پرش به محتوا

ملاصدرا: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ مارس ۲۰۱۹
جز
اصلاح پانویس‌ها
جز (اصلاح پانویس‌ها)
خط ۴۰: خط ۴۰:
| پانویس =
| پانویس =
}}
}}
'''صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی'''(متوفی [[سال ۱۰۵۰ هجری قمری|۱۰۵۰ق]]) مشهور به ملاصدار [[فلسفه|فیلسوف]]، [[عرفان|عارف]] و [[مفسر]] [[شیعه|شیعی]]. وی به '''صدرالحکما''' و '''صدر المتألهین''' نیز معروف است. او شاگرد [[میر داماد]] و [[شیخ بهایی]] است و [[ملا محسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] و عبدالرزاق لاهیجی را از معروف‌ترین شاگردان او دانسته‌اند. ملاصدرا بنیانگذار مکتب فلسفی [[حکمت متعالیه]] به عنوان سومین مکتب مهم فلسفی در جهان اسلام است. او نظام فلسفی خود را در مهم‌ترین کتاب خود [[الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة]] معروف به اسفار تبیین کرد. پس از او سنت عقلانی شیعه تحت تأثیر آموزه‌های وی قرار گرفت و فیلسوفان متعددی از جمله [[ملاهادی سبزواری]] و [[علامه طباطبایی]] به شرح اندیشه‌های او پرداختند. [[اصالت وجود]] اساس مکتب فکری اوست و نظریه‌اش درباره چگونگی [[معاد جسمانی]] مناقشاتی برانگیخته است.
'''صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی'''(متوفی [[سال ۱۰۵۰ هجری قمری|۱۰۵۰ق]]) مشهور به ملاصدار [[فلسفه|فیلسوف]]، [[عرفان|عارف]] و [[مفسر]] [[شیعه|شیعی]]. وی به '''صدرالحکما''' و '''صدر المتألهین''' نیز معروف است. او شاگرد [[میر داماد]] و [[شیخ بهایی]] است و [[ملا محسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] و عبدالرزاق لاهیجی را از معروف‌ترین شاگردان او دانسته‌اند. ملاصدرا بنیانگذار مکتب فلسفی [[حکمت متعالیه]] به عنوان سومین مکتب مهم فلسفی در جهان اسلام است. او نظام فلسفی خود را در مهمترین کتاب خود [[الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة]] معروف به اسفار تبیین کرد. پس از او سنت عقلانی شیعه تحت تأثیر آموزه‌های وی قرار گرفت و فیلسوفان متعددی از جمله [[ملاهادی سبزواری]] و [[علامه طباطبایی]] به شرح اندیشه‌های او پرداختند. [[اصالت وجود]] اساس مکتب فکری اوست و نظریه‌اش درباره چگونگی [[معاد جسمانی]] مناقشاتی برانگیخته است.


صدرالدین شیرازی در [[شیراز]]، [[اصفهان]] و [[قم]] زندگی کرد. او در کنار آثار متعدد فلسفی، کتاب‌هایی نیز در زمینه [[تفسیر ملاصدرا|تفسیر قرآن]] و [[شرح اصول کافی ملا صدرا|شرح اصول کافی]] نگاشته است.
صدرالدین شیرازی در [[شیراز]]، [[اصفهان]] و [[قم]] زندگی کرد. او در کنار آثار متعدد فلسفی، کتاب‌هایی نیز در زمینه [[تفسیر ملاصدرا|تفسیر قرآن]] و [[شرح اصول کافی ملا صدرا|شرح اصول کافی]] نگاشته است.


== نسب، ولادت و درگذشت ==
== نسب، ولادت و درگذشت ==
تاریخ دقیق ولادت او مشخص نیست؛ ولی وفات وی در هفتاد سالگی، در سال [[سال ۱۰۵۰ هجری قمری|۱۰۵۰]] هجری قمری و به هنگامی بوده است که برای هفتمین بار به سفر [[حج]] می‌رفته و یا از سفر بازمی‌گشته است. بنابراین می‌توان تولد او در پانزده سال آخر قرن دهم هجری دانست.<ref>مقدمه محمدرضا مظفر بر الحکمة المتعالیة، ص۵</ref> او در شیراز از پدری صالح به نام [[ابراهیم بن یحیی قوامی]] متولد شده است و گفته‌اند وی از وزیران دولت فارس به مرکزیت [[شیراز]] و از خاندان محترم قوامی بود و صاحب فرزند نمی‌شد. لذا نذر کرد در صورتی که خدای متعال به او پسری صالح و موحد ببخشد، به فقیران و اهل علم بسیار کمک کند.<ref>همانجا</ref>
تاریخ دقیق ولادت او مشخص نیست؛ ولی وفات وی در هفتاد سالگی، در سال [[سال ۱۰۵۰ هجری قمری|۱۰۵۰]] هجری قمری و به هنگامی بوده است که برای هفتمین بار به سفر [[حج]] می‌رفته و یا از سفر بازمی‌گشته است. بنابراین می‌توان تولد او در پانزده سال آخر قرن دهم هجری دانست.<ref>مقدمه محمدرضا مظفر بر الحکمة المتعالیة، ص۵.</ref> او در شیراز از پدری صالح به نام [[ابراهیم بن یحیی قوامی]] متولد شده است و گفته‌اند وی از وزیران دولت فارس به مرکزیت [[شیراز]] و از خاندان محترم قوامی بود و صاحب فرزند نمی‌شد. لذا نذر کرد در صورتی که خدای متعال به او پسری صالح و موحد ببخشد، به فقیران و اهل علم بسیار کمک کند.<ref>همانجا.</ref>


صدرالمتألهین اموالی را که از پدرش برجای مانده بود در تحصیل علم صرف کرد.
صدرالمتألهین اموالی را که از پدرش برجای مانده بود در تحصیل علم صرف کرد.
خط ۵۷: خط ۵۷:
# زبیده، همسر [[فیض کاشانی]]
# زبیده، همسر [[فیض کاشانی]]
# دختری که همسر [[عبدالمحسن کاشانی]]
# دختری که همسر [[عبدالمحسن کاشانی]]
# معصومه خاتون، همسر [[قوام الدین نیریزی]].<ref>مجموعه رسائل فلسفی صدر المتالهین، تحقیق و تصحیح: حامد ناجی اصفهانی، تهران: حکمت، ۱۳۷۵ش.، صص ۱۰-۱۱.</ref>
# معصومه خاتون، همسر [[قوام الدین نیریزی]].<ref>مجموعه رسائل فلسفی صدر المتالهین، تحقیق و تصحیح: حامد ناجی اصفهانی، تهران: حکمت، ۱۳۷۵ش.، صص ۱۰-۱۱..</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}


==تحصیلات==
==تحصیلات==
وی تحصیلات مقدماتی را در کنار پدرش که از اشراف بود، به پایان رساند. پس از فوت پدر به [[اصفهان]] رفت. اصفهان در آن دوران پایتخت [[صفویه|صفویان]] بود و از جهت علوم نقلی و عقلی رونق داشت. وی علوم عقلی را نزد [[میرداماد|سید محمدباقر میرداماد]] (<small>متوفی ۱۰۴۱ ق.</small>) و علوم نقلی را از [[بهاء الدین عاملی|شیخ بهاء الدین عاملی]] (<small>متوفی ۱۰۳۰ ق.</small>) فراگرفت و از این دو اجازه دریافت کرد.<ref> صدرالدین شیرازی، شرح اصول کافی، ذیل حدیث اول، ص ۱۶</ref> هنگامی که وی به اصفهان می‌رفت دارای مقام علمی و عملی ممتازی بوده است؛ زیرا در ابتدای ورود به حوزه اصفهان در درس شیخ بهاءالدین عاملی (<small>۱۰۳۱-۹۵۳</small>) شرکت نمود.<ref>مقدمه محمدرضا مظفر بر الحکمة المتعالیة، ص ۵</ref>
وی تحصیلات مقدماتی را در کنار پدرش که از اشراف بود، به پایان رساند. پس از فوت پدر به [[اصفهان]] رفت. اصفهان در آن دوران پایتخت [[صفویه|صفویان]] بود و از جهت علوم نقلی و عقلی رونق داشت. وی علوم عقلی را نزد [[میرداماد|سید محمدباقر میرداماد]] (متوفی ۱۰۴۱ق) و علوم نقلی را از [[بهاء الدین عاملی|شیخ بهاء الدین عاملی]] (متوفی ۱۰۳۰ ق) فراگرفت و از این دو اجازه دریافت کرد.<ref>صدرالدین شیرازی، شرح اصول کافی، ذیل حدیث اول، ص۱۶.</ref> هنگامی که وی به اصفهان می‌رفت دارای مقام علمی و عملی ممتازی بوده است؛ زیرا در ابتدای ورود به حوزه اصفهان در درس شیخ بهاءالدین عاملی (۱۰۳۱-۹۵۳ق) شرکت نمود.<ref>مقدمه محمدرضا مظفر بر الحکمة المتعالیة، ص۵.</ref>


پس از اصفهان، دوباره به شیراز بازگشت. وی در شیراز در مدرسه خان تدریس می‌کرد.<ref> تاریخ آثار العجم، ص ۴۹۵، ذیل مدرسه خان شیراز</ref> در شیراز برخی از علما وی را آزار دادند و او شیراز را به سوی کهک یکی از روستاهای اطراف قم ترک کرد<ref>سید ابوالحسن قزوینی، سه مقاله و دو نامه، بی تا، ص ۲</ref> و سال‌ها در انزوا به ریاضت و [[تزکیه]] پرداخت. پس از این دوران وی به تألیف و تأسیس مکتب فلسفی خود روی آورد و تا پایان عمر بدان مشغول بود. مطابق برخی اسناد وی بخش پایانی زندگی را در قم گذراند.
پس از اصفهان، دوباره به شیراز بازگشت. وی در شیراز در مدرسه خان تدریس می‌کرد.<ref>تاریخ آثار العجم، ص۴۹۵، ذیل مدرسه خان شیراز.</ref> در شیراز برخی از علما وی را آزار دادند و او شیراز را به سوی کهک یکی از روستاهای اطراف قم ترک کرد<ref>سید ابوالحسن قزوینی، سه مقاله و دو نامه، بی تا، ص۲.</ref> و سال‌ها در انزوا به ریاضت و [[تزکیه]] پرداخت. پس از این دوران وی به تألیف و تأسیس مکتب فلسفی خود روی آورد و تا پایان عمر بدان مشغول بود. مطابق برخی اسناد وی بخش پایانی زندگی را در قم گذراند.




خط ۷۳: خط ۷۳:
'''مرحله دوم''': در این مرحله گوشه نشینی و دوری از مردم و روی آوردن به عبادت را در بعضی از کوههای دور دست واقع در کهک از روستاهای [[قم]] برمی‌گزیند. این انزوا پانزده سال به طول انجامید. در مقدمه اسفار داستان این دوره را بیان می‌کند: چون از سوی مردم در تنگنا بود و از اهل دانش و معرفت کسی را نمی‌یافت و نظریه‌های اشتباه، بسیار رواج داشت از مردم دوری گزید و به کوهستان پناه برد و به عبادت خداوند مشغول گردید، نه دیگر درسی القا می‌کرد و نه به تألیفی می‌پرداخت. در این زمان دراز جز عبادت و مجاهده و ریاضت، اشتغالی نداشت.
'''مرحله دوم''': در این مرحله گوشه نشینی و دوری از مردم و روی آوردن به عبادت را در بعضی از کوههای دور دست واقع در کهک از روستاهای [[قم]] برمی‌گزیند. این انزوا پانزده سال به طول انجامید. در مقدمه اسفار داستان این دوره را بیان می‌کند: چون از سوی مردم در تنگنا بود و از اهل دانش و معرفت کسی را نمی‌یافت و نظریه‌های اشتباه، بسیار رواج داشت از مردم دوری گزید و به کوهستان پناه برد و به عبادت خداوند مشغول گردید، نه دیگر درسی القا می‌کرد و نه به تألیفی می‌پرداخت. در این زمان دراز جز عبادت و مجاهده و ریاضت، اشتغالی نداشت.


'''مرحله سوم''': این مرحله دوره نگارش کتاب‌ها است. چنانکه خود صدرا می‌گوید: «اکنون زمان نوشتن کتاب است و این خواست خداوند است که به این زمان موکول گردیده است.» [[اسفار]] نخستین کتابی است که پس از انزوای طولانی می‌نویسد و چنین برمی آید که آن را در همان محل گوشه نشینی خود نوشته است. پیش از اسفار رساله‌های اندکی نوشته است و پس از اسفار هر کتابی که نوشته است از عبارات آن گرفته شده است و می‌توان اسفار را اساس کتاب‌های دیگر صدرا دانست.<ref>زیست‌نامه صدرالدین محمد شیرازی، مقدمه محمدرضا مظفر بر اسفار، ص ۴-۷</ref>
'''مرحله سوم''': این مرحله دوره نگارش کتاب‌ها است. چنانکه خود صدرا می‌گوید: «اکنون زمان نوشتن کتاب است و این خواست خداوند است که به این زمان موکول گردیده است.» [[اسفار]] نخستین کتابی است که پس از انزوای طولانی می‌نویسد و چنین برمی آید که آن را در همان محل گوشه نشینی خود نوشته است. پیش از اسفار رساله‌های اندکی نوشته است و پس از اسفار هر کتابی که نوشته است از عبارات آن گرفته شده است و می‌توان اسفار را اساس کتاب‌های دیگر صدرا دانست.<ref>زیست‌نامه صدرالدین محمد شیرازی، مقدمه محمدرضا مظفر بر اسفار، ص۴.</ref>


==شاگردان==
==شاگردان==
خط ۸۸: خط ۸۸:
==حکمت متعالیه==
==حکمت متعالیه==
{{اصلی|حکمت متعالیه}}
{{اصلی|حکمت متعالیه}}
ملاصدرا نام مکتب فلسفی خود را '''حکمت متعالیه''' نهاد. از نظر او تمایز اساسی حکمت متعالیه نسبت به سایر مکاتب فلسفی در رویکرد عرفانی آن است. [[خواجه نصیر]] در [[شرح الاشارات و التبیهات|شرح اشارات]]، حکمت متعالیه را حکمتی می‌خواند که میان بحث و نظر از یکسو و کشف و ذوق از سوی دیگر جمع می‌کند. درمقابل این نوع حکمت، حکمت مشاء، یعنی حکمت بحثی صرف است.<ref>ج۳، ص ۴۰۱ </ref>
ملاصدرا نام مکتب فلسفی خود را '''حکمت متعالیه''' نهاد. از نظر او تمایز اساسی حکمت متعالیه نسبت به سایر مکاتب فلسفی در رویکرد عرفانی آن است. [[خواجه نصیر]] در [[شرح الاشارات و التبیهات|شرح اشارات]]، حکمت متعالیه را حکمتی می‌خواند که میان بحث و نظر از یکسو و کشف و ذوق از سوی دیگر جمع می‌کند. درمقابل این نوع حکمت، حکمت مشاء، یعنی حکمت بحثی صرف است.<ref>ج۳، ص۴۰۱.</ref>
صدرا، ملاک متعالی بودن حکمت را اتصال به عالم امر و دریافت افاضه و رحمت الهی می‌داند.<ref> شواهد، ص ۴</ref>
صدرا، ملاک متعالی بودن حکمت را اتصال به عالم امر و دریافت افاضه و رحمت الهی می‌داند.<ref>شواهد، ص۴.</ref>


سازگاری عقل و وحی از مشخصه‌های حکمت متعالیه است. دریافتهای عقل بشری بر اثر اتصال به عالم امر تعارضی با وحی و دین پیدا نمی‌کند. آثار ملاصدرا از این جهت پر از استشهاد به آیات قرآن است.
سازگاری عقل و وحی از مشخصه‌های حکمت متعالیه است. دریافتهای عقل بشری بر اثر اتصال به عالم امر تعارضی با وحی و دین پیدا نمی‌کند. آثار ملاصدرا از این جهت پر از استشهاد به آیات قرآن است.


صدرا مبانی حکمت متعالیه را در آثار گوناگون خود تبیین کرده است. مهم‌ترین و جامع‌ترین آن اسفار است. ساختار کتب حکمت متعالیه با ساختار آثار مشاء و اشراق تفاوت اساسی دارد. بر خلاف مشاء از ریاضیات و طبیعیات بحث نمی‌شود. مبحث نفس را از طبیعیات جدا کرده است و به مباحث الهیات به معنی اخص ملحق کرده است. سیر مباحث در اسفار به گونه ای است که گویی همه مجلدات آن به مثابه مقدمه برای دو جلد پایانی است.
صدرا مبانی حکمت متعالیه را در آثار گوناگون خود تبیین کرده است. مهمترین و جامع‌ترین آن اسفار است. ساختار کتب حکمت متعالیه با ساختار آثار مشاء و اشراق تفاوت اساسی دارد. بر خلاف مشاء از ریاضیات و طبیعیات بحث نمی‌شود. مبحث نفس را از طبیعیات جدا کرده است و به مباحث الهیات به معنی اخص ملحق کرده است. سیر مباحث در اسفار به گونه‌ای است که گویی همه مجلدات آن به مثابه مقدمه برای دو جلد پایانی است.


تمرکز بر دو حقیقت وجودی انسان و خدا از ویژگیهای بارز حکمت متعالیه است. در این نظام معرفتی، جایگاه هستی شناسانه انسان نه از حیث ارتباط با مراتب مادون هستی، بلکه از جهت ارتباط با عالی‌ترین مرتبه هستی، یعنی خداوند، بررسی می‌شود.
تمرکز بر دو حقیقت وجودی انسان و خدا از ویژگیهای بارز حکمت متعالیه است. در این نظام معرفتی، جایگاه هستی شناسانه انسان نه از حیث ارتباط با مراتب مادون هستی، بلکه از جهت ارتباط با عالی‌ترین مرتبه هستی، یعنی خداوند، بررسی می‌شود.


مهم‌ترین مبانی حکمت متعالیه را می‌توان بداهت مفوم وجود، زیادت وجود بر ماهیت، [[اصالت وجود]]، وحدت تشکیکی وجود، تقسیم وجود به رابط و مستقل، امکان فقری و [[حرکت جوهری]] دانست.
مهمترین مبانی حکمت متعالیه را می‌توان بداهت مفوم وجود، زیادت وجود بر ماهیت، [[اصالت وجود]]، وحدت تشکیکی وجود، تقسیم وجود به رابط و مستقل، امکان فقری و [[حرکت جوهری]] دانست.


===دیدگاه‌های مختلف در باب روش شناسی حکمت متعالیه===
===دیدگاه‌های مختلف در باب روش شناسی حکمت متعالیه===
در باب روش‌شناسی حکمت متعالیه دیدگاه‌های متفاوتی بیان شده است.
در باب روش‌شناسی حکمت متعالیه دیدگاه‌های متفاوتی بیان شده است.
*عدم اصالت و تعین فکری: برخی فلسفه صدرا را فاقد هرگونه اصالت و تعین فکری می‌دانند و آن را آمیزه‌ای نامنظم از اندیشه‌های متفکران پیشین اعم از مشائی، اشراقی، کلامی و عرفانی خوانده‌اند.<ref>دری، ج ۲، ص ۱۵۷</ref>
*عدم اصالت و تعین فکری: برخی فلسفه صدرا را فاقد هرگونه اصالت و تعین فکری می‌دانند و آن را آمیزه‌ای نامنظم از اندیشه‌های متفکران پیشین اعم از مشائی، اشراقی، کلامی و عرفانی خوانده‌اند.<ref>دری، ج۲، ص۱۵۷.</ref>


*آمیزه ای از فلسفه مشاء و اشراق: دیدگاه دیگر اینکه حکمت متعالیه آمیزه ای از فلسفه مشاء و حکمت اشراقی است. صدرا هم از فیلسوفان مشاء و هم از آراء [[شهاب الدین یحیی سهرودی|شیخ اشراق]] تأثیر پذیرفته است.<ref>مصباح، ج۱، ص ۱۲۰</ref>
*آمیزه‌ای از فلسفه مشاء و اشراق: دیدگاه دیگر اینکه حکمت متعالیه آمیزه‌ای از فلسفه مشاء و حکمت اشراقی است. صدرا هم از فیلسوفان مشاء و هم از آراء [[شهاب الدین یحیی سهرودی|شیخ اشراق]] تأثیر پذیرفته است.<ref>مصباح، ج۱، ص۱۲۰.</ref>


*فلسفه عرفانی: برخی نیز حکمت متعالیه را فلسفه عرفانی خوانده‌اند. ملاصدرا از متون عرفان نظری بویژه [[محی الدین عربی|ابن عربی]] بسیار استفاده کرده است.<ref>نک:ندری، ۱۹۲</ref> حکمت متعالیه تلاشی برای فلسفه سازی عرفان نظری است.<ref>حکیمی، ۴۱۳ </ref>بر همین مبنا او را عارف متفلسف دانسته‌اند نه فیلسوف متأله<ref>روضاتی، ص ۱۸۱</ref>
*فلسفه عرفانی: برخی نیز حکمت متعالیه را فلسفه عرفانی خوانده‌اند. ملاصدرا از متون عرفان نظری بویژه [[محی الدین عربی|ابن عربی]] بسیار استفاده کرده است.<ref>نک:ندری، ۱۹۲.</ref> حکمت متعالیه تلاشی برای فلسفه سازی عرفان نظری است.<ref>حکیمی، ۴۱۳.</ref>بر همین مبنا او را عارف متفلسف دانسته‌اند نه فیلسوف متأله<ref>روضاتی، ص۱۸۱.</ref>


* بهره‌گیری از دو زبان متعالیه و مشاء: برخی دیگر برتری حکمت متعالیه را در روش برتر آن می‌دانند. صدرالمتألهین برای آموزش فلسفه عالی خود، نوعی از دو زبان بهره گرفته است که یکی را حکمت متعالیه نام نهاده است و به وسیله آن فلسفه خود را بیان کرده است و دیگری زبان موضوعی است که همان زبان اصلی [[فلسفه مشاء]] و [[فلسفه اشراق|اشراق]] و سایر مکاتب است. از این رهگذر، نه تنها می‌توان فلسفه ملاصدرا را از اتهام تلفیق رها ساخت، بلکه بر مبنای آن می‌توان نوآوری‌های او را در سیستم منطقی مبتنی بر اصول موضوعه که از نظم بی نظیری برخوردار است، توجیه و بازسازی نمود.<ref> حائری، حکمت...، ص ۱۶۲</ref>
* بهره‌گیری از دو زبان متعالیه و مشاء: برخی دیگر برتری حکمت متعالیه را در روش برتر آن می‌دانند. صدرالمتألهین برای آموزش فلسفه عالی خود، نوعی از دو زبان بهره گرفته است که یکی را حکمت متعالیه نام نهاده است و به وسیله آن فلسفه خود را بیان کرده است و دیگری زبان موضوعی است که همان زبان اصلی [[فلسفه مشاء]] و [[فلسفه اشراق|اشراق]] و سایر مکاتب است. از این رهگذر، نه تنها می‌توان فلسفه ملاصدرا را از اتهام تلفیق رها ساخت، بلکه بر مبنای آن می‌توان نوآوری‌های او را در سیستم منطقی مبتنی بر اصول موضوعه که از نظم بی نظیری برخوردار است، توجیه و بازسازی نمود.<ref>حائری، حکمت...، ص۱۶۲.</ref>


* تفکری میان رشته ای: برخی از معاصران حکمت متعالیه را برخوردار از رهیافت میان رشته ای دانسته‌اند. در این دیدگاه، ملاصدرا پیشرو تفکر میان رشته ای در فهنگ اسلامی دانسته شده است و این اعتقاد وجود دارد که وی با به چالش فراخواندن [[فلسفه]]، [[کلام]]، [[عرفان]] و علوم تفسیری به نگرش ژرف در حکمت دست یافته است. حکمت متعالیه، در واقع رهیافتی متعالی و حاصل چالش بین رشته در حل مسائل الهیاتی است. آشنایی صدرا با علوم مختلف و نیز وقوف به زیان‌های حصرگرایی روش شناختی، در گرایش وی به مطالعه میان رشته ای مؤثر بوده است. بدین ترتیب، نوآوری او در حکمت متعالیه حاصل رویکرد میان رشته ای در مطالعات الهیاتی است.<ref>فرامرز، روش شناسی فلسفه...، ۲۳۳-۲۵۲، روش شناسی مطالعات...، ۴۰۸،۴۱۱، روی‌آورد...، ص ۱۲۵-۱۳۵</ref>
* تفکری میان رشته ای: برخی از معاصران حکمت متعالیه را برخوردار از رهیافت میان رشته‌ای دانسته‌اند. در این دیدگاه، ملاصدرا پیشرو تفکر میان رشته‌ای در فهنگ اسلامی دانسته شده است و این اعتقاد وجود دارد که وی با به چالش فراخواندن [[فلسفه]]، [[کلام]]، [[عرفان]] و علوم تفسیری به نگرش ژرف در حکمت دست یافته است. حکمت متعالیه، در واقع رهیافتی متعالی و حاصل چالش بین رشته در حل مسائل الهیاتی است. آشنایی صدرا با علوم مختلف و نیز وقوف به زیان‌های حصرگرایی روش شناختی، در گرایش وی به مطالعه میان رشته‌ای مؤثر بوده است. بدین ترتیب، نوآوری او در حکمت متعالیه حاصل رویکرد میان رشته‌ای در مطالعات الهیاتی است.<ref>فرامرز، روش‌شناسی فلسفه...، ۲۳۳-۲۵۲، روش‌شناسی مطالعات...، ۴۰۸،۴۱۱، روی‌آورد...، ص۱۲۵-۱۳۵.</ref>


==آثار ==
==آثار ==
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
[[پرونده:دستخط ملاصدرا.jpg|۲۰۰px|بندانگشتی|صفحهٔ آخر کتاب الصراط المستقیم میرداماد، به خط و امضای ملاصدرا]]
[[پرونده:دستخط ملاصدرا.jpg|۲۰۰px|بندانگشتی|صفحهٔ آخر کتاب الصراط المستقیم میرداماد، به خط و امضای ملاصدرا]]
ملاصدرا آثار فراوانی را در موضوعات مختلف نگاشته است.
ملاصدرا آثار فراوانی را در موضوعات مختلف نگاشته است.
مهم‌ترین آثار وی بدین شرح است
مهمترین آثار وی بدین شرح است
* اسفار؛ نام این کتاب [[الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة]] است. این کتاب مهم‌ترین اثر اوست.
* اسفار؛ نام این کتاب [[الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة]] است. این کتاب مهمترین اثر اوست.
* [[المبدأ و المعاد (کتاب)|المبدأ و المعاد]]؛ این کتاب با نام الحکمة‌المتعالیة نیز خوانده می‌شود. این کتاب را می‌توان خلاصه ای از بخش دوم اسفار دانست.
* [[المبدأ و المعاد (کتاب)|المبدأ و المعاد]]؛ این کتاب با نام الحکمة‌المتعالیة نیز خوانده می‌شود. این کتاب را می‌توان خلاصه‌ای از بخش دوم اسفار دانست.
* [[تفسیر ملا صدرا|تفسیر قرآن]]؛ وی به صورت پراکنده بر برخی آیات و سور تفسیر نوشته است. در آثار وی هر یک به صورت جداگانه ذکر می‌شود. در اواخر عمر از ابتدای [[قرآن]] شروع کرده است، اما با مرگ وی این کار ناتمام ماند.
* [[تفسیر ملا صدرا|تفسیر قرآن]]؛ وی به صورت پراکنده بر برخی آیات و سور تفسیر نوشته است. در آثار وی هر یک به صورت جداگانه ذکر می‌شود. در اواخر عمر از ابتدای [[قرآن]] شروع کرده است، اما با مرگ وی این کار ناتمام ماند.
*شرح اصول کافی: این شرح ناتمام در ۷ جلد منتشر شده است.<ref>[http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/۷۹۴۱۵?ParentID=۷۸۴۶۰ نصیری، علی؛نگاهی به شرح صدرالمتألهین بر اصول الکافی؛مجله علوم حدیث، شماره ۲۴]</ref>
*شرح اصول کافی: این شرح ناتمام در ۷ جلد منتشر شده است.<ref>[http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/۷۹۴۱۵?ParentID=۷۸۴۶۰ نصیری، علی؛نگاهی به شرح صدرالمتألهین بر اصول الکافی؛مجله علوم حدیث، شماره ۲۴].</ref>
* [[الشواهد الربوبیة]]؛
* [[الشواهد الربوبیة]]؛
* [[کسر اصنام الجاهلیة]]
* [[کسر اصنام الجاهلیة]]
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
*الحکمة العرشیه؛ جیمز وینستون این کتاب را به انگلیسی ترجمه کرده است.
*الحکمة العرشیه؛ جیمز وینستون این کتاب را به انگلیسی ترجمه کرده است.
*اکسیر العارفین فی معرفة الحق والیقین، مجموعه رسائل آخوند، ترجمه ژاپنی, توکیو, انجمن بررسی‌های اسلامی)
*اکسیر العارفین فی معرفة الحق والیقین، مجموعه رسائل آخوند، ترجمه ژاپنی, توکیو, انجمن بررسی‌های اسلامی)
*رساله تصور و تصدیق به انگلیسی<ref>http://www.irip.ir/Home/Single/175</ref>
*رساله تصور و تصدیق به انگلیسی<ref>http://www.irip.ir/Home/Single/175.</ref>
*خلاصه اسفار به آلمانی توسط ماکس هورتن<ref>[http://www.ketabnews.com/detail-2036-fa-0.html نهضت ترجمه آثار ملاصدرا]</ref>
*خلاصه اسفار به آلمانی توسط ماکس هورتن<ref>[http://www.ketabnews.com/detail-2036-fa-0.html نهضت ترجمه آثار ملاصدرا].</ref>


بنیاد حکمت اسلامی صدرا در نظر دارد که آثار صدرا را به انگلیسی ترجمه کند.<ref>همان</ref>
بنیاد حکمت اسلامی صدرا در نظر دارد که آثار صدرا را به انگلیسی ترجمه کند.<ref>همان.</ref>


==نوآوری‌ها==
==نوآوری‌ها==
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:


===امکان فقری===
===امکان فقری===
وجوب، امکان و امتناع که به مواد ثلاث شهره دارند، پیش از صدرا وصف ماهیت بودند. امکان در ماهیت به معنای مقتضی بودن نسبت به وجود و عدم است. این معنا نمی‌تواند در وجود راه یابد؛ زیرا هر وجودی ضرورت دارد.امکان در مورد وجود به معنای فقر و حاجت و وابستگی ذاتی است،وجودات امکانی به تمام هویتشان مرتبط به غیر و متعلّق به غیر هستند، درحالی که ماهیات چنین نیستند؛ زیرا هرچند برای ماهیات خارج از ظرف وجود ثبوتی نیست، امّا عقل می‌تواند آن‌ها را به طور مستقل از غیر تصوّر کند.<ref>اسفار، ج ۱، ص ۸۷، ۴۱۲</ref>
وجوب، امکان و امتناع که به مواد ثلاث شهره دارند، پیش از صدرا وصف ماهیت بودند. امکان در ماهیت به معنای مقتضی بودن نسبت به وجود و عدم است. این معنا نمی‌تواند در وجود راه یابد؛ زیرا هر وجودی ضرورت دارد.امکان در مورد وجود به معنای فقر و حاجت و وابستگی ذاتی است،وجودات امکانی به تمام هویتشان مرتبط به غیر و متعلّق به غیر هستند، درحالی که ماهیات چنین نیستند؛ زیرا هرچند برای ماهیات خارج از ظرف وجود ثبوتی نیست، امّا عقل می‌تواند آن‌ها را به طور مستقل از غیر تصوّر کند.<ref>اسفار، ج۱، ص۸۷، ۴۱۲.</ref>


=== حرکت جوهری ===
=== حرکت جوهری ===
{{اصلی|حرکت جوهری}}
{{اصلی|حرکت جوهری}}
پیش از صدرالمتألّهین حرکت را منحصر در چهار مقوله: «کَمّ» و «کیف» و «أین» و «وَضع» می‌دانستند. حکیمان پیش از صدرالمتألّهین به حرکت در جوهر توجّه داشته‌اند، لکن آن را ممتنع می‌دانستند. صدرالمتألّهین حرکت در جوهر را نیز اثبات کرد و درواقع ثابت کرد که جهان مادی، جهانی است سیال و گذرا که لحظه ای قرار و آرام ندارد و تا استعدادهای وجودی آن به فعلیت نیانجامد، از حرکت بازنمی ایستد. او وجود را به ثابت و سیال تقسیم و حرکت را از احکام تقسیمی وجود دانست و بحث از آن را یکی از مباحث مهمّ امور عامّه در فلسفه معرّفی کرد.
پیش از صدرالمتألّهین حرکت را منحصر در چهار مقوله: «کَمّ» و «کیف» و «أین» و «وَضع» می‌دانستند. حکیمان پیش از صدرالمتألّهین به حرکت در جوهر توجّه داشته‌اند، لکن آن را ممتنع می‌دانستند. صدرالمتألّهین حرکت در جوهر را نیز اثبات کرد و درواقع ثابت کرد که جهان مادی، جهانی است سیال و گذرا که لحظه‌ای قرار و آرام ندارد و تا استعدادهای وجودی آن به فعلیت نیانجامد، از حرکت بازنمی ایستد. او وجود را به ثابت و سیال تقسیم و حرکت را از احکام تقسیمی وجود دانست و بحث از آن را یکی از مباحث مهمّ امور عامّه در فلسفه معرّفی کرد.


اثبات حرکت جوهری در بسیاری دیگر از مسائل حکمت متعالیه تأثیر گذاشته است. زمان، [[معاد جسمانی]]، ربط متغیر به ثابت و حادث به قدیم، عوالم نفس، [[تناسخ]] و... از جمله مسائلی است که اثبات حرکت جوهری در آن‌ها مؤثر بوده است.
اثبات حرکت جوهری در بسیاری دیگر از مسائل حکمت متعالیه تأثیر گذاشته است. زمان، [[معاد جسمانی]]، ربط متغیر به ثابت و حادث به قدیم، عوالم نفس، [[تناسخ]] و... از جمله مسائلی است که اثبات حرکت جوهری در آن‌ها مؤثر بوده است.
خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
در مورد حدوث و قدم نفس, آرای گوناگونی وجود دارد. بعضی به حدوث و بعضی به قدم نفس باور دارند. مدافعان نظریه حدوث در چگونگی آن اختلاف دارند. سه دیدگاه مهم در این مورد عبارت‌اند از: حدوث نفس با حدوث بدن, حدوث نفس به حدوث بدن و حدوث نفس قبل از بدن. نظریه قدیم بودن نفس نیز از این جهت که قِدَم در سلسله عرضی است یا در سلسله طولی و نیز از این جهت که قدم ذاتی است یا زمانی, به دیدگاه‌های مختلفی می‌انجامد. صدرالمتألّهین نه تنها نفس را حادث به حدوث بدن, بلکه عین حدوث بدن می‌داند.
در مورد حدوث و قدم نفس, آرای گوناگونی وجود دارد. بعضی به حدوث و بعضی به قدم نفس باور دارند. مدافعان نظریه حدوث در چگونگی آن اختلاف دارند. سه دیدگاه مهم در این مورد عبارت‌اند از: حدوث نفس با حدوث بدن, حدوث نفس به حدوث بدن و حدوث نفس قبل از بدن. نظریه قدیم بودن نفس نیز از این جهت که قِدَم در سلسله عرضی است یا در سلسله طولی و نیز از این جهت که قدم ذاتی است یا زمانی, به دیدگاه‌های مختلفی می‌انجامد. صدرالمتألّهین نه تنها نفس را حادث به حدوث بدن, بلکه عین حدوث بدن می‌داند.


صدرا با استفاده از حرکت جوهری، نفس را در حرکت خود، به سوی روحانی شدن و بقاء روحانی می‌داند.<ref>صدرالمتألهین، اسفار اربعه، ج۸، ص۳۰۲؛ همو، شواهدالربوبیة، ص۳۰۹ – ۳۱۱</ref>
صدرا با استفاده از حرکت جوهری، نفس را در حرکت خود، به سوی روحانی شدن و بقاء روحانی می‌داند.<ref>صدرالمتألهین، اسفار اربعه، ج۸، ص۳۰۲؛ صدرالمتألهین، شواهدالربوبیة، ص۳۰۹ – ۳۱۱.</ref>


===معاد جسمانی===
===معاد جسمانی===
{{اصلی|معاد جسمانی}}
{{اصلی|معاد جسمانی}}
حکیمان پیش از صدرالمتألّهین, معاد جسمانی را امری غیرقابل اثبات از راه عقل و برهان عقلی می‌پنداشتند. بعضی آن را انکار کرده‌اند و بعضی دیگر, برخلاف اشکالاتی که بر آن وارد می‌دانستند, به عنوان تعبّد و تسلیم در مقابل شریعت به آن اعتراف می‌کردند. امّا صدرالمتألّهین سعی دارد که معاد جسمانی را با برهان عقلی ثابت کند. وی برای جمع بین ادله نقلی و مبانی فلسفی، نظریه جدیدی را ارائه کرد. بر اساس این دیدگاه، پس از جدایی نفس از بدن مادی، نفس انسانی متناسب با عالم برزخ و قیامت، بدنی را برای خود می‌سازد که از همه جهت شباهت با بدن دنیایی خودش دارد. این بدن، مثل بدن دنیایی است نه اینکه عین آن باشد و گرچه خصوصیات مادی را دارد، اما مادی نیست و حجم ندارد.<ref>صدرالمتألهین، اسفار اربعه، ج۹، ص۱۶۱-۱۷۱</ref>
حکیمان پیش از صدرالمتألّهین, معاد جسمانی را امری غیرقابل اثبات از راه عقل و برهان عقلی می‌پنداشتند. بعضی آن را انکار کرده‌اند و بعضی دیگر, برخلاف اشکالاتی که بر آن وارد می‌دانستند, به عنوان تعبّد و تسلیم در مقابل شریعت به آن اعتراف می‌کردند. امّا صدرالمتألّهین سعی دارد که معاد جسمانی را با برهان عقلی ثابت کند. وی برای جمع بین ادله نقلی و مبانی فلسفی، نظریه جدیدی را ارائه کرد. بر اساس این دیدگاه، پس از جدایی نفس از بدن مادی، نفس انسانی متناسب با عالم برزخ و قیامت، بدنی را برای خود می‌سازد که از همه جهت شباهت با بدن دنیایی خودش دارد. این بدن، مثل بدن دنیایی است نه اینکه عین آن باشد و گرچه خصوصیات مادی را دارد، اما مادی نیست و حجم ندارد.<ref>صدرالمتألهین، اسفار اربعه، ج۹، ص۱۶۱-۱۷۱.</ref>


==آثار درباره ملاصدرا==
==آثار درباره ملاصدرا==
{{ستون-شروع|۳|فاصله=۳|جداساز=۳}}
{{ستون-شروع|۳|فاصله=۳|جداساز=۳}}
{{ک}}
{{ک}}
* آشتیانی، جلال‌الدین، شرح حال و آراء فلسفی ملاصدرا، تهران: نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۰.
* آشتیانی، جلال‌الدین، شرح حال و آراء فلسفی ملاصدرا، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۰ش.
* آل‌یاسین، جعفر، صدرالدین شیرازی مجدد الفلسفه الاسلامیة، بغداد: مطبعه معارف، ۱۳۷۵.
* آل یاسین، جعفر، صدرالدین شیرازی مجدد الفلسفه الاسلامیة، بغداد، مطبعة معارف، ۱۳۷۵ق.
* اکبریان، رضا، حکمت متعالیه و تفکر فلسفی معاصر، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۶.
* اکبریان، رضا، حکمت متعالیه و تفکر فلسفی معاصر، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۶ش.
* امید، مسعود، سه فیلسوف مسلمان: شیخ اشراق، ملاصدرا، علامه طباطبایی، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۴.
* امید، مسعود، سه فیلسوف مسلمان: شیخ اشراق، ملاصدرا، علامه طباطبایی، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۴ش.
* باقری خرمدشتی، ناهید، کتابشناسی جامع ملاصدرا، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۷۸.
* باقری خرمدشتی، ناهید، کتابشناسی جامع ملاصدرا، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۷۸ش.
* تربتی، محمدجواد، صدرالدین شیرازی و اصول افکار فلسفی او، تبریز: ۱۳۱۲.
* تربتی، محمدجواد، صدرالدین شیرازی و اصول افکار فلسفی او، تبریز، ۱۳۱۲ش.
* حقیقت، عبدالرفیع، ملاصدرای شیرازی در تاریخ علوم و فلسفه ایرانی از جاماسک حکیم تا حکیم سبزواری، تهران: بی‌نا.
* حقیقت، عبدالرفیع، ملاصدرای شیرازی در تاریخ علوم و فلسفه ایرانی از جاماسک حکیم تا حکیم سبزواری، تهران، بی‌نا.
* حلبی، علی‌اصغر، صدرای شیرازی در تاریخ فلسفه در ایران و جهان اسلامی، تهران: اساطیر، ۱۳۷۳.
* حلبی، علی‌اصغر، صدرای شیرازی در تاریخ فلسفه در ایران و جهان اسلامی، تهران، اساطیر، ۱۳۷۳ش.
* خامنه‌ای، سید محمد، حکمت متعالیه و ملاصدرا، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۳.
* خامنه‌ای، سید محمد، حکمت متعالیه و ملاصدرا، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۳ش.
* خامنه‌ای، سید محمد، ملاصدرا؛ زندگی، شخصیت و مکتب صدرالمتألهین، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۷۹.
* خامنه‌ای، سید محمد، ملاصدرا: زندگی، شخصیت و مکتب صدرالمتألهین، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۷۹ش.
* خواجوی، محمد، لوامع العارفین فی احوال صدرالمتألهین، پژوهشی پیرامون احوال و افکار و آثار و آراء ملاصدرا/ به انضمام رساله‌ای در اصول و تطور فلسفه، تهران: مولی، ۱۳۶۶.
* خواجوی، محمد، لوامع العارفین فی احوال صدرالمتألهین، پژوهشی پیرامون احوال و افکار و آثار و آراء ملاصدرا/ به انضمام رساله‌ای در اصول و تطور فلسفه، تهران، مولی، ۱۳۶۶ش.
* دانا سرشت، اکبر، افکار سهروردی و ملاصدرا یا خلاصه‌ای از حکمت الاشراق و اسفار، تهران: ابن‌سینا، ۱۳۲۴.
* داناسرشت، اکبر، افکار سهروردی و ملاصدرا یا خلاصه‌ای از حکمت الاشراق و اسفار، تهران، ابن سینا، ۱۳۲۴ش.
* راشد، حسینعلی، دو فیلسوف شرق و غرب (صدرالمتألهین و انیشتین)، تهران: انتشارات فراهانی، ۱۳۴۷.
* راشد، حسینعلی، دو فیلسوف شرق و غرب (صدرالمتألهین و انیشتین)، تهران، انتشارات فراهانی، ۱۳۴۷ش.
* زمانیان، محمدتقی، سیری در افکار ملاصدرا، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۵۴.
* زمانیان، محمدتقی، سیری در افکار ملاصدرا، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۴ش.
* زنجانی، ابوعبدالله، الفیلسوف الکبیر صدرالدین شیرازی، تهران: صدر، ۱۳۴۸.
* زنجانی، ابوعبدالله، الفیلسوف الکبیر صدرالدین شیرازی، تهران، صدر، ۱۳۴۸ش.
* سبحانی تبریزی، جعفر، هستی‌شناسی در مکتب صدرالمتألهین، قم: دارالتبلیغ اسلامی، ۱۳۵۹.
* سبحانی تبریزی، جعفر، هستی‌شناسی در مکتب صدرالمتألهین، قم، دارالتبلیغ اسلامی، ۱۳۵۹ش.
* سجادی، جعفر، حرکت از دیدگاه ملاصدرا در سیر عرفان و فلسفه در اسلام، تهران: موسسه مطالعات تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۷.
* سجادی، جعفر، حرکت از دیدگاه ملاصدرا در سیر عرفان و فلسفه در اسلام، تهران، موسسه مطالعات تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۷ش.
* سجادی، جعفر، مصطلحات فلسفی صدرالدین شیرازی، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۴۰.
* سجادی، جعفر، مصطلحات فلسفی صدرالدین شیرازی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۰ش.
* صفوی، سلمان، مقایسه آراء ارسطو و صدرالمتألهین پیرامون خدا (واجب‌الوجود)، تهران: سلمان صفوی، ۱۳۷۱.
* صفوی، سلمان، مقایسه آراء ارسطو و صدرالمتألهین پیرامون خدا (واجب‌الوجود)، تهران، سلمان صفوی، ۱۳۷۱ش.
* علوی، هادی، نظریة الحرکة الجوهریة عندالشیرازی، بیروت: دارالطلیعه، ۱۹۸۳.
* علوی، هادی، نظریة الحرکة الجوهریة عندالشیرازی، بیروت، دارالطلیعه، ۱۹۸۳م.
* کرامتی، محمدتقی، تأثیر مبانی فلسفی در تفسیر صدرالمتألهین، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۵.
* کرامتی، محمدتقی، تأثیر مبانی فلسفی در تفسیر صدرالمتألهین، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۵ش.
* کربن، هانری، مقدمه بر المشاعر صدرالمتألهین شیرازی، ترجمه و پیشگفتار کریم مجتهدی، به ضمیمه متن فارسی المشاعر بدیع‌الملک میرزا عماد الدوله، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۱.
* کربن، هانری، مقدمه بر المشاعر صدرالمتألهین شیرازی، ترجمه و پیشگفتار کریم مجتهدی، به ضمیمه متن فارسی المشاعر بدیع‌الملک میرزا عماد الدوله، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۱ش.
* مشکوة الدینی، عبدالمحسن، تأثیر و مبادی آن یا کلیات فلسفه طبیعی صدرالدین شیرازی ملاصدرا، تهران: ابن‌سینا، ۱۳۴۷.
* مشکوة الدینی، عبدالمحسن، تأثیر و مبادی آن یا کلیات فلسفه طبیعی صدرالدین شیرازی ملاصدرا، تهران، ابن سینا، ۱۳۴۷ش.
* مشکوة الدینی، عبدالحسین، نظری به فلسفه صدرالدین شیرازی «ملاصدرا»، تهران: آگاه، ۱۳۶۱.
* مشکوة الدینی، عبدالمحسن، نظری به فلسفه صدرالدین شیرازی «ملاصدرا»، تهران، آگاه، ۱۳۶۱ش.
* میری، سید محسن و محمدجعفر علمی، فهرست موضوعی اسفار، تهران: حکمت، ۱۳۷۴.
* میری، سید محسن، و محمدجعفر علمی، فهرست موضوعی اسفار، تهران، حکمت، ۱۳۷۴ش.
* ندری ابیانه، فرشته، تأثیرات ابن‌عربی بر حکمت متعالیه، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۶.
* ندری ابیانه، فرشته، تأثیرات ابن عربی بر حکمت متعالیه، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۶ش.
* نصیری، علی، مکتب تفسیری صدرالمتألهین، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۶.
* نصیری، علی، مکتب تفسیری صدرالمتألهین، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۶ش.
* هانری، کربن و جمعی از خاورشناسان، صدرالدین شیرازی معروف به ملاصدرا یا صدرالمتألهین: فیلسوف و متفکر اسلامی، ترجمه و اقتباس ذبیح‌الله منصوری، تهران: جاویدان، ۱۳۷۲.
* هانری، کربن، و جمعی از خاورشناسان، صدرالدین شیرازی معروف به ملاصدرا یا صدرالمتألهین: فیلسوف و متفکر اسلامی، ترجمه و اقتباس ذبیح الله منصوری، تهران، جاویدان، ۱۳۷۲ش.
{{ک/پ}}
{{ک/پ}}
{{پایان}}
{{پایان}}
خط ۲۰۹: خط ۲۰۹:


== منابع ==
== منابع ==
* صدرالمتألهین، محمدبن ابراهیم، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، چ دوم، قم: طلیعة النور، شوال ۱۴۲۸
* صدرالمتألهین، محمد بن ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، قم، طلیعة النور، ۱۴۲۸ق.
* صدرالمتألهین، محمد بن ابراهیم، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة، تصحیح و تعلیق سید جلا الدین آشتیانی [ویراست ۲]، قم: موسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۲
* صدرالمتألهین، محمد بن ابراهیم، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة، تصحیح و تعلیق سید جلال الدین آشتیانی، قم، موسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۲.
*[http://www.ensani.ir/fa/content/50919/default.aspx کتابشناسی توصیفی ملاصدرا (منبع زندگی، آثار و افکار)]
*[http://www.ensani.ir/fa/content/50919/default.aspx کتابشناسی توصیفی ملاصدرا (منبع زندگی، آثار و افکار)]
*[http://lib.eshia.ir/23019/1/6390/%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA_%D9%85%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%87 مدخل حکمت متعالیه در دانشنامه جهان اسلام]
*[http://lib.eshia.ir/23019/1/6390/%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA_%D9%85%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%87 مدخل حکمت متعالیه در دانشنامه جهان اسلام]
۳۶۲

ویرایش