۱۷٬۲۷۸
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (مستندسازی) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
{{اصلی|حدیث موضوع}} | {{اصلی|حدیث موضوع}} | ||
جعل حدیث، به ساختن حدیث گفته میشود. در منابع از جعل حدیث به وَضع حدیث<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، رجال، ۱۴۰۲ق، ص۲۵۵.</ref> و از حدیث جعلی به حدیث موضوع یاد میشود. | جعل حدیث، به ساختن حدیث گفته میشود. در منابع از جعل حدیث به وَضع حدیث<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، رجال، ۱۴۰۲ق، ص۲۵۵.</ref> و از حدیث جعلی به حدیث موضوع یاد میشود. | ||
حدیث موضوع حدیثی است که از روی عمد یا خطا ساخته شده و به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم|پیامبر(ص)]] و یا امام معصوم نسبت داده میشود.<ref> مامقانی، مقباس الهداية، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۹۲؛ شهید ثانی، شرح البداية فی علم الدراية، بیتا، ج۱، ص۱۵۵</ref> اعتراف سازنده حدیث به جعلی بودن آن، وجود قرینه بر ساختگی بودن حدیث،<ref>مامقانی، مقباس الهداية، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۹۳.</ref> مخالفت با عقل، مخالفت با قرآن و مخالف بودن با [[ضروری مذهب]]<ref> مدیرشانهچی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> از نشانههای حدیث موضوع شمرده شده است. | حدیث موضوع حدیثی است که از روی عمد یا خطا ساخته شده و به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم|پیامبر(ص)]] و یا امام معصوم نسبت داده میشود.<ref> مامقانی، مقباس الهداية، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۹۲؛ شهید ثانی، شرح البداية فی علم الدراية، بیتا، ج۱، ص۱۵۵</ref> اعتراف سازنده حدیث به جعلی بودن آن، وجود قرینه بر ساختگی بودن حدیث،<ref>مامقانی، مقباس الهداية، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۹۳.</ref> مخالفت با عقل، مخالفت با قرآن و مخالف بودن با [[ضروری مذهب]]<ref> مدیرشانهچی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> از نشانههای حدیث موضوع شمرده شده است. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
برخی از محققان بر این باورند که پیشینه جعل حدیث به دوران حیات پیامبر اکرم برمیگردد و حدیث «وَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ»<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، باب کتابة العلم، ج۱، ص۳۳، ح۱۱۰.</ref> را شاهدی بر این میدانند که به احتمال در دوره پیامبر حدیثی جعل شده باشد.<ref> احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۱.</ref> نمونههایی از دروغ بستن به پیامبر در دوران حیاتش گزارش شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۴۴-۴۵.</ref> چنانکه بر پایه روایتی امام علی(ع) هم به جعل حدیث در دوره پیامبر اشاره کرده است.<ref> صدوق، الاعتقادات الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۸.</ref> | برخی از محققان بر این باورند که پیشینه جعل حدیث به دوران حیات پیامبر اکرم برمیگردد و حدیث «وَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ»<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، باب کتابة العلم، ج۱، ص۳۳، ح۱۱۰.</ref> را شاهدی بر این میدانند که به احتمال در دوره پیامبر حدیثی جعل شده باشد.<ref> احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۱.</ref> نمونههایی از دروغ بستن به پیامبر در دوران حیاتش گزارش شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۴۴-۴۵.</ref> چنانکه بر پایه روایتی امام علی(ع) هم به جعل حدیث در دوره پیامبر اشاره کرده است.<ref> صدوق، الاعتقادات الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۸.</ref> | ||
هرچند به گفته [[هاشم معروف حسنی]]، برخی از محققان اهل سنت بر این باورند که جعل حدیث در دوره خلفای راشدین نبوده و پس از شهادت امام علی(ع) آغاز شده است در این دوره احزاب و فرقههایی ظهور کردند و هر کدام برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد میکردند و اگر مستندی در قرآن یا روایات نمییافتند، به جعل یا تحریف حدیث میپرداختند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> جعل حدیث در دوران [[معاویة بن ابیسفیان]] گسترش یافت | هرچند به گفته [[هاشم معروف حسنی]]، برخی از محققان اهل سنت بر این باورند که جعل حدیث در دوره خلفای راشدین نبوده و پس از شهادت امام علی(ع) آغاز شده است در این دوره احزاب و فرقههایی ظهور کردند و هر کدام برای تثبیت خود به قرآن و سنت استناد میکردند و اگر مستندی در قرآن یا روایات نمییافتند، به جعل یا تحریف حدیث میپرداختند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref> جعل حدیث در دوران [[معاویة بن ابیسفیان]] گسترش یافت<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۶۰.</ref> معاویه از راویانی که در فضائل [[عثمان]] و دیگر [[صحابه]] و در عیبجویی [[امام علی(ع)]] حدیث جعل میکردند، حمایت میکرد.<ref>نگاه کنید به: ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref> | ||
=== پیشینه مبارزه با جعل=== | === پیشینه مبارزه با جعل=== | ||
به گفته احمد پاکتچی در اواخر قرن پنجم آثاری درباره احادیث ساختگی و وضع حدیث نوشته شده است هرچند استفاده از اتهام صریح وضع حدیث در ارزیابیهای رجالی شیعه به اوایل قرن چهارم قمری باز میگردد و نمونههای آن در اظهارنظرهای [[ابن عقده]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، رجال، ۱۴۰۲ق، ص۲۱۴.</ref> و [[ابن ولید]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: نجاشی، رجال، ۱۳۶۵ش، ص۳۳۸؛ علامه حلی، رجال، ۱۴۰۲ق، ص۲۵۵.</ref> و در قرن پنجم نزد ابن غصائری<ref>برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، رجال، ۱۴۰ق، ص۲۱۴.</ref> دیده میشود. همچنین به گفته وی در حوزه حدیث اهل سنت، نخستین بار رجالیان مکتب بغداد، از نسبت وضع در ارزیابیهای خود بهره گرفتند.<ref> پاکتچی، «حدیث»، ص۲۶۰.</ref> | به گفته احمد پاکتچی در اواخر قرن پنجم آثاری درباره احادیث ساختگی و وضع حدیث نوشته شده است هرچند استفاده از اتهام صریح وضع حدیث در ارزیابیهای رجالی شیعه به اوایل قرن چهارم قمری باز میگردد و نمونههای آن در اظهارنظرهای [[ابن عقده]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، رجال، ۱۴۰۲ق، ص۲۱۴.</ref> و [[ابن ولید]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: نجاشی، رجال، ۱۳۶۵ش، ص۳۳۸؛ علامه حلی، رجال، ۱۴۰۲ق، ص۲۵۵.</ref> و در قرن پنجم نزد ابن غصائری<ref>برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، رجال، ۱۴۰ق، ص۲۱۴.</ref> دیده میشود. همچنین به گفته وی در حوزه حدیث اهل سنت، نخستین بار رجالیان مکتب بغداد، از نسبت وضع در ارزیابیهای خود بهره گرفتند.<ref> پاکتچی، «حدیث»، ص۲۶۰.</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
برخی از کسانی که حدیث جعل میکردند به این شرح هستند: | برخی از کسانی که حدیث جعل میکردند به این شرح هستند: | ||
* [[ابوهریره]]: در کتب حدیثی بیش از ۵۳۷۴ حدیث از طریق وی نقل شده است، برخی با استناد به اینکه وی حداکثر چهار سال پس از درگذشت پیامبر از دنیا رفته، در کثرت روایاتش از پیامبر تردید کردهاند. | * [[ابوهریره]]: در کتب حدیثی بیش از ۵۳۷۴ حدیث از طریق وی نقل شده است، برخی با استناد به اینکه وی حداکثر چهار سال پس از درگذشت پیامبر از دنیا رفته، در کثرت روایاتش از پیامبر تردید کردهاند. | ||
* [[کعب الاحبار]]: به گفته | * [[کعب الاحبار]]: به گفته [[سید مرتضی عسکری]] بیشتر اخبار یهود، مدح و ثنای اهل کتاب و تمجید بسیار از بیت المقدس توسط وی وارد منابع اسلامی شده است.<ref>عسکری، نقش ائمه در احیای دین، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۴۸۴.</ref> | ||
* [[ابی بن کعب]]: روایاتی از او در [[فضائل سور]] نقل شده است که خودش به جعلی بودن آنها اعتراف کرده است.<ref> نگاه کنید به: قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۷۹.</ref> | * [[ابی بن کعب]]: روایاتی از او در [[فضائل سور]] نقل شده است که خودش به جعلی بودن آنها اعتراف کرده است.<ref> نگاه کنید به: قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۷۹.</ref> | ||
* [[نوح بن ابیمریم مروزی]]: درباره فضایل سور احادیثی جعل کرده است. او رویگردانی مردم از قرآن و توجه به فقه [[ابوحنیفه]] و مغازی ابن اسحاق را دلیل جعل حدیث ذکر کرده است.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۷۸-۷۹.</ref> | * [[نوح بن ابیمریم مروزی]]: درباره فضایل سور احادیثی جعل کرده است. او رویگردانی مردم از قرآن و توجه به فقه [[ابوحنیفه]] و مغازی ابن اسحاق را دلیل جعل حدیث ذکر کرده است.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۷۸-۷۹.</ref> | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
*صدوق، محمد بن علی، اعتقادات الامامیه، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۴ق. | *صدوق، محمد بن علی، اعتقادات الامامیه، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۴ق. | ||
*صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا علیه السلام، تصحیح مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ق. | *صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا علیه السلام، تصحیح مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ق. | ||
*عسکری، سید مرتضی، نقش ائمه در احیای دین، تهران، مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، ۱۳۸۲ش. | |||
*علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، تصحیح محمدصادق بحر العلوم، قم، الشریف الرضی، ۱۴۰۲ق. | *علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، تصحیح محمدصادق بحر العلوم، قم، الشریف الرضی، ۱۴۰۲ق. | ||
*قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۶۴ق. | *قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۶۴ق. |
ویرایش