کاربر ناشناس
حزبالله: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
حزباللّه، به معناى گروهِ متشکلِ منسوب به [[خدا]]، در مقابل حزبالشیطان، سه بار در [[قرآن|قرآنکریم]] ذکر شده است. <ref> رجوع کنید به مائده: ۵۶، یکبار؛ مجادله: ۲۲، دو بار </ref> حزب در لغت معانى گوناگونى دارد، از جمله یاران هم عقیده و تحت امر یک فرد، گروهى که داراى یک هدف باشند، طایفه، وِرد و ذکر، جماعت، و مردم. <ref> خلیلبن احمد؛ ابنمنظور، ذیل «حزب» </ref> [[راغب اصفهانی]] <ref> ذیل «حزب» </ref> «فشردگى» را نیز در معناى آن لحاظ کرده است. حزباللّه در آیه ۵۶ [[سوره مائده]] به معانیاى تفسیر شده که با معناى لغوى آن در پیوند است، از جمله لشکر خدا، اولیاى خدا، شیعه خدا و یاران خدا. | حزباللّه، به معناى گروهِ متشکلِ منسوب به [[خدا]]، در مقابل حزبالشیطان، سه بار در [[قرآن|قرآنکریم]] ذکر شده است. <ref> رجوع کنید به مائده: ۵۶، یکبار؛ مجادله: ۲۲، دو بار </ref> حزب در لغت معانى گوناگونى دارد، از جمله یاران هم عقیده و تحت امر یک فرد، گروهى که داراى یک هدف باشند، طایفه، وِرد و ذکر، جماعت، و مردم. <ref> خلیلبن احمد؛ ابنمنظور، ذیل «حزب» </ref> [[راغب اصفهانی]] <ref> ذیل «حزب» </ref> «فشردگى» را نیز در معناى آن لحاظ کرده است. حزباللّه در آیه ۵۶ [[سوره مائده]] به معانیاى تفسیر شده که با معناى لغوى آن در پیوند است، از جمله لشکر خدا، اولیاى خدا، شیعه خدا و یاران خدا. | ||
== | ==مراد از حزب الله== | ||
به گفته اخفش (متوفى ۲۲۰ یا ۲۲۱)، حزباللّه کسانیاند که به دین خدا در آمدهاند و از او اطاعت میکنند و خدا نیز یاریشان میکند. <ref> رجوع کنید به طبرى؛ فخررازى، ذیل آیه؛ نیز رجوع کنید به طوسى، التبیان، ذیل آیه </ref> [[علامه طباطبائی|طباطبائى]] عبارت «فَانَّ حِزبَ اللّهِ هُمُ الغالِبون» را در این آیه به مثابه کُبرایى میداند که در موضع نتیجه قرار گرفته است و بنابراین، معناى آیه چنین میشود: کسى که ولایت خدا و رسول او و مؤمنان را بپذیرد غالب است، زیرا از حزباللّه است و حزباللّه هم همواره غالب است. <ref> ذیل آیه </ref> [[ابن عباس]] مراد از حزباللّه را در این آیه شیعیان خدا و رسول او و نیز [[شیعیان]] [[على (ع)]] معنا کرده و غالب بودن آنها را عبارت از علوّ آنها نسبت به دیگر بندگان خدا دانسته است. <ref> رجوع کنید به حسکانى، ج ۱، ص ۲۴۶ </ref> | به گفته اخفش (متوفى ۲۲۰ یا ۲۲۱)، حزباللّه کسانیاند که به دین خدا در آمدهاند و از او اطاعت میکنند و خدا نیز یاریشان میکند. <ref> رجوع کنید به طبرى؛ فخررازى، ذیل آیه؛ نیز رجوع کنید به طوسى، التبیان، ذیل آیه </ref> [[علامه طباطبائی|طباطبائى]] عبارت «فَانَّ حِزبَ اللّهِ هُمُ الغالِبون» را در این آیه به مثابه کُبرایى میداند که در موضع نتیجه قرار گرفته است و بنابراین، معناى آیه چنین میشود: کسى که ولایت خدا و رسول او و مؤمنان را بپذیرد غالب است، زیرا از حزباللّه است و حزباللّه هم همواره غالب است. <ref> ذیل آیه </ref> [[ابن عباس]] مراد از حزباللّه را در این آیه شیعیان خدا و رسول او و نیز [[شیعیان]] [[على (ع)]] معنا کرده و غالب بودن آنها را عبارت از علوّ آنها نسبت به دیگر بندگان خدا دانسته است. <ref> رجوع کنید به حسکانى، ج ۱، ص ۲۴۶ </ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
==در احادیث== | ==در احادیث== | ||
در احادیث نیز حزباللّه مورد اشاره و تفسیر قرار گرفته است. پیامبر اکرم حزب على را حزب خود و حزب خود را حزباللّه شمرده <ref> ابنبابویه، ۱۳۶۳ش، ج ۲، ص ۶ </ref> و همین تعبیر را در مورد اهلبیت خود نیز به کار برده است. <ref> رجوع کنید به همان، ج ۱، ص ۲۹۲ </ref> پیامبر اکرم در شمارش خصال على علیهالسلام فرمود على داراى خصالى است که اگر یکى از آنها در کسى باشد همین فضیلت براى وى کافى است؛ از جمله اینکه حزب على علیهالسلام حزب خداست و حزب دشمنان وى حزبالشیطان. <ref> همو، ۱۳۶۲ش، ج ۲، ص ۴۹۶ </ref> پیامبر همچنان على علیهالسلام را ملاک شناخت حزباللّه پس از خود ذکر کرده است. <ref> همو، ۱۴۱۷، ص ۴۵۰، ۵۸۳ </ref> على علیهالسلام نیز، پس از توصیفى مفصّل از سیماى منافقان، آنان را با استناد به قرآن، مصداق حزبالشیطان شمرده <ref> رجوع کنید به نهجالبلاغة، خطبه ۱۹۴ </ref> و در مقابل، صفاتى همچون به جاآوردن واجبات و شکیبایى در این راه، شب زندهدارى، سادهزیستى، بیقرارى از بیم حسابرسى خدا، یاد مداوم خدا و آمرزشخواهى از گناهان را از جمله ویژگیهاى حزباللّه دانسته است. <ref> همان، خطبه ۴۵ </ref> امام حسن علیهالسلام، پس از بیعت مردم با وى، خود را مصداق حزباللّه معرفى کرد. <ref> مفید، ۱۴۰۳، ص ۳۴۹؛ طوسى، الامالى، ص ۱۲۱، ۶۹۱ </ref> امام حسین علیهالسلام نیز وقتى به درخواست معاویه لب به سخن گشود خود را مصداقحزباللّه خواند. <ref> احمدبن على طبرسى، ج ۲، ص ۲۲ </ref> حضرت زینب علیهاالسلام، پس از واقعه کربلا در معرفى شهداى کربلا، آنان را حزباللّه خواند که به دست حزبالشیطان کشته شدهاند. <ref> ابنطاووس، ص ۱۰۸ </ref> امام صادق علیهالسلام، در تعلیم زیارت امام حسین علیهالسلام به مخاطب خود آموخت که در وقت زیارت، به امام حسین گفته شود که شما از حزباللّه و حزب رسول خدا و حزب اهلبیت رسول خدا هستید. <ref> ابن قولویه، ص ۲۵۶ </ref> امام صادق علیهالسلام خود و یاران خود را نیز حزباللّه معرفى کرده است. <ref> مجلسى، ج ۴، ص ۲۵ </ref> بنابر روایتى از امام رضا علیهالسلام در تفسیر آیه ۲۴۹ سوره بقره، طالوت به سربازانش خبر داد که آنها به وسیله نهر آب امتحان خواهند شد و هر کس بیش از یک کف دست از آب آن نهر بنوشد از حزباللّه نیست. <ref> قمى، ج ۱، ص ۸۲ـ۸۳ </ref> | در [[احادیث]] نیز حزباللّه مورد اشاره و تفسیر قرار گرفته است. | ||
* [[پیامبر اکرم]] حزب [[على (ع)]] را حزب خود و حزب خود را حزباللّه شمرده <ref> ابنبابویه، ۱۳۶۳ش، ج ۲، ص ۶ </ref> و همین تعبیر را در مورد [[اهلبیت(ع)]] خود نیز به کار برده است. <ref> رجوع کنید به همان، ج ۱، ص ۲۹۲ </ref> | |||
از دیگر مصادیق حزباللّه که در احادیث آمده اویسِ قرنى است. <ref> رجوع کنید به مفید، ۱۴۱۳، ج ۱، ص ۳۱۶ </ref> همچنین از قول پیامبراکرم نقل شده است که هر کس سوره مجادله را بخواند در روز قیامت از زمره حزباللّه به شمار خواهد آمد. <ref> فضلبن حسن طبرسى، ج ۹، ص ۳۶۹ </ref> | * پیامبر اکرم در شمارش خصال على علیهالسلام فرمود على داراى خصالى است که اگر یکى از آنها در کسى باشد همین فضیلت براى وى کافى است؛ از جمله اینکه حزب على علیهالسلام حزب خداست و حزب دشمنان وى حزبالشیطان. <ref> همو، ۱۳۶۲ش، ج ۲، ص ۴۹۶ </ref> | ||
* پیامبر همچنان على علیهالسلام را ملاک شناخت حزباللّه پس از خود ذکر کرده است. <ref> همو، ۱۴۱۷، ص ۴۵۰، ۵۸۳ </ref> | |||
* على علیهالسلام نیز، پس از توصیفى مفصّل از سیماى منافقان، آنان را با استناد به قرآن، مصداق حزبالشیطان شمرده <ref> رجوع کنید به نهجالبلاغة، خطبه ۱۹۴ </ref> و در مقابل، صفاتى همچون به جاآوردن واجبات و شکیبایى در این راه، شب زندهدارى، سادهزیستى، بیقرارى از بیم حسابرسى خدا، یاد مداوم خدا و آمرزشخواهى از گناهان را از جمله ویژگیهاى حزباللّه دانسته است. <ref> همان، خطبه ۴۵ </ref> | |||
* امام حسن علیهالسلام، پس از بیعت مردم با وى، خود را مصداق حزباللّه معرفى کرد. <ref> مفید، ۱۴۰۳، ص ۳۴۹؛ طوسى، الامالى، ص ۱۲۱، ۶۹۱ </ref> | |||
* امام حسین علیهالسلام نیز وقتى به درخواست معاویه لب به سخن گشود خود را مصداقحزباللّه خواند. <ref> احمدبن على طبرسى، ج ۲، ص ۲۲ </ref> | |||
* حضرت زینب علیهاالسلام، پس از واقعه کربلا در معرفى شهداى کربلا، آنان را حزباللّه خواند که به دست حزبالشیطان کشته شدهاند. <ref> ابنطاووس، ص ۱۰۸ </ref> | |||
* امام صادق علیهالسلام، در تعلیم زیارت امام حسین علیهالسلام به مخاطب خود آموخت که در وقت زیارت، به امام حسین گفته شود که شما از حزباللّه و حزب رسول خدا و حزب اهلبیت رسول خدا هستید. <ref> ابن قولویه، ص ۲۵۶ </ref> | |||
* امام صادق علیهالسلام خود و یاران خود را نیز حزباللّه معرفى کرده است. <ref> مجلسى، ج ۴، ص ۲۵ </ref> | |||
* بنابر روایتى از امام رضا علیهالسلام در تفسیر آیه ۲۴۹ سوره بقره، طالوت به سربازانش خبر داد که آنها به وسیله نهر آب امتحان خواهند شد و هر کس بیش از یک کف دست از آب آن نهر بنوشد از حزباللّه نیست. <ref> قمى، ج ۱، ص ۸۲ـ۸۳ </ref> | |||
* از دیگر مصادیق حزباللّه که در احادیث آمده اویسِ قرنى است. <ref> رجوع کنید به مفید، ۱۴۱۳، ج ۱، ص ۳۱۶ </ref> همچنین از قول پیامبراکرم نقل شده است که هر کس سوره مجادله را بخواند در روز قیامت از زمره حزباللّه به شمار خواهد آمد. <ref> فضلبن حسن طبرسى، ج ۹، ص ۳۶۹ </ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == |