پرش به محتوا

سعید بن جبیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۵
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Emadmohseny
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:سردر ورودی مزار سعید بن جبیر.jpg|LEFT|بندانگشتی|ورودی مزار سعید بن جبیر]]
[[پرونده:سردر ورودی مزار سعید بن جبیر.jpg|LEFT|بندانگشتی|ورودی مزار سعید بن جبیر]]
 
'''سعید بن جبیر بن هشام اسدی وابلی''' از [[تابعین]] و اصحاب [[امام سجاد(ع)]] است. وی در سال ۴۵ق متولد شد و نزد [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] علوم دینی و [[تفسیر]] را فراگرفت و یکی از بزرگترین مفسرین عصر خود شد. او در قیام [[عبدالرحمن بن محمد بن اشعث]] برعلیه [[حجاج بن یوسف ثقفی|حجاج بن یوسف]] شرکت کرد و پس از شکست قیام ابن اشعث به سوی [[اصفهان]] و [[قم]] گریخت، و مدتی در این شهرها بسر برد تا اینکه در یکی از این سفرهایش به [[مکه]] دستگیر شد و در سال ۹۵ق به طرز فجیعی به دست حجاج بن یوسف به [[شهادت]] رسید. او قبل از شهادت، حجاج را نفرین نمود و در اثر همان نفرین، حجاج ۴۰ روز و یا ۶ ماه بعد به وضع رقت باری به هلاکت رسید.
'''سعید بن جبیر بن هشام اسدی وابلی''' از [[تابعین]] و اصحاب [[امام سجاد(ع)]] است. وی در سال 45ق متولد شد و نزد [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] علوم دینی و [[تفسیر]] را فراگرفت و یکی از بزرگترین مفسرین عصر خود شد. او در قیام [[عبدالرحمن بن محمد بن اشعث]] برعلیه [[حجاج بن یوسف ثقفی|حجاج بن یوسف]] شرکت کرد و پس از شکست قیام ابن اشعث به سوی [[اصفهان]] و [[قم]] گریخت، و مدتی در این شهرها بسر برد تا اینکه در یکی از این سفرهایش به [[مکه]] دستگیر شد و در سال 95ق به طرز فجیعی به دست حجاج بن یوسف به [[شهادت]] رسید. او قبل از شهادت، حجاج را نفرین نمود و در اثر همان نفرین، حجاج 40 روز و یا 6 ماه بعد به وضع رقت باری به هلاکت رسید.


== ولادت، نسب، کنیه و لقب ==
== ولادت، نسب، کنیه و لقب ==
سعید بن جبیر بن هشام اسدی والبی در شهر کوفه، <ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج4ص 11</ref> در سال 45ق به دنیا آمد.<ref>الأعلام،ج‏3،ص:93</ref> وی حبشی الاصل و از موالی بنی حارث بنی اسد بود.<ref>الأعلام،ج‏3،ص:93</ref> از پدر و مادر وی اطلاعات دقیقی در دست نیست تنها گفته اند:جبیر پدر وی، اصالتا حبشی بود و مدتی در نزد بنی وابلة بن حارث از [[بنی اسد]] به عنوان برده زندگی کرد<ref>طوسی، رجال، ص114 </ref> و با ظهور [[اسلام]] و مسلمان شدن او، آزادی خود را به دست آورد،<ref> الزرکلی، الاعلام، ج ص 93</ref> بعضی جبیر را از اصحاب [[امام علی(ع)]] دانسته اند.<ref>أصحاب أمير المؤمنين عليه السلام و الرواة عنه ،ج‏1،ص:102 </ref>
سعید بن جبیر بن هشام اسدی والبی در شهر کوفه،<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۴ص ۱۱</ref> در سال ۴۵ق به دنیا آمد.<ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref> وی حبشی الاصل و از موالی بنی حارث بنی اسد بود.<ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref> از پدر و مادر وی اطلاعات دقیقی در دست نیست تنها گفته‌اند:جبیر پدر وی، اصالتا حبشی بود و مدتی در نزد بنی وابلة بن حارث از [[بنی اسد]] به عنوان برده زندگی کرد<ref>طوسی، رجال، ص۱۱۴ </ref> و با ظهور [[اسلام]] و مسلمان شدن او، آزادی خود را به دست آورد،<ref> الزرکلی، الاعلام، ج ۳، ص ۹۳</ref> بعضی جبیر را از اصحاب [[امام علی(ع)]] دانسته‌اند.<ref>أصحاب أمیر المؤمنین علیه‌السلام و الرواة عنه،ج۱،ص:۱۰۲ </ref>


بعضی از جمله [[شیخ طوسی]]<ref>رجال الطوسی،ص 90.</ref> بر آنند که [[کنیه|کنیه‌]]ی او ابومحمد بوده<ref> البدايةوالنهاية،ج‏9،ص:98</ref> و گروهی دیگر کنیه وی را ابوعبدالله ذکر کرده‌اند. [[شیخ شوشتری|تستری ]]، سخن شیخ طوسی را نمی پذیرد<ref>قاموس ج ص 88 - 89</ref> ولی بیشتر مورخین کنیه‌ی وی ابوعبدالله گفته اند.<ref>الأعلام،ج‏3،ص:93</ref> <ref>تاريخ‏الإسلام،ج‏6،ص:367</ref><ref>الطبقات‏الكبرى،ج‏6،ص:267</ref> به وی لقب والبی داده بودند<ref>الأعلام،ج‏8،ص:109</ref> <ref>الأنساب،ج‏13،ص:275</ref> <ref>البدايةوالنهاية،ج‏9،ص:98</ref> زیرا او و پدرش ابتدا در حمایت بنی والبی بودند، همچنین برخی نویسندگان به وی لقب فقیه البکاء داده اند.<ref>حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ص 272</ref>
بعضی از جمله [[شیخ طوسی]]<ref>رجال الطوسی،ص ۹۰.</ref> بر آنند که [[کنیه|کنیه‌]]ی او ابومحمد بوده<ref> البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> و گروهی دیگر کنیه وی را ابوعبدالله ذکر کرده‌اند. [[شیخ شوشتری|تستری]]، سخن شیخ طوسی را نمی‌پذیرد<ref>قاموس ج ۵، ص ۸۸ - ۸۹</ref> ولی بیشتر مورخین کنیۀ وی ابوعبدالله گفته‌اند.<ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref><ref>تاریخالإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref><ref>الطبقاتالکبری،ج۶،ص:۲۶۷</ref> به وی لقب والبی داده بودند<ref>الأعلام،ج۸،ص:۱۰۹</ref><ref>الأنساب،ج۱۳،ص:۲۷۵</ref><ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> زیرا او و پدرش ابتدا در حمایت بنی والبی بودند، همچنین برخی نویسندگان به وی لقب فقیه البکاء داده‌اند.<ref>حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ۴، ص ۲۷۲</ref>


سعید بن جبیر از موالی بنی اسد بود. خود می گوید:ابن عباس از من پرسید از کیانی؟
سعید بن جبیر از موالی بنی اسد بود. خود می‌گوید:ابن عباس از من پرسید از کیانی؟
:گفتم: از بنی اسد.
:گفتم: از بنی اسد.
پرسید: از عربها یا از موالی؟
پرسید: از عربها یا از موالی؟
:گفتم: نه از موالی هستم.
:گفتم: نه از موالی هستم.
گفت: پس بگو از بنی اسدی هستم که خدواند بر من نعمت ارزانی داشته است.<ref>الطبقات‏الكبرى،ج‏6،ص:267</ref>
گفت: پس بگو از بنی اسدی هستم که خدواند بر من نعمت ارزانی داشته است.<ref>الطبقاتالکبری،ج۶،ص:۲۶۷</ref>


== ویژگیها ==
== ویژگیها ==
[[ اسماعيل بن عمر بن كثير |ابن کثیر]] وی را از ائمه اسلام در تفسیر و فقه و انواع علوم می داند و می گوید اعمال نیک وی زیاد بود.<ref>البدايةوالنهاية،ج‏9،ص:98</ref> [[ محمد بن احمد ذهبى‏|ذهبی]] نیز از وی به عنوان یکی از ائمه اعلام یاد کرده است.<ref>تاريخ‏الإسلام،ج‏6،ص:367</ref>
[[اسماعیل بن عمر بن کثیر|ابن کثیر]] وی را از ائمه اسلام در تفسیر و فقه و انواع علوم می‌داند و می‌گوید اعمال نیک وی زیاد بود.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> [[محمد بن احمد ذهبی|ذهبی]] نیز از وی به عنوان یکی از ائمه اعلام یاد کرده است.<ref>تاریخالإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref>
===علم===
===علم===
[[سفیان ثوری]] از [[عمرو بن میمون]] از قول پدرش نقل می کند، سعید بن جبیر از دنیا رفت در حالیکه در روی زمین کسی نبود مگر اینکه به علم او محتاج بود.<ref>البدايةوالنهاية،ج‏9،ص:98</ref> خود می گوید: آنچه نزد من مهم است علمیست که دارم ، دوست داشتم مردم آن را از من می آموختند.<ref>البدايةوالنهاية،ج‏9،ص:98</ref>
[[سفیان ثوری]] از [[عمرو بن میمون]] از قول پدرش نقل می‌کند، سعید بن جبیر از دنیا رفت در حالیکه در روی زمین کسی نبود مگر اینکه به علم او محتاج بود.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> خود می‌گوید: آنچه نزد من مهم است علمیست که دارم، دوست داشتم مردم آن را از من می‌آموختند.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref>
[[اشعث بن اسحاق]] وی را جهبذ علما می داند،<ref>تاريخ‏الإسلام،ج‏6،ص:367</ref> معین در فرهنگ خود جهبذ را دانشمند بزرگ ترجمه کرده است.<ref>فرهنگ معین واژه جهبذ</ref> ابراهیم نخعی نیز می گوید: پس از وی کسی همتای او در علم نیامد.<ref>تاريخ‏الإسلام،ج‏6،ص:367</ref>
[[اشعث بن اسحاق]] وی را جهبذ علما می‌داند،<ref>تاریخالإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref> معین در فرهنگ خود جهبذ را دانشمند بزرگ ترجمه کرده است.<ref>فرهنگ معین واژه جهبذ</ref> ابراهیم نخعی نیز می‌گوید: پس از وی کسی همتای او در علم نیامد.<ref>تاریخالإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref>
از [[عبدالله بن عمر]]، سوالی درباره [[ارث]] پرسیدند، گفت: بروید از سعید بن جبیر بپرسید او در این مسئله از من عالم تر است.<ref>الطبقات‏الكبرى،ج‏6،ص:269</ref>
از [[عبدالله بن عمر]]، سوالی درباره [[ارث]] پرسیدند، گفت: بروید از سعید بن جبیر بپرسید او در این مسئله از من عالم‌تر است.<ref>الطبقاتالکبری،ج۶،ص:۲۶۹</ref>
====علم تفسیر====
====علم تفسیر====
سعید کتابی در تفسیر قرآن دارد که مفسران از وی نقل کرده اند، [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] در [[الاتقان فی علوم القرآن |الاتقان]] از تفسیرش یاد کرده است، و [[قتادة بن دعامة|قتاده]] وی را اعلم مفسرین از [[تابعین]] دانسته است، همچنین [[ابن ندیم]] در [[الفهرست (ابن ندیم)|الفهرست]] هنگامی که کتابهای تفسیری [[شیعه]] را نام می برد از آن یاد می کند <ref>أعيان الشيعة، محسن الأمين ،ج‏1،ص:125</ref> و قبل از آن تفسیری ذکر نکرده است، [[آقا بزرگ]] نیز در کتاب [[الذریعه ‌الی‌ تصانیف‌ الشیعه|الذریعه]] آن را ذکر کرده است.<ref>الذريعة، آغا بزرگ الطهراني ،ج‏4،ص:241</ref>
سعید کتابی در تفسیر قرآن دارد که مفسران از وی نقل کرده‌اند، [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] در [[الاتقان فی علوم القرآن|الاتقان]] از تفسیرش یاد کرده است، و [[قتادة بن دعامة|قتاده]] وی را اعلم مفسرین از [[تابعین]] دانسته است، همچنین [[ابن ندیم]] در [[الفهرست (ابن ندیم)|الفهرست]] هنگامی که کتابهای تفسیری [[شیعه]] را نام می‌برد از آن یاد می‌کند<ref>أعیان الشیعة، محسن الأمین،ج۱،ص:۱۲۵</ref> و قبل از آن تفسیری ذکر نکرده است، [[آقا بزرگ]] نیز در کتاب [[الذریعه ‌الی‌ تصانیف‌ الشیعه|الذریعه]] آن را ذکر کرده است.<ref>الذریعة، آغا بزرگ الطهرانی،ج۴،ص:۲۴۱</ref>


موید قطعی بر وجود چنین تفسیری، گزارشی است که عبدالملک بن مروان از سعید درخواست کتابت تفسیر می کند و وی نیز می پذیرد و می نویسد.<ref>تفسير مقاتل بن سليمان، ج‏5، ص: 65</ref> <ref>جواهر الحسان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 83</ref>
موید قطعی بر وجود چنین تفسیری، گزارشی است که عبدالملک بن مروان از سعید درخواست کتابت تفسیر می‌کند و وی نیز می‌پذیرد و می‌نویسد.<ref>تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۵، ص: ۶۵</ref><ref>جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص: ۸۳</ref>
برخی این کتاب را به عنوان اولین کتاب تفسیری می شناسند.<ref>احمد فاضل سعدی، ص 189</ref>
برخی این کتاب را به عنوان اولین کتاب تفسیری می‌شناسند.<ref>احمد فاضل سعدی، ص ۱۸۹</ref>


===عبادات===
===عبادات===
====زیارت خانه خدا====
====زیارت خانه خدا====
نوشته اند وقتی سعید در اصفهان ساکن بود سالی دوبار به زیارت خانه خدا مشرف می شد، یک بار برای [[حج]] و یک بار برای [[عمره]]<ref>البدايةوالنهاية،ج‏9،ص:98</ref>
نوشته‌اند وقتی سعید در اصفهان ساکن بود سالی دوبار به زیارت خانه خدا مشرف می‌شد، یک بار برای [[حج]] و یک بار برای [[عمره]]<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref>
شخصی می گوید: سعيد بن جبير را ديدم كه در [[طواف]] به آهستگى و باوقار حركت مى‏كرد.<ref>الطبقات‏ الكبرى،ج‏6،ص:272</ref>
شخصی می‌گوید: سعید بن جبیر را دیدم که در [[طواف]] به آهستگی و باوقار حرکت میکرد.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۲</ref>


سعید هنگامیکه از سوی [[خالد بن عبدالله قسری]] دستگیر شد، در حالیکه زنجیز بر دست و پاهایش بود نیز طواف خانه خدا کرد. <ref>الطبقات‏ الكبرى،ج‏6،ص:274 </ref>
سعید هنگامیکه از سوی [[خالد بن عبدالله قسری]] دستگیر شد، در حالیکه زنجیز بر دست و پاهایش بود نیز طواف خانه خدا کرد.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۴ </ref>


====قرائت قرآن====
====قرائت قرآن====
طبق بعضی از نقلها سعید در هر شب یک بار [[قرآن]] را [[ختم قرآن|ختم]] می کرد<ref>الطبقات‏ الكبرى،ج‏6، ص270</ref> و گاهی در کنار [[کعبه]] آن ختم را در یک رکعت نماز انجام می داد.<ref>الطبقات ‏الكبرى،ج‏6،ص:270</ref>
طبق بعضی از نقلها سعید در هر شب یک بار [[قرآن]] را [[ختم قرآن|ختم]] می‌کرد<ref>الطبقات الکبری،ج۶، ص۲۷۰</ref> و گاهی در کنار [[کعبه]] آن ختم را در یک رکعت نماز انجام می‌داد.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۰</ref>


[[ابن کثیر]] نقل کرده، وی در کنار خانه خدا در یک شب در نماز دو ختم و نیم قرآن می خواند<ref>البدايةوالنهاية،ج‏9،ص:98</ref> حتی گفته شده وی بین نماز مغرب و عشاء یک ختم قرآن انجام می داد<ref>البدايةوالنهاية،ج‏9،ص:98</ref>
[[ابن کثیر]] نقل کرده، وی در کنار خانه خدا در یک شب در نماز دو ختم و نیم قرآن می‌خواند<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> حتی گفته شده وی بین نماز مغرب و عشاء یک ختم قرآن انجام می‌داد<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref>


البته [[ابن سعد]] فقط اشاره به قرآن خواندن وی بین [[نماز مغرب]] و[[نماز عشاء|عشاء]] کرده و از ختم آن سخن نگفته است.<ref>الطبقات ‏الكبرى،ج‏6،ص:270</ref> سعيد بن جبير خود می گوید:
البته [[ابن سعد]] فقط اشاره به قرآن خواندن وی بین [[نماز مغرب]] و[[نماز عشاء|عشاء]] کرده و از ختم آن سخن نگفته است.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۰</ref> سعید بن جبیر خود می‌گوید:
::پس از كشته شدن [[امام حسین علیه السلام]] بر من هيچ دو شبى نگذشته است كه قرآن را ختم نكنم مگر اينكه مسافر يا بيمار باشم.<ref>الطبقات‏ الكبرى،ج‏6،ص:270</ref>
::پس از کشته شدن [[امام حسین علیه‌السلام]] بر من هیچ دو شبی نگذشته است که قرآن را ختم نکنم مگر اینکه مسافر یا بیمار باشم.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۰</ref>


====تضرع====
====تضرع====
درباره [[شب زنده داری]] و تضرع وی [[احمد بن عبدالله بن احمد اصفهانی|اصفهانی]] از قول [[قاسم بن ایوب]] نقل می کند، سعید آن قدر گریه می کرد تا از حال می رفت و غش می کرد.<ref>حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ص 274</ref> وی هر وقت به نماز می ایستاد هم چون چوب خشک بود و فراوان گریه می کرد.<ref>ابن الجوزی، ج ص 6</ref>
درباره [[شب زنده داری]] و تضرع وی [[احمد بن عبدالله بن احمد اصفهانی|اصفهانی]] از قول [[قاسم بن ایوب]] نقل می‌کند، سعید آن قدر گریه می‌کرد تا از حال می‌رفت و غش می‌کرد.<ref>حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج ۴، ص ۲۷۴</ref> وی هر وقت به نماز می‌ایستاد هم چون چوب خشک بود و فراوان گریه می‌کرد.<ref>ابن الجوزی، ج ۷، ص ۶</ref>


===مذهب===
===مذهب===
در [[خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال|خلاصه]] [[علامه حلی]] و [[رجال کشی]] به تصریح آمده است که سعید از شیعیان [[حضرت علی(ع)]] بوده و علت [[شهادت|شهادتش]] به دست [[حجاج بن یوسف|حجاج]] نیز چیزی جز این نبوده است.<ref>أعيان الشيعة، محسن الأمين ،ج‏1،ص:126</ref>
در [[خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال|خلاصه]] [[علامه حلی]] و [[رجال کشی]] به تصریح آمده است که سعید از شیعیان [[حضرت علی(ع)]] بوده و علت [[شهادت|شهادتش]] به دست [[حجاج بن یوسف|حجاج]] نیز چیزی جز این نبوده است.<ref>أعیان الشیعة، محسن الأمین،ج۱،ص:۱۲۶</ref>


[[کشی]] نیز می گوید: سعید بن جبیر در صراط مستقیم بود و به [[امام سجاد(ع)]] اقتدا کرد و امام سجاد هم از او تعریف می نمود و همین علاقه میان او و امام، باعث شد حجّاج او را شهید نماید<ref>رجال الكشي ،ص:120</ref>
[[کشی]] نیز می‌گوید: سعید بن جبیر در صراط مستقیم بود و به [[امام سجاد(ع)]] اقتدا کرد و امام سجاد هم از او تعریف می‌نمود و همین علاقه میان او و امام، باعث شد حجّاج او را شهید نماید<ref>رجال الکشی،ص:۱۲۰</ref>


از [[فضل بن شاذان]] نقل شده است که در اوائل دوران امام سجاد(ع)، اصحاب خاص امام فقط پنج نفر بودند: سعید بن جبیر، [[سعید بن مسیب]]، [[محمد بن جبیر بن مطعم]]، [[یحیی بن ام الطویل]] و [[ابوخالد کابلی]].<ref>قاموس الرجال، ج ص 85.</ref>
از [[فضل بن شاذان]] نقل شده است که در اوائل دوران امام سجاد(ع)، اصحاب خاص امام فقط پنج نفر بودند: سعید بن جبیر، [[سعید بن مسیب]]، [[محمد بن جبیر بن مطعم]]، [[یحیی بن ام الطویل]] و [[ابوخالد کابلی]].<ref>قاموس الرجال، ج ۵، ص ۸۵.</ref>


شیخ طوسی می گوید: سعید بن جبیر به امام زین العابدین(ع) ارادت خاصی داشت. <ref>طوسی،ج ص 335</ref>
شیخ طوسی می‌گوید: سعید بن جبیر به امام زین العابدین(ع) ارادت خاصی داشت.<ref>طوسی،ج ۱، ص ۳۳۵</ref>


==استاد==
==استاد==
سعید بن جبیر علم را از [[ابن عباس]] آموخت، <ref>البدايةوالنهاية،ج‏9،ص:98</ref> هنگامیکه اهل [[کوفه]] از ابن عباس سوال می کردند، ابن عباس گفت شما از من می پرسید در حالیکه سعید بین شما است،<ref>الطبقات‏الكبرى،ج‏6،ص:268</ref><ref>الأعلام،ج‏3،ص:93</ref>
سعید بن جبیر علم را از [[ابن عباس]] آموخت،<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> هنگامیکه اهل [[کوفه]] از ابن عباس سوال می‌کردند، ابن عباس گفت شما از من می‌پرسید در حالیکه سعید بین شما است،<ref>الطبقاتالکبری،ج۶،ص:۲۶۸</ref><ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref>


دانش سعید تا آنجا پیش رفت که [[احمد بن حنبل]] می گوید در روی زمین کسی نیست که به علم سعید محتاج نباشد.<ref>الأعلام،ج‏3،ص:93</ref><ref>تاريخ‏ الإسلام،ج‏6،ص:367</ref>
دانش سعید تا آنجا پیش رفت که [[احمد بن حنبل]] می‌گوید در روی زمین کسی نیست که به علم سعید محتاج نباشد.<ref>الأعلام،ج۳،ص:۹۳</ref><ref>تاریخ الإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref>


سعید از اصحاب و شاگردان امام سجاد(ع) نیز محسوب می شود.
سعید از اصحاب و شاگردان امام سجاد(ع) نیز محسوب می‌شود.
<ref>مسند الامام السجاد ج ص 456</ref>
<ref>مسند الامام السجاد ج ۲، ص ۴۵۶</ref>


==شاگردان==
==شاگردان==
{{ستون-شروع|4}}
{{ستون-شروع|۴}}
*[[جعفر بن المغیرة]]
*[[جعفر بن المغیرة]]
*[[جعفر بن أبی وحشیة|جعفر بن أبي وحشیّة]]
*[[جعفر بن أبی وحشیة|جعفر بن أبی وحشیة]]
*[[أيوب السختیانی]]
*[[أیوب السختیانی]]
*[[الأعمش]]
*[[الأعمش]]
*[[عطاء بن سائب]]
*[[عطاء بن سائب]]
*[[حكم بن عتیبة]]
*[[حکم بن عتیبة]]
*[[حصین بن عبدالرحمن]]
*[[حصین بن عبدالرحمن]]
*[[خصیف الجزری]]
*[[خصیف الجزری]]
*[[سلمة بن كهیل]]
*[[سلمة بن کهیل]]
*پسرانش عبدالله و عبدالملک
*پسرانش عبدالله و عبدالملک
* [[قاسم ابن أبی بزة|قاسم ابن أبی بزّة]]
* [[قاسم ابن أبی بزة|قاسم ابن أبی بزّة]]
*[[محمد بن سوقه]]
*[[محمد بن سوقه]]
*[[مسلم البطین]]
*[[مسلم البطین]]
*[[عمرو بن دينار]] و ... . <ref>تاريخ‏ الإسلام،ج‏6،ص:367</ref>
*[[عمرو بن دینار]] و....<ref>تاریخ الإسلام،ج۶،ص:۳۶۷</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}


==قیام علیه حجاج==
==قیام علیه حجاج==
وی به همراهی [[عبدالرحمن بن محمد اشعث]] در قیام برعلیه [[حجاج بن یوسف ثقفی]] شرکت داشت،<ref>البدايةوالنهاية،ج‏9،ص:98</ref> و برای تحریک نیروها می گفت: با ايشان جنگ كنيد و آنان را بكشيد كه در حكومت ستم می‌كنند و از دين بيرون شده‌‏اند و بر بندگان خدا گردنكشى می‌‏كنند، و نماز را از ميان برده‏‌اند و مسلمانان را به خوارى كشيده‌‏اند.<ref>الطبقات‏ الكبرى،ج‏6، ص275</ref> این جنگ به [[دیرجماجم]] معروف است.
وی به همراهی [[عبدالرحمن بن محمد اشعث]] در قیام برعلیه [[حجاج بن یوسف ثقفی]] شرکت داشت،<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> و برای تحریک نیروها می‌گفت: با ایشان جنگ کنید و آنان را بکشید که در حکومت ستم می‌کنند و از دین بیرون شدهاند و بر بندگان خدا گردنکشی میکنند، و نماز را از میان بردهاند و مسلمانان را به خواری کشیدهاند.<ref>الطبقات الکبری،ج۶، ص۲۷۵</ref> این جنگ به [[دیرجماجم]] معروف است.


سعید پس از شکست ابن اشعث به [[اصفهان]]<ref>البدايةوالنهاية،ج‏9،ص:98</ref> و سپس [[قم]]<ref>تاريخ ‏قم،ص:38</ref> متواری شد، وی 12 سال در اصفهان مخفی بود.<ref>البدايةوالنهاية،ج‏9،ص:98</ref>
سعید پس از شکست ابن اشعث به [[اصفهان]]<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> و سپس [[قم]]<ref>تاریخ قم،ص:۳۸</ref> متواری شد، وی ۱۲ سال در اصفهان مخفی بود.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref>
6 ماه از این 12 سال را به قم رفته و در روستای [[جمکران]] پنهان شد، او در آنجا به [[قبیله بنی اسد]] و [[خطاب اسدی]](که در آنجا مسجدی بنا کرده بود)<ref>تاريخ ‏قم،ص:38 </ref> وارد شد.<ref>تاريخ ‏قم،ص:38 </ref> سعید از اصفهان سالی دوبار به [[مکه]] مشرف می شد،<ref>البدايةوالنهاية،ج‏9،ص:98</ref> در یکی از این سفرها به دست [[خالد بن عبدالله قسری]] حاکم مکه دستگیر و به نزد حجاج فرستاده شد.<ref>الطبقات‏ الكبرى،ج‏6،ص:274</ref>
۶ ماه از این ۱۲ سال را به قم رفته و در روستای [[جمکران]] پنهان شد، او در آنجا به [[قبیله بنی اسد]] و [[خطاب اسدی]](که در آنجا مسجدی بنا کرده بود)<ref>تاریخ قم،ص:۳۸ </ref> وارد شد.<ref>تاریخ قم،ص:۳۸ </ref> سعید از اصفهان سالی دوبار به [[مکه]] مشرف می‌شد،<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۹۸</ref> در یکی از این سفرها به دست [[خالد بن عبدالله قسری]] حاکم مکه دستگیر و به نزد حجاج فرستاده شد.<ref>الطبقات الکبری،ج۶،ص:۲۷۴</ref>
===مناظره با حجاج===
===مناظره با حجاج===
پس از دستگیری سعید مناظره ای بین وی و حجاج بن یوسف صورت گرفت که در بعضی از منابع به صورت زیر بیان شده است.
پس از دستگیری سعید مناظره‌ای بین وی و [[حجاج بن یوسف]] صورت گرفت که در بعضی از منابع به صورت زیر بیان شده است.


ـ حجّاج: اسمت چیست؟
حجّاج: اسمت چیست؟


ـ سعید: سعید بن جبیر.
سعید: سعید بن جبیر.


ـ نه، تو شقی بن کثیر هستی.
نه، تو شقی بن کثیر هستی.


ـ مادرم نام مرا بهتر از تو می دانست.
مادرم نام مرا بهتر از تو می‌دانست.


ـ تو و مادرت هر دو شقی هستید!
تو و مادرت هر دو شقی هستید!


ـ تو عالم به غیب نیستی!
تو عالم به غیب نیستی!


ـ دنیای تو را به جهنّم سوزان مبدّل می کنم!
دنیای تو را به جهنّم سوزان مبدّل می‌کنم!


ـ اگر می دانستم این کار به دست تو است، تو را به خدایی می پذیرفتم.
اگر می‌دانستم این کار به دست تو است، تو را به خدایی می‌پذیرفتم.


ـ عقیده ات درباره محمد چیست؟
عقیده‌ات درباره محمد چیست؟


ـ او پیامبر رحمت و پیشوای امت است.
او پیامبر رحمت و پیشوای امت است.


ـ عقیده تو درباره علی چیست؟ او در بهشت است یا در جهنّم (العیاذباللّه)!
عقیده تو درباره علی چیست؟ او در بهشت است یا در جهنّم (العیاذباللّه)!


ـ اگر در بهشت و جهنّم رفتم، آنگاه جواب تو را خواهم داد.
اگر در بهشت و جهنّم رفتم، آنگاه جواب تو را خواهم داد.


ـ عقیده ات در باره خلفا چیست؟
عقیده‌ات درباره خلفا چیست؟


ـ من وکیل مدافع آنان نیستم.
من وکیل مدافع آنان نیستم.


ـ کدام یک را بیشتر دوست می داری؟
کدام یک را بیشتر دوست می‌داری؟


ـ آنکه خدا از او خشنود و راضی باشد.
آنکه خدا از او خشنود و راضی باشد.


ـ کدام یک از آنان رضایت خدا را بهتر به دست آورده است؟
کدام یک از آنان رضایت خدا را بهتر به دست آورده است؟


ـ العلم عنداللّه؛ او آگاه به اسرار است.
العلم عنداللّه؛ او آگاه به اسرار است.


ـ نمی خواهی مرا تصدیق کنی؟
نمی‌خواهی مرا تصدیق کنی؟


ـ دوست ندارم تو را تکذیب کنم.
دوست ندارم تو را تکذیب کنم.


ـ چرا نمی خندی؟
چرا نمی‌خندی؟


ـ چگونه خندیدن برای مخلوقی که از خاک آفریده شده است و آتش او را می خورد رواست؟
چگونه خندیدن برای مخلوقی که از خاک آفریده شده است و آتش او را می‌خورد رواست؟


ـ وای بر تو ای سعید!
وای بر تو‌ای سعید!


ـ برکسی که از جهنّم بیزار است و وارد بهشت می گردد، باکی نیست.<ref>مجالس الواعظین، ج ص 111 ـ 115.</ref>
برکسی که از جهنّم بیزار است و وارد بهشت می‌گردد، باکی نیست.<ref>مجالس الواعظین، ج ۳، ص ۱۱۱ ۱۱۵.</ref>
حجّاج به او گفت: تو را می کشم، حال نوع کشتن را خودت انتخاب کن!
حجّاج به او گفت: تو را می‌کشم، حال نوع کشتن را خودت انتخاب کن!


سعید گفت: تو مختاری؛ زیرا به خدا سوگند! به هر نحوی مرا بکشی، خدا هم تو را به بدترین وضع خواهد کشت!
سعید گفت: تو مختاری؛ زیرا به خدا سوگند! به هر نحوی مرا بکشی، خدا هم تو را به بدترین وضع خواهد کشت!
خط ۱۴۸: خط ۱۴۷:
حجّاج پرسید: برای چه خندیدی؟
حجّاج پرسید: برای چه خندیدی؟


ـ از جسارت تو بر خدا و حلم او نسبت به تو خندیدم!
از جسارت تو بر خدا و حلم او نسبت به تو خندیدم!


ـ هرچه زودتر گردن او را از بدنش جدا کنید.
هرچه زودتر گردن او را از بدنش جدا کنید.


سعید رو به قبله نمود و این آیه مبارکه را زیر لب زمزمه کرد: «وجّهتُ وجهی للذی فطرالسموات و الارض حنیفاً و ما انا من المشرکین»<ref>قاموس الرجال، ج ص 86</ref>؛ <ref>وفیات الاعیان، ج ص 374</ref> <ref>أنساب‏ الأشراف،ج‏7،ص:369</ref>من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمان ها و زمین را آفریده؛ من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم.
سعید رو به قبله نمود و این آیه مبارکه را زیر لب زمزمه کرد: «وجّهتُ وجهی للذی فطرالسموات و الارض حنیفاً و ما انا من المشرکین»<ref>قاموس الرجال، ج ۵، ص ۸۶</ref>؛<ref>وفیات الاعیان، ج ۲، ص ۳۷۴</ref><ref>أنساب الأشراف،ج۷،ص:۳۶۹</ref>من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمان‌ها و زمین را آفریده؛ من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم.


حجّاج گفت: او را در جهت مخالف [[قبله]] قرار دهید.
حجّاج گفت: او را در جهت مخالف [[قبله]] قرار دهید.


وقتی صورتش را از قبله برگرداندند، این آیه را تلاوت کرد: «فاینما تولّوا فثمّ وجه اللّه»<ref>انعام / 79، ترجمه آیة اللّه مکارم شیرازی</ref> و به هرسو رو کنید، خدا آنجاست.
وقتی صورتش را از قبله برگرداندند، این آیه را تلاوت کرد: «فاینما تولّوا فثمّ وجه اللّه»<ref>انعام / ۷۹، ترجمه آیة اللّه مکارم شیرازی</ref> و به هرسو رو کنید، خدا آنجاست.


حجّاج گفت: صورتش را بر زمین بگذارید. چنین کردند. او نیز این آیه را قرائت کرد: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارةً اخری»<ref>طه/ 55</ref> شما را از آن (زمین) آفریدیم و در آن باز می گردانیم؛ و بار دیگر (در قیامت) شما را از آن بیرون می آوریم.
حجّاج گفت: صورتش را بر زمین بگذارید. چنین کردند. او نیز این آیه را قرائت کرد: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارةً اخری»<ref>طه/ ۵۵</ref> شما را از آن (زمین) آفریدیم و در آن باز می‌گردانیم؛ و بار دیگر (در قیامت) شما را از آن بیرون می‌آوریم.


حجّاج دستور ذبح او را داد. سعید گفت: بعد از [[شهادتین]]، جانم را بگیر تا روز قیامت در حالی که دست هایت به خون من آغشته است، مرا ملاقات کنی.
حجّاج دستور ذبح او را داد. سعید گفت: بعد از [[شهادتین]]، جانم را بگیر تا روز قیامت در حالی که دست هایت به خون من آغشته است، مرا ملاقات کنی.


===شهادت===
===شهادت===
در تاریخ شهادت سعید اختلاف است؛ برخی شهادت وی را [[شعبان]] سال 95ق <ref>مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج ص 615</ref> یا دهم [[ماه رمضان]] سال 94 یا 95 ق دانسته اند، سن وی نیز در هنگام شهادت مورد اختلاف است، از 49 سال، <ref>صحیح بخاری، ج 3ص 461و ج8ص 172</ref> <ref>تهذیب التهذیب، ج4ص 12</ref> تا 57سال گفته اند.<ref>ابن کثیر،ج9، ص99</ref>
در تاریخ شهادت سعید اختلاف است؛ برخی شهادت وی را [[شعبان]] سال ۹۵ق<ref>مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج ۵، ص ۶۱۵</ref> یا دهم [[ماه رمضان]] سال ۹۴ یا ۹۵ق دانسته‌اند، سن وی نیز در هنگام شهادت مورد اختلاف است، از ۴۹ سال،<ref>صحیح بخاری، ج ۳ص ۴۶۱و ج۸ص ۱۷۲</ref><ref>تهذیب التهذیب، ج۴ص ۱۲</ref> تا ۵۷سال گفته‌اند.<ref>ابن کثیر،ج۹، ص۹۹</ref>


به نظر می رسد قول اول صحیح باشد چون به گفته فرزندش عبدالله، سعید در هنگام شهادت 49سال داشت.<ref>أنساب‏الأشراف،ج‏7،ص:366</ref>
به نظر می‌رسد قول اول صحیح باشد چون به گفته فرزندش عبدالله، سعید در هنگام شهادت ۴۹سال داشت.<ref>أنسابالأشراف،ج۷،ص:۳۶۶</ref>


نوشته اند که پس از شهادت هنگامی که سرش بر زمين افتاد، يك سر پوش سفيد نمايان شد. او هنگام سر انداختن سه مرتبه لا اله الا الله گفت، يك مرتبه فصيح و واضح و دو مرتبه به صورت غيرمفهوم.<ref>الكامل/ترجمه،ج‏13،ص:187</ref>
نوشته‌اند که پس از شهادت هنگامی که سرش بر زمین افتاد، یک سر پوش سفید نمایان شد. او هنگام سر انداختن سه مرتبه لا اله الا الله گفت، یک مرتبه فصیح و واضح و دو مرتبه به صورت غیرمفهوم.<ref>الکامل/ترجمه،ج۱۳،ص:۱۸۷</ref>


===اجابت دعا===
===اجابت دعا===
سعید هنگام شهادت دعا کرد: «اللّهمّ لا تسلّطه علی احد...؛ خدایا این جانی را پس از من بر احدی مسلّط مگردان.»
سعید هنگام شهادت دعا کرد: «اللّهمّ لا تسلّطه علی احد...؛ خدایا این جانی را پس از من بر احدی مسلّط مگردان.»
<ref>رجال کشّی، ج ص 335؛</ref><ref> وفیات الاعیان، ج ص 372</ref>
<ref>رجال کشّی، ج ۱، ص ۳۳۵؛</ref><ref> وفیات الاعیان، ج ۲، ص ۳۷۲</ref>


دعای سعید مستجاب شد و 40روز و یا 6ماه پس از شهادت سعید، حجّاج به هلاکت رسید. تا موقعی که زنده بود، همواره سعید را در خواب می دید، در حالی که گریبانش را گرفته، می گفت: دشمن خدا! چرا مرا کشتی؟ حجّاج در این هنگام از خواب می پرید و می گفت: مالی و لسعید، مالی و لسعید؛ مرا با سعید چکار!<ref>الكامل/ترجمه،ج‏13،ص:187</ref>
دعای سعید مستجاب شد و ۴۰روز و یا ۶ماه پس از شهادت سعید، حجّاج به هلاکت رسید. تا موقعی که زنده بود، همواره سعید را در خواب می‌دید، در حالی که گریبانش را گرفته، می‌گفت: دشمن خدا! چرا مرا کشتی؟ حجّاج در این هنگام از خواب می‌پرید و می‌گفت: مالی و لسعید، مالی و لسعید؛ مرا با سعید چکار!<ref>الکامل/ترجمه،ج۱۳،ص:۱۸۷</ref>


حجّاج در حال احتضار نیز مرتب بیهوش می شد و چون به هوش می آمد، می گفت: مالی و لسعید بن جبیر!<ref>قاموس الرجال، ج ص 86</ref> <ref>أنساب‏ الأشراف،ج‏7،ص:369</ref>
حجّاج در حال احتضار نیز مرتب بیهوش می‌شد و چون به هوش می‌آمد، می‌گفت: مالی و لسعید بن جبیر!<ref>قاموس الرجال، ج ۵، ص ۸۶</ref><ref>أنساب الأشراف،ج۷،ص:۳۶۹</ref>


===آرامگاه===
===آرامگاه===
[[پرونده:بارگاه سعید بن جبیر.jpg|LEFT|بندانگشتی|حرم سعید بن جبیر]]
[[پرونده:بارگاه سعید بن جبیر.jpg|LEFT|بندانگشتی|حرم سعید بن جبیر]]
آرامگاه وی در استان [[واسط]]، کشور [[عراق]]، شهر حیّ است.
آرامگاه وی در استان [[واسط]]، کشور [[عراق]]، شهر حی است.


عمارت سابق آستانه سعید به عصر [[صفویه]] باز می گردد که در قرن 11هجری احداث شد. این مکان در سال 1378ق به تشویق مرحوم [[سیدمحسن حکیم |آیة الله حکیم]] و به همّت شیخ عبدالامیر نجفی آل منام و اهالی تجدید بنا گردید.
عمارت سابق آستانه سعید به عصر [[صفویه]] باز می‌گردد که در قرن ۱۱هجری احداث شد. این مکان در سال ۱۳۷۸ق به تشویق مرحوم [[سیدمحسن حکیم|آیة الله حکیم]] و به همّت شیخ عبدالامیر نجفی آل منام و اهالی تجدید بنا گردید.


این آستانه دارای یک صحن وسیع با 4 دروازه ورودی است. حرم، در وسط صحن قرار گرفته و اطراف حرم، ایوان سرپوشیده و در وسط، آرامگاه قرار دارد. بر بالای مقبره، گنبد زیبایی بنا شده است.<ref>قاموس الرجال، ج ص 87</ref>
این آستانه دارای یک صحن وسیع با ۴ دروازه ورودی است. حرم، در وسط صحن قرار گرفته و اطراف حرم، ایوان سرپوشیده و در وسط، آرامگاه قرار دارد. بر بالای مقبره، گنبد زیبایی بنا شده است.<ref>قاموس الرجال، ج ۵، ص ۸۷</ref>


==فرزندان==
==فرزندان==
*[[عبدالملک بن سعید بن جبیر]] که از پدرش [[حدیث]] نقل کرده است.<ref>الإصابة،ج‏1،ص:477</ref><ref>أنساب‏الأشراف،ج‏7،ص:372</ref>
*[[عبدالملک بن سعید بن جبیر]] که از پدرش [[حدیث]] نقل کرده است.<ref>الإصابة،ج۱،ص:۴۷۷</ref><ref>أنسابالأشراف،ج۷،ص:۳۷۲</ref>
*[[عبدالله بن سعید بن جبیر]]<ref>أنساب ‏الأشراف،ج‏7،ص:366</ref> روایات زیادی از وی نقل شده و وی به گفته [[ابن کثیر]] افضل زمان خود بوده است.<ref>البدايةوالنهاية،ج‏9،ص:302</ref> وی در سال 110ق وفات کرد.<ref>البداية و النهاية، ابن كثير ،ج‏9،ص:303</ref><ref>ذخيرة الدارين، الشيرازي ،ص:210</ref>
*[[عبدالله بن سعید بن جبیر]]<ref>أنساب الأشراف،ج۷،ص:۳۶۶</ref> روایات زیادی از وی نقل شده و وی به گفته [[ابن کثیر]] افضل زمان خود بوده است.<ref>البدایةوالنهایة،ج۹،ص:۳۰۲</ref> وی در سال ۱۱۰ق وفات کرد.<ref>البدایة و النهایة، ابن کثیر،ج۹،ص:۳۰۳</ref><ref>ذخیرة الدارین، الشیرازی،ص:۲۱۰</ref>
*محمد بن سعید بن جبیر<ref>تاريخ‏ الإسلام،ج‏38،ص:76</ref>
*محمد بن سعید بن جبیر<ref>تاریخ الإسلام،ج۳۸،ص:۷۶</ref>


==تشابه اسمی==
==تشابه اسمی==
در منابع تاریخی و حدیثی، از 4نفر دیگر به نام سعید بن جبیر دیگر یاد شده است که نباید با سعید بن جبیر بن هشام وابلی اشتباه شود، این چهار نفر عبارتند از:
در منابع تاریخی و حدیثی، از ۴نفر دیگر به نام سعید بن جبیر دیگر یاد شده است که نباید با سعید بن جبیر بن هشام وابلی اشتباه شود، این چهار نفر عبارتند از:
*جد پنجم [[شیخ مفید]] یعنی سعید بن جبیر بن وهیب بن هلال بن اوس بن سنان<ref>نجاشی، ص 399</ref>
*جد پنجم [[شیخ مفید]] یعنی سعید بن جبیر بن وهیب بن هلال بن اوس بن سنان<ref>نجاشی، ص ۳۹۹</ref>
*[[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]] از سعید بن جبیری یاد می کند که نام فرزندش احمد بوده و از [[ابراهیم بن زید تفلیسی]] روایت نقل کرده است.<ref>لسان المیزان، ج1ص 252</ref>
*[[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]] از سعید بن جبیری یاد می‌کند که نام فرزندش احمد بوده و از [[ابراهیم بن زید تفلیسی]] روایت نقل کرده است.<ref>لسان المیزان، ج۱ص ۲۵۲</ref>
*سعید بن جبیر که کنیه او ابوالبختری بوده و کنیه پدرش جبیر، ابوعمران بوده است.<ref>الباجی، ج3ص1219</ref>
*سعید بن جبیر که کنیه او ابوالبختری بوده و کنیه پدرش جبیر، ابوعمران بوده است.<ref>الباجی، ج۳ص۱۲۱۹</ref>
*سعید بن جیبر پدر عیاض که عیاض از [[صحابه]] [[پیامبر(ص)]] بوده است.<ref>تقریب التهذیب، ج4ص 627</ref>
*سعید بن جیبر پدر عیاض که عیاض از [[صحابه]] [[پیامبر(ص)]] بوده است.<ref>تقریب التهذیب، ج۴ص ۶۲۷</ref>
 
==نگارخانه==
==نگارخانه==
<gallery>
<gallery>
خط ۲۰۴: خط ۲۰۲:
پرونده:ضریح قدیم سعید بن جبیر.jpg|ضریح قدیم سعید بن جبیر
پرونده:ضریح قدیم سعید بن جبیر.jpg|ضریح قدیم سعید بن جبیر
</gallery>
</gallery>
==پانویس==
==پانویس==
<div class="reflist4" style="height: 220px; overflow: auto; padding: 3px" >
{{پانویس2}}
{{پانویس|4}}
</div>
 
==منابع==
==منابع==
{{ستون-شروع|2}}
{{ستون-شروع|۲}}
*ابن جوزی، أبو الفرج عبد الرحمن بن على بن محمد؛ المنتظم فى تاريخ الأمم و الملوك، تحقيق محمد عبد القادر عطا و مصطفى عبد القادر عطا، بيروت، دار الكتب العلمية.
*ابن جوزی، أبو الفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبد القادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت،‌دار الکتب العلمیة.
*ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فى تمييز الصحابة، تحقيق عادل احمد عبد الموجود و على محمد معوض، بيروت، دارالكتب العلمية، ط الأولى، 1415/1995.
*ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
*ابن حجر، تقریب التهذیب، ط2، بیروت، موسسه اعلمی للمطبوعات، 1415ق.
*ابن حجر، تقریب التهذیب، ط۲، بیروت، موسسه اعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۵ق.
*ابن حجر، تهذیب التهذیب، ط2، بیروت، دارالفکر، 1404ق.
*ابن حجر، تهذیب التهذیب، ط۲، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۴ق.
*ابن حجر، لسان المیزان، ط2، بیروت، موسسه اعلمی، 1390ق.
*ابن حجر، لسان المیزان، ط۲، بیروت، موسسه اعلمی، ۱۳۹۰ق.
*احمد فاضل سعدی، اول مدون للتفسیر، فصنامه عملی پژوهشی علوم اسلامی، سال پنجم، شماره18، تابستان 1389.
*احمد فاضل سعدی، اول مدون للتفسیر، فصنامه عملی پژوهشی علوم اسلامی، سال پنجم، شماره۱۸، تابستان ۱۳۸۹.
*ابن سعد، الطبقات الكبرى، تحقيق محمد عبد القادر عطا، بيروت، دار الكتب العلمية، ط الأولى، 1410.
*ابن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت،‌دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۰.
*ابن کثیر، البداية و النهاية، بيروت، دار الفكر، 1407/ 1986.
*ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.
*ابن فضل الله العمری، شهاب الدین احمد بن یحیی؛ مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ابوظبی، المجمع الثقافی، 1423.
*ابن فضل الله العمری، شهاب الدین احمد بن یحیی؛ مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ابوظبی، المجمع الثقافی، ۱۴۲۳.
*اصبهانی، ابی نعیم احمد بن عبدالله؛ حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، بیروت، دارالکتب العربی، 1407 ق.
*اصبهانی، ابی نعیم احمد بن عبدالله؛ حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، بیروت، دارالکتب العربی، ۱۴۰۷ ق.
*الباجی، سلیمان بن خلف، التعدیل والترجیح، بلاط، مراکش، وازره اوقاف و شئون اسلامی، بلاتا.
*الباجی، سلیمان بن خلف، التعدیل والترجیح، بلاط، مراکش، وازره اوقاف و شئون اسلامی، بلاتا.
*تستری، محمد تقی؛ قاموس الرجال، قم، موسسه نشر اسلامی، 1417 ق.
*تستری، محمد تقی؛ قاموس الرجال، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۷ ق.
*بلخى مقاتل بن سليمان، تفسير مقاتل بن سليمان، دار إحياء التراث، بيروت، 1423 ق،چاپ اول،عبد الله محمود شحاته.
*بلخی مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان،‌دار إحیاء التراث، بیروت، ۱۴۲۳ ق،چاپ اول،عبد الله محمود شحاته.
*ذهبی، تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الأعلام، تحقيق عمر عبد السلام تدمرى، بيروت، دار الكتاب العربى، ط الثانية، 1413/1993.
*ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمری، بیروت،‌دار الکتاب العربی، ط الثانیة، ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
*زرکی(م 1396)، خیر الدین، الأعلام، بيروت، دار العلم للملايين، ط الثامنة، 1989.
*زرکی(م ۱۳۹۶)، خیر الدین، الأعلام، بیروت،‌دار العلم للملایین، ط الثامنة، ۱۹۸۹.
*سمعانی (م 562)، الأنساب، تحقيق عبد الرحمن بن يحيى المعلمى اليمانى، حيدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثماني
*سمعانی (م ۵۶۲)، الأنساب، تحقیق عبد الرحمن بن یحیی المعلمی الیمانی، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانی
*طوسی، ابی جعفر محمد بن حسن؛ رجال الطوسی، تحقیق و مقدمه سید محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، منشورات المکتبه و المطبعه الحیدریه، 1381 ق.
*طوسی، ابی جعفر محمد بن حسن؛ رجال الطوسی، تحقیق و مقدمه سید محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، منشورات المکتبه و المطبعه الحیدریه، ۱۳۸۱ ق.
*طوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن؛ اختیار معرفه الرجال برجال الکشی، تصحیح و تعلیق المعلم الثالث میرداماد الاسترآبادی، تحقیق السید مهدی الرجایی، قم، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1404 ق، ج ص 335.
*طوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن؛ اختیار معرفه الرجال برجال الکشی، تصحیح و تعلیق المعلم الثالث میرداماد الاسترآبادی، تحقیق السید مهدی الرجایی، قم، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۰۴ ق، ج ۱، ص ۳۳۵.
*عطاردی، عزیزالله؛ مسند الامام السجاد ابی محمد علی بن الحسین (ع)، تهران، عطارد، 1379.
*عطاردی، عزیزالله؛ مسند الامام السجاد ابی محمد علی بن الحسین(ع)، تهران، عطارد، ۱۳۷۹.
*قمی، حسن بن محمد378ق، تاريخ قم، ترجمه حسن بن على بن حسن عبد الملك قمى (در 805تحقيق سيد جلال الدين تهرانى، تهران، توس، 1361ش.
*قمی، حسن بن محمد۳۷۸ق، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی بن حسن عبد الملک قمی (در ۸۰۵تحقیق سید جلال الدین تهرانی، تهران، توس، ۱۳۶۱ش.
*نجاشی، احمد بن عباس، رجال نجاشی، ط5، قم، جامعه مدرسین، 1416ق.
*نجاشی، احمد بن عباس، رجال نجاشی، ط۵، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۶ق.
{{پایان}}
{{پایان}}
==منابع مطالعاتی==
==منابع مطالعاتی==
* کتاب:سعيد بن جبير ،سيد كمال،1422ق،انتشارات انصاريان
* کتاب:سعید بن جبیر،سید کمال،۱۴۲۲ق،انتشارات انصاریان
* مقاله: سعید بن جبیر اول مدون للتفسیر، نویسنده احمد فاضل سعدی،نشریه: علوم اسلامی، تابستان 1389 - شماره 18 در 22 صفحه، از 173 تا 194.
* مقاله: سعید بن جبیر اول مدون للتفسیر، نویسنده احمد فاضل سعدی،نشریه: علوم اسلامی، تابستان ۱۳۸۹ - شماره ۱۸ در ۲۲ صفحه، از ۱۷۳ تا ۱۹۴.
 


{{یاران امام سجاد}}
{{یاران امام سجاد}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۸۱

ویرایش