۱۶٬۹۸۱
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش منبع) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (اصلاح پانویس) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
چشمزخم آسیبی است که گمان میرود از اثر نگریستن برخی افراد یا حیوانات شورچشم به انسان یا دیگر جانوران و اشیا وارد میشود. شورچشمی حالتی غیر اختیاری است که از حس [[حسادت]] در مواقع بروز خوشحالی، موفقیت، زیبایی، تحسین و...دیگری نشأت میگیرد. برخی آن را حالتی مادرزادی میدانند که به طالع و ساعت تولد افراد بستگی دارد.<ref>دونالدسون، ص۱۵.</ref> | چشمزخم آسیبی است که گمان میرود از اثر نگریستن برخی افراد یا حیوانات شورچشم به انسان یا دیگر جانوران و اشیا وارد میشود. شورچشمی حالتی غیر اختیاری است که از حس [[حسادت]] در مواقع بروز خوشحالی، موفقیت، زیبایی، تحسین و...دیگری نشأت میگیرد. برخی آن را حالتی مادرزادی میدانند که به طالع و ساعت تولد افراد بستگی دارد.<ref>دونالدسون، ص۱۵.</ref> | ||
برخی بر این باورند چشمزخم اثر چیزی است که از چشمان شور خارج میشود و به هدف میخورد<ref> جاحظ، ج۲، ص۱۳۳-۱۳۴؛ فخررازی، ۱۴۲۱ق، ج۱۸، ص۱۷۲-۱۷۵؛ وسترمارک، ص۲۴-۲۵.</ref> برخی دیگر چشمزخم را تأثیر قوای نفسانی میدانند.<ref>ابن سینا، ۱۴۰۴ق، ج۲، فن۶، ص۱۷۷؛ ملاصدرا، ۱۹۸۱، سفر۳، ج۱، ۳۴۷؛ علامه طباطبایی ذیل ۵۱ قلم.</ref> | برخی بر این باورند چشمزخم اثر چیزی است که از چشمان شور خارج میشود و به هدف میخورد<ref> جاحظ، کتاب الحیوان، ۱۳۸۵-۱۳۸۹ق، ج۲، ص۱۳۳-۱۳۴؛ فخررازی، ۱۴۲۱ق، ج۱۸، ص۱۷۲-۱۷۵؛ وسترمارک، ص۲۴-۲۵.</ref> برخی دیگر چشمزخم را تأثیر قوای نفسانی میدانند.<ref>ابن سینا، ۱۴۰۴ق، ج۲، فن۶، ص۱۷۷؛ ملاصدرا، ۱۹۸۱، سفر۳، ج۱، ۳۴۷؛ علامه طباطبایی ذیل ۵۱ قلم.</ref> | ||
===رابطه با حسادت=== | ===رابطه با حسادت=== | ||
چشمزخم با [[حسادت]] پیوند نزدیکی دارد<ref> بوی، ص۲۳۸</ref> در برخی روایات منشأ آن حسد معرفی شده است<ref>مجلسی، | چشمزخم با [[حسادت]] پیوند نزدیکی دارد<ref> بوی، ص۲۳۸</ref> در برخی روایات منشأ آن حسد معرفی شده است<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۴۸.</ref> [[علامه مجلسی]] گفته است برخی از [[مفسران]]، آیه ۵ [[سوره فلق]] را، که در آن از حسادتِ حسودان یاد شده، در اینباره میدانند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۴۸.</ref> | ||
==آیا چشمزخم واقعیت دارد؟== | ==آیا چشمزخم واقعیت دارد؟== | ||
=== قرآن=== | === قرآن=== | ||
واژه چشمزخم در [[قرآن]] نیامده اما برخی از مفسران آیاتی از قرآن را ناظر به آن دانستهاند. آنان در [[تفسیر]] آیه «وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ»<ref>سوره یوسف، آیه۶۷.</ref> بر این باورند پسران [[یعقوب]] زیباروی، پرشمار و برومند بودند یعقوب از ترس چشمخوردن آنان، به پسرانش توصیه كرد كه از دروازههاى مختلف وارد [[مصر]] شوند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۳۸۰؛ رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۸، ص۴۸۱.</ref> البته [[شیخ طوسی]] به قول دیگری نیز اشاره کرده که برخی چشمزخم را در قرآن انکار و برای توصیه یعقوب به فرزندانش، احتمالات دیگری مطرح کردهاند از جمله ترس از [[حسادت]] و اینکه حکومت با مشاهده اتحاد آنان به ایشان آسیب وارد کند.<ref>طوسی، التبیان، ج۶، ص۱۶۷.</ref> همچنین برخی از آیه بعد که میگوید تدبیر یعقوب کارساز نشد، برای نفی چشمزخم استفاده کردهاند.<ref>معرفت، شبهات و | واژه چشمزخم در [[قرآن]] نیامده اما برخی از مفسران آیاتی از قرآن را ناظر به آن دانستهاند. آنان در [[تفسیر]] آیه «وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ»<ref>سوره یوسف، آیه۶۷.</ref> بر این باورند پسران [[یعقوب]] زیباروی، پرشمار و برومند بودند یعقوب از ترس چشمخوردن آنان، به پسرانش توصیه كرد كه از دروازههاى مختلف وارد [[مصر]] شوند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۳۸۰؛ رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۱۸، ص۴۸۱.</ref> البته [[شیخ طوسی]] به قول دیگری نیز اشاره کرده که برخی چشمزخم را در قرآن انکار و برای توصیه یعقوب به فرزندانش، احتمالات دیگری مطرح کردهاند از جمله ترس از [[حسادت]] و اینکه حکومت با مشاهده اتحاد آنان به ایشان آسیب وارد کند.<ref>طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۶، ص۱۶۷.</ref> همچنین برخی از آیه بعد که میگوید تدبیر یعقوب کارساز نشد، برای نفی چشمزخم استفاده کردهاند.<ref>معرفت، شبهات و ردود، ۱۳۸۸ش، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref> [[آیت الله معرفت]] با استناد به آیه «إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِّمَا عَلَّمْنَاهُ» گفته که یعقوب برای این چنین توصیهای به فرزندانش کرد تا [[بنیامین]] در عدم حضور آنها نزد [[یوسف]] برود.<ref>معرفت، شبهات و ردود، ۱۳۸۸ش، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref> | ||
{{اصلی|و ان یکاد}} | {{اصلی|و ان یکاد}} | ||
همچنین بیشتر مفسران در تفسیر آیه «وَإِن یکادُ الَّذِینَ کفَرُوا لَیزْلِقُونَک بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکرَ وَیقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»<ref>سوره قلم، آیه ۵۱.</ref> تعبیر ازلاق به ابصار را دال بر چشمزدن گرفته<ref>طوسی، التبیان، ج۱۰، ص۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۲؛ رازی، مفاتیح الغیب، ج۳۰، ص۶۱۹؛ نک: مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۱۲.</ref> و در [[شأن نزول]] این آیه آوردهاند که مشرکان از مردی بسیار شورچشم خواستند تا [[پیامبر(ص)]] را چشم بزند. هنگامی که دست به کار شد [[جبرئیل]] [[آیه و ان یکاد]] را فرود آورد و به وسیله آن پیامبر را از آسیب چشمزخم نگاه داشت.{{مدرک}} اما گفته شده برخی از مفسران ازلاق را به معنای چشمزخم ندانسته و معتقدند ازلاق در لغت به معنای نگریستن با دشمنی و تندی به کسی است و در مورد پیامبر نیز به همین معنا به کار رفته است.<ref>طوسی، التبیان، ج۱۰، ص۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۲؛ رازی، مفاتیح الغیب، ج۳۰، ص۶۱۹.</ref> همچنین گفته شده برخی از عالمان [[معتزلی]] مانند ابوعلی جبائی دلالت این آیه بر چشمزخم را نفی کردهاند.<ref>طوسی، التبیان، ج۱۰، ص۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۱۲.</ref> از نظر برخی تکمیل آیه با «ویقولون انه لمجنون» نیز مناسبتی با چشمزخم ندارد زیرا چشمزخم معمولا در پی شگفتی و تعجب صورت میگیرد نه به دنبال تنفر و انزجار.<ref>معرفت، شبهات و ردود، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref> | همچنین بیشتر مفسران در تفسیر آیه «وَإِن یکادُ الَّذِینَ کفَرُوا لَیزْلِقُونَک بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکرَ وَیقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»<ref>سوره قلم، آیه ۵۱.</ref> تعبیر ازلاق به ابصار را دال بر چشمزدن گرفته<ref>طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۱۲؛ رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۳۰، ص۶۱۹؛ نک: مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۰، ص۱۲.</ref> و در [[شأن نزول]] این آیه آوردهاند که مشرکان از مردی بسیار شورچشم خواستند تا [[پیامبر(ص)]] را چشم بزند. هنگامی که دست به کار شد [[جبرئیل]] [[آیه و ان یکاد]] را فرود آورد و به وسیله آن پیامبر را از آسیب چشمزخم نگاه داشت.{{مدرک}} اما گفته شده برخی از مفسران ازلاق را به معنای چشمزخم ندانسته و معتقدند ازلاق در لغت به معنای نگریستن با دشمنی و تندی به کسی است و در مورد پیامبر نیز به همین معنا به کار رفته است.<ref>طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۱۲؛ رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۳۰، ص۶۱۹.</ref> همچنین گفته شده برخی از عالمان [[معتزلی]] مانند ابوعلی جبائی دلالت این آیه بر چشمزخم را نفی کردهاند.<ref>طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۱۲.</ref> از نظر برخی تکمیل آیه با «ویقولون انه لمجنون» نیز مناسبتی با چشمزخم ندارد زیرا چشمزخم معمولا در پی شگفتی و تعجب صورت میگیرد نه به دنبال تنفر و انزجار.<ref>معرفت، شبهات و ردود، ۱۳۸۸ش، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref> | ||
=== در روایات=== | === در روایات=== | ||
بر پایه روایاتی که در منابع حدیثی فریقین نقل شده، چشمزخم واقعیت دارد در یکی از این احادیث گفته شده اگر چیزی میتوانست بر [[قضا و قدر]] سبقت گیرد، چشمزخم بود.<ref>ابن حنبل، ج۲، ص۳۱۹؛ بخاری، ج۷، ص۲۳-۲۴. به نقل از دانشنامه جهان اسلام، مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۹، ۲۵-۲۶.</ref> در روایاتی که از [[امامان شیعه]] رسیده نیز به واقعیت داشتن آن تصریح و راههای برای در امان ماندن از آن توصیه شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۲۵-۲۶.</ref> | بر پایه روایاتی که در منابع حدیثی فریقین نقل شده، چشمزخم واقعیت دارد در یکی از این احادیث گفته شده اگر چیزی میتوانست بر [[قضا و قدر]] سبقت گیرد، چشمزخم بود.<ref>ابن حنبل، ج۲، ص۳۱۹؛ بخاری، ج۷، ص۲۳-۲۴. به نقل از دانشنامه جهان اسلام، مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۰، ص۹، ۲۵-۲۶.</ref> در روایاتی که از [[امامان شیعه]] رسیده نیز به واقعیت داشتن آن تصریح و راههای برای در امان ماندن از آن توصیه شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۰، ص۲۵-۲۶.</ref> | ||
===از نظر علمی=== | ===از نظر علمی=== | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
== رابطه با قضا و قدر== | == رابطه با قضا و قدر== | ||
وجود احادیثی در تأیید چشمزخم به ویژه حدیثی که آن را همپایه [[قضا و قدر]] تلقی کرده، یا احادیثی همچون «العين تدخل الرجل القبر و الجمل القدر؛ چشمزخم مرد را به گور و شتر را به دیگ میاندازد.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۲۵-۲۶.</ref> و «لَوْ نُبِشَ لَكُمْ عَنِ الْقُبُورِ لَرَأَيْتُمْ أَنَّ أَكْثَرَ مَوْتَاهُمْ بِالْعَيْنِ؛ اگر قبرها را بشکافند خواهید دید که بیشتر مردگان به سبب چشمزخم مردهاند<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۲۵.</ref> پرسشهایی را برانگیخته و برخی از عالمان مسلمان را به پاسخگویی واداشته است.<ref>برای نمونه: نک: شریف رضی، ۳۶۸-۳۶۹؛ رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۸، ص۴۸۳-۴۸۴.</ref> از دیدگاه عالمان شیعه این گونه عوامل با قدرت خدا منافات ندارد زیرا آنچه که تأثیر میکند، قدرت اوست. همچنین گفته شده حدیثی که تأثیر چشمزخم را همپایه قضا و قدر معرفی کرده، از باب مبالغه بوده است.<ref>مجلسی، ج۶۹، ص۳۴-۳۵.</ref> در توصیههای اخلاقی نیز اعتقاد به چشمزخم منافی [[توکل]] دانسته شده است.<ref> سعدی، ص۱۳۹؛ نراقی، ج۳، ص۲۲۷.</ref> | وجود احادیثی در تأیید چشمزخم به ویژه حدیثی که آن را همپایه [[قضا و قدر]] تلقی کرده، یا احادیثی همچون «العين تدخل الرجل القبر و الجمل القدر؛ چشمزخم مرد را به گور و شتر را به دیگ میاندازد.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۰، ص۲۵-۲۶.</ref> و «لَوْ نُبِشَ لَكُمْ عَنِ الْقُبُورِ لَرَأَيْتُمْ أَنَّ أَكْثَرَ مَوْتَاهُمْ بِالْعَيْنِ؛ اگر قبرها را بشکافند خواهید دید که بیشتر مردگان به سبب چشمزخم مردهاند<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۰، ص۲۵.</ref> پرسشهایی را برانگیخته و برخی از عالمان مسلمان را به پاسخگویی واداشته است.<ref>برای نمونه: نک: شریف رضی، ۳۶۸-۳۶۹؛ رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۱۸، ص۴۸۳-۴۸۴.</ref> از دیدگاه عالمان شیعه این گونه عوامل با قدرت خدا منافات ندارد زیرا آنچه که تأثیر میکند، قدرت اوست. همچنین گفته شده حدیثی که تأثیر چشمزخم را همپایه قضا و قدر معرفی کرده، از باب مبالغه بوده است.<ref>مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۶۹، ص۳۴-۳۵.</ref> در توصیههای اخلاقی نیز اعتقاد به چشمزخم منافی [[توکل]] دانسته شده است.<ref> سعدی، ص۱۳۹؛ نراقی، ج۳، ص۲۲۷.</ref> | ||
==حکم فقهی== | ==حکم فقهی== | ||
درباره چشمزخم در کتب فقهی شیعه بحث نشده و احادیثی که در کتب روایی آمده مبنای [[استنباط]] حکم فقهی قرار نگرفتهاند. البته گفته شده در برخی از مناطق شمال آفریقا در صورت اثبات اینکه فردی مشهور به چشمشوری باشد و از این راه به کسی خسارت وارد کند ضامن است. همچنین گفته شده برخی از فقهای [[اهلسنت]] برای کسانی که به شورچشمی مشهور میشدند احکامی صادر میکردند مثلا باید او را از اختلاط با مردم بازداشت و در خانهاش نگهداری کرد و برایش از [[بیت المال]] مقرری تعین نمود.<ref>شوکانی، ج۹، ص۱۱۰.</ref> | درباره چشمزخم در کتب فقهی شیعه بحث نشده و احادیثی که در کتب روایی آمده مبنای [[استنباط]] حکم فقهی قرار نگرفتهاند. البته گفته شده در برخی از مناطق شمال آفریقا در صورت اثبات اینکه فردی مشهور به چشمشوری باشد و از این راه به کسی خسارت وارد کند ضامن است. همچنین گفته شده برخی از فقهای [[اهلسنت]] برای کسانی که به شورچشمی مشهور میشدند احکامی صادر میکردند مثلا باید او را از اختلاط با مردم بازداشت و در خانهاش نگهداری کرد و برایش از [[بیت المال]] مقرری تعین نمود.<ref>شوکانی، نیل الاوطار، ۱۹۷۳م، ج۹، ص۱۱۰.</ref> | ||
== در امان ماندن از چشمزخم== | == در امان ماندن از چشمزخم== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
برای جلوگیری از اثر چشمزخم از [[تعویذ]] و [[حرز]] استفاده میشود.<ref> اسپونر، ص۳۱۱؛ بوی، ص۲۳۵</ref> | برای جلوگیری از اثر چشمزخم از [[تعویذ]] و [[حرز]] استفاده میشود.<ref> اسپونر، ص۳۱۱؛ بوی، ص۲۳۵</ref> | ||
در روایات رسیده از [[امامان شیعه]] برای محفوظ ماندن از اثر چشمزخم، خواندن [[معوذتین]]، [[آیه الکرسی]] و [[آیه و ان یکاد]] سفارش شده است. بر پایه روایتی که [[کلینی]] از [[امام هشتم شیعیان]] نقل کرده، آن حضرت قرائت [[سوره حمد]] و [[معوذتین]] را برای دفع چشمزخم توصیه کرده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۰۳. </ref> از امام رضا(ع) نقل شده برای دفع چشمزخم نوشتهای از سوره حمد، معوذتین و آیه الکرسی را در شیشهای قرار دهد.<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۳۸۶؛ مجلسی، | در روایات رسیده از [[امامان شیعه]] برای محفوظ ماندن از اثر چشمزخم، خواندن [[معوذتین]]، [[آیه الکرسی]] و [[آیه و ان یکاد]] سفارش شده است. بر پایه روایتی که [[کلینی]] از [[امام هشتم شیعیان]] نقل کرده، آن حضرت قرائت [[سوره حمد]] و [[معوذتین]] را برای دفع چشمزخم توصیه کرده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۰۳. </ref> از امام رضا(ع) نقل شده برای دفع چشمزخم نوشتهای از سوره حمد، معوذتین و آیه الکرسی را در شیشهای قرار دهد.<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ۱۴۱۲ق، ص۳۸۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۰، ص۲۶.</ref> همچنین ائمه شیعه در دعاهایی که در کتب دعا از آنان نقل شده، از خدا خواستهاند تا آنان را از چشمزخم محفوظ بدارد. یکی از خواستههای [[امام سجاد]] در [[دعای بیست و سوم صحیفه سجادیه]] همین است.<ref>صحیفه سجادیه، ۱۳۷۶ق، ص۱۱۴.</ref> از [[حسن بصری]] نقل شده که [[آیه و ان یکاد]] دوای چشمزخم است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۱۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۰، ص۱۲.</ref> | ||
همچنین از امامان شیعه نقل شده هنگامی که چیزی شما را به تعجب آورد، [[ذکر]] خدا را به زبان جاری کنید. اذکاری مانند [[تکبیر]]، [[حوقله]] و ماشاءالله | همچنین از امامان شیعه نقل شده هنگامی که چیزی شما را به تعجب آورد، [[ذکر]] خدا را به زبان جاری کنید. و اذکاری مانند [[تکبیر]]، [[حوقله]] و ماشاءالله را بگوید.<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ۱۴۱۲ق، ص۳۸۶؛ کفعمی، ۱۴۰۵ق، ص۲۲۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۶۰، ص۲۶.</ref> | ||
=== دعای دفع چشمزخم=== | === دعای دفع چشمزخم=== | ||
در برخی کتب دعاهایی برای دفع چشمزخم ذکر شده است<ref> | در برخی کتب دعاهایی برای دفع چشمزخم ذکر شده است<ref> طبرسی، مکارم اخلاق، ۱۴۱۲ق، ص۴۱۴-۴۱۵.</ref> از جمله: | ||
«اللَّهُمَّ رَبَّ مَطَرٍ حَابِسٍ وَ حَجَرٍ يَابِسٍ وَ لَيْلٍ دَامِسٍ وَ رَطْبٍ وَ يَابِسٍ رُدَّ عَيْنَ الْعَيْنِ عَلَيْهِ فِي كَيْدِهِ وَ نَحْرِهِ وَ مَالِهِ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ.»<ref>طبرسی، مکارم اخلاق، ص۴۱۴-۴۱۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۹۲، ص۱۳۱.</ref> | «اللَّهُمَّ رَبَّ مَطَرٍ حَابِسٍ وَ حَجَرٍ يَابِسٍ وَ لَيْلٍ دَامِسٍ وَ رَطْبٍ وَ يَابِسٍ رُدَّ عَيْنَ الْعَيْنِ عَلَيْهِ فِي كَيْدِهِ وَ نَحْرِهِ وَ مَالِهِ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ.»<ref>طبرسی، مکارم اخلاق، ۱۴۱۲ق، ص۴۱۴-۴۱۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۹۲، ص۱۳۱.</ref> | ||
=== باورهای عامیانه=== | === باورهای عامیانه=== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
==چشمزخم در ادیان دیگر== | ==چشمزخم در ادیان دیگر== | ||
چشمزخم از باورهای پیروان ادیان پیش از [[اسلام]] نیز بوده است؛ گفتهاند یهودیان ۹۹ درصد از مرگها را ناشی از چشمزخم میدانستند.<ref>وسترمارک، ص۵۶؛ واژه های فرهنگ یهود، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> اعراب در [[دوران جاهلیت]] چشمزخم را منحصر در اثر چشم آدمی نمیدانستند آن را نتیجه نگاه برخی حیوانات نیز میپنداشتند<ref> نک: جاحظ، ج۲، ص۱۳۱- | چشمزخم از باورهای پیروان ادیان پیش از [[اسلام]] نیز بوده است؛ گفتهاند یهودیان ۹۹ درصد از مرگها را ناشی از چشمزخم میدانستند.<ref>وسترمارک، ص۵۶؛ واژه های فرهنگ یهود، ۱۹۷۷م، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref> اعراب در [[دوران جاهلیت]] چشمزخم را منحصر در اثر چشم آدمی نمیدانستند آن را نتیجه نگاه برخی حیوانات نیز میپنداشتند<ref> نک: جاحظ، کتاب الحیوان، ۱۳۸۵-۱۳۸۹ق، ج۲، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> آنان برای در امان ماندن از چشمزخم از تدابیر مختلفی استفاده میکردند. به عنوان نمونه هنگامی که تعداد شتران کسی به ۱۰۰۰ میرسید یک چشم بهترین شتر خود را کور میکرد.<ref>جاحظ، کتاب الحیوان، ۱۳۸۵-۱۳۸۹ق، ج۱، ص۱۷.</ref> البته پیش از اعراب دو سنت سامی و هندو آریایی این باورها را داشتند.<ref>نک: وسترمارک، ص۵۵-۵۸.</ref> | ||
== پانویس== | == پانویس== | ||
{{پانویس۲}} | {{پانویس۲}} | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
* طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق: احمد قصیر عاملی، داراحیاء التراث العربی، بیروت. | * طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق: احمد قصیر عاملی، داراحیاء التراث العربی، بیروت. | ||
*فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، داراحیاء العربی، بیروت، ۱۴۲۰ق. | *فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، داراحیاء العربی، بیروت، ۱۴۲۰ق. | ||
* ملاصدار، محمد بن ابراهیم، شرح اصول الکافی، تصحیح: محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۸۳ش. | * ملاصدار، محمد بن ابراهیم، شرح اصول الکافی، تصحیح: محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۸۳ش. | ||
* طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم، الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق/۱۳۷۰ش. | * طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم، الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق/۱۳۷۰ش. | ||
خط ۷۰: | خط ۶۹: | ||
* سعدی، مصلح بن عبدالله، بوستان سعدی، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران، ۱۳۶۳ش. | * سعدی، مصلح بن عبدالله، بوستان سعدی، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران، ۱۳۶۳ش. | ||
* شوکانی، محمد، نیل الاوطار من احادیث سیدالاخیار، شرح منتقی الاخبار، بیروت، ۱۹۷۳م. | * شوکانی، محمد، نیل الاوطار من احادیث سیدالاخیار، شرح منتقی الاخبار، بیروت، ۱۹۷۳م. | ||
* جاحظ، عمرو بن بحر، کتاب الحیوان، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر، ۱۳۸۵- | * جاحظ، عمرو بن بحر، کتاب الحیوان، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر، ۱۳۸۵-۱۳۸۹ق/۱۹۶۵-۱۹۶۹م. | ||
* شریف رضی، محمد بن حسن، المجازات النبویه، چاپ طه محمد زینی، قاهره، ۱۹۶۸م. | * شریف رضی، محمد بن حسن، المجازات النبویه، چاپ طه محمد زینی، قاهره، ۱۹۶۸م. | ||
* مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ق. | |||
* طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: محمدجواد بلاغی، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش. | |||
* (79) Bess Allen Donaldson, The wild rue: a study of Muhammadan magic and folklore in Iran, London 1938, repr. New York 1973; | |||
(91) Edward Westermarck, Pagan survivals in Mohammedan civilisation, Amsterdam 1973; | |||
== پیوند به بیرون== | == پیوند به بیرون== | ||
*منبع اصلی [http://lib.eshia.ir/23019/1/5497 دانشنامه جهان اسلام] همراه با تلخیص و اضافات. | *منبع اصلی [http://lib.eshia.ir/23019/1/5497 دانشنامه جهان اسلام] همراه با تلخیص و اضافات. |
ویرایش