۱۷٬۸۳۰
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش جزیی) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عاق والدین''' یا '''عقوق والدین''' از [[گناهان کبیره]] و رذایل اخلاقی به معنای هر نوع آزردن و رنجاندن پدر و مادر با زبان و رفتار است که اف گفتن کمترین آن است. در روایات پیامدهایی همچون محرومیت از [[بهشت]]، ورود به [[جهنم]]، [[عذاب قبر]]، عدم قبولی [[نماز]] | '''عاق والدین''' یا '''عقوق والدین''' از [[گناهان کبیره]] و رذایل اخلاقی به معنای هر نوع آزردن و رنجاندن پدر و مادر با زبان و رفتار است که در روایات اف گفتن کمترین آن دانسته شده است. در روایات پیامدهایی همچون محرومیت از [[بهشت]]، ورود به [[جهنم]]، [[عذاب قبر]]، عدم قبولی [[نماز]] و عدم [[استجابت دعا]] برای آن بیان شده است. همچنین برخی از عالمان اخلاقی کوتاهی عمر، شدت [[سکرات موت]] و سختی جان دادن را از آثار دنیوی آن دانستهاند. | ||
== مفهوم == | == مفهوم == | ||
عاق والدین، به معنای این است که فرزند پدر و مادر را آزار دهد و آنان را با زبان و رفتار از خود برنجاند.<ref>نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۸ش، ص۵۳۲.</ref> البته واژه عقوق در لغت به معنی بریدن آمده، در این صورت منظور از عاق والدین، قطع رحم با آنان است.<ref>فراهیدی، العین، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۳.</ref> [[ملا مهدی نراقی]] عاق والدین را بدترین نوع [[قطع رحم]] دانسته و معتقد است هر آنچه که به نکوهش قطع رحم دلالت میکند بر نکوهش عاق والدین نیز دلالت دارد. همچنین عاق والدین را از رذایلی میداند که مربوط به قوای غضبیه و شهویه است و از [[کینه]] و [[خشم]] یا [[بخل]] و [[حب دنیا]] ناشی میشود.<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۲۶۲.</ref> | عاق والدین، به معنای این است که فرزند پدر و مادر را آزار دهد و آنان را با زبان و رفتار از خود برنجاند.<ref>نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۸ش، ص۵۳۲.</ref> البته واژه عقوق در لغت به معنی بریدن آمده، در این صورت منظور از عاق والدین، قطع رحم با آنان است.<ref>فراهیدی، العین، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۳.</ref> [[ملا مهدی نراقی]] عاق والدین را بدترین نوع [[قطع رحم]] دانسته و معتقد است هر آنچه که به نکوهش قطع رحم دلالت میکند بر نکوهش عاق والدین نیز دلالت دارد. همچنین عاق والدین را از رذایلی میداند که مربوط به قوای غضبیه و شهویه است و از [[کینه]] و [[خشم]] یا [[بخل]] و [[حب دنیا]] ناشی میشود.<ref>نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۲۶۲.</ref> |
ویرایش