۱۶٬۹۸۱
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
درباره رابطه امام سجاد(ع) با مختار گزارشها متفاوت است، بر اساس برخی گزارشها امام سجاد(ع)، هدایای مختار را برمیگرداند<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۶.</ref> و در مقابل بعضی از گزارشهای دیگر نشان از تأیید مختار توسط امام چهارم دارد.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۷.</ref> طبق این گزارشها مختار ۲۰۰۰۰ دینار برای امام چهارم فرستاد و با آن خانه [[عقیل بن ابیطالب]] و خانه سایر [[بنیهاشم]] که مخروبه شده بود را بازسازی کرد.<ref> خویی، معجم الرجال، ج۱۸، ص۹۶.</ref> او همچنین کنیزی (مادر زید بن علی) را که ۳۰۰۰۰ درهم خریده بود به [[امام سجاد(ع)]] هدیه کرد.<ref> ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۱۲۴.</ref> در گزارشی آمده گروهی از سران کوفه نزد امام سجاد(ع) رفتند و درباره مأموریت مختار پرسیدند، وی آنان را به محمد بن حنفیه ارجاع داد و فرمود: ای عمو اگر غلامی زنگی به ما اهلبیت تعصب بورزند بر مردم واجب است او را یاری کنند، در این باره هر چه میخواهی انجام ده، من تو را در این امر نماینده قرار دادم.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۶۵.</ref> گفته شده با توجه به خفقان ایجادشده توسط [[مروانیان]] و [[آل زبیر]]، امام سجاد نمیتوانست مستقیما وارد شود. به همین خاطر محمد بن حنفیه را نماینده خود درباره قیام مختار اعلام نموده و مختار را به وی ارجاع داد.{{مدرک}} | درباره رابطه امام سجاد(ع) با مختار گزارشها متفاوت است، بر اساس برخی گزارشها امام سجاد(ع)، هدایای مختار را برمیگرداند<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۶.</ref> و در مقابل بعضی از گزارشهای دیگر نشان از تأیید مختار توسط امام چهارم دارد.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۷.</ref> طبق این گزارشها مختار ۲۰۰۰۰ دینار برای امام چهارم فرستاد و با آن خانه [[عقیل بن ابیطالب]] و خانه سایر [[بنیهاشم]] که مخروبه شده بود را بازسازی کرد.<ref> خویی، معجم الرجال، ج۱۸، ص۹۶.</ref> او همچنین کنیزی (مادر زید بن علی) را که ۳۰۰۰۰ درهم خریده بود به [[امام سجاد(ع)]] هدیه کرد.<ref> ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۱۲۴.</ref> در گزارشی آمده گروهی از سران کوفه نزد امام سجاد(ع) رفتند و درباره مأموریت مختار پرسیدند، وی آنان را به محمد بن حنفیه ارجاع داد و فرمود: ای عمو اگر غلامی زنگی به ما اهلبیت تعصب بورزند بر مردم واجب است او را یاری کنند، در این باره هر چه میخواهی انجام ده، من تو را در این امر نماینده قرار دادم.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۶۵.</ref> گفته شده با توجه به خفقان ایجادشده توسط [[مروانیان]] و [[آل زبیر]]، امام سجاد نمیتوانست مستقیما وارد شود. به همین خاطر محمد بن حنفیه را نماینده خود درباره قیام مختار اعلام نموده و مختار را به وی ارجاع داد.{{مدرک}} | ||
[[سید ابوالقاسم خویی |آیتالله خویی]]<ref> خویی، معجم الرجال، ج۱۸، ص۱۰۰.</ref> و [[عبدالله مامقانی|مامقانی]]<ref> مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۰۶.</ref> [[قیام مختار]] را با اذن امام زینالعابدین میدانند. | [[سید ابوالقاسم خویی |آیتالله خویی]]<ref> خویی، معجم الرجال، ج۱۸، ص۱۰۰.</ref> و [[عبدالله مامقانی|مامقانی]]<ref> مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص۲۰۶.</ref> [[قیام مختار]] را با اذن امام زینالعابدین میدانند. | ||
==ارتباط با محمد بن حنفیه== | ==ارتباط با محمد بن حنفیه== | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
'''احادیث مدح''' | '''احادیث مدح''' | ||
*از [[امام سجاد(ع)]] نقل شده که خدا به مختار جزای خیر دهد.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۷.</ref> | *از [[امام سجاد(ع)]] نقل شده که خدا به مختار جزای خیر دهد.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۷.</ref> | ||
*[[امام | *[[امام صادق(ع)]] در ملاقات با ابوالحکم فرزند مختار پس از تکریم وی از مختار تمجید کرده و گفت خدا پدرت را رحمت کند.<ref> مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص۲۰۵.</ref> عبدالله مامقانی رجالی شیعه، ترحم امام صادق(ع) را دلیل بر صحیح بودن عقیده مختار دانسته است چراکه در مذهب امامیه رضایت ائمه تابع رضایت خدا است از اینرو ترحم امام صادق(ع) به کسی که انحراف در عقیده دارد معقول نیست و صرف خونخواهی امام حسین(ع) مجوزی بر این کار نیست.<ref> مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص۲۰۵.</ref> | ||
*[[امام صادق(ع)]] فرستادن سر [[عبیدالله بن زیاد]] و [[عمر بن سعد]] به [[مدینه]] توسط مختار را باعث شادی [[اهلبیت]] دانسته و فرمود: | *[[امام صادق(ع)]] فرستادن سر [[عبیدالله بن زیاد]] و [[عمر بن سعد]] به [[مدینه]] توسط مختار را باعث شادی [[اهلبیت]] دانسته و فرمود: | ||
::بعد از [[واقعه عاشورا]]، هیج زنی از زنان ما آرایش نکرد تا زمانی که مختار سر بریده عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را برای ما فرستاد.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۷.</ref> | ::بعد از [[واقعه عاشورا]]، هیج زنی از زنان ما آرایش نکرد تا زمانی که مختار سر بریده عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را برای ما فرستاد.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۷.</ref> | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
[[عبدالرزاق مقرم]] مختار را از اتهاماتی که به او وارد شده منزه دانسته و همه آنها را دروغ شمرده است.<ref> پیامدهای عاشورا، ص۱۳۵.</ref> [[باقر شریف قرشی]] نیز قیام مختار را جهاد مقدس دانسته و معتقد است قدرتی که مختار به دنبال آن بوده نه برای جاهطلبی و ریاست، بلکه برای خونخواهی اهلبیت پیامبر(ص) و انتقام از قاتلان آنها بوده است.<ref>پیامدهای عاشورا، ص۱۳۳.</ref> همچنین [[نجمالدین طبسی]] معتقد است که اتهامات مختار نتیجه جو ضد مختاری بوده که [[بنیامیه]] آن را ساختند. وی روایتی که در آن امام باقر(ع) طلب رحمت برای او نموده را معتبر دانسته و این روایت را به نوعی تأیید کارهای مختار در قبال قتل قاتلان امام حسین(ع) میداند.<ref>[http://velaseddighah.com/fa/?p=2977#more-2977| پایگاه اطلاعرسانی شیخ نجمالدین طبسی]</ref> | [[عبدالرزاق مقرم]] مختار را از اتهاماتی که به او وارد شده منزه دانسته و همه آنها را دروغ شمرده است.<ref> پیامدهای عاشورا، ص۱۳۵.</ref> [[باقر شریف قرشی]] نیز قیام مختار را جهاد مقدس دانسته و معتقد است قدرتی که مختار به دنبال آن بوده نه برای جاهطلبی و ریاست، بلکه برای خونخواهی اهلبیت پیامبر(ص) و انتقام از قاتلان آنها بوده است.<ref>پیامدهای عاشورا، ص۱۳۳.</ref> همچنین [[نجمالدین طبسی]] معتقد است که اتهامات مختار نتیجه جو ضد مختاری بوده که [[بنیامیه]] آن را ساختند. وی روایتی که در آن امام باقر(ع) طلب رحمت برای او نموده را معتبر دانسته و این روایت را به نوعی تأیید کارهای مختار در قبال قتل قاتلان امام حسین(ع) میداند.<ref>[http://velaseddighah.com/fa/?p=2977#more-2977| پایگاه اطلاعرسانی شیخ نجمالدین طبسی]</ref> | ||
[[ابن نما حلی]] معتقد است سخنان [[امامان شیعه|امامان(ع)]] در مدح و ستایش مختار است. وی بر این عقیده است دعای خیر امام سجاد(ع) برای مختار دلیلی است بر اینکه او نزد امام سجاد(ع) از پاکان و خوبان به شمار میآمده است.<ref> مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۵، ص۳۴۶.</ref> [[عبدالله مامقانی]] نیز مختار را | [[ابن نما حلی]] معتقد است سخنان [[امامان شیعه|امامان(ع)]] در مدح و ستایش مختار است. وی بر این عقیده است دعای خیر امام سجاد(ع) برای مختار دلیلی است بر اینکه او نزد امام سجاد(ع) از پاکان و خوبان به شمار میآمده است.<ref> مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۵، ص۳۴۶.</ref> [[عبدالله مامقانی]] نیز مختار را شیعه امامی دانسته و معتقد است حکومت وی با اجازه امام سجاد بوده است گرچه وثاقت او ثابت نیست.<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص ۲۰۶.</ref> | ||
[[علامه حلی]] نیز | به گفته عبدالله مامقانی، [[علامه حلی]] نیز مختار در قسمت اول کتاب خود از مختار یاد کرده است او کسی را که غیرامامی باشد حتی اگر از نظر [[وثاقت]] به حد اعلی و در مدح به سرحد کمال رسیده باشد در کتابش نیاورده است.<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص۲۰۶.</ref> آیتالله خویی نیز قیام مختار را با اذن امام سجاد(ع) دانسته است.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۱۰۰.</ref> علامه امینی نیز مختار را از پیشگامان دینداری، هدایت و [[اخلاص]] بر شمرده و معتقد است امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع) بر مختار رحمت فرستادهاند.<ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۳۴۳.</ref> | ||
=== تفصیل=== | === تفصیل=== | ||
[[مهدی پیشوایی]] اعتقاد مختار به ائمه را بیشتر از اعتقاد شیعه سیاسی دانسته و قیام مختار را قیامی شیعی قلمداد کرده که به جهت اعتقادات خود دست به قیام زده اما در عین حال شخصیت مختار را خالی از جاهطلبی ندانسته و در برخی موارد افراطکارییهایی هم داشته است.<ref> نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> [[یعقوب جعفری]] نیز مختار را [[شیعه]] واقعی دانسته که اصل هدف و عقیده او خوب بوده است اما در انتقام زیادهروی کرده و منشأ این زیادهروی را روحیه تندروی او دانسته است.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> [[محمدهادی یوسفی غروی]] نیز مختار را مسلمانی قدرتطلب و سیاسی معرفی کرده و اقدامات او را مورد تأیید ندانسته است با این حال معتقد است به سبب آنکه ائمه(ع) بر مختار ترحم کردهاند نمیتوان او را اهل عذاب دانست.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> | [[مهدی پیشوایی]] اعتقاد مختار به ائمه را بیشتر از اعتقاد شیعه سیاسی دانسته و قیام مختار را قیامی شیعی قلمداد کرده که به جهت اعتقادات خود دست به قیام زده اما در عین حال شخصیت مختار را خالی از جاهطلبی ندانسته و در برخی موارد افراطکارییهایی هم داشته است.<ref> نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> [[یعقوب جعفری]] نیز مختار را [[شیعه]] واقعی دانسته که اصل هدف و عقیده او خوب بوده است اما در انتقام زیادهروی کرده و منشأ این زیادهروی را روحیه تندروی او دانسته است.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> [[محمدهادی یوسفی غروی]] نیز مختار را مسلمانی قدرتطلب و سیاسی معرفی کرده و اقدامات او را مورد تأیید ندانسته است با این حال معتقد است به سبب آنکه ائمه(ع) بر مختار ترحم کردهاند نمیتوان او را اهل عذاب دانست.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
در زمان حکومت مختار در کوفه، آل مروان بر [[شام]] و آل زبیر بر [[حجاز]] حکومت میکردند. هر دو گروه مختار را جداکننده قسمتی از خلافت خود به شمار میآوردند. بدین جهت این دو گروه علیه مختار حدیث جعل کردند.{{مدرک}} | در زمان حکومت مختار در کوفه، آل مروان بر [[شام]] و آل زبیر بر [[حجاز]] حکومت میکردند. هر دو گروه مختار را جداکننده قسمتی از خلافت خود به شمار میآوردند. بدین جهت این دو گروه علیه مختار حدیث جعل کردند.{{مدرک}} | ||
===ادعای نبوت=== | ===ادعای نبوت=== | ||
بنا به برخی گزارشها مختار ادعای [[نبوت]] داشته است.{{مدرک}} | بنا به برخی گزارشها مختار ادعای [[نبوت]] داشته است.{{مدرک}} به گفته عبدالله مامقانی در منابع شیعه اثری از این ادعا وجود ندارد بلکه این را اهلسنت به او نسبت دادهاند چراکه برخی از بزرگان آنها که در واقعه کربلا نقش داشتهاند را به قتل رسانده است.<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص۲۰۵و۲۰۶.</ref> | ||
===مؤسس کیسانیه=== | ===مؤسس کیسانیه=== | ||
برخی مختار را مؤسس [[کیسانیه]] و پیروانش را کیسانیه مینامند.<ref>اخبار الدولة العباسیه، ۱۳۹۱ق، ص۱۶۵.</ref> مامقانی | برخی مختار را مؤسس [[کیسانیه]] و پیروانش را کیسانیه مینامند.<ref>اخبار الدولة العباسیه، ۱۳۹۱ق، ص۱۶۵.</ref> به گفته مامقانی صرف اینکه لقب مختار کیسان است، دلیل نمیشود بر اینکه او بر مذهب کیسانیه باشد.<ref> مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۴۹ق، ج۳، ص ۲۰۵و۲۰۶.</ref> آیتالله خویی این اتهام را ساخته علمای ملل و نحل غیرشیعه دانسته که به روایات مجعول و مردود استناد کردهاند. از نظر وی مذهب کیسانیه پس از قتل مختار و درگذشت محمد بن حنفیه تأسیس شده است.<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۱۰۲و ۱۰۳.</ref> [[علامه امینی]] نیز انتساب مختار به کیسانیه را نمیپذیرند.<ref> امینی، الغدیر، ج۱، ص۳۴۳.</ref> | ||
==همسرو فرزندان== | ==همسرو فرزندان== | ||
مختار ثقفی چهار همسر داشت. امثابت دختر [[سمرة بن جندب]]،<ref> ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۴۰۱.</ref>عمره دختر نعمان بن بشیر (اولین زنی که در اسلام گردنش زده شد)،<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۶۴.</ref> امزید الصغری دختر [[سعید بن زید بن عمرو]]<ref>ابنحبیب، المحبر، دارالآفاق الجدیده، ص۷۰.</ref> و امولید دختر عمیر بن رباح.<ref> ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۴۶.</ref> امثابت برای او محمد و اسحاق<ref> ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۴۰۱.</ref> و امولید، امسلمه را<ref> الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۴۶.</ref> به دنیا آوردند. امسلمه به ازدواج عبدالله بن عبدالله بن عمر بن خطاب درآمد.<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۴۶.</ref> | مختار ثقفی چهار همسر داشت. امثابت دختر [[سمرة بن جندب]]،<ref> ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۴۰۱.</ref>عمره دختر نعمان بن بشیر (اولین زنی که در اسلام گردنش زده شد)،<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۶۴.</ref> امزید الصغری دختر [[سعید بن زید بن عمرو]]<ref>ابنحبیب، المحبر، دارالآفاق الجدیده، ص۷۰.</ref> و امولید دختر عمیر بن رباح.<ref> ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۴۶.</ref> امثابت برای او محمد و اسحاق<ref> ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۴۰۱.</ref> و امولید، امسلمه را<ref> الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۴۶.</ref> به دنیا آوردند. امسلمه به ازدواج عبدالله بن عبدالله بن عمر بن خطاب درآمد.<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۴۶.</ref> | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
==آثار درباره مختار== | ==آثار درباره مختار== | ||
{{ستون-شروع|۲}} | {{ستون-شروع|۲}} | ||
*اخذ الثار فی المختار نوشته [[ابیمخنف]] (درگذشته [[سال ۱۵۷ هجری قمری|۱۵۷ق]]) | *اخذ الثار فی المختار نوشته [[ابیمخنف]] (درگذشته [[سال ۱۵۷ هجری قمری|۱۵۷ق]]) | ||
*اخبار المختار نوشته [[نصر بن مزاحم]] (درگذشته ۲۱۲ق) | *اخبار المختار نوشته [[نصر بن مزاحم]] (درگذشته ۲۱۲ق) | ||
*اخبارالمختار نوشته [[ابوالحسن مدائنی]] (درگذشته ۲۲۵ق) | *اخبارالمختار نوشته [[ابوالحسن مدائنی]] (درگذشته ۲۲۵ق) | ||
خط ۲۰۰: | خط ۲۰۰: | ||
*ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، الطبعة الثانیة، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م. | *ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، الطبعة الثانیة، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م. | ||
*ذهبی، محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۴۱۰ق. | *ذهبی، محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۴۱۰ق. | ||
*صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، قم، کتابفروشی داوری، ۱۳۸۵ش/۱۹۶۶م. | *صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، قم، کتابفروشی داوری، ۱۳۸۵ش/۱۹۶۶م. | ||
*طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م. | *طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م. |
ویرایش