پرش به محتوا

عیب‌جویی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۸ دسامبر ۲۰۱۸
جز
ویراستاری
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Baqer h
جز (ویراستاری)
خط ۱: خط ۱:
{{اخلاق-عمودی}}
{{اخلاق-عمودی}}
'''عیب‌جویی''' تفحص و جستجوی عیوب دیگران و بیان و فاش کردن آن در حضور یا پشت سر کسی است. هدف عیب‌جو از نسبت دادن نقص و عیب به دیگران، سرزنش، تحقیر، آبروریزی، مسخره کردن و ... است. اصطلاح فارسی عیب‌جویی با برخی از تعابیر [[قرآن|قرآنی]] (مانند لُمَزَه، هُمَزَه و ...) و بعضی گناهانی (مانند [[غیبت]]، [[سخن‌چینی]]، [[تجسس]] و ...) اشتراک و نزدیکی معنایی دارد. عیب‌جویی از [[رذایل اخلاقی]] و [[حرام]] است مگر توسط مظلوم درباره ستمگر. در [[قرآن]] برخی از زمینه‌های این صفت ناپسند (مانند [[بخل]]، [[گناه]]، [[کفر]]، ثروت‌اندوزی) ذکر شده و در [[روایات]] نیز با تعبیرهای گوناگون به پرهیز از عیب‌جویی و گناهان مرتبط با آن تأکید گردیده و به بعضی از عواقب آن (رسواشدن، دچار شدن به همان عیب، نزدیک شدن به [[کفر]]، عذاب در دنیا و [[آخرت]]) اشاره شده است. عیب‌جویی در ادبیات فارسی (شعر و ضرب‌المثل) نیز بازتاب داشته است.
'''عیب‌جویی''' تفحص و جست‌وجوی عیوب دیگران و بیان کردن آن در حضور یا پشت سر کسی است. هدف عیب‌جو از نسبت دادن نقص و عیب به دیگران سرزنش، تحقیر، آبروریزی، مسخره کردن و... است. اصطلاح فارسی عیب‌جویی با برخی از تعابیر [[قرآن|قرآنی]] مانند لُمَزَه و هُمَزَه و بعضی گناهان مانند [[غیبت]]، [[سخن‌چینی]] و [[تجسس]] اشتراک و نزدیکی معنایی دارد. عیب‌جویی از [[رذایل اخلاقی]] و [[حرام]] است مگر توسط مظلوم درباره ستمگر. در [[قرآن]] برخی از زمینه‌های این صفت مانند [[بخل]]، [[گناه]]، [[کفر]] و ثروت‌اندوزی ذکر شده و در [[روایات]] نیز با تعبیرهای گوناگون به پرهیز از عیب‌جویی و گناهان مرتبط با آن تأکید گردیده و به بعضی از عواقب آن مانند رسواشدن، دچار شدن به همان عیب، نزدیک شدن به [[کفر]] و عذاب در دنیا و [[آخرت]] اشاره شده است. عیب‌جویی در ادبیات فارسی نیز بازتاب داشته است.


==تعریف ==
==تعریف ==
«عیب‌جویی» اصطلاحی فارسی است و به «تفحص و جستجوی معایب، خطاها، گناهان و بدی‌های دیگران و آشکارسازی آن» معنا شده<ref>لغت‌نامه دهخدا، ماده‌های «عیب جستن، عیب‌جو، عیب‌جوی، عیب‌جوینده، عیب‌جویی».</ref> و در برخی فرهنگ‌ها نیز به انگیزه و هدف عیب‌جویی مانند سرزنش، تحقیر یا بی اعتبار کردن شخص اشاره شده است.<ref>انوری، فرهنگ روز سخن، ۱۳۸۳ش، ماده «عیب‌جویی».</ref> در زبان عربی، «عیب» به معنای وجود نقص و اشکال در اصل و ذات یا صفات شیء (چیزی یا کسی) است.<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۸، ص۲۷۰.</ref> {{یادداشت|از ریشه عیب، یک بار در قرآن در داستان خضر و موسی استفاده شده است؛ در آیه ۷۹ سوره کهف که خضر می‌گوید کشتی آن بینوایان را معیوب کردم (فَأَرَدْتُ أَنْ أَعیبَها) چون پادشاه وقت کشتی‌های سالم را غاصبانه می‌گرفت.}}
«عیب‌جویی» اصطلاحی فارسی است و به «تفحص و جست‌وجوی معایب، خطاها، گناهان و بدی‌های دیگران و آشکارسازی آن» معنا شده<ref>لغت‌نامه دهخدا، ماده‌های «عیب جستن، عیب‌جو، عیب‌جوی، عیب‌جوینده، عیب‌جویی».</ref> و در برخی فرهنگ‌ها نیز به انگیزه و هدف عیب‌جویی مانند سرزنش، تحقیر یا بی اعتبار کردن شخص اشاره شده است.<ref>انوری، فرهنگ روز سخن، ۱۳۸۳ش، ماده «عیب‌جویی».</ref> در زبان عربی، «عیب» به معنای وجود نقص و اشکال در اصل و ذات یا صفات شیء (چیزی یا کسی) است.<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۸، ص۲۷۰.</ref> {{یادداشت|از ریشه عیب، یک بار در قرآن در داستان خضر و موسی استفاده شده است؛ در آیه ۷۹ سوره کهف که خضر می‌گوید کشتی آن بینوایان را معیوب کردم (فَأَرَدْتُ أَنْ أَعیبَها) چون پادشاه وقت کشتی‌های سالم را غاصبانه می‌گرفت.}}
عیب‌جویی و عیب‌گویی در مفهوم گروهی از کلمات [[قرآن|قرآنی]] که به برخی از [[گناه|گناهان]] اشاره دارند (مانند [[غیبت]]، [[سخن‌چینی]]، [[تجسس]] و ...) مشترک است؛ لذا برای شرح و توضیح عیب‌جویی، از دسته‌ای از واژگان و مشتقات آن‌ها بهره می‌گیرند؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به: هاشمی رفسنجانی، فرهنگ قرآن، ۱۳۸۸ش، ج۲۱، ص۳۲۱ (مدخل «عیب‌جویی»).</ref> مانند:<ref>برای تفاوت معنایی این واژگان رجوع کنید به: مصطفوی، التحقیق، ج۲، ص۱۳۰، ج۵، ص۷۸، ج۷، ص۱۷، ج۸، ص۲۷۰، ج۱۰، ص۲۳۳، ج۱۱، ص۲۷۲ و ج۱۲، ص۲۶.</ref>
عیب‌جویی و عیب‌گویی در مفهوم گروهی از کلمات [[قرآن|قرآنی]] که به برخی از [[گناه|گناهان]] اشاره دارند (مانند [[غیبت]]، [[سخن‌چینی]]، [[تجسس]] و ...) مشترک است؛ لذا برای شرح و توضیح عیب‌جویی، از دسته‌ای از واژگان و مشتقات آن‌ها بهره می‌گیرند؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به: هاشمی رفسنجانی، فرهنگ قرآن، ۱۳۸۸ش، ج۲۱، ص۳۲۱ (مدخل «عیب‌جویی»).</ref> مانند:<ref>برای تفاوت معنایی این واژگان رجوع کنید به: مصطفوی، التحقیق، ج۲، ص۱۳۰، ج۵، ص۷۸، ج۷، ص۱۷، ج۸، ص۲۷۰، ج۱۰، ص۲۳۳، ج۱۱، ص۲۷۲ و ج۱۲، ص۲۶.</ref>
{{ستون-شروع|2}}
{{ستون-شروع|2}}
خط ۱۴: خط ۱۴:
*«نَبْز»: [[سوره حجرات]]، آیه ۱۱.
*«نَبْز»: [[سوره حجرات]]، آیه ۱۱.
{{پایان}}
{{پایان}}
بسیاری از مترجمان [[قرآن]]، واژه «همزه» یا «لمزه» را در آیه یکم سوره همزه (وَیلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة) به «عیب‌جویی» و فقره «لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُم» را در آیه یازدهم سوره حجرات به «عیب‌جویی نکردن از یکدیگر» ترجمه کرده‌اند.
بسیاری از مترجمان [[قرآن]]، واژه «همزه» یا «لمزه» را در آیه یکم سوره همزه (وَیلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة) به «عیب‌جویی»{{مدرک}} و فقره «لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُم» را در آیه یازدهم سوره حجرات به «عیب‌جویی نکردن از یکدیگر» ترجمه کرده‌اند.{{مدرک}}


==حرمت و زشتی عیب‌جویی==
==حرمت و زشتی عیب‌جویی==
کاربر ناشناس