پرش به محتوا

شرک: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۳ ژوئن ۲۰۱۸
جز
تمیزکاری
جز (←‏اتهام وهابیان به شیعیان: افزایش جستار وابسته)
جز (تمیزکاری)
خط ۶: خط ۶:


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
شرک به معنای شریک قائل شدن برای خداوند در اموری که مختص به اوست. مانند [[واجب الوجود|وجوب وجود]]، الوهیت و تدبیر شئون آفریدگان.<ref>معجم المقاییس فی اللغه، ج۱، ص۱۳۳؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۲۲۳-۲۲۷.</ref>
شرک به معنای شریک قائل شدن برای خداوند در اموری که مختص به اوست. مانند [[واجب الوجود|وجوب وجود]]، الوهیت، پرستش و تدبیر شئون آفریدگان.<ref>معجم المقاییس فی اللغه، ج۱، ص۱۳۳؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۲۲۳-۲۲۷.</ref>


شرک در برابر [[توحید]](یگانگی خدا) به معنای تعدد خدایان و انکار یگانگی خداست.<ref>التحقیق فی کلمات قرآن الکریم، ج۱، ص۱۵۰- ۱۵۱.</ref>
شرک در برابر [[توحید]](یگانگی خدا) به معنای تعدد خدایان و انکار یگانگی خداست.<ref>التحقیق فی کلمات قرآن الکریم، ج۱، ص۱۵۰- ۱۵۱.</ref>
خط ۱۳: خط ۱۳:
شرک همانند توحید دارای مراتب و درجاتی است. اقسام آن عبارتند از
شرک همانند توحید دارای مراتب و درجاتی است. اقسام آن عبارتند از
* '''شرک در ذات خدا'''؛ این قسم از شرک به دو معنا آمده است؛ یکی اعتقاد به اینکه ذات خدا مرکب از دو یا چند جزء است. دیگر اعتقاد به چند خدای مستقل.<ref> المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الكریم، ص۱۰۳-۱۱۸.</ref>
* '''شرک در ذات خدا'''؛ این قسم از شرک به دو معنا آمده است؛ یکی اعتقاد به اینکه ذات خدا مرکب از دو یا چند جزء است. دیگر اعتقاد به چند خدای مستقل.<ref> المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الكریم، ص۱۰۳-۱۱۸.</ref>
* '''شرک در صفات خدا'''؛ اعتقاد به اینکه صفات خدا با ذاتش مغایرند و صفات او وجودی مستقل از ذاتش دارند. یعنی اعتقاد به اینکه هر یک از صفات خدا چیزی است و ذات او چیزی دیگر.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۴۵۸.</ref>
* '''شرک در صفات خدا'''؛ اعتقاد به اینکه صفات خدا با ذاتش مغایرند و صفات او وجودی مستقل از ذاتش دارند؛ اعتقاد به اینکه هر یک از صفات خدا چیزی است و ذات او چیزی دیگر.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۴۵۸.</ref>
* '''شرک در افعال خدا'''؛ در مقابل [[توحید افعالی]] قرار دارد و همانند آن به شاخه‌­های مختلفی مانند شرک در خالقیت، شرک در عبادت، شرک در ربوبیت و شرک در طاعت تقسیم می‌گردد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص۴۵۸.</ref>
* '''شرک در افعال خدا'''؛ در مقابل [[توحید افعالی]] قرار دارد و همانند آن به شاخه‌­های مختلفی مانند شرک در خالقیت، شرک در عبادت، شرک در ربوبیت و شرک در طاعت تقسیم می‌گردد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص۴۵۸.</ref>
* '''شرک در خالقیت'''؛ اعتقاد به وجود دو یا چند خالق مستقل به گونه‌­ای که هیچ یک از آنان تحت سیطره­ دیگری نباشد. اعتقاد به دو خالق خیر و شر از نمونه‌های آن است که بر اساس آن خداوند تنها  امور نیک را می­‌آفریند و  خالق شر به آفرینش موجودات بد و شر دست می‌­زند.<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۹۱؛ طوسی، التبیان، ج۱، ص۲۸۰.</ref>
* '''شرک در خالقیت'''؛ اعتقاد به وجود دو یا چند خالق مستقل به گونه‌­ای که هیچ یک از آنان تحت سیطره­ دیگری نباشد. اعتقاد به دو خالق خیر و شر از نمونه‌های آن است که بر اساس آن خدا تنها  امور نیک را می­‌آفریند و  خالق شر به آفرینش موجودات بد و شر دست می‌­زند.<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۹۱؛ طوسی، التبیان، ج۱، ص۲۸۰.</ref>
* '''شرک در ربوبیت'''؛ اعتقاد به اینکه پدیده‌­های طبیعی مانند باد، باران و رویش گیاهان خدایی مستقل بوده و به [[ربوبیت]] و تدبیر استقلالی آنها باور داشتند.
* '''شرک در ربوبیت'''؛ اعتقاد به اینکه پدیده‌­های طبیعی مانند باد، باران و رویش گیاهان خدایی مستقل بوده و به [[ربوبیت]] و تدبیر استقلالی آنها باور داشتند.
*''' شرک در عبادت'''؛ پرستش، خضوع و خشوع در مقابل کسی یا چیزی غیر از خداوند.  
*''' شرک در عبادت'''؛ پرستش، خضوع و خشوع در مقابل کسی یا چیزی غیر از خداوند.  
*'''شرک در طاعت'''؛ به معنای پذیرفتن مرجع مستقل قانون‌گذاری و لازم الاجرا دانستن دستورات آن.
*'''شرک در طاعت'''؛ به معنای پذیرفتن مرجع مستقل قانون‌گذاری و لازم الاجرا دانستن دستورات او.
البته شرک را به نظری و عملی نیز تقسیم کرده‌اند شرکی را که مربوط به حوزه اعتقادات است مانند شرک در ذات و صفات خدا، شرک در ربوبیت و خالقیت، شرک نظری و شرک در عبادت را که بیشتر جنبه عملی دارد را شرک عملی می‌دانند.
البته شرک را به نظری و عملی نیز تقسیم کرده‌اند شرکی را که مربوط به حوزه اعتقادات است مانند شرک در ذات و صفات خدا، شرک در ربوبیت و خالقیت، شرک نظری و شرک در عبادت را که بیشتر جنبه عملی دارد را شرک عملی می‌دانند.


==اهمیت و جایگاه==
==اهمیت و جایگاه==
آیات متعددی از قرآن به شرک و نهی از آن اختصاص دارد. در برخی از این آیات آمده است که مشرکان برای ادعای شرک خود دلیل و برهانی ندارد{{یادداشت| مثلا: «وَ مَنْ یدْعُ مَعَ اللَّـهِ إِلهاً آخَرَ لابُرْهانَ لَهُ بِهِ» (مؤمنون/ ۱۱۷)
آیات متعددی از قرآن به شرک و نهی از آن اختصاص دارد. در برخی از این آیات آمده است که مشرکان برای ادعای شرک خود دلیل و برهانی ندارد{{یادداشت| مثلا: «وَ مَنْ یدْعُ مَعَ اللَّـهِ إِلهاً آخَرَ لابُرْهانَ لَهُ بِهِ» (مؤمنون/ ۱۱۷)
«و هر كس معبود دیگری را با خدا بخواند، مسلّما هیچ دلیلی بر آن نخواهد داشت.»}}.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۳، ص۲۰۹-۲۱۰</ref> و برای مدعاهای خود به حدس و گمان و یا هوای نفس تکیه می‌‌کنند.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۳، ص۲۱۱-۲۱۵؛ برای نمونه آیات ۲۳ سوره نجم، ۲۴ انبیاء .</ref> برای نمونه  «وَ ما یتَّبِعُ الَّذینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّـهِ شُرَكاءَ إِنْ یتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یخْرُصُون؛ و آنها كه غیر خدا را همتای او می‌خوانند، از پندار بی‌اساس پیروی می‌كنند و آنها فقط دروغ می‌گویند.» <ref>سوره یونس، آیه۶۶.</ref>
«و هر كس معبود دیگری را با خدا بخواند، مسلّما هیچ دلیلی بر آن نخواهد داشت.»}}.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۳، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref> و برای مدعاهای خود به حدس و گمان و یا هوای نفس تکیه می‌‌کنند.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۳، ص۲۱۱-۲۱۵؛ برای نمونه آیات ۲۳ سوره نجم، ۲۴ انبیاء .</ref> {{یادداشت|وَ ما یتَّبِعُ الَّذینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّـهِ شُرَكاءَ إِنْ یتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یخْرُصُون؛ و آنها كه غیر خدا را همتای او می‌خوانند، از پندار بی‌اساس پیروی می‌كنند و آنان فقط دروغ می‌گویند.» سوره یونس، آیه۶۶.)}}


در روایات نیز به اقسام شرک توجه شده است. حضرت علی(ع) شرک را از نظر قرآن بر چهار قسم زبانی، عملی، شرک زنا  و شرک ریا دانسته است.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۹۰، ص۶۱-۶۲</ref> او برای اثبات شرک زبانی به آیه «لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قَآلُواْ إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیمَ؛ آنان كه گفتند: خدا، همان مسیح بن مریم است بطور مسلّم كافر شدند.»<ref>سوره مائده، آیه ۱۷.</ref> و برای اثبات شرک عملی به آیات «وَمَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّـهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ» <ref>سوره یوسف، آیه ۱۰۶.</ref> و «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّـهِ؛ آنان دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند» <ref>سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> و برای اثبات شرک زنا به آیه «وَ شارِكْهُمْ فِی الأَمْوالِ وَالأَوْلادِ؛ و در ثروت و فرزندانشان شركت جوی»<ref>سوره اسراء، آیه ۶۴.</ref> و برای اثبات شرک ریا به آیه «فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لایشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا؛ «پس هر كه به لقای پروردگارش امید دارد، باید كاری شایسته انجام دهد، و هیچ كس را در عبادت پروردگارش شریک نكند.» <ref>سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> استناد کرده است.
در روایات نیز به اقسام شرک توجه شده است. حضرت علی(ع) شرک را از نظر قرآن بر چهار قسم زبانی، عملی، شرک زنا  و شرک ریا دانسته است.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۹۰، ص۶۱-۶۲</ref> او برای اثبات شرک زبانی به آیه «لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قَآلُواْ إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیمَ؛ آنان كه گفتند: خدا، همان مسیح بن مریم است بطور مسلّم كافر شدند.»<ref>سوره مائده، آیه ۱۷.</ref> و برای اثبات شرک عملی به آیات «وَمَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّـهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ» <ref>سوره یوسف، آیه ۱۰۶.</ref> و «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّـهِ؛ آنان دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند» <ref>سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> و برای اثبات شرک زنا به آیه «وَ شارِكْهُمْ فِی الأَمْوالِ وَالأَوْلادِ؛ و در ثروت و فرزندانشان شركت جوی»<ref>سوره اسراء، آیه ۶۴.</ref> و برای اثبات شرک ریا به آیه «فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لایشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا؛ «پس هر كه به لقای پروردگارش امید دارد، باید كاری شایسته انجام دهد، و هیچ كس را در عبادت پروردگارش شریک نكند.» <ref>سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> استناد کرده است.
خط ۵۲: خط ۵۲:
[[ابن تیمیه]] بر این باور است که توسل به دعای پیامبر(ص) و صالحان، در زمان حیات آنان شرک نیست بلکه [[توسل]] به آنان پس از مرگشان([[توسل به مردگان]])، شرک است.<ref>ابن تیمیه، مجموعةالفتاوی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۵۹.</ref> همچنین به باور او، هر کس کنار قبر پیامبر یا یکی از افراد صالح برود و از آنان حاجت بخواهد، مشرک است و لازم است وادار به [[توبه]] شود و اگر توبه نکرد، باید کشته شود.<ref>ابن تیمیه، زیارة القبور والاستنجاد بالمقبور، ۱۴۱۲ق، ص۱۹.</ref> عبدالعزیز بن‌باز، مفتی وهابی هم در آثار خود، دعا و [[استغاثه]] نزد قبور، طلب شفا و پیروزی بر دشمنان را از مظاهر شرک اکبر دانسته است.<ref>[http://www.binbaz.org.sa/fatawa/152 بن باز، «بعض الممارسات الشرکیة عند القبور».]</ref>  آنان این اعمال مسلمانان را با اعمال مشرکان صدر اسلام مقایسه می‌کنند که مشرکان بت‌ها را می‌پرستیدند.{{مدرک}} عالمان مسلمان در پاسخ آنان گفته‌اند که اعمال مشرکان با اعتقاد به ربوبیت و مالکیت بت‌ها انجام می‌شد اما کارهای مسلمانان در مورد اولیای الهی با چنین اعتقادی همراه نیست بلکه توسل، تبرک و طلب [[شفاعت]] از آنان تعظیم شعائر الهی به شمار می‌آید.{{مدرک}} همچنین مسلمانانی که این اعمال را انجام می‌دهند، هرگز قصد پرستش پیامبران و اولیای الهی را ندارند و برای آنان، مقام الوهیت قائل نیستند و قصدشان تنها تکریم پیامبران و اولیای الهی، و همچنین تقرب جستن به خداوند از طریق آنان است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴.</ref>
[[ابن تیمیه]] بر این باور است که توسل به دعای پیامبر(ص) و صالحان، در زمان حیات آنان شرک نیست بلکه [[توسل]] به آنان پس از مرگشان([[توسل به مردگان]])، شرک است.<ref>ابن تیمیه، مجموعةالفتاوی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۵۹.</ref> همچنین به باور او، هر کس کنار قبر پیامبر یا یکی از افراد صالح برود و از آنان حاجت بخواهد، مشرک است و لازم است وادار به [[توبه]] شود و اگر توبه نکرد، باید کشته شود.<ref>ابن تیمیه، زیارة القبور والاستنجاد بالمقبور، ۱۴۱۲ق، ص۱۹.</ref> عبدالعزیز بن‌باز، مفتی وهابی هم در آثار خود، دعا و [[استغاثه]] نزد قبور، طلب شفا و پیروزی بر دشمنان را از مظاهر شرک اکبر دانسته است.<ref>[http://www.binbaz.org.sa/fatawa/152 بن باز، «بعض الممارسات الشرکیة عند القبور».]</ref>  آنان این اعمال مسلمانان را با اعمال مشرکان صدر اسلام مقایسه می‌کنند که مشرکان بت‌ها را می‌پرستیدند.{{مدرک}} عالمان مسلمان در پاسخ آنان گفته‌اند که اعمال مشرکان با اعتقاد به ربوبیت و مالکیت بت‌ها انجام می‌شد اما کارهای مسلمانان در مورد اولیای الهی با چنین اعتقادی همراه نیست بلکه توسل، تبرک و طلب [[شفاعت]] از آنان تعظیم شعائر الهی به شمار می‌آید.{{مدرک}} همچنین مسلمانانی که این اعمال را انجام می‌دهند، هرگز قصد پرستش پیامبران و اولیای الهی را ندارند و برای آنان، مقام الوهیت قائل نیستند و قصدشان تنها تکریم پیامبران و اولیای الهی، و همچنین تقرب جستن به خداوند از طریق آنان است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴.</ref>


بنا بر آیات [[قرآن کریم]]، شفاعت را در صورتی شرک و مردود است که به صورت مستقل و بدون نیاز به اذن خداوند درخواست شود؛ چرا که در این صورت شرک در ربوبیت و تدبیر الهی است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴-۸۵.</ref> همچنین عالمان مسلمان در پاسخ استناد وهابیان به آیاتی از [[قرآن کریم]] که در آنها شفاعت خواستن از بت‌ها نفی شده، به تفاوت اساسی شفاعت خواستن از پیامبر با شفاعت خواستن بت‌پرستان از بت‌ها اشاره کرده و معتقدند مسلمانان برخلاف بت‌پرستان، هرگز پیامبر را اله، رب و یا زمامدار هستی نمی‌دانند.<ref>سبحانی تبریزی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۹.</ref>
بنا بر آیات [[قرآن کریم]]، شفاعت در صورتی شرک و مردود است که به صورت مستقل و بدون نیاز به اذن خداوند درخواست شود؛ چرا که در این صورت شرک در ربوبیت و تدبیر الهی است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴-۸۵.</ref> همچنین عالمان مسلمان در پاسخ استناد وهابیان به آیاتی از [[قرآن کریم]] که در آنها شفاعت‌خواستن از بت‌ها نفی شده، به تفاوت اساسی شفاعت خواستن از پیامبر با شفاعت خواستن بت‌پرستان از بت‌ها اشاره کرده و معتقدند مسلمانان برخلاف بت‌پرستان، هرگز پیامبر را اله، رب و یا زمامدار هستی نمی‌دانند.<ref>سبحانی تبریزی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۹.</ref>
== جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته==
* [[کفر]]
* [[کفر]]