۱۷٬۳۳۲
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش جزیی) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش جزیی) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
سخنچینی به معنای بازگو کردن سخنان فردی نزد دیگری به قصد بر هم زدن روابط دوستانه آنان است. البته سخنچينى به گفتار محدود نمىشود و بازگو كردن سخن ديگرى با نوشتن يا اشاره را نيز در برمىگيرد. همچنین پرده برداشتن از چیزهایی که شخص آشکار شدنش را نمیپسندند را نیز سخنچینی میگویند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۷؛ علامه مجلسی، مرآة العقول، ج۱۱، ص۵۸: نراقی، جامع السعادات، ج۲، ص۲۷۴.</ref> کسی که به قصد بر هم زدن روابط دوستانه اشخاص، سخن هر یک را نزد دیگری بازگو میکند، سخنچین یا نمَّام نام دارد. سخنچینی در مواردی با افشای سر، [[تهمت]]، [[نفاق]]، [[حسادت]]، [[دروغ]] و [[غیبت]] همراه است.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۸. </ref> | سخنچینی به معنای بازگو کردن سخنان فردی نزد دیگری به قصد بر هم زدن روابط دوستانه آنان است. البته سخنچينى به گفتار محدود نمىشود و بازگو كردن سخن ديگرى با نوشتن يا اشاره را نيز در برمىگيرد. همچنین پرده برداشتن از چیزهایی که شخص آشکار شدنش را نمیپسندند را نیز سخنچینی میگویند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۷؛ علامه مجلسی، مرآة العقول، ج۱۱، ص۵۸: نراقی، جامع السعادات، ج۲، ص۲۷۴.</ref> کسی که به قصد بر هم زدن روابط دوستانه اشخاص، سخن هر یک را نزد دیگری بازگو میکند، سخنچین یا نمَّام نام دارد. سخنچینی در مواردی با افشای سر، [[تهمت]]، [[نفاق]]، [[حسادت]]، [[دروغ]] و [[غیبت]] همراه است.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۸. </ref> | ||
=== تفاوت با سعایت=== | === تفاوت با سعایت=== | ||
[[سعایت]] نوعی سخنچینی است که اگر سخن فردی را نزد کسی که از او میترسند(مانند پادشاهان) بازگو کند، سعایت نامیده میشود.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۹.</ref> نراقی گناه | [[سعایت]] نوعی سخنچینی است که اگر سخن فردی را نزد کسی که از او میترسند(مانند پادشاهان) بازگو کند، سعایت نامیده میشود.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۹.</ref> [[نراقی اول|نراقی]] سعایت را بدترین نوع سخنچینی و گناه آن را از دیگر انواع نمیمه بیشتر دانسته است و بر این باور است که از طمع و حسد ناشی میشود.<ref>نراقی، جامع السعادات، ج۲، ص۲۷۹.</ref> | ||
== در قرآن و روایات== | == در قرآن و روایات== | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
از سخنچینی در کتابهای اخلاقی در ذیل رذایل اخلاقی و گناهان مربوط به زبان (آفات زبان) بحث میشود.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۵-۲۸۰.</ref>همچنین در کتابهای فقهی از آن در بابهای حدود و تعزیرات<ref>[http://lib.eshia.ir/10114/3/549 علامه حلی، قواعد الاحکام، ج۳، ص۵۴۹.]</ref> و [[مکاسب محرمه]] سخن به میان آمده است.<ref> [http://lib.eshia.ir/10088/22/73 نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۷۳.]</ref> | از سخنچینی در کتابهای اخلاقی در ذیل رذایل اخلاقی و گناهان مربوط به زبان (آفات زبان) بحث میشود.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۵-۲۸۰.</ref>همچنین در کتابهای فقهی از آن در بابهای حدود و تعزیرات<ref>[http://lib.eshia.ir/10114/3/549 علامه حلی، قواعد الاحکام، ج۳، ص۵۴۹.]</ref> و [[مکاسب محرمه]] سخن به میان آمده است.<ref> [http://lib.eshia.ir/10088/22/73 نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۷۳.]</ref> | ||
=== حکم فقهی=== | |||
سخنچینی از [[گناهان کبیره]] و [[حرام]] است<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱۳، ص۳۱۰.</ref> از نظر فقهای شیعه اگر کسی به دیگری نسبت سخنچینی بدهد، حکم او [[تعزیر]] است.<ref>[http://lib.eshia.ir/10114/3/549 علامه حلی، قواعد الاحکام، ج۳، ص۵۴۹.]</ref> همچنین به دست آوردن مال به وسیله آن حرام دانسته شده<ref> [http://lib.eshia.ir/10088/22/73 نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۷۳.]</ref> دیلمی در [[ارشاد القلوب]] گناه سخنچینی را از گناه [[غیبت]] بزرگتر معرفی کرده است <ref>دیلمی، ج۱، ارشاد القلوب، ض۱۱۸.</ref> | |||
'''استثناء''' | |||
در برخی موارد سخنچینی جایز و بلکه واجب است از جمله سخنچینی در میان نیروهای دشمن با هدف اختلافافکنی میان آنان. | |||
==انگیزه و منشأ == | ==انگیزه و منشأ == | ||
نراقی منشآ سخنچینی را قوای غضبیه و شهویه میداند | نراقی منشآ سخنچینی را قوای غضبیه و شهویه میداند در برخی از کتابهای اخلاقی چندین انگیزه برای آن بیان شده است: | ||
* ضربه زدن به کسی که سخن او را بازگو میکند. | * ضربه زدن به کسی که سخن او را بازگو میکند. | ||
*اظهار محبت به کسی که نزد او سخن دیگری را نقل میکند. | *اظهار محبت به کسی که نزد او سخن دیگری را نقل میکند. | ||
* | * تفریح و سرگرمی | ||
* | *هرزهگویی<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۷؛ نراقی، جامع السعادات، ج۲، ۲۷۴-۲۷۵.</ref> | ||
* تفرقهافکنی | |||
* [[حسادت]] | |||
== آثار و پیامدها == | == آثار و پیامدها == | ||
خط ۳۵: | خط ۴۰: | ||
* مانع از [[استجابت دعا]]؛ بنا به گزارشی که از [[کعب الاحبار]] نقل شده بنیاسرائیل دچار قحطی شدند [[حضرت موسی]] چندین بار از خدا تقاضای باران کرد اما خدا درخواست او را اجابت نمیکرد. خدا به موسی [[وحی]] کرد در میان شما سخنچینی است و تا زمانی که بر سخنچینی خود اصرار کند، پاسخ شما را نمیدهم. موسی از خدا خواست تا سخنچین را به او معرفی کند. خداوند فرمود من شما را از سخنچینی نهی میکنم، چگونه خودم سخنچینی کنم؟<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۶.</ref> | * مانع از [[استجابت دعا]]؛ بنا به گزارشی که از [[کعب الاحبار]] نقل شده بنیاسرائیل دچار قحطی شدند [[حضرت موسی]] چندین بار از خدا تقاضای باران کرد اما خدا درخواست او را اجابت نمیکرد. خدا به موسی [[وحی]] کرد در میان شما سخنچینی است و تا زمانی که بر سخنچینی خود اصرار کند، پاسخ شما را نمیدهم. موسی از خدا خواست تا سخنچین را به او معرفی کند. خداوند فرمود من شما را از سخنچینی نهی میکنم، چگونه خودم سخنچینی کنم؟<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۶.</ref> | ||
* ذلت و خواری؛ [[فیض کاشانی]] نقل کرده که سخنچینی بر دروغ، [[حسد]] و [[نفاق]] استوار است و آن اجاقی است که با آتش آن ذلت و خواری میپزند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۹.</ref> | * ذلت و خواری؛ [[فیض کاشانی]] نقل کرده که سخنچینی بر دروغ، [[حسد]] و [[نفاق]] استوار است و آن اجاقی است که با آتش آن ذلت و خواری میپزند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۹.</ref> | ||
* کینه و طرد شدن از سوی مردم؛ از [[حضرت علی(ع)]] روایت شده که سخنچینی بپرهیزید زیرا تخم [[کینه]] را میافشاند و بین خدا و مردم فاصله میاندازد.<ref>تمیمی آمدی، غررالحکم، ۱۴۱۰ق، ص۱۶۷.</ref> | |||
== روش برخورد با سخنچین == | == روش برخورد با سخنچین == | ||
خط ۴۰: | خط ۴۶: | ||
* تصدیق نکردن سخنچین | * تصدیق نکردن سخنچین | ||
* بازداشتن او از سخنچینی([[نهی از منکر]]) | * بازداشتن او از سخنچینی([[نهی از منکر]]) | ||
* گمان بد به دیگران نبردن با | * گمان بد به دیگران نبردن با شنیدن سخنان سخنچین. | ||
* | *تجسس نکردن درباره درستی یا نادرستی کلام سخنچین | ||
* | * بازگو نکردن سخنان نمام | ||
* دشمن داشتن او؛ فیض کاشانی گفته است عبارت برخی از بزرگان که گفتهاند کسی که از دیگری نزد تو سخنچینی کرد از تو نیز نزد دیگران سخنچینی خواهد کرد، اشاره دارد به اینکه باید نمام را دشمن بداری.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۷-۲۷۸</ref> | * دشمن داشتن او؛ فیض کاشانی گفته است عبارت برخی از بزرگان که گفتهاند کسی که از دیگری نزد تو سخنچینی کرد از تو نیز نزد دیگران سخنچینی خواهد کرد، اشاره دارد به اینکه باید نمام را دشمن بداری.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۷-۲۷۸</ref> | ||
== درمان== | == درمان== | ||
در برخی کتابهای اخلاقی حکایتها و داستانهایی درباره سخنچینی آمده | برای درمان سخنچینی ابتدا باید انگیزههای آن را از بین برد. توجه به پیامدهای دنیوی و اخروی سخنچینی که در روایات آمده، برای درمان آن مفید است. در برخی از کتابهای اخلاقی حکایتها و داستانهایی درباره سخنچینی آمده که بر اساس آنها پیامدهایی چون [[قتل نفس]] و اختلاف بین مردم را برای دیگران و ذلت و خواری را برای خود در پی خواهد داشت.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۵، ص۲۷۹-۲۸۰؛ نراقی، جامع السعادت، ج۲، ص۲۷۷-۲۷۸.</ref> | ||
== ادبیات فارسی== | == ادبیات فارسی== | ||
خط ۵۶: | خط ۶۳: | ||
* ابن شعبه حرانی، تحف العقول، تصحیح: علی اکبر غفاری،قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق-۱۳۶۳ش. | * ابن شعبه حرانی، تحف العقول، تصحیح: علی اکبر غفاری،قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق-۱۳۶۳ش. | ||
* امام صادق (منسوب)، مصباح الشریعه، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۰ق. | * امام صادق (منسوب)، مصباح الشریعه، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۰ق. | ||
* تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و دررالکلم، تصحیح: سید مهدی رجائی، قم، دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۱۰ق. | |||
* طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قصیرعاملی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، بیتا. | * طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قصیرعاملی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، بیتا. | ||
* علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، مؤسسة النشر الاسلامی التبعت لجماعة المدرسین بقم المشرفه. | * علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، مؤسسة النشر الاسلامی التبعت لجماعة المدرسین بقم المشرفه. | ||
خط ۶۳: | خط ۷۱: | ||
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲ تحقیق: شیخ علی آخوندی، ج۱۳: تحقیق: عباس قوچانی، دار احیا التراث العربی. | * نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲ تحقیق: شیخ علی آخوندی، ج۱۳: تحقیق: عباس قوچانی، دار احیا التراث العربی. | ||
* نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، قم، مؤسسه مطبوعاتی ایرانیان، ۱۹۶۳م-۱۳۸۳ق. | * نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، قم، مؤسسه مطبوعاتی ایرانیان، ۱۹۶۳م-۱۳۸۳ق. | ||
{{اخلاق}} | {{اخلاق}} | ||
{{گناهان}} | {{گناهان}} |
ویرایش