کاربر ناشناس
تفسیر موضوعی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Lohrasbi بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Lohrasbi بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
# محاضرات فی التفسیر الموضوعی (چ. ۱۴۲۸ ق.) از عباس عوض الله. | # محاضرات فی التفسیر الموضوعی (چ. ۱۴۲۸ ق.) از عباس عوض الله. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== ضرورت تفسیر موضوعی == | |||
همه آنان که از تفسیر موضوعی سخن به میان آوردهاند بر اهمیت و ضرورت آن تأکید کرده و وجوه فراوانی در این باره و درباره فواید این تفسیر بیان کردهاند؛ <ref>برای نمونه نک: المدخل الی التفسیر والموضوعی، ص۴۰ - ۵۵؛ مباحث فی التفسیر الموضوعی، ص۳۰ - ۳۳؛ مبانی و سیر تاریخی تفسیر موضوعی، ص۲۴ - ۳۰</ref> خالدی در بیش از ۱۶ محور اهمیت و فواید تفسیر موضوعی را بیان داشته است.<ref>التفسیر الموضوعی بین النظریة والتطبیق، ص۴۸ - ۵۱</ref> به نظر [[سید محمد باقر صدر|شهید صدر]] در عصر حاضر [[مسلمانان]] نیازمند استخراج و تنظیم نظر [[اسلام]] درباره همه رشتهها و شاخههای معرفت انسانیاند، تا در مواجهه با دیدگاههای فراوانی که دانشمندان مغرب زمین در زمینههای مختلف عرضه میکنند، از دیدگاه اسلام باخبر بوده، از آن دفاع کنند. همچنین نیازمند آناند که دیدگاه و حکم اسلام را درباره موضوعات جدید و تجاربی بدانند که بشر در زندگی به آنها رسیده است و تفسیر موضوعی تنها راهی است که ما را قادر میسازد در برابر موضوعات گوناگون زندگی بشر به نظریههای اساسی اسلام و قرآن دست یابیم.<ref>المدرسة القرآنیه، ص۲۸ - ۳۷</ref> به نظر شهید صدر روش موضوعی در تفسیر برای نوآوری و تطور مناسب است و دائماً از تجربیات بشری ارتزاق و از معلومات هر قرن تغذیه و خود را روز به روز غنیتر کرده، ما را به حصول نظریات اساسی و استنباط قوانین کلی موفق میگرداند.<ref>همان، ص۲۹</ref> وی با اشاره به اینکه تفسیر ترتیبی هرگز از فهم مدلول الفاظ و آیات قرآن فراتر نرفته و در تاریخ خود در بسط و گسترش اندیشههای اساسی اسلام درباره موضوعات و زمینههای مختلف زندگی بشری چندان موفق نبوده است، <ref>همان، ص۳۴ - ۳۵</ref> غنا و تعمیق دانش فقه را مرهون نگاه موضوعی فقها به این دانش میداند. | |||
{{جمع شدن}} | |||
شهید صدر با مقایسه میان تفسیر ترتیبی و فقه، رشد و تعمیق و گسترش فقه و رکود نسبی تفسیر را مرهون رویکرد موضوعی به احادیث فقهی و عدم این رویکرد به تفسیر میداند. وی معتقد است که فقه در آغاز به تفسیر [[احادیث]] [[پیامبراکرم]] صلی الله علیه وآله و [[اهل بیت]] علیهم السلام محدود بود و به تدریج [[فقیه|فقها]] به دسته بندی [[روایات]] بر حسب موضوعات روی آورده، به استخراج حکم شرعی از آنها پرداختند. شیوه معهود فقها در مباحث فقهی چنین بود که با نظر به شئون مختلف زندگی و واقعیات اجتماعی نیازها را از واقعیات خارجی گرفته و با عرضه آنها بر شریعت به استنباط احکام آنها پرداختند. همین روش روز به روز موجب شکوفایی و تکامل علم فقه شد. حال به کارگیری همین روش در مواجهه با قرآن مفسر را در حصول نظریات اساسی و استنباط قوانین کلی برای پاسخگویی به نیازهای متنوع، گسترده و پیچیده روزگار ما مدد خواهد رساند. <ref>همان، ص۲۵ - ۲۸</ref> | |||
به نظر آیت الله مصباح در برابر نظامهای فکری باطل هرگز نمیتوان با تکیه بر تفسیر ترتیبی و بیان مطالب پراکنده، نظام فکری منسجمی ارائه کرد. از آنجا که همه مکتبهای انحرافی کوشیدهاند تا با ارتباط میان یک سلسله مسائل یک کل منظم و هماهنگ به وجود آورند و اندیشههای باطل خود را منسجم معرفی کنند باید معارف قرآن را به صورت سیستماتیک و منظم عرضه کرد، بنابراین ناگزیر باید معارف قرآن را دسته بندی کرد تا از یک سو آموزش آن برای فراگیران آسان و از سوی دیگر در برابر سایر نظامهای فکری قابل عرضه باشد. <ref>معارف قرآن، ص۸ ـ ۱۰</ref> | |||
آیت الله سبحانی با تأکید بر ضرورت رویکرد به تفسیر موضوعی و پرهیز از تکرار تفسیر ترتیبی، تفسیر موضوعی را مجالی برای گشوده شدن آفاق عظیمی در علوم و معارف قرآن دانسته که هیچگاه این معارف از تفسیر ترتیبی حاصل نمیشوند.<ref>منشور جاوید، ج۱، ص۱۱</ref> | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
<div class="reflist4" style="height: 220px; overflow: auto; padding: 3px" > | <div class="reflist4" style="height: 220px; overflow: auto; padding: 3px" > |