پرش به محتوا

عبدالله بن عمیر کلبی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
{{وسط چین}}اگر مرا نمی‌شناسید، من پسر کلب و از دودمان علیم هستم و این افتخار مرا بس است.{{سخ}}من دلیرمردی پرتوانم و هنگام مصیبت خوار و زبون نیستم.{{سخ}}ای امّ‌وهب! من برای تو عهده‌دار می‌شوم که با نیزه و شمشیر با آنان بجنگم؛{{سخ}}ضربه زدن بنده‌ای که به پروردگار ایمان دارد.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۱۹۰؛ نهایة الارب، نویری، ج۲۰، ص۴۴۷</ref>{{پایان}}
{{وسط چین}}اگر مرا نمی‌شناسید، من پسر کلب و از دودمان علیم هستم و این افتخار مرا بس است.{{سخ}}من دلیرمردی پرتوانم و هنگام مصیبت خوار و زبون نیستم.{{سخ}}ای امّ‌وهب! من برای تو عهده‌دار می‌شوم که با نیزه و شمشیر با آنان بجنگم؛{{سخ}}ضربه زدن بنده‌ای که به پروردگار ایمان دارد.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۱۹۰؛ نهایة الارب، نویری، ج۲۰، ص۴۴۷</ref>{{پایان}}


در این هنگام همسرش ام‌وهب عمودی برداشت و به سوی او رفت. عبدالله می‌خواست او را به سوی خیمه برگرداند ولی او لباس شوهرش را گرفته بود و می‌گفت: تو را رها نمی‌کنم تا همراه تو به شهادت برسم. در این هنگام امام حسین (ع) او را صدا زد و فرمود:
در این هنگام همسرش ام‌وهب عمودی برداشت و به سوی او رفت. عبدالله می‌خواست او را به سوی خیمه برگرداند ولی او لباس شوهرش را گرفته بود و می‌گفت: تو را رها نمی‌کنم تا همراه تو به شهادت برسم. در این هنگام امام حسین (ع) او را صدا زد و فرمود: '''«خدا از جانب اهل بیت به شما جزای خیر دهد.  برگرد (خدا تو را رحمت کند) و نزد زنان بنشین که جنگیدن بر زنان واجب نیست.»'''
::::خدا از جانب اهل بیت به شما جزای خیر دهد.  برگرد و نزد زنان بنشین (خدا تو را رحمت کند) که جنگیدن بر زنان واجب نیست.
پس او نزد زنان بازگشت.<ref>تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۲۹-۴۳۰؛ نفس المهموم، ص۲۳۲-۲۳۳.</ref>
پس او نزد زنان بازگشت.<ref>تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۲۹-۴۳۰؛ نفس المهموم، ص۲۳۲-۲۳۳.</ref>


confirmed، protected، templateeditor
۱۹۸

ویرایش