پرش به محتوا

جعل حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۹۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ دسامبر ۲۰۱۹
جز
تمیزکاری
جز (افزایش مطلب)
جز (تمیزکاری)
خط ۱۱: خط ۱۱:
==شیوه‌ها==
==شیوه‌ها==
جعل حدیث به شیوه‌های مختلفی انجام می‌شده است برخی از آنها عبارتند از:
جعل حدیث به شیوه‌های مختلفی انجام می‌شده است برخی از آنها عبارتند از:
* جعل حدیث کامل؛‌ جعل حدیثی به طور کامل و نسب دادن آن به پیامبر یا امامان. گفته شده جعل حدیث کامل، بیشتر در موضوعات اعتقادی، اخلاقی، تاریخی، طبی، فضایل و ادعیه بوده است.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۳.</ref> به گفته [[محمدتقی شوشتری]] از رجالیان شیعه، دعای ابن عیاش از این جمله است.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۶۳.</ref>
* جعل حدیث کامل؛‌ جعل حدیثی به طور کامل و نسب دادن آن به پیامبر یا امامان. گفته شده جعل حدیث کامل، بیشتر در موضوعات اعتقادی، اخلاقی، تاریخی، طبی، فضایل و ادعیه بوده است.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۳.</ref> به گفته [[محمدتقی شوشتری]] رجالی شیعه (۱۲۸۱-۱۳۷۴ش)، دعای ابن عیاش از این جمله است.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۶۳.</ref>
* افزودن الفاظی به حدیث و یا کاستن از آن: افزودن عبارتی در ابتدا، انتها و یا اثنای حدیث. چنانکه در کتاب [[الاخبار الدخیلة (کتاب)|الاخبار الدخیله]] آمده در حدیث «لَا يَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمَ أَبِي يَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۸۲.</ref> عبارت «وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمَ أَبِي»  در دوره [[منصور دوانیقی]] به آن افزوده شد چرا که اسم فرزند منصور محمد و اسم خودش عبدالله بوده است.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۹.</ref>
* افزودن الفاظی به حدیث و یا کاستن از آن: افزودن عبارتی در ابتدا، انتها و یا اثنای حدیث. چنانکه در کتاب [[الاخبار الدخیلة (کتاب)|الاخبار الدخیله]] آمده در حدیث «لَا يَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمَ أَبِي يَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۸۲.</ref> عبارت «وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمَ أَبِي»  در دوره [[منصور دوانیقی]] دومین خلیفه عباسی (حکومت:۱۳۶-۱۵۸ق.)، به آن افزوده شد چرا که اسم فرزند منصور محمد و اسم خودش عبدالله بوده است.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۹.</ref>
* تغییر و تحریف: خطیب بغدادی از پیامبر نقل کرده که «إِذا رَأیتُمْ مُعاوِیةَ یخْطُبُ عَلَی مِنْبَرِی فاقبَلِوه، فانّه امینٌ مأمونٌ؛ هرگاه مشاهده کردید [[معاویه]] بر منبرم سخن می‌گوید، او را پذیرا شوید زیرا وی درست‌کار و درخور اطمینان و معتمد است.»<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، دار الکتب العلمیه، ج۱، ص۲۷۵.</ref> به گفته محمدتقی شوشتری اصل روایت مذکور چنین بوده است که«إذا رَأَیتُمْ مُعاوِیةَ یخْطُبُ عَلَی مِنبَرِی فاقْتُلُوه؛ چون دیدید معاویه بر منبرم سخن می‌گوید، او را بکشید.»<ref>نگاه کنید به:‌ منقری، وقعة صفین، ۱۳۸۲ق، ص۲۱۶.</ref> در این روایت «فاقْتُلوه؛ او را بکشید» به «فاقْبَلُوه؛» او را تصدیق کنید» تغییر داده شده و عبارت «فإنّه امین مأمون» را شاهد این تغییر قرار داده‌اند.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref>
* تغییر و تحریف: خطیب بغدادی از پیامبر نقل کرده که «إِذا رَأیتُمْ مُعاوِیةَ یخْطُبُ عَلَی مِنْبَرِی فاقبَلِوه، فانّه امینٌ مأمونٌ؛ هرگاه مشاهده کردید [[معاویه]] بر منبرم سخن می‌گوید، او را پذیرا شوید زیرا وی درست‌کار و درخور اطمینان و معتمد است.»<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، دار الکتب العلمیه، ج۱، ص۲۷۵.</ref> به گفته محمدتقی شوشتری اصل روایت مذکور چنین بوده است که«إذا رَأَیتُمْ مُعاوِیةَ یخْطُبُ عَلَی مِنبَرِی فاقْتُلُوه؛ چون دیدید معاویه بر منبرم سخن می‌گوید، او را بکشید.»<ref>نگاه کنید به:‌ منقری، وقعة صفین، ۱۳۸۲ق، ص۲۱۶.</ref> در این روایت «فاقْتُلوه؛ او را بکشید» به «فاقْبَلُوه؛» او را تصدیق کنید» تغییر داده شده و عبارت «فإنّه امین مأمون» را شاهد این تغییر قرار داده‌اند.<ref>شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref>


خط ۲۰: خط ۲۰:
برخی از محققان بر این باورند که پیشینه جعل حدیث به دوران حیات پیامبر اکرم برمی‌گردد و حدیث «وَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ»<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، باب کتابة العلم، ج۱، ص۳۳، ح۱۱۰.</ref> را شاهدی بر این می‌دانند که به احتمال در دوره پیامبر حدیثی جعل شده باشد.<ref> احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۱.</ref> نمونه‌هایی از دروغ بستن به پیامبر در دوران حیاتش گزارش شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۴۴-۴۵.</ref> چنانکه بر پایه روایتی امام علی(ع) هم به جعل حدیث در دوره پیامبر اشاره کرده است.<ref> صدوق، الاعتقادات الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۸.</ref> هرچند به گفته [[هاشم معروف حسنی]]، برخی از محققان اهل سنت بر این باورند که جعل حدیث در دوره خلفای راشدین نبوده و پس از شهادت امام علی(ع) آغاز شده است در این دوره احزاب و فرقه‌هایی ظهور کردند و هر کدام برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد می‌کردند و اگر مستندی در قرآن یا روایات نمی‌یافتند، به جعل یا تحریف حدیث می‌پرداختند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref>  
برخی از محققان بر این باورند که پیشینه جعل حدیث به دوران حیات پیامبر اکرم برمی‌گردد و حدیث «وَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ»<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، باب کتابة العلم، ج۱، ص۳۳، ح۱۱۰.</ref> را شاهدی بر این می‌دانند که به احتمال در دوره پیامبر حدیثی جعل شده باشد.<ref> احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۱.</ref> نمونه‌هایی از دروغ بستن به پیامبر در دوران حیاتش گزارش شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۴۴-۴۵.</ref> چنانکه بر پایه روایتی امام علی(ع) هم به جعل حدیث در دوره پیامبر اشاره کرده است.<ref> صدوق، الاعتقادات الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۸.</ref> هرچند به گفته [[هاشم معروف حسنی]]، برخی از محققان اهل سنت بر این باورند که جعل حدیث در دوره خلفای راشدین نبوده و پس از شهادت امام علی(ع) آغاز شده است در این دوره احزاب و فرقه‌هایی ظهور کردند و هر کدام برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد می‌کردند و اگر مستندی در قرآن یا روایات نمی‌یافتند، به جعل یا تحریف حدیث می‌پرداختند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref>  


جعل حدیث در دوران [[معاویة بن ابی‌سفیان]] گسترش یافت<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۶۰.</ref> معاویه از راویانی که در فضائل [[عثمان]] و دیگر [[صحابه]] و در عیب‌جویی [[امام علی(ع)]] حدیث جعل می‌کردند، حمایت می‌کرد.<ref>نگاه کنید به: ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref> به گفته ابن ابی الحدید شیعیان در واکنش به بکریه که در فضیلت ابوبکر حدیث جعل می‌کردند، جعل حدیث درباره علی(ع) را توسعه دادند.<ref>ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۹.</ref> هرچند نظر برخی از اهل سنت آغاز جعل احادیث فضایل را به شیعه نسبت داده‌اند.<ref> نگاه کنید به: ابن حجر، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۳؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۸.</ref>
جعل حدیث در دوران [[معاویة بن ابی‌سفیان]] گسترش یافت<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۶۰.</ref> معاویه از راویانی که در فضائل [[عثمان]] و دیگر [[صحابه]] و در عیب‌جویی [[امام علی(ع)]] حدیث جعل می‌کردند، حمایت می‌کرد.<ref>نگاه کنید به: ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref> به گفته ابن ابی‌الحدید معتزلی شارح نهج البلاغه در قرن هفتم، شیعیان در واکنش به بکریه که در فضیلت [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] حدیث جعل می‌کردند، جعل حدیث درباره علی(ع) را گسترش دادند.<ref>ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۹.</ref> چراکه برخی از اهل سنت آغاز جعل احادیث فضایل را به شیعه نسبت داده‌اند.<ref> نگاه کنید به: ابن حجر، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۳؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۸.</ref>
=== پیشینه مبارزه با جعل===
=== پیشینه مبارزه با جعل===
به گفته احمد پاکتچی در اواخر قرن پنجم آثاری درباره احادیث ساختگی و وضع حدیث نوشته شده است هرچند استفاده از اتهام صریح وضع حدیث در ارزیابی‌های رجالی شیعه به اوایل قرن چهارم قمری باز می‌گردد و نمونه‌های آن در اظهارنظرهای [[ابن عقده]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، رجال، ۱۴۰۲ق، ص۲۱۴.</ref> و [[ابن ولید]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: نجاشی، رجال، ۱۳۶۵ش، ص۳۳۸؛ علامه حلی، رجال، ۱۴۰۲ق، ص۲۵۵.</ref> و در قرن پنجم نزد ابن غصائری<ref>برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، رجال، ۱۴۰ق، ص۲۱۴.</ref> دیده می‌شود. همچنین به گفته وی در حوزه حدیث اهل سنت، نخستین بار رجالیان مکتب بغداد، از نسبت وضع در ارزیابی‌های خود بهره گرفتند.<ref> پاکتچی، «حدیث»، ص۲۶۰.</ref>
به گفته احمد پاکتچی در اواخر قرن پنجم آثاری درباره احادیث ساختگی و وضع حدیث نوشته شده است هرچند استفاده از اتهام صریح وضع حدیث در ارزیابی‌های رجالی شیعه به اوایل قرن چهارم قمری باز می‌گردد و نمونه‌های آن در اظهارنظرهای [[ابن عقده]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، رجال، ۱۴۰۲ق، ص۲۱۴.</ref> و [[ابن ولید]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: نجاشی، رجال، ۱۳۶۵ش، ص۳۳۸؛ علامه حلی، رجال، ۱۴۰۲ق، ص۲۵۵.</ref> و در قرن پنجم نزد ابن غصائری<ref>برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، رجال، ۱۴۰ق، ص۲۱۴.</ref> دیده می‌شود. همچنین به گفته وی در حوزه حدیث اهل سنت، نخستین بار رجالیان مکتب بغداد، از نسبت وضع در ارزیابی‌های خود بهره گرفتند.<ref> پاکتچی، «حدیث»، ص۲۶۰.</ref>
خط ۲۷: خط ۲۷:
برای جعل حدیث اهداف و عللی ذکر شده است، برخی از اهداف و انگیزه‌های آن عبارتند از:
برای جعل حدیث اهداف و عللی ذکر شده است، برخی از اهداف و انگیزه‌های آن عبارتند از:
* کمرنگ  کردن [[فضایل امام علی(ع)]]؛ چنان‌که [[ابن ابی‌الحدید معتزلی|ابن‌ابی‌الحدید]] از [[ابوجعفر اسکافی|ابوجعفر اِسکافی]] متکلم معتزلی قرن سوم قمری نقل کرده، معاویه گروهی از صحابه و تابعین را مأمور کرده بود که احادیثی در نکوهش امام علی جعل کنند.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۶۳.</ref> از این رو گفته شده  بیشترین کسی که علیه او حدیث، جعل شد امام علی(ع) بود.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۸، ص۵۵-۵۶.</ref> معاویه در نامه‌ای از کارگزارانش خواست از مردم بخواهند كه روایاتی در فضیلت [[صحابه]] و [[خلفای سه‌گانه]] جعل كنند تا اینکه در فضيلت حضرت علی(ع) حديثى نباشد، مگر اينكه روايتى همانند آن در فضل خلفاى نخستين و صحابه بياورند يا ضد و مخالف آن را نقل كنند.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref> از این رو گفته شده بیشتر احادیث در فضایل صحابه در دوره خلافت بنی‌امیه جعل شد چرا که گمان می‌کردند به این وسیله می‌توانند بنی هاشم را از جایگاهشان به زمین بکشند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۶.</ref>  
* کمرنگ  کردن [[فضایل امام علی(ع)]]؛ چنان‌که [[ابن ابی‌الحدید معتزلی|ابن‌ابی‌الحدید]] از [[ابوجعفر اسکافی|ابوجعفر اِسکافی]] متکلم معتزلی قرن سوم قمری نقل کرده، معاویه گروهی از صحابه و تابعین را مأمور کرده بود که احادیثی در نکوهش امام علی جعل کنند.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۶۳.</ref> از این رو گفته شده  بیشترین کسی که علیه او حدیث، جعل شد امام علی(ع) بود.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۸، ص۵۵-۵۶.</ref> معاویه در نامه‌ای از کارگزارانش خواست از مردم بخواهند كه روایاتی در فضیلت [[صحابه]] و [[خلفای سه‌گانه]] جعل كنند تا اینکه در فضيلت حضرت علی(ع) حديثى نباشد، مگر اينكه روايتى همانند آن در فضل خلفاى نخستين و صحابه بياورند يا ضد و مخالف آن را نقل كنند.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref> از این رو گفته شده بیشتر احادیث در فضایل صحابه در دوره خلافت بنی‌امیه جعل شد چرا که گمان می‌کردند به این وسیله می‌توانند بنی هاشم را از جایگاهشان به زمین بکشند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۶.</ref>  
* مشروعیت‌بخشی به سلطنت و خلافت‌ها؛ به گفته [[هاشم معروف حسنی|هاشم معروف]] هریک از حکومت‌های بنی‌امیه و بنی‌عباس برای مشروعیت‌بخشی به حکومت خود احادیثی در فضیلت بزرگان خود یا انتساب خلافتشان به پیامبر جعل می‌کردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۱۳۸-۱۴۱.</ref> برخی از این احادیث عبارتنداز: «الخلافة بعدی ثلاثون سنّة ثم تکون مُلْکاً»، «الخلافة بالمدینة و المُلْک بالشام»<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۶۴.</ref> و «الخلافة فی ولد عمی (عباس)»<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص ۱۴۱. </ref>در فضیلت شهرهایی همچون [[شام]] و [[طوس]] که مرکز خلافت آنان بود، احادیثی جعل شده است.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref>ابن جوزی در کتاب الموضوعات برخی از احادیث جعلی در فضیلت معاویه را ذکر کرده است. «يُبْعَثُ مُعَاوِيَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَعَلَيْهِ رِدَاء مِنْ نُورٍ» از جمله آنها است.<ref>ابن جوزی، الموضوعات، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۱۵-۲۴.</ref>
* مشروعیت‌بخشی به سلطنت و خلافت‌ها؛ به گفته [[هاشم معروف حسنی]] محقق لبنانی قرن چهاردهم قمری، هریک از حکومت‌های بنی‌امیه و بنی‌عباس برای مشروعیت‌بخشی به حکومت خود احادیثی در فضیلت بزرگان خود یا انتساب خلافتشان به پیامبر جعل می‌کردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۱۳۸-۱۴۱.</ref> برخی از این احادیث عبارتنداز: «الخلافة بعدی ثلاثون سنّة ثم تکون مُلْکاً»، «الخلافة بالمدینة و المُلْک بالشام»<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۶۴.</ref> و «الخلافة فی ولد عمی (عباس)»<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص ۱۴۱. </ref>در فضیلت شهرهایی همچون [[شام]] و [[طوس]] که مرکز خلافت آنان بود، احادیثی جعل شده است.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref>ابن جوزی در کتاب الموضوعات برخی از احادیث جعلی در فضیلت معاویه را ذکر کرده است. «يُبْعَثُ مُعَاوِيَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَعَلَيْهِ رِدَاء مِنْ نُورٍ» از جمله آنها است.<ref>ابن جوزی، الموضوعات، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۱۵-۲۴.</ref>
*تعصب‌ورزی نسبت به فرقه خود و کنار زدن فرق دیگر؛ طرفدارن هر حزب یا فرقه‌ای برای تثبیت فرقه خود به قرآن و سنت استناد می‌کردند و اگر مستندی یافت نمی‌شد حدیث جعل می‌کردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref>
*تعصب‌ورزی نسبت به فرقه خود و کنار زدن فرق دیگر؛ طرفدارن هر حزب یا فرقه‌ای برای تثبیت فرقه خود به قرآن و سنت استناد می‌کردند و اگر مستندی یافت نمی‌شد حدیث جعل می‌کردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref>
نزدیک شدن به پادشاهان، اصلاح جامعه،<ref>هاشمی خویی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۱۴، ص۳۶.</ref> توجه دادن مردم به قرآن،<ref>شهید ثانی، الرعایه، ۱۳۶۷ق، ص۱۵۷.</ref> فضیلت‌سازی،<ref> نگاه کنید به: ابن حجر، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۳.</ref> و کسب پاداش الهی<ref>هاشمی خویی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۱۴، ص۳۷.</ref> از دیگر انگیزهای جعل حدیث بوده است. همچنین اختلاف در جانشینی پیامبر و فرقه‌گرایی از علل جعل حدیث دانسته شده‌اند.<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۳.</ref>  
نزدیک شدن به پادشاهان، اصلاح جامعه،<ref>هاشمی خویی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۱۴، ص۳۶.</ref> توجه دادن مردم به قرآن،<ref>شهید ثانی، الرعایه، ۱۳۶۷ق، ص۱۵۷.</ref> فضیلت‌سازی،<ref> نگاه کنید به: ابن حجر، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۳.</ref> و کسب پاداش الهی<ref>هاشمی خویی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۱۴، ص۳۷.</ref> از دیگر انگیزهای جعل حدیث بوده است. همچنین اختلاف در جانشینی پیامبر و فرقه‌گرایی از علل جعل حدیث دانسته شده‌اند.<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۳.</ref>  
خط ۴۵: خط ۴۵:
*[[ابن ابی‌العوجاء]]؛ از او نقل شده که چهار هزار حدیث جعل کرده است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۴، ص۹۶.</ref>
*[[ابن ابی‌العوجاء]]؛ از او نقل شده که چهار هزار حدیث جعل کرده است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۸ق، ج۴، ص۹۶.</ref>


[[علامه امینی]] در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]] حدود ۷۰۰ تن از جعل کنندگان را به همراه برخی از احادیث ساختگی‌شان معرفی کرده است. گفته شده به برخی از آنها بیش از ۱۰۰ هزار حدیث نسبت داده شده است.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقائد، ۱۳۸۷ش، ص۳۰۵. </ref> این بخش از الغدیر با عنوان «الوضّاعون و احادیثهم الموضوعة» به صورت مستقل چاپ شده است. همچنین [[محمد بن احمد قرطبی]] از مفسران اهل سنت، از محمد بن عکاشه کرمانی، احمد بن عبدالله جویباری، [[مغیره بن سعید کوفی]] و نوح بن ابی مریم نیز به عنوان جاعلان حدیث فضائل سور نام برده است.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۷۸.</ref>
[[علامه امینی]] در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]] حدود ۷۰۰ تن از جعل کنندگان را به همراه برخی از احادیث ساختگی‌شان معرفی کرده است. گفته شده به برخی از آنها بیش از ۱۰۰ هزار حدیث نسبت داده شده است.<ref> مصباح یزدی، آموزش عقائد، ۱۳۸۷ش، ص۳۰۵. </ref> این بخش از الغدیر با عنوان «الوضّاعون و احادیثهم الموضوعة» به صورت مستقل چاپ شده است. همچنین [[محمد بن احمد قرطبی]] از مفسران اهل سنت، از محمد بن عکاشه کرمانی، احمد بن عبدالله جویباری، [[مغیره بن سعید کوفی]] و نوح بن ابی مریم نیز به عنوان جاعلان حدیث فضائل سور نام برده است.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۷۸.</ref>


== کتاب‌شناسی==
== کتاب‌شناسی==
درباره جعل حدیث آثاری نوشته شده است بیشتر این آثار به جمع‌آوری احادیث جعلی و معرفی جعل‌کنندگان اختصاص دارد.  کتاب الموضوعات ابن جوزی(درگذشت ۵۹۷ق)، الئالی المصنوعة فی الاحادیث الموضوعه اثر جلال الدین سیوطی(درگذشت ۹۱۱ق) [[الاخبار الدخیلة (کتاب)|اَلْاَخْبارُ الدَّخیلَة]] شیخ محمدتقی شوشتری (درگذشت ۱۳۷۴ش) و الموضوعات فی الآثار و الأخبار  [[سید هاشم معروف الحسنی]] و یکصد و پنجاه صحابه ساختگی [[سید مرتضی عسکری]] از جمله این آثار است. همچنین آثاری هم به پدیده جعل حدیث پرداخته‌اند برخی از این آثار عبارتند از:
درباره جعل حدیث آثاری نوشته شده است بیشتر این آثار به جمع‌آوری احادیث جعلی و معرفی جعل‌کنندگان اختصاص دارد.  کتاب الموضوعات ابن جوزی(درگذشت ۵۹۷ق)، الئالی المصنوعة فی الاحادیث الموضوعه اثر جلال الدین سیوطی(درگذشت ۹۱۱ق)، [[الاخبار الدخیلة (کتاب)|اَلْاَخْبارُ الدَّخیلَة]] شیخ محمدتقی شوشتری (درگذشت ۱۳۷۴ش)، الموضوعات فی الآثار و الأخبار  [[سید هاشم معروف الحسنی]] و یکصد و پنجاه صحابه ساختگی [[سید مرتضی عسکری]] (۱۲۹۳-۱۳۸۶ش) از جمله این آثار است. همچنین آثاری هم به پدیده جعل حدیث پرداخته‌اند. برخی از این آثار عبارتند از:
*الوضع فی الحدیث، از عمر بن حسن فلاته.
*الوضع فی الحدیث، از عمر بن حسن فلاته به زبان عربی
*الوضع و الوضاعون فی الحدیث النبوی، درباره تاریخچه وضع، عوامل جعل حدیث و تشیخیص احادیث جعلی، عبدالصمد
*الوضع و الوضاعون فی الحدیث النبوی، درباره تاریخچه وضع، عوامل جعل حدیث و تشیخیص احادیث جعلی، عبدالصمد
*درسنامه وضع حدیث، ناصر رفیعی محمدی
*درسنامه وضع حدیث، به زبان فارسی اثر ناصر رفیعی محمدی: در این کتاب به مفهوم وضع حدیث و تاریخچه آن و نیز علل و انگیزه‌ها، شیوه‌ها و پیامدهای جعل حدیث پرداخته شده است.
== جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته==
* [[اسرائیلیات]]
* [[اسرائیلیات]]
خط ۵۹: خط ۵۹:
== منابع ==
== منابع ==
{{ستون}}
{{ستون}}
*ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج‌البلاغة، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
*ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، الموضوعات(ج۲)، تحقیق عبدالرحمن محمد بن عثمان، مدینه، محمد عبدالمحسن صاحب المکتبة السلفیه بالمدینه المنوره، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م.
*ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، تحقیق دائرة المعرف هند، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۱م.
*ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، تحقیق دائرة المعرف هند، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۱م.
*ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج‌البلاغة، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
*ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
*ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، الموضوعات(ج۲)، تحقیق عبد الرحمن محمد بن عثمان، مدینه، محمد عبد المحسن صاحب المکتبة السلفیه بالمدینه المنوره، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م.
*ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
*ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/ ۱۹۹۵م.
*ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/ ۱۹۹۵م.
*احمد امین، فجر الاسلام يبحث عن الحياة العقلية في صدر الإسلام إلى آخر الدولة الأموية، قاهره، مؤسسة هنداوي للتعليم والثقافة، ۲۰۱۲ق.
*احمد امین، فجر الاسلام يبحث عن الحياة العقلية في صدر الإسلام إلى آخر الدولة الأموية، قاهره، مؤسسة هنداوي للتعليم والثقافة، ۲۰۱۲ق.
*ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
*ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
*امینی، عبد الحسین، الغدیر، قم، مرکز الغدیر، ۱۴۱۶ق.
*امینی، عبدالحسین، الغدیر، قم، مرکز الغدیر، ۱۴۱۶ق.
*بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق: محمدزهیر بن ناصر الناصر، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
*بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق: محمدزهیر بن ناصر الناصر، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
*بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیه،۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
*بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیه،۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.