پرش به محتوا

قرمطیان: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ مارس ۲۰۱۶
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hrezaei
imported>Mgolpayegani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=مهر|روز=30|سال=1394|چند = 2}}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=مهر|روز=۳۰|سال=۱۳۹۴|چند = ۲}}
'''قرمطیان''' یا '''قرامطه''' یکی از شاخه‌های فرقه‌ مذهبی [[اسماعیلیه]] است. پیروان این فرقه به مهدویت محمد بن اسماعیل بن [[جعفر صادق]](ع) اعتقاد داشتند و از پذیرش ادعای امامت [[فاطمیان|خلفای فاطمی]] سرباز زدند. موسس این فرقه در آغاز یکی از داعیان دعوت اسماعیلی بود که فعالیت تبلیغی خود را در [[عراق]] به [[سال ۲۶۱ هجری]] آشکار کرد و مبلغانی به سرزمین‌های مختلف فرستاد. با ظهور خلافت فاطمی، بیشتر اسماعیلیان امامت آنان را پذیرفتند و از قرمطیان جدا شدند، با این حال قرمطیان تا مدت‌ها به حیات خود ادامه دادند و در [[بحرین]] دولت مقتدری تاسیس کردند که حدود دو قرن بر پا بود و همواره تهدیدی برای [[خلافت بنی عباس|خلافت عباسی]] به شمار می‌رفت.
'''قرمطیان''' یا '''قرامطه''' یکی از شاخه‌های فرقه‌ مذهبی [[اسماعیلیه]] است. پیروان این فرقه به مهدویت محمد بن اسماعیل بن [[جعفر صادق]](ع) اعتقاد داشتند و از پذیرش ادعای امامت [[فاطمیان|خلفای فاطمی]] سرباز زدند. موسس این فرقه در آغاز یکی از داعیان دعوت اسماعیلی بود که فعالیت تبلیغی خود را در [[عراق]] به [[سال ۲۶۱ هجری]] آشکار کرد و مبلغانی به سرزمین‌های مختلف فرستاد. با ظهور خلافت فاطمی، بیشتر اسماعیلیان امامت آنان را پذیرفتند و از قرمطیان جدا شدند، با این حال قرمطیان تا مدت‌ها به حیات خود ادامه دادند و در [[بحرین]] دولت مقتدری تاسیس کردند که حدود دو قرن بر پا بود و همواره تهدیدی برای [[خلافت بنی عباس|خلافت عباسی]] به شمار می‌رفت.


==پیدایش==
==پیدایش==
بیشتر گزارش‌های تاریخی، ریشه پیدایش قرامطه را به فعالیت‌های یکی از داعیان و پیروان اسماعیلیه به نام حمدان بن اشعث مشهور به قرمط نسبت می‌دهند. درباره ریشه و معنای واژه قرمط آگاهی دقیقی در دست نیست. بر اساس برخی منابع این واژه ریشه‌ای نبطی دارد و از لقب حمدان که خود مردی نبطی بوده و با لقب قرمطویه شناخته می‌شد اخذ شده است. بر اساس گزارشی، اصل این واژه نبطی، کرمیتیه به معنای سرخ رو بوده است و بر اساس گزارش دیگر این لقب به دلیل کوتاهی قد و کوتاهی قدم‌های قرمط به او داده شده است. برخی از پژوهشگران ریشه این واژه را یونانی و ماخوذ از کلمه کرمتا دانسته اند که نوعی نوشتار و خط بوده است.<ref>برای اطلاعات بیشتر درباره نام قرامطه نک: زکار، الجامع فی اخبار القرامطه، ج1، ص 117-120؛ لنگرودی، جنبش قرمطیان بحرین، ص 16-18</ref>
بیشتر گزارش‌های تاریخی، ریشه پیدایش قرامطه را به فعالیت‌های یکی از داعیان و پیروان اسماعیلیه به نام حمدان بن اشعث مشهور به قرمط نسبت می‌دهند. درباره ریشه و معنای واژه قرمط آگاهی دقیقی در دست نیست. بر اساس برخی منابع این واژه ریشه‌ای نبطی دارد و از لقب حمدان که خود مردی نبطی بوده و با لقب قرمطویه شناخته می‌شد اخذ شده است. بر اساس گزارشی، اصل این واژه نبطی، کرمیتیه به معنای سرخ رو بوده است و بر اساس گزارش دیگر این لقب به دلیل کوتاهی قد و کوتاهی قدم‌های قرمط به او داده شده است. برخی از پژوهشگران ریشه این واژه را یونانی و ماخوذ از کلمه کرمتا دانسته اند که نوعی نوشتار و خط بوده است.<ref>برای اطلاعات بیشتر درباره نام قرامطه نک: زکار، الجامع فی اخبار القرامطه، ج۱، ص ۱۱۷-۱۲۰؛ لنگرودی، جنبش قرمطیان بحرین، ص ۱۶-۱۸</ref>


حمدان فعالیت تبلیغی خود را در کوفه و در سال ۲۶۱ هجری آغاز کرد، هر چند بر اساس برخی شواهد تاریخی نام قرامطه پیشتر شناخته شده بود.<ref>مادلونگ، قرمطی، در نهضت قرامطه، ص 38</ref> بیشتر منابع تاریخی بر این اتفاق نظر دارند که حمدان قرمط فردی زاهد و عابد بود و به دلیل همین اخلاق زاهدانه توانست پیروان زیادی را گرد آورد.
حمدان فعالیت تبلیغی خود را در کوفه و در سال ۲۶۱ هجری آغاز کرد، هر چند بر اساس برخی شواهد تاریخی نام قرامطه پیشتر شناخته شده بود.<ref>مادلونگ، قرمطی، در نهضت قرامطه، ص ۳۸</ref> بیشتر منابع تاریخی بر این اتفاق نظر دارند که حمدان قرمط فردی زاهد و عابد بود و به دلیل همین اخلاق زاهدانه توانست پیروان زیادی را گرد آورد.


===ويژگی اجتماعی===
===ویژگی اجتماعی===
پیروان حمدان را بیشتر گروه کشاورزان و پیشه‌وران عراق تشکیل می‌دادند که از نظر اقتصادی و اجتماعی شرایط بدی داشتند. از این رو برخی از پژوهشگران، نارضایتی طبقات محروم و فقیر جامعه از عدم تساوی طبقاتی و اقتصادی را، از عوامل اساسی توفیق قرمطی در جذب این گروه دانسته و به شباهت این جنبش را با شورش زنگیان که در همان دوران در اطراف عراق گرفتاری بزرگی برای عباسیان به وجود آورده بود، اشاره کرده اند.<ref>برتلس، ناصر خسرو و اسماعیلیان، ص 80-81</ref>
پیروان حمدان را بیشتر گروه کشاورزان و پیشه‌وران عراق تشکیل می‌دادند که از نظر اقتصادی و اجتماعی شرایط بدی داشتند. از این رو برخی از پژوهشگران، نارضایتی طبقات محروم و فقیر جامعه از عدم تساوی طبقاتی و اقتصادی را، از عوامل اساسی توفیق قرمطی در جذب این گروه دانسته و به شباهت این جنبش را با شورش زنگیان که در همان دوران در اطراف عراق گرفتاری بزرگی برای عباسیان به وجود آورده بود، اشاره کرده اند.<ref>برتلس، ناصر خسرو و اسماعیلیان، ص ۸۰-۸۱</ref>


با برخی از نشانه‌ها در نهضت قرامطه برخی از نویسندگان معاصر را بر آن داشته تا این نهضت را از نخستین نمونه‌های گروه‌های اشتراکی ارزیابی کنند. بر اساس برخی گزارش‌ها، قرمطیان بین خود مالکیت شخصی نداشتند و همه اموال خود را به حمدان می‌سپردند که بینشان تقسیم می‌شد. برخی گزارش‌های قدیم منابع مخالف قرمطیان، آنان را به اشتراک زنان نیز متهم کرده‌اند که درباره صحت آن نمی‌توان به قطعیت داوری کرد.<ref>نک: لوئیس، تاریخ اسماعیلیان، ص122-123</ref>
با برخی از نشانه‌ها در نهضت قرامطه برخی از نویسندگان معاصر را بر آن داشته تا این نهضت را از نخستین نمونه‌های گروه‌های اشتراکی ارزیابی کنند. بر اساس برخی گزارش‌ها، قرمطیان بین خود مالکیت شخصی نداشتند و همه اموال خود را به حمدان می‌سپردند که بینشان تقسیم می‌شد. برخی گزارش‌های قدیم منابع مخالف قرمطیان، آنان را به اشتراک زنان نیز متهم کرده‌اند که درباره صحت آن نمی‌توان به قطعیت داوری کرد.<ref>نک: لوئیس، تاریخ اسماعیلیان، ص۱۲۲-۱۲۳</ref>


===رشد فعالیت‌ها===
===رشد فعالیت‌ها===
خط ۱۸: خط ۱۸:
حمدان قرمط در آغاز یکی از داعیان اسماعیلی و پیروان او بخشی از دعوت عمومی اسماعیلیی بودند که تنها به دلیل انتساب به حمدان قرمط به این نام شهرت داشتند و ارتباط نزدیکی با داعیان دیگر اسماعیلی از جمله ابن حوشب در یمن داشتند.
حمدان قرمط در آغاز یکی از داعیان اسماعیلی و پیروان او بخشی از دعوت عمومی اسماعیلیی بودند که تنها به دلیل انتساب به حمدان قرمط به این نام شهرت داشتند و ارتباط نزدیکی با داعیان دیگر اسماعیلی از جمله ابن حوشب در یمن داشتند.


در سال 286 هنگامی که عبیدالله مهدی به رهبری مرکزی فاطمیان رسید و ادعای امامت کرد، حمدان به او اعتراض کرد و امامت او را انکار کرد و به این ترتیب از وفاداران به عبیدالله که بعدها در مصر حکومت [[فاطمیان]] را پایه ریزی کردند جداشد. حمدان مدتی بعد ناپدید شد و عبدان نیز به دست طرفداران عبیدالله به قتل رسید.
در سال ۲۸۶ هنگامی که عبیدالله مهدی به رهبری مرکزی فاطمیان رسید و ادعای امامت کرد، حمدان به او اعتراض کرد و امامت او را انکار کرد و به این ترتیب از وفاداران به عبیدالله که بعدها در مصر حکومت [[فاطمیان]] را پایه ریزی کردند جداشد. حمدان مدتی بعد ناپدید شد و عبدان نیز به دست طرفداران عبیدالله به قتل رسید.


بعد از این ماجرا اسماعیلیه به دو دسته تقسیم شدند. شاخه‌ای پیرو عبیدالله باقی ماندند. آنان معتقد بودند امامت بعد از محمد بن اسماعیل در نسل او ادامه یافته و در دست تعدادی از امامان مخفی بوده است که ناشناس به زندگی خود ادامه می‌داند و خود عبیدالله از نسل امامان و امام حاضر اسماعیلی است.<ref>دفتری، غزالی و اسماعیلیه، ص182-183</ref> این عقیده نسبت به عقاید اسماعیلیان تا آن دوران تازگی داشت. عقیده رایج این بود که محمد بن اسماعیل بن جعفر صادق(ع) مهدی است و نمرده و رجعت خواهد کرد.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ص 26؛ نوبختی، فرق الشیعه، ص 72</ref>
بعد از این ماجرا اسماعیلیه به دو دسته تقسیم شدند. شاخه‌ای پیرو عبیدالله باقی ماندند. آنان معتقد بودند امامت بعد از محمد بن اسماعیل در نسل او ادامه یافته و در دست تعدادی از امامان مخفی بوده است که ناشناس به زندگی خود ادامه می‌داند و خود عبیدالله از نسل امامان و امام حاضر اسماعیلی است.<ref>دفتری، غزالی و اسماعیلیه، ص۱۸۲-۱۸۳</ref> این عقیده نسبت به عقاید اسماعیلیان تا آن دوران تازگی داشت. عقیده رایج این بود که محمد بن اسماعیل بن جعفر صادق(ع) مهدی است و نمرده و رجعت خواهد کرد.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ص ۲۶؛ نوبختی، فرق الشیعه، ص ۷۲</ref>


==قرامطه در شام==
==قرامطه در شام==
قرامطه به طور پراکنده در جنوب عراق و بخش‌هایی از مناطق شرق ایران و نیز یمن، به حیات خودادامه دادند. در شام زکرویه پسر مهرویه - که از فرستادگان حمدان بود که در ابتدا ادعای امامت عبیدالله را پذیرفته بود و بنابر روایاتی همو بود که عبدان را کشت - بعد از مدتی از عبیدالله جدا شد و به قرامطه پیوست و شورش بزرگی در شام به راه انداخت و حتی به مقر عبیدالله حمله کرد و او را مجبور به فرار به شمال آفریقا کرد. زکرویه در سال 294 از عباسیان شکست خورد و کشته شد.
قرامطه به طور پراکنده در جنوب عراق و بخش‌هایی از مناطق شرق ایران و نیز یمن، به حیات خودادامه دادند. در شام زکرویه پسر مهرویه - که از فرستادگان حمدان بود که در ابتدا ادعای امامت عبیدالله را پذیرفته بود و بنابر روایاتی همو بود که عبدان را کشت - بعد از مدتی از عبیدالله جدا شد و به قرامطه پیوست و شورش بزرگی در شام به راه انداخت و حتی به مقر عبیدالله حمله کرد و او را مجبور به فرار به شمال آفریقا کرد. زکرویه در سال ۲۹۴ از عباسیان شکست خورد و کشته شد.


پس از مدتی پایگاه قرمطیان به بحرین منتقل شد چرا که یکی از داعیان قرمطی به نام ابو سعید جنابی توانسته بود حکومت مستقلی را در آنجا تشکیل دهد.
پس از مدتی پایگاه قرمطیان به بحرین منتقل شد چرا که یکی از داعیان قرمطی به نام ابو سعید جنابی توانسته بود حکومت مستقلی را در آنجا تشکیل دهد.


==حکومت قرمطیان در بحرین==
==حکومت قرمطیان در بحرین==
{{اصلی|قرمطیان بحرین}}
{{اصلی|قرمطیان بحرین}}
ابو سعید جنابی را حمدان به منطقه بحرین فرستاد و ابو سعید با جلب نظر برخی از قبایل منطقه مانند بخشی از قبیله ربیعه، دولتی را در آنجا تشکیل داد و در 287 ق توانست نیروهای خلیفه، که برای سرکوب آنان به این منطقه آمده بودند را شکست دهد. در سال 290 هجری چند شهر مهم و پایتخت بحرین به دست قرامطه افتاد. دولت قرامطه در بحرین حدود دو قرن دوام آورد. دامنه نفوذ آنان در برخی اوقات، از یک سو تا مکه و مدینه و از سوی دیگر تا شهرهای جنوبی عراق مانند بصره گسترش داد.<ref>دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، 141</ref>
ابو سعید جنابی را حمدان به منطقه بحرین فرستاد و ابو سعید با جلب نظر برخی از قبایل منطقه مانند بخشی از قبیله ربیعه، دولتی را در آنجا تشکیل داد و در ۲۸۷ ق توانست نیروهای خلیفه، که برای سرکوب آنان به این منطقه آمده بودند را شکست دهد. در سال ۲۹۰ هجری چند شهر مهم و پایتخت بحرین به دست قرامطه افتاد. دولت قرامطه در بحرین حدود دو قرن دوام آورد. دامنه نفوذ آنان در برخی اوقات، از یک سو تا مکه و مدینه و از سوی دیگر تا شهرهای جنوبی عراق مانند بصره گسترش داد.<ref>دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۴۱</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|2}}
{{پانویس|۲}}
==منابع==
==منابع==
* برتلس، آی.ی، ناصر خسرو و اسماعیلیان، ترجمه ی.آرین پور، تهران، انتشارات نباد فرهنگ ایران، 1346
* برتلس، آی.ی، ناصر خسرو و اسماعیلیان، ترجمه ی.آرین پور، تهران، انتشارات نباد فرهنگ ایران، ۱۳۴۶
* لوئیس، برنارد، تاریخ اسماعیلیان، ترجمه فریدون بدره ای، تهران، توس، 1362
* لوئیس، برنارد، تاریخ اسماعیلیان، ترجمه فریدون بدره ای، تهران، توس، ۱۳۶۲ش.
{{اسماعیلیه}}
{{اسماعیلیه}}
{{حکومت‌های شیعی}}
{{حکومت‌های شیعی}}
کاربر ناشناس