، تمام گناهان قابل بخشش هستند. مفسران در تفسیر آیه گفته‌اند که منظور از آن، این است که شرک بزرگترین گناهان نزد خداوند است و اگر آن بخشیده شود سایر گناهان نیز بخشیده می‌شود.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۱۴۸.</ref> و اگر مشرکی [[توبه]] نکند و با حال شرک از دنیا برود هرگز بخشیده نخواهد شد و معتقدند توبه از این آیه استثنا شده و در نتیجه اگر مشرکی توبه کند قابل بخشش خواهد بود.<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۵</ref>. همچنین در برخی روایات نیز شریک قائل شدن برای خداوند، بزرگترین گناهان دانسته شده است. بر پایه روایتی [[عبدالله بن مسعود]] از پیامبر سؤال کرد بزرگترین [[گناه]] چیست پیامبر در پاسخ او فرمودند اینکه برای خداوند مثل و مانندی قرار بدهی.<ref> محدث نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۳۳۲.</ref>
خط ۳۳: خط ۳۳:
==شرک جلی و خفی==
==شرک جلی و خفی==
{{اصلی|شرک خفی}}
{{اصلی|شرک خفی}}
شرک از جهت پنهان و آشکار بودن، به دو قسم جَلی(آشکار) و خَفی(پنهان) تقسیم می‌­شود؛ شرک جلی به معنای انجام مناسک عبادی و اعمال خاصی مانند [[رکوع]]، [[سجود]] و [[قربانی]] برای معبودی غیر از خداوند است.{{مدرک}} البته همراه با این اعتقاد که آن معبود، شایسته مقام خدایی باشد. اما قسم خفی آن هر گونه دنیاپرستی، هواپرستی، [[ریا]] و... را دربرمی‌گیرد.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ص۵۹۱-۵۹۲. </ref>همچنین اعتماد به اسباب و علل طبیعی و اعتقاد به گره‌گشایی آنها را از دیگر مصادیق شرک خفی دانسته‌اند.<ref>کلام اسلامی، ج۱، ص۱۶۰ و ۱۶۱؛ مجموعه آثار، ج۲، ص۱۲۴.</ref> [[امام صادق(ع)]] در تفسیر آیه ۱۰۶ [[سوره یوسف]] {{یادداشت|وَمَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّـهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُون؛ و بیشتر آنها كه مدعی ایمان به خدا هستند، مشركند»» (سوره یوسف، آیه ۱۰۶.)}} عباراتی همچون اگر فلانی نبود من هلاک می­‌شدم و اگر فلانی نبود به فلان گرفتاری دچار می‌­شدم. را شرک در قلمرو حکومت خدا دانسته است.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ج۵، ص۱۴۸.</ref> [[پیامبر اکرم]] شرک را از راه رفتن مورچه بر سنگ صاف در شب تاریک مخفی‌تر دانسته است.<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۷.</ref> از شرک خفی در [[اخلاق اسلامی]] بحث می‌شود.
شرک از جهت پنهان و آشکار بودن، به دو قسم جَلی(آشکار) و خَفی(پنهان) تقسیم می‌­شود؛ شرک جلی به معنای انجام مناسک عبادی و اعمال خاصی مانند [[رکوع]]، [[سجود]] و [[قربانی]] برای معبودی غیر از خداوند است.{{مدرک}} البته همراه با این اعتقاد که آن معبود، شایسته مقام خدایی باشد. اما قسم خفی آن هر گونه دنیاپرستی، هواپرستی، [[ریا]] و... را دربرمی‌گیرد.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ص۵۹۱-۵۹۲. </ref>همچنین اعتماد به اسباب و علل طبیعی و اعتقاد به گره‌گشایی آنها را از دیگر مصادیق شرک خفی دانسته‌اند.<ref>کلام اسلامی، ج۱، ص۱۶۰ و ۱۶۱؛ مجموعه آثار، ج۲، ص۱۲۴.</ref> [[امام صادق(ع)]] در تفسیر آیه ۱۰۶ [[سوره یوسف]] {{یادداشت|وَمَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّـهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُون؛ و بیشتر آنها كه مدعی ایمان به خدا هستند، مشركند»» (سوره یوسف، آیه ۱۰۶.)}} عباراتی همچون اگر فلانی نبود من هلاک می­‌شدم و اگر فلانی نبود به فلان گرفتاری دچار می‌­شدم. را شرک در قلمرو حکومت خدا دانسته است.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۱۴۸.</ref> [[پیامبر اکرم]] شرک را از راه رفتن مورچه بر سنگ صاف در شب تاریک مخفی‌تر دانسته است.<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۷.</ref> از شرک خفی در [[اخلاق اسلامی]] بحث می‌شود.


==عوامل و ریشه­‌های شرک==
==عوامل و ریشه­‌های شرک==
برای شرک عوامل و زمینه‌هایی بیان شده است:
برای شرک عوامل و زمینه‌هایی بیان شده است:
* حس‌گرایی؛ ریشه معلومات انسان در آغاز از محسوسات گرفته شده است زیرا انسان نخستین بار که چشم می‌­گشاید عالم ماده را می­‌بیند و با جهان محسوس آشنا می‌­شود.<ref>مکارم شیرازی، پبام قرآن، ج۳، ص۲۲۷.</ref>
* پیروی از شک و تردید؛ خداوند در [[سوره یونس]]، خطاب به مشرکان می‌فرماید: «شما از آن جا که همواره از ظن و پندار پیروی می‌کنید، گرفتار شرک شده‌اید».{{مدرک}}
* جهل و نادانی و عدم شناخت خدا؛ قرآن فرزند قرار دادن برای خدا و شرک را ناشی از جهل و نادانی آنها می داند.<ref>سوره انعام، آیه ۱۰۰.</ref>
* حس‌گرایی؛ ریشه معلومات برخی از انسان‌ها به علت انس با عالم طبیعت، به محسوسات خلاصه می‌شود و از محدوده آنها فراتر نمی‌رود، از این‌رو مسایل خداشناسی را در حد محسوسات تنزل می‌دهد.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۶۴۴.</ref>
* پیروی از شک و تردید؛ خداوند در [[سوره یونس]]، خطاب به مشرکان می‌فرماید: «شما از آن جا که همواره از ظن و پندار پیروی می‌کنید، گرفتار شرک شده اید».{{مدرک}}
* جهل و نادانی؛ قرآن فرزند قرار دادن برای خدا و شرک را ناشی از جهل و نادانی می‌داند.<ref>سوره انعام، آیه ۱۰۰.</ref>
   
   
قرآن محبت دنیا، هواپرستی، فراموشی خدا، غلو درباره شخصیت‌های دینی و قراردادن آنان در کنار خدا، سفاهت و حکومت‌های فاسد را نیز از عوامل گرایش به شرک ذکر کرده است.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۶۳۵-۶۸۰.</ref>
قرآن محبت دنیا، هواپرستی، فراموشی خدا، [[غلو]] درباره شخصیت‌های دینی، [[تعصب]] و حکومت‌های فاسد را نیز از عوامل گرایش به شرک ذکر کرده است.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۶۳۵-۶۸۰.</ref>


== حکم فقهی و پیامدها ==
== حکم فقهی و پیامدها ==
خط ۵۳: خط ۵۳:


==اتهام وهابیان به شیعیان==
==اتهام وهابیان به شیعیان==
وهابیان اعتقاد مسلمانان به [[توسل به اموات]]، [[استغاثه]] به پیامبران و اولیای الهی، [[تبرک]] جستن به قبور و شفاعت‌خواهی از آنان در [[عالم برزخ]] را از مصادیق شرک در [[عبادت]] می‌دانند.{{مدرک}}
وهابیان اعتقاد مسلمانان به [[توسل به اموات]]، [[استغاثه]] به پیامبران و اولیای الهی، [[تبرک]] جستن به قبور و شفاعت‌خواهی از آنان در [[عالم برزخ]] را از مصادیق شرک در [[عبادت]] می‌دانند.
[[ابن تیمیه]] بر این باور است که توسل به دعای پیامبر(ص) و صالحان، در زمان حیات آنان شرک نیست بلکه [[توسل]] به آنان پس از مرگشان([[توسل به مردگان]])، شرک است.<ref>ابن تیمیه، مجموعةالفتاوی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۵۹.</ref> همچنین به باور او، هر کس کنار قبر پیامبر یا یکی از افراد صالح برود و از آنان حاجت بخواهد، مشرک است و لازم است وادار به [[توبه]] شود و اگر توبه نکرد، باید کشته شود.<ref>ابن تیمیه، زیارة القبور والاستنجاد بالمقبور، ۱۴۱۲ق، ص۱۹.</ref> عبدالعزیز بن‌باز، مفتی وهابی هم در آثار خود، دعا و [[استغاثه]] نزد قبور، طلب شفا و پیروزی بر دشمنان را از مظاهر شرک اکبر دانسته است.<ref>[http://www.binbaz.org.sa/fatawa/152 بن باز، «بعض الممارسات الشرکیة عند القبور».]</ref>  آنان این اعمال مسلمانان را با اعمال مشرکان صدر اسلام مقایسه می‌کنند که مشرکان بت‌ها را می‌پرستیدند.{{مدرک}} عالمان مسلمان در پاسخ آنان گفته‌اند که اعمال مشرکان با اعتقاد به ربوبیت و مالکیت بت‌ها انجام می‌شد اما کارهای مسلمانان در مورد اولیای الهی با چنین اعتقادی همراه نیست بلکه توسل، تبرک و طلب [[شفاعت]] از آنان تعظیم شعائر الهی به شمار می‌آید.{{مدرک}} همچنین مسلمانانی که این اعمال را انجام می‌دهند، هرگز قصد پرستش پیامبران و اولیای الهی را ندارند و برای آنان، مقام الوهیت قائل نیستند و قصدشان تنها تکریم پیامبران و اولیای الهی، و همچنین تقرب جستن به خداوند از طریق آنان است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴.</ref>
[[ابن تیمیه]] بر این باور است که توسل به دعای پیامبر(ص) و صالحان، در زمان حیات آنان شرک نیست بلکه [[توسل]] به آنان پس از مرگشان([[توسل به مردگان]])، شرک است.<ref>ابن تیمیه، مجموعةالفتاوی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۵۹.</ref> همچنین به باور او، هر کس کنار قبر پیامبر یا یکی از افراد صالح برود و از آنان حاجت بخواهد، مشرک است و لازم است وادار به [[توبه]] شود و اگر توبه نکرد، باید کشته شود.<ref>ابن تیمیه، زیارة القبور والاستنجاد بالمقبور، ۱۴۱۲ق، ص۱۹.</ref> عبدالعزیز بن‌باز، مفتی وهابی هم در آثار خود، دعا و [[استغاثه]] نزد قبور، طلب شفا و پیروزی بر دشمنان را از مظاهر شرک اکبر دانسته است.<ref>[http://www.binbaz.org.sa/fatawa/152 بن باز، «بعض الممارسات الشرکیة عند القبور».]</ref>  آنان این اعمال مسلمانان را با اعمال مشرکان صدر اسلام مقایسه می‌کنند که مشرکان بت‌ها را می‌پرستیدند.{{مدرک}} عالمان مسلمان در پاسخ آنان گفته‌اند که اعمال مشرکان با اعتقاد به ربوبیت و مالکیت بت‌ها انجام می‌شد اما کارهای مسلمانان در مورد اولیای الهی با چنین اعتقادی همراه نیست بلکه توسل، تبرک و طلب [[شفاعت]] از آنان، تعظیم شعائر الهی به شمار می‌آید.{{مدرک}} همچنین مسلمانانی که این اعمال را انجام می‌دهند، هرگز قصد پرستش پیامبران و اولیای الهی را ندارند و برای آنان، مقام الوهیت قائل نیستند و قصدشان تنها تکریم پیامبران و اولیای الهی، و تقرب جستن به خداوند از طریق آنان است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴.</ref>


بنا بر آیات [[قرآن کریم]]، شفاعت در صورتی شرک و مردود است که به صورت مستقل و بدون نیاز به اذن خداوند درخواست شود؛<ref>سوره طه، آیه ۱۰۹.</ref> چرا که در این صورت شرک در ربوبیت و تدبیر الهی است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴-۸۵.</ref> همچنین عالمان مسلمان در پاسخ استناد وهابیان به آیاتی از [[قرآن کریم]] که در آنها شفاعت‌خواستن از بت‌ها نفی شده، به تفاوت اساسی شفاعت خواستن از پیامبر با شفاعت خواستن بت‌پرستان از بت‌ها اشاره کرده و معتقدند مسلمانان برخلاف بت‌پرستان، هرگز پیامبر را اله، رب و یا زمامدار هستی نمی‌دانند.<ref>سبحانی تبریزی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۹؛ جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۶۰۰-۶۰۰۴.</ref>
بنا بر آیات [[قرآن کریم]]، شفاعت در صورتی شرک و مردود است که به صورت مستقل و بدون نیاز به اذن خداوند درخواست شود؛<ref>سوره طه، آیه ۱۰۹.</ref> چرا که در این صورت شرک در ربوبیت و تدبیر الهی است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴-۸۵.</ref> همچنین عالمان مسلمان در پاسخ استناد وهابیان به آیاتی از [[قرآن کریم]] که در آنها شفاعت‌خواستن از بت‌ها نفی شده، به تفاوت اساسی شفاعت خواستن از پیامبر با شفاعت خواستن بت‌پرستان از بت‌ها اشاره کرده و معتقدند مسلمانان برخلاف بت‌پرستان، هرگز پیامبر را اله، رب و یا زمامدار هستی نمی‌دانند.<ref>سبحانی تبریزی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۹؛ جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۶۰۰-۶۰۰۴.</ref>
خط ۶۵: خط ۶۵:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، زیارة القبور والاستنجاد بالمقبور،‌ دار الصحابة للتراث، طنطا (مصر)، ۱۴۱۲ق.
* ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، مجموعة الفتاوی، تحقیق شیخ عبدالرحمن بن قاسم، المدینة النبویة، مجمع الملک فهد، لطباعة المصحف الشریف، ۱۴۱۶ق.
* ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، مجموعة الفتاوی، تحقیق شیخ عبدالرحمن بن قاسم، المدینة النبویة، مجمع الملک فهد، لطباعة المصحف الشریف، ۱۴۱۶ق.
* ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، زیارة القبور والاستنجاد بالمقبور،‌ دار الصحابة للتراث، طنطا (مصر)، ۱۴۱۲ق.
* ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح: علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق/۱۳۶۳ش.
* ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، قم، ادب الحوزة، ۱۴۰۵ش.
* استادی، رضا، شیعه و پاسخ به چند پرسش، تهران، مشعر، ۱۳۸۵ش.
* استادی، رضا، شیعه و پاسخ به چند پرسش، تهران، مشعر، ۱۳۸۵ش.
* ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، قم، ادب الحوزة، ۱۴۰۵ش.
* جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۹۵ش.
* حسینی شیرازی، سید محمد، تقریب القرآن الی الاذهان، بیروت، دار العلوم، ۱۴۲۴ق.
* سبحانی تبریزی، جعفر، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ترجمه: مهدی عزیزان، تهران، مشعر، ۱۳۸۰ش.
* علامه طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق.
* علامه طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق.
* قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، تحقیق: سید طبیب موسوی جزایری، قم، دار الکتاب، ۱۳۶۷ش.
* مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* حسینی شیرازی، سید محمد، تقریب القرآن الی الاذهان، بیروت، دار العلوم، ۱۴۲۴ق.
* سبحانی تبریزی، جعفر، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ترجمه: مهدی عزیزان، تهران، مشعر، ۱۳۸۰ش.
* سمهودی، علی بن احمد، وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.
* مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، مطبوعاتی هدف، ۱۳۷۴ش.
* محدث نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۸ق.
* محدث نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۸ق.
* قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، تحقیق: سید طبیب موسوی جزایری، قم، دار الکتاب، ۱۳۶۷ش.
* مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
* مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
*ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح: علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق/۱۳۶۳ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، مطبوعاتی هدف، ۱۳۷۴ش.
* جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۹۵ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{خداشناسی}}
{{خداشناسی}}