کاربر ناشناس
عیبجویی: تفاوت میان نسخهها
جز
ویراستاری
imported>Baqer h جز (ویراستاری) |
imported>Baqer h جز (ویراستاری) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==تعریف == | ==تعریف == | ||
«عیبجویی» اصطلاحی فارسی | «عیبجویی» اصطلاحی فارسی و به «تفحص و جستوجوی معایب، خطاها، گناهان و بدیهای دیگران و آشکارسازی آن» معنا شده است.<ref>لغتنامه دهخدا، مادههای «عیب جستن، عیبجو، عیبجوی، عیبجوینده، عیبجویی».</ref> برخی فرهنگها انگیزه و هدف عیبجویی را سرزنش، تحقیر یا بیاعتبار کردن شخص دانستهاند.<ref>انوری، فرهنگ روز سخن، ۱۳۸۳ش، ماده «عیبجویی».</ref> | ||
عیبجویی | |||
{{ستون-شروع| | در زبان عربی «عیب» به معنای وجود نقص و اشکال در اصل و ذات یا صفات است.<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۸، ص۲۷۰.</ref> از ریشه عیب، یکبار در قرآن در [[داستان خضر و موسی]] استفاده شده است؛ در آیه ۷۹ سوره کهف که خضر میگوید: «أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَهَا»؛ یعنی کشتی آن بینوایان را معیوب کردم. عیبجویی قرآن برای شرح و توضیح عیبجویی، از دستهای از واژگان و مشتقات آنها بهره گرفته است؛ مانند «ضَحک»، ؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به: هاشمی رفسنجانی، فرهنگ قرآن، ۱۳۸۸ش، ج۲۱، ص۳۲۱ (مدخل «عیبجویی»).</ref> مانند:<ref>برای تفاوت معنایی این واژگان رجوع کنید به: مصطفوی، التحقیق، ج۲، ص۱۳۰، ج۵، ص۷۸، ج۷، ص۱۷، ج۸، ص۲۷۰، ج۱۰، ص۲۳۳، ج۱۱، ص۲۷۲ و ج۱۲، ص۲۶.</ref> | ||
{{ستون-شروع|}} | |||
*«لَمْز»: [[سوره توبه]]، آیات ۵۸ و ۷۹؛ [[سوره حجرات]]، [[آیه]] ۱۱؛ [[سوره همزه]]، آیه ۱. | *«لَمْز»: [[سوره توبه]]، آیات ۵۸ و ۷۹؛ [[سوره حجرات]]، [[آیه]] ۱۱؛ [[سوره همزه]]، آیه ۱. | ||
*«غَمْز»: [[سوره مطففین]]، آیه ۳۰. | *«غَمْز»: [[سوره مطففین]]، آیه ۳۰. |