کاربر ناشناس
ادریس (پیامبر): تفاوت میان نسخهها
←رسالت: جزئی
imported>M.bahrami |
imported>M.bahrami (←رسالت: جزئی) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
===رسالت === | ===رسالت === | ||
ادریس سومین پیامبر از پیامبران الهی میباشد که مأمور هدایت دودمان [[قابیل]] شده بود که به اعمال ناپسند میپرداختند و مشرک، میگسار و بت پرست بودند،<ref>جویری، کلیات قصص الأنبیاء، ج۱، ص۴۶؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۱۱۶. </ref> او مردم را به حق و توحید دعوت کرده و از آنان میخواست از شریعت آدم و [[شیث]] پیروی کنند، نسبت به همدیگر با عدل و انصاف رفتار کرده و در مورد ضعیفان کوتاهی | ادریس سومین پیامبر از پیامبران الهی میباشد که مأمور هدایت دودمان [[قابیل]] شده بود که به اعمال ناپسند میپرداختند و مشرک، میگسار و بت پرست بودند،<ref>جویری، کلیات قصص الأنبیاء، ج۱، ص۴۶؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۱۱۶. </ref> او مردم را به حق و توحید دعوت کرده و از آنان میخواست از شریعت آدم و [[شیث]] پیروی کنند، نسبت به همدیگر با عدل و انصاف رفتار کرده و در مورد ضعیفان کوتاهی نکنند، برای جهاد با دشمنان دین آماده باشند و با پرداخت زکات به یاری فقرا بشتابند و روزه گرفتن در روزهای معهود را فراموش نکنند.<ref>الحسنی العاملی، الانبیاء حیاتهم وقصصهم، ج۱، ص۶۵-۶۶.</ref> | ||
===سرانجام=== | ===سرانجام=== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
# طبق برخی روایات ادریس از میان پیروان خود صد نفر از برترینها را برگزید و از میان صد نفر، هفتاد نفر و از میان هفتاد نفر ده نفر و از میان ده نفر، هفت نفر را انتخاب نمود. ادریس با این هفت نفر ممتاز، دست به دعا برداشتند و به راز و نیاز با خدا پرداختند، آنها هم چنان با ادریس به عبادت الهی پرداختند تا زمانی که خداوند روح ادریس را به ملأ اعلی برد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۱۱، ص۲۷۱.</ref> | # طبق برخی روایات ادریس از میان پیروان خود صد نفر از برترینها را برگزید و از میان صد نفر، هفتاد نفر و از میان هفتاد نفر ده نفر و از میان ده نفر، هفت نفر را انتخاب نمود. ادریس با این هفت نفر ممتاز، دست به دعا برداشتند و به راز و نیاز با خدا پرداختند، آنها هم چنان با ادریس به عبادت الهی پرداختند تا زمانی که خداوند روح ادریس را به ملأ اعلی برد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۱۱، ص۲۷۱.</ref> | ||
# برخی هم در مورد سرانجام حضرت ادریس گفتهاند، چون او، گناهان فرزندان قابیل را دید از خداوند خواست که او را به سوی خود بالا ببرد و خداوند هم اجابت کرد و هم اکنون در آسمان چهارم یا ششم زندگی میکند.<ref>مسعودی، اخبار الزمان، ص۷۹؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۳۵۰.</ref> برخی گفتهاند وی به آسمان چهارم رفت و در آنجا جان داد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۶، ص۴۹۲؛ زمخشری، الکشاف، ج۳، ص۲۴. </ref> درمقابل بعضی نیز معتقدند که او به صورت زنده وارد بهشت شد و هرگز از آن بیرون نیامد.<ref>ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک والامم، ج۱، ص۲۳۴؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص۲۳۳. </ref> | # برخی هم در مورد سرانجام حضرت ادریس گفتهاند، چون او، گناهان فرزندان قابیل را دید از خداوند خواست که او را به سوی خود بالا ببرد و خداوند هم اجابت کرد و هم اکنون در آسمان چهارم یا ششم زندگی میکند.<ref>مسعودی، اخبار الزمان، ص۷۹؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۳۵۰.</ref> برخی گفتهاند وی به آسمان چهارم رفت و در آنجا جان داد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۶، ص۴۹۲؛ زمخشری، الکشاف، ج۳، ص۲۴. </ref> درمقابل بعضی نیز معتقدند که او به صورت زنده وارد بهشت شد و هرگز از آن بیرون نیامد.<ref>ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک والامم، ج۱، ص۲۳۴؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص۲۳۳. </ref> | ||
# در روایت آمده که سبب بردن ادریس به آسمان این بود که | # در روایت آمده که سبب بردن ادریس به آسمان این بود که فرشتهای به او بشارت قبولی اعمال و آمرزش لغزشها داد، او نیز آرزو کرد زنده بماند، فرشته پرسید: برای چه آرزوی حیات داری؟ گفت: برای اینکه سپاس حق را به جای آورم، زیرا در مدت حیات، دعا میکردم اعمالم قبول شود، حال که به مقصود خود نایل گشتهام، میخواهم شکر خدا را بهجای آورم؟ آن فرشته بال خود را گشود و او را دربرگرفت و به آسمانها برد.<ref>دیلمی، ارشاد القلوب، ترجمه علی سلگی نهاوندی، ج۱، ص۳۲۶.</ref> | ||
== ادریس در قرآن == | == ادریس در قرآن == | ||
ادریس(ع) یکی از ۲۶ پیامبری است که خداوند نام آنها را در قرآن کریم آورده است.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۲،ص۲۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۰، ص۱۸۵.</ref> قرآن کریم دوبار و در آیات ۵۶ و ۵۷ سوره [[سوره مریم|مریم]] و همچنین آیات ۸۴ و ۸۵ سوره [[سوره انبیاء|انبیاء]] از حضرت ادریس یاد میکند و او را پیامبری صدیق، صابر و صالح و دارای منزلتی والا میداند و از داخل شدن او در رحمت الهی خبر میدهد. این در حالی است که در عهد عتیق از حضرت ادریس به طور عام و کلی یاد شده است و از او | ادریس(ع) یکی از ۲۶ پیامبری است که خداوند نام آنها را در قرآن کریم آورده است.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۲،ص۲۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۰، ص۱۸۵.</ref> قرآن کریم دوبار و در آیات ۵۶ و ۵۷ سوره [[سوره مریم|مریم]] و همچنین آیات ۸۴ و ۸۵ سوره [[سوره انبیاء|انبیاء]] از حضرت ادریس یاد میکند و او را پیامبری صدیق، صابر و صالح و دارای منزلتی والا میداند و از داخل شدن او در رحمت الهی خبر میدهد. این در حالی است که در عهد عتیق از حضرت ادریس به طور عام و کلی یاد شده است و از او با عناوینی همچون «سلوک با خدا» و «زیستن با خدا» یاد شده است.<ref>امیری، «هرمس الهرامسه طرحی برای تطبیق دین، اسطوره و فلسفه»، ۱۳۹۰ش، ص۱۷۲.</ref> | ||
برخی با توجه به آیات و روایات معتقدند که خداوند او را به بعضی از طبقات آسمان «چهارم یا پنجم یا ششم» بالا برده است<ref>طوسی، البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۳۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۱، ص۲۷۰.</ref> و از این رو در قرآن آمده است: (ورفعناه مکاناً علیاً).<ref>آیه ۵۷، سوره مریم.</ref> برخی دیگر گفتهاند که خداوند روح او را میان آسمان چهارم و پنجم قبض نموده است.<ref>جزایری، النور المبین، ۱۳۸۱ش، ص ۹۹.</ref> | برخی با توجه به آیات و روایات معتقدند که خداوند او را به بعضی از طبقات آسمان «چهارم یا پنجم یا ششم» بالا برده است<ref>طوسی، البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۳۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۱، ص۲۷۰.</ref> و از این رو در قرآن آمده است: (ورفعناه مکاناً علیاً).<ref>آیه ۵۷، سوره مریم.</ref> برخی دیگر گفتهاند که خداوند روح او را میان آسمان چهارم و پنجم قبض نموده است.<ref>جزایری، النور المبین، ۱۳۸۱ش، ص ۹۹.</ref>برخی دیگر معتقدند که بالا بودن از نظر مکان و صعود به جایی بلند، هر چند بلندترین مکانها باشد مزیت بهشمار نمیآید. بنابراین مقصود از مکان «علی» یکی از درجات قرب است و از سیاق داستانهایی که در این سوره به ردیف ذکر میشود و مواهب نبوت و ولایت را که مقامات معنوی و الهی است ذکر میکند، همین تفسیر و تعلیل فهمیده میشود.<ref>ابن عاشور، التحریر والتنویر، ج۱۶، ص۵۷.</ref> از امام باقر (ع) نیز نقل شده است که منظور رفعت مکانی در خصوص حضرت ادریس نیست بلکه معنای رفعت در آیه رفعت مقام و مرتبه اوست.<ref>جزایری، النور المبین، ۱۳۸۱ش، ص ۹۹.</ref> | ||
=== ادریس و [[الیاس]] در قرآن === | |||
برخی از مفسران در آیههای «و زَکرِیا و یحیی و عیسی و اِلیاسَ کلٌّ مِنَ الصّلِحین»<ref>سوره انعام، آیه ۸۵.</ref> و «و اِنَّ اِلیاسَ لَمِنَ المُرسَلین»<ref>سوره صافات، آیه ۱۲۳.</ref> [[الیاس]] را همان ادریس دانستهاند و ویژگیها و داستانهایی را که برای ادریس بیان شده است را در ذیل این آیات برای «الیاس» آوردهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۵۱۰.</ref> برخی آیه «سَلمٌ عَلی اِلیاسین»<ref>سوره صافات، آیه ۱۳۰.</ref> را «سَلمٌ عَلی اِدراسین» قرائت کرده و آن را به «ادریس» تفسیر کردهاند.<ref>ابن کثیر، تفسیر ابن کثیر، ج۴، ص۲۲.</ref> طبرسی در مجمع البیان از ابن مسعود نقل میکند که منظور از الياس، ادريس است كه جد حضرت نوح بوده است.<ref>طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان،۱۳۵۲ش، ج۸، ص۱۷۱؛ همان، ج۲۱، ص۴۰.</ref> | |||
=== ادریس و الیاس در قرآن === | |||
برخی از مفسران در آیههای | |||
ولی بسیاری از مفسرین شیعه معتقدند که «الیاس» غیر از «ادریس» است زیرا در [[سوره انعام]] آمده است: «و تِلک حُجَّتُنا ءاتَینها اِبرهیمَ عَلی قَومِهِ نَرفَعُ دَرَجت مَن نَشاءُ اِنَّ رَبَّک حَکیمٌ عَلیم × و وهَبنا لَهُ اِسحقَ و یعقوبَ کلاًّ هَدَینا و نوحا هَدَینا مِن قَبلُ و مِن ذُرِّیتِهِ داوودَ و سُلَیمنَ و اَیوبَ و یوسُفَ و موسی و هرونَ و کذلِک نَجزِی المُحسِنین و زَکرِیا و یحیی و عیسی و اِلیاسَ کلٌّ مِنَ الصّلِحین»<ref>سوره انعام، آیه ۸۳-۸۵.</ref>: در این آیه، ضمیر «مِن ذُرِّیتِهِ» یا به [[حضرت ابراهیم]] یا به [[حضرت نوح]] باز میگردد که در هر دو صورت نمیتواند مراد از «الیاس»، همان «ادریس» باشد؛ زیرا الیاس یا از فرزندان حضرت ابراهیم خواهد بود یا حضرت نوح؛ در حالی که ادریس، پیش از نوح و از نیاکان او است.<ref>طبرسی، مجمع البیان،۱۳۵۲ش، ج۴، ص۵۱۰-۵۱۱؛ کاشانی، منهج الصادقین، تهران، ج۳،ص ۴۲۷؛ علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱، ج۱۹،ص۱۴۳.</ref> | ولی بسیاری از مفسرین شیعه معتقدند که «الیاس» غیر از «ادریس» است زیرا در [[سوره انعام]] آمده است: «و تِلک حُجَّتُنا ءاتَینها اِبرهیمَ عَلی قَومِهِ نَرفَعُ دَرَجت مَن نَشاءُ اِنَّ رَبَّک حَکیمٌ عَلیم × و وهَبنا لَهُ اِسحقَ و یعقوبَ کلاًّ هَدَینا و نوحا هَدَینا مِن قَبلُ و مِن ذُرِّیتِهِ داوودَ و سُلَیمنَ و اَیوبَ و یوسُفَ و موسی و هرونَ و کذلِک نَجزِی المُحسِنین و زَکرِیا و یحیی و عیسی و اِلیاسَ کلٌّ مِنَ الصّلِحین»<ref>سوره انعام، آیه ۸۳-۸۵.</ref>: در این آیه، ضمیر «مِن ذُرِّیتِهِ» یا به [[حضرت ابراهیم]] یا به [[حضرت نوح]] باز میگردد که در هر دو صورت نمیتواند مراد از «الیاس»، همان «ادریس» باشد؛ زیرا الیاس یا از فرزندان حضرت ابراهیم خواهد بود یا حضرت نوح؛ در حالی که ادریس، پیش از نوح و از نیاکان او است.<ref>طبرسی، مجمع البیان،۱۳۵۲ش، ج۴، ص۵۱۰-۵۱۱؛ کاشانی، منهج الصادقین، تهران، ج۳،ص ۴۲۷؛ علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱، ج۱۹،ص۱۴۳.</ref> | ||
==ویژگیهای ادریس(ع)== | ==ویژگیهای ادریس(ع)== | ||
طبق نقلهای تاریخی در کتب اسلامی، ادریس نخستین کسی بود که خیاطی کرد و جامه دوخت و پوشید و جامه مردم تا آن زمان از پوست یا برگ درختان بود. همچنین او نخستین کسی بود که قلم را برای نوشتن به کار گرفت و به دانش ستارهشناسی و حساب پرداخت،<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ج۲، ص۳۵۳؛ ماوردی شافعی، اعلام النبوة، ج۲۳، ص۴۶؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۱، ص۴۳.</ref> از اینرو ادریس را نخستین مدرس انسان میدانند و مبادی و اصول اولیه هر علمی را به او نسبت میدهند. بههمین دلیل انسانها در رشتههای نجوم، هندسه، فلسفه، حساب، منطق و حکمت مدیون او هستند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص ۷۲؛ نیشابوری، رسائل اخوان الصفاء، ج۱، ص۱۳۸. </ref> علم ادریس(ع) | طبق نقلهای تاریخی در کتب اسلامی، ادریس نخستین کسی بود که خیاطی کرد و جامه دوخت و پوشید و جامه مردم تا آن زمان از پوست یا برگ درختان بود. همچنین او نخستین کسی بود که قلم را برای نوشتن به کار گرفت و به دانش ستارهشناسی و حساب پرداخت،<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ج۲، ص۳۵۳؛ ماوردی شافعی، اعلام النبوة، ج۲۳، ص۴۶؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۱، ص۴۳.</ref> از اینرو ادریس را نخستین مدرس انسان میدانند و مبادی و اصول اولیه هر علمی را به او نسبت میدهند. بههمین دلیل انسانها در رشتههای نجوم، هندسه، فلسفه، حساب، منطق و حکمت مدیون او هستند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص ۷۲؛ نیشابوری، رسائل اخوان الصفاء، ج۱، ص۱۳۸. </ref> به علم ادریس(ع) در دعای روز اول ماه رجب نیز اشاره شده است «وَ مُعَلِّمَ إِدْرِيسَ عَدَدَ النُّجُومِ وَ الْحِسابِ وَ السِّنِينِ وَ الشُّهُورِ وَ أَوْقاتِ الْأَزْمان»<ref>سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۷، ج۳،ص۲۰۵.</ref> | ||
یکی دیگر از ویژگیهای ادریس(ع) عبادت هر روز و شب اوست در روایات آمده است که او زاهد و عابد بود و هر روز هزاران بار خدا را [[تسبیح]] میگفت. او روزها مشغول عبادت و تسبیح خداوند و برخی از شبها استراحت میکرد. او همواره هنگام دوختن لباس به حمد، تسبیح، تکبیر و توحید خداوند مشغول بود به نحوی که بر اساس روایات اعمال یک روز او برابر با کردار اهل زمین در آن زمان بود<ref name=":0" />. | یکی دیگر از ویژگیهای ادریس(ع) عبادت هر روز و شب اوست در روایات آمده است که او زاهد و عابد بود و هر روز هزاران بار خدا را [[تسبیح]] میگفت. او روزها مشغول عبادت و تسبیح خداوند و برخی از شبها استراحت میکرد. او همواره هنگام دوختن لباس به حمد، تسبیح، تکبیر و توحید خداوند مشغول بود به نحوی که بر اساس روایات اعمال یک روز او برابر با کردار اهل زمین در آن زمان بود<ref name=":0" />. | ||
==ادریس در روایات== | ==ادریس در روایات== | ||
[[پیامبر(ص)]]، در پاسخ به سؤال [[ابوذر]] از تعداد کتابهایی که خداوند نازل کرده است، فرمود: یکصد و چهار کتاب؛ پنجاه صحیفه بر شیث نازل کرد، سی صحیفه بر حضرت ادریس، بیست صحیفه بر حضرت ابراهیم و تورات و [[انجیل]] و [[زبور]] و فرقان.<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۱، ص۳۲.</ref> و نیز پیامبر (ص) فرمود: نخستین کسی که با قلم نوشت، ادریس بود.<ref>محمدی ری شهری، حِکم النبی الأعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)، ج۲، ص۲۶۹.</ref>برخی معتقدند در مصحف ادریس(ع) از پیامبر گرامی اسلام(ص) با نام «بهائیل» یاد شده است در بخشی از این مصحف آمده است «هنگامی که خداوند ابلیس را تا روز موعود مهلت داد، به او فرمود: برای آن روز بندگانی را برگزیده و قلبهایشان را امتحان کردهام. آنان دوستان من هستند. برای آنها پیامبر مصطفی و امینی چون مرتضی (علی) انتخاب کردهام. پس مصطفی را پیامبر، و آنها (امت) را یاور و انصار قرار دادم. آنها امتی هستند که من برای پیامبرم مصطفی و امینم مرتضی اختیار کرده ام.»<ref name=":0" /> | |||
[[پیامبر(ص)]]، در پاسخ به سؤال [[ابوذر]] از تعداد کتابهایی که خداوند نازل کرده است، فرمود: یکصد و چهار کتاب؛ پنجاه صحیفه بر شیث نازل کرد، سی صحیفه بر حضرت ادریس، بیست صحیفه بر حضرت ابراهیم و تورات و [[انجیل]] و [[زبور]] و فرقان.<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۱، ص۳۲.</ref> و نیز پیامبر (ص) فرمود: نخستین کسی که با قلم نوشت، ادریس بود.<ref>محمدی ری شهری، حِکم النبی الأعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)، ج۲، ص۲۶۹.</ref> | |||
بر اساس دیدگاهی که ادریس را همان اخنوخ میداند، روایاتی که درباره اخنوخ در منابع اسلامی آمده است نیز ذیل احادیث ادریس قرار میگیرند. بر این اساس نام وی حدود ۴۴ بار به لفظ اَخنوخ و چندین بار به لفظ اَحنوخ، اَحنوح، خَنوخ، خَنوح و... در کتاب [[بحارالانوار]] آمده است و صحیفهای منسوب به او در جلد ۹۵ آن کتاب وجود دارد. فضای صحیفه یادشده به فضای کتابهای خَنوخ شباهت دارد؛ مثلاً رؤیت [[فرشته|فرشتگان]] و وعده [[طوفان نوح]] (ع) که در آن صحیفه آمده است. مطالبی نیز از صحیفههای ادریس و سنن ادریس در [[سعد السعود]] تألیف [[سید ابن طاووس]] آمده است.<ref>توفیقی، حسین، مقاله کتاب رازهای خنوخ، مجله هفت آسمان» شماره ۳ و ۴، پاییز و زمستان ۱۳۷۸، ص۲۱.</ref> | |||
== ادریس(ع)در عرفان و شعر== | == ادریس(ع)در عرفان و شعر== | ||
خط ۶۸: | خط ۶۲: | ||
[[ابن عربی]] با نگاه تاویلی، حضرت ادریس را نمونهای از نفس مجردی میداند که نسبتی با خداوند دارد و معتقد است چنین نفسی قابل تقدیس است. از همین جهت او نزد ابن عربی معنایی کاملا رمزی پیدا میکند.<ref>صفاری، حکیما، «ادریس از منظر ابن عربی»، ۱۳۹۴ش، ص ۱۱۹-۱۴۶.</ref> اگر چه ابن عربی در برخی موارد حضرت ادریس و [[الیاس]] را دو نفر میداند اما از مجموع سخنان او نتیجه گرفته شده است که الیاس نام دوم ادریس است. او در جلوه ادریسی پیامآور الهی است و در جلوه الیاسی علاوه بر [[نبوت]] از محمدیونی است که در [[آخر الزمان]] به همراه [[عیسی مسیح|عیسی بن مریم]] ظهور میکند. ابن عربی همچنین حضرت ادریس را پیامبر [[خط|خطاطان]] عنوان کرده است.<ref>صفاری، حکیما، «ادریس از منظر ابن عربی»، ۱۳۹۴ش، ص ۱۱۹-۱۴۶.</ref> | [[ابن عربی]] با نگاه تاویلی، حضرت ادریس را نمونهای از نفس مجردی میداند که نسبتی با خداوند دارد و معتقد است چنین نفسی قابل تقدیس است. از همین جهت او نزد ابن عربی معنایی کاملا رمزی پیدا میکند.<ref>صفاری، حکیما، «ادریس از منظر ابن عربی»، ۱۳۹۴ش، ص ۱۱۹-۱۴۶.</ref> اگر چه ابن عربی در برخی موارد حضرت ادریس و [[الیاس]] را دو نفر میداند اما از مجموع سخنان او نتیجه گرفته شده است که الیاس نام دوم ادریس است. او در جلوه ادریسی پیامآور الهی است و در جلوه الیاسی علاوه بر [[نبوت]] از محمدیونی است که در [[آخر الزمان]] به همراه [[عیسی مسیح|عیسی بن مریم]] ظهور میکند. ابن عربی همچنین حضرت ادریس را پیامبر [[خط|خطاطان]] عنوان کرده است.<ref>صفاری، حکیما، «ادریس از منظر ابن عربی»، ۱۳۹۴ش، ص ۱۱۹-۱۴۶.</ref> | ||
شاعران عرفانی نیز با توجه به نوع نگاه قرآن کریم و همچنین عارفان مسلمان به حضرت ادریس در شعر خود بخشهای رمزی و تفسیری زندگی او را به تصویر کشیدهاند.<ref>صفاری، حکیما، «ادریس از منظر ابن عربی»، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۶.</ref> در این میان بیش از هر چیز به صفت «نامیرایی» او اشاره شده است و ادریس در شعر عرفانی نمایندهی [[موت اختیاری]] و جاودانگی دانستهشده است.<ref>صفاری، حکیما، «ادریس از منظر ابن عربی»، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۶.</ref> علاوه بر این [[مولانا]] در [[مثنوی معنوی]] ادریس(ع) را پیامبری معرفی میکند که به رأیالعین سیر ستارگان را دیده و او را منجم و همجنس ستارگان میداند.<ref>پورخالقی چترودی، فرهنگ قصههای پیامبران، ۱۳۷۱ش، ص۱۲۱-۱۲۲.</ref> | شاعران عرفانی نیز با توجه به نوع نگاه قرآن کریم و همچنین عارفان مسلمان به حضرت ادریس در شعر خود بخشهای رمزی و تفسیری زندگی او را به تصویر کشیدهاند.<ref>صفاری، حکیما، «ادریس از منظر ابن عربی»، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۶.</ref> در این میان بیش از هر چیز به صفت «نامیرایی» او اشاره شده است و ادریس در [[شعر عرفانی]] نمایندهی [[موت اختیاری]] و جاودانگی دانستهشده است.<ref>صفاری، حکیما، «ادریس از منظر ابن عربی»، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۶.</ref> علاوه بر این [[مولانا]] در [[مثنوی معنوی]] ادریس(ع) را پیامبری معرفی میکند که به رأیالعین سیر ستارگان را دیده و او را منجم و همجنس ستارگان میداند.<ref>پورخالقی چترودی، فرهنگ قصههای پیامبران، ۱۳۷۱ش، ص۱۲۱-۱۲۲.</ref> | ||
{{شعر۲ | {{شعر۲ | ||
|بود جنسیت در ادریس از نجوم|هشت سال او با زحل بد در قدوم | |بود جنسیت در ادریس از نجوم|هشت سال او با زحل بد در قدوم |