۱۷٬۲۷۶
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش منبع) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش مطلب) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
برخی از محققان بر این باورند که پیشینه جعل حدیث به دوران حیات پیامبر اکرم برمیگردد و حدیث «وَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ»<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، باب کتابة العلم، ج۱، ص۳۳، ح۱۱۰.</ref> را شاهدی بر این میدانند که به احتمال در دوره پیامبر حدیثی جعل شده باشد.<ref> احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۱.</ref> نمونههایی از دروغ بستن به پیامبر در دوران حیاتش گزارش شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۴۴-۴۵.</ref> چنانکه بر پایه روایتی امام علی(ع) هم به جعل حدیث در دوره پیامبر اشاره کرده است.<ref> صدوق، الاعتقادات الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۸.</ref> | برخی از محققان بر این باورند که پیشینه جعل حدیث به دوران حیات پیامبر اکرم برمیگردد و حدیث «وَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ»<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، باب کتابة العلم، ج۱، ص۳۳، ح۱۱۰.</ref> را شاهدی بر این میدانند که به احتمال در دوره پیامبر حدیثی جعل شده باشد.<ref> احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۱.</ref> نمونههایی از دروغ بستن به پیامبر در دوران حیاتش گزارش شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۴۴-۴۵.</ref> چنانکه بر پایه روایتی امام علی(ع) هم به جعل حدیث در دوره پیامبر اشاره کرده است.<ref> صدوق، الاعتقادات الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۸.</ref> هرچند به گفته [[هاشم معروف حسنی]]، برخی از محققان اهل سنت بر این باورند که جعل حدیث در دوره خلفای راشدین نبوده و پس از شهادت امام علی(ع) آغاز شده است در این دوره احزاب و فرقههایی ظهور کردند و هر کدام برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد میکردند و اگر مستندی در قرآن یا روایات نمییافتند، به جعل یا تحریف حدیث میپرداختند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> | ||
جعل حدیث در دوران [[معاویة بن ابیسفیان]] گسترش یافت<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۶۰.</ref> معاویه از راویانی که در فضائل [[عثمان]] و دیگر [[صحابه]] و در عیبجویی [[امام علی(ع)]] حدیث جعل میکردند، حمایت میکرد.<ref>نگاه کنید به: ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref> گفته شده برخی از شیعیان در واکنش به امویان احادیثی در فضیلت اهل بیت جعل کردند.{{مدرک}} هر چند برخی از اهل سنت عکس این را پذیرفتهاند.<ref> نگاه کنید به: ابن حجر، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۳.</ref> | |||
=== پیشینه مبارزه با جعل=== | === پیشینه مبارزه با جعل=== | ||
به گفته احمد پاکتچی در اواخر قرن پنجم آثاری درباره احادیث ساختگی و وضع حدیث نوشته شده است هرچند استفاده از اتهام صریح وضع حدیث در ارزیابیهای رجالی شیعه به اوایل قرن چهارم قمری باز میگردد و نمونههای آن در اظهارنظرهای [[ابن عقده]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، رجال، ۱۴۰۲ق، ص۲۱۴.</ref> و [[ابن ولید]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: نجاشی، رجال، ۱۳۶۵ش، ص۳۳۸؛ علامه حلی، رجال، ۱۴۰۲ق، ص۲۵۵.</ref> و در قرن پنجم نزد ابن غصائری<ref>برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، رجال، ۱۴۰ق، ص۲۱۴.</ref> دیده میشود. همچنین به گفته وی در حوزه حدیث اهل سنت، نخستین بار رجالیان مکتب بغداد، از نسبت وضع در ارزیابیهای خود بهره گرفتند.<ref> پاکتچی، «حدیث»، ص۲۶۰.</ref> | به گفته احمد پاکتچی در اواخر قرن پنجم آثاری درباره احادیث ساختگی و وضع حدیث نوشته شده است هرچند استفاده از اتهام صریح وضع حدیث در ارزیابیهای رجالی شیعه به اوایل قرن چهارم قمری باز میگردد و نمونههای آن در اظهارنظرهای [[ابن عقده]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، رجال، ۱۴۰۲ق، ص۲۱۴.</ref> و [[ابن ولید]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: نجاشی، رجال، ۱۳۶۵ش، ص۳۳۸؛ علامه حلی، رجال، ۱۴۰۲ق، ص۲۵۵.</ref> و در قرن پنجم نزد ابن غصائری<ref>برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، رجال، ۱۴۰ق، ص۲۱۴.</ref> دیده میشود. همچنین به گفته وی در حوزه حدیث اهل سنت، نخستین بار رجالیان مکتب بغداد، از نسبت وضع در ارزیابیهای خود بهره گرفتند.<ref> پاکتچی، «حدیث»، ص۲۶۰.</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
* مشروعیتبخشی به سلطنت و خلافتها؛ به گفته [[هاشم معروف حسنی|هاشم معروف]] هریک از حکومتهای بنیامیه و بنیعباس برای مشروعیتبخشی به حکومت خود احادیثی در فضیلت بزرگان خود یا انتساب خلافتشان به پیامبر جعل میکردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۱۳۸-۱۴۱.</ref> برخی از این احادیث عبارتنداز: «الخلافة بعدی ثلاثون سنّة ثم تکون مُلْکاً»، «الخلافة بالمدینة و المُلْک بالشام»<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۶۴.</ref> و «الخلافة فی ولد عمی (عباس)»<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص ۱۴۱. </ref>در فضیلت شهرهایی همچون [[شام]] و [[طوس]] که مرکز خلافت آنان بود، احادیثی جعل شده است.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref>ابن جوزی در کتاب الموضوعات برخی از احادیث جعلی در فضیلت معاویه را ذکر کرده است. «يُبْعَثُ مُعَاوِيَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَعَلَيْهِ رِدَاء مِنْ نُورٍ» از جمله آنها است.<ref>ابن جوزی، الموضوعات، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۱۵-۲۴.</ref> | * مشروعیتبخشی به سلطنت و خلافتها؛ به گفته [[هاشم معروف حسنی|هاشم معروف]] هریک از حکومتهای بنیامیه و بنیعباس برای مشروعیتبخشی به حکومت خود احادیثی در فضیلت بزرگان خود یا انتساب خلافتشان به پیامبر جعل میکردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۱۳۸-۱۴۱.</ref> برخی از این احادیث عبارتنداز: «الخلافة بعدی ثلاثون سنّة ثم تکون مُلْکاً»، «الخلافة بالمدینة و المُلْک بالشام»<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۶۴.</ref> و «الخلافة فی ولد عمی (عباس)»<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص ۱۴۱. </ref>در فضیلت شهرهایی همچون [[شام]] و [[طوس]] که مرکز خلافت آنان بود، احادیثی جعل شده است.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref>ابن جوزی در کتاب الموضوعات برخی از احادیث جعلی در فضیلت معاویه را ذکر کرده است. «يُبْعَثُ مُعَاوِيَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَعَلَيْهِ رِدَاء مِنْ نُورٍ» از جمله آنها است.<ref>ابن جوزی، الموضوعات، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۱۵-۲۴.</ref> | ||
*تعصبورزی نسبت به فرقه خود و کنار زدن فرق دیگر؛ طرفدارن هر حزب یا فرقهای برای تثبیت فرقه خود به قرآن و سنت استناد میکردند و اگر مستندی یافت نمیشد حدیث جعل میکردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> | *تعصبورزی نسبت به فرقه خود و کنار زدن فرق دیگر؛ طرفدارن هر حزب یا فرقهای برای تثبیت فرقه خود به قرآن و سنت استناد میکردند و اگر مستندی یافت نمیشد حدیث جعل میکردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> | ||
نزدیک شدن به پادشاهان، اصلاح جامعه،<ref>هاشمی خویی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۱۴، ص۳۶.</ref> توجه دادن مردم به | نزدیک شدن به پادشاهان، اصلاح جامعه،<ref>هاشمی خویی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۱۴، ص۳۶.</ref> توجه دادن مردم به قرآن،<ref>شهید ثانی، الرعایه، ۱۳۶۷ق، ص۱۵۷.</ref> فضیلتسازی،<ref> نگاه کنید به: ابن حجر، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۳.</ref> و کسب پاداش الهی<ref>هاشمی خویی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۱۴، ص۳۷.</ref> از دیگر انگیزهای جعل حدیث بوده است. همچنین اختلاف در جانشینی پیامبر و فرقهگرایی از علل جعل حدیث دانسته شدهاند.<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۳.</ref> | ||
== پیامدها== | == پیامدها== | ||
برخی از پیامدهای جعل حدیث عبارتند از: | برخی از پیامدهای جعل حدیث عبارتند از: | ||
خط ۶۰: | خط ۵۹: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{ستون}} | {{ستون}} | ||
*ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، تحقیق دائرة المعرف هند، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۱م. | |||
*ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهجالبلاغة، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق. | *ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهجالبلاغة، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق. | ||
*ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، الموضوعات(ج۲)، تحقیق عبد الرحمن محمد بن عثمان، مدینه، محمد عبد المحسن صاحب المکتبة السلفیه بالمدینه المنوره، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م. | *ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، الموضوعات(ج۲)، تحقیق عبد الرحمن محمد بن عثمان، مدینه، محمد عبد المحسن صاحب المکتبة السلفیه بالمدینه المنوره، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م. |
ویرایش