Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== مفهومشناسی و کاربرد قرآنی== | == مفهومشناسی و کاربرد قرآنی== | ||
عرش در لغت بهمعنای «تخت پادشاه» یا «چیزی که دارای سقف باشد» است.<ref>دهخدا، | عرش در لغت بهمعنای «تخت پادشاه» یا «چیزی که دارای سقف باشد» است.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ج۱۰، ذیل واژه «عرش».</ref> واژهٔ عرش ۲۱ بار در [[قرآن]] به خدا نسبت داده شده است.<ref>جمعی از محققان، «آیات عرش و کرسی»، ص۹۱.</ref> [[آیه|آیهٔ]] ۱۲۹ [[سوره توبه|سورهٔ توبه]] به عظمت عرش الهی اشاره میکند.<ref>«هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ؛ او پروردگار عرش بزرگ است.»</ref> در چند آیه، اِستوای خدا بر عرش مطرح شده است.<ref>سوره اعراف، آیه ۵۴؛ سوره طه، آیه ۵؛ سوره یونس، آیه ۳.</ref> در آیاتی دیگر، از [[فرشتگان|فرشتگانی]] یاد شده که اطراف عرش، مشغول [[تسبیح|تسبیحگفتناند]]<ref>سوره زمر، آیه ۵۷.</ref> یا حاملان عرش هستند.<ref>سوره حاقه، آیه ۱۷.</ref> در آیهٔ ۷ [[سوره هود|سورهٔ هود]] نیز آمده است که عرش الهی بر روی آب قرار دارد.<ref>«كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ؛ عرش او بر آب قرار دارد.»</ref> | ||
== ویژگیهای عرش در روایات == | == ویژگیهای عرش در روایات == | ||
[[حدیث|روایات]] گوناگونی دربارهٔ عرش وجود دارد؛ از جمله اینکه [[فرشته|فرشتگان]] مقرب الهی عرش را حمل میکنند و تمثال تمام موجودات جهان در عرش وجود دارد<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۱۷۰.</ref> یا اینکه جملهٔ «لا اله الّا اللّه، مُحَمَّدٌ رَسولاللّه، علیٌ امیرالمؤمنین»<ref> | [[حدیث|روایات]] گوناگونی دربارهٔ عرش وجود دارد؛ از جمله اینکه [[فرشته|فرشتگان]] مقرب الهی عرش را حمل میکنند و تمثال تمام موجودات جهان در عرش وجود دارد<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۱۷۰.</ref> یا اینکه جملهٔ «لا اله الّا اللّه، مُحَمَّدٌ رَسولاللّه، علیٌ امیرالمؤمنین»<ref>«خدایی جز خدای یگانه نیست. محمد (ع) فرستاده خداست و علی (ع) امیر مومنان است.»</ref> بر روی عرش نوشته شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۲۷، ص۱.</ref> در [[حدیث|حدیثی]] از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] نقل شده است در سفر [[معراج]]، هنگامی که به عرش نگاه کردم، مشاهده کردم همه [[چهارده معصوم|معصومان]] در طرف راست عرش قرار دارند.<ref>مجلس، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۶، ص۲۱۷.</ref> در بعضی از روایات نیز وارد شده که عرش، علم بیپایان پروردگار است.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۵۸.</ref> | ||
از دیدگاه روایات، عرش بسیار باعظمت است و تمام موجودات در مقابل عرش، مانند حلقهای در بیابانی پهناورند.<ref>رستمی و آلبویه، سیری در اسرار فرشتگان، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۸.</ref> همچنین فاصلهٔ بین هریک از ستونهای عرش، بهاندازهای است که هزار سال طول میکشد تا پرندهٔ تیزپروازی بتواند از ستونی به ستون دیگر آن برود.<ref>رستمی و آلبویه، ۱۳۹۳ش، سیری در اسرار فرشتگان، ص۱۹۸.</ref> عرش از [[کرسی]] بزرگتر است.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۵۹.</ref> [[خدا|خداوند]] عرش را از نور خلق کرده است و هیچکدام از مخلوقات نمیتوانند به آن نگاه کنند.<ref>جعفری، «معارف قرآنی دیدگاهها در باره عرش خدا»، ص۴۱.</ref> | از دیدگاه روایات، عرش بسیار باعظمت است و تمام موجودات در مقابل عرش، مانند حلقهای در بیابانی پهناورند.<ref>رستمی و آلبویه، سیری در اسرار فرشتگان، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۸.</ref> همچنین فاصلهٔ بین هریک از ستونهای عرش، بهاندازهای است که هزار سال طول میکشد تا پرندهٔ تیزپروازی بتواند از ستونی به ستون دیگر آن برود.<ref>رستمی و آلبویه، ۱۳۹۳ش، سیری در اسرار فرشتگان، ص۱۹۸.</ref> عرش از [[کرسی]] بزرگتر است.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۵۹.</ref> [[خدا|خداوند]] عرش را از نور خلق کرده است و هیچکدام از مخلوقات نمیتوانند به آن نگاه کنند.<ref>جعفری، «معارف قرآنی دیدگاهها در باره عرش خدا»، ص۴۱.</ref> | ||
== دیدگاههای مختلف درباره عرش == | == دیدگاههای مختلف درباره عرش == | ||
آیات مربوط به عرش و [[کرسی]]، از [[محکم و متشابه|متشابهات قرآنی]] هستند و عالمان مسلمان دیدگاههای متفاوت و فراوانی دربارهٔ آنها دارند.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۷۱.</ref> برخی بهشرح زیر است: | آیات مربوط به عرش و [[کرسی]]، از [[محکم و متشابه|متشابهات قرآنی]] هستند و عالمان مسلمان دیدگاههای متفاوت و فراوانی دربارهٔ آنها دارند.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۷۱.</ref> برخی از آنها بهشرح زیر است: | ||
=== نامعلوم بودن معنای عرش === | === نامعلوم بودن معنای عرش === | ||
از دید برخی از گروههای [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] مانند [[اشاعره]] و [[اصحاب حدیث|اهلحدیث]]، به مفاهیمی مانند عرش و [[کرسی]] تنها باید [[ایمان]] آورد و از تفکر دربارهٔ آنها پرهیز کرد.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۵۳.</ref> اینان میگویند بهگفتهٔ قرآن، خداوند بر عرش قرار دارد؛ ولی چگونگی آن برای ما مشخص نیست.<ref>خرمشاهی، «عرش»، ص۱۴۴۶.</ref> برای مثال، [[مالک بن انس|مالک بن اَنَس]] دربارهٔ معنای نشستن خداوند بر عرش میگوید: «معنای نشستن مشخص است؛ اما چگونگی آن قابلفهم نیست و سؤالپرسیدن دربارهٔ آن [[بدعت]] و ایمانآوردن به آن [[واجب]] است.»<ref>احمدی و دیگران، «اندیشه کلامی سنایی درباره عرش»، ص۷.</ref> | از دید برخی از گروههای [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، مانند [[اشاعره]] و [[اصحاب حدیث|اهلحدیث]]، به مفاهیمی مانند عرش و [[کرسی]] تنها باید [[ایمان]] آورد و از تفکر دربارهٔ آنها پرهیز کرد.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۵۳.</ref> اینان میگویند بهگفتهٔ قرآن، خداوند بر عرش قرار دارد؛ ولی چگونگی آن برای ما مشخص نیست.<ref>خرمشاهی، «عرش»، ص۱۴۴۶.</ref> برای مثال، [[مالک بن انس|مالک بن اَنَس]] دربارهٔ معنای نشستن خداوند بر عرش میگوید: «معنای نشستن مشخص است؛ اما چگونگی آن قابلفهم نیست و سؤالپرسیدن دربارهٔ آن [[بدعت]] و ایمانآوردن به آن [[واجب]] است.»<ref>احمدی و دیگران، «اندیشه کلامی سنایی درباره عرش»، ص۷.</ref> | ||
=== مادی و مکانی بودن عرش === | === مادی و مکانی بودن عرش === | ||
[[ظاهرگرایان]] و [[حشویه]] از «عرش» معنای ظاهریاش را فهمیده و همان تخت مادی دانستهاند. آنها معتقدند خداوند تختی بزرگ دارد که بر آن مینشیند و جهان را اداره میکند.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۶۸.</ref>همچنین | [[ظاهرگرایان]] و [[حشویه]] از «عرش» معنای ظاهریاش را فهمیده و آن را همان تخت مادی دانستهاند. آنها معتقدند خداوند تختی بزرگ دارد که بر آن مینشیند و جهان را اداره میکند.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۶۸.</ref> همچنین میگویند عرش بهاندازه چهار انگشت از چهار طرف گسترده است و در زير خداوند، صدايى مانند رحل آهن مىدهد.<ref>موسوی مبلغ، «ظاهر نگری در آیات صفات»، ص۸.</ref> | ||
عدهای از فلاسفه [[مسلمان]]، ازجمله [[ملا هادی سبزواری|ملا هادی سبزواری]]، نیز با استناد به «هیئت بطلمیوسی»، عرش الهی را «فلکالافلاک» میدانستند که همان [[فلک]] نُهم در نظام فلسفی یونان بوده است.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۶۹.</ref> برخی از جسمگرایان معتقدند عرش و کرسی دو جسم وسیع و بزرگ کیهانیاند.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۷۱.</ref> کسانی نیز گفتهاند عرش و [[کرسی]] همان سیارههای زُحَل و مشتری هستند.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۶۹-۷۰.</ref> | عدهای از فلاسفه [[مسلمان]]، ازجمله [[ملا هادی سبزواری|ملا هادی سبزواری]]، نیز با استناد به «هیئت بطلمیوسی»، عرش الهی را «فلکالافلاک» میدانستند که همان [[فلک]] نُهم در نظام فلسفی یونان بوده است.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۶۹.</ref> برخی از جسمگرایان معتقدند عرش و کرسی دو جسم وسیع و بزرگ کیهانیاند.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۷۱.</ref> کسانی نیز گفتهاند عرش و [[کرسی]] همان سیارههای زُحَل و مشتری هستند.<ref>بیات مختاری، «عرش خدا و تفاوت آن با کرسی»، ص۶۹-۷۰.</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==عرش در ادیان دیگر == | ==عرش در ادیان دیگر == | ||
عرش الهی در ادیان دیگر نیز مطرح شده است. مثلاً در کتاب مقدس آمده است به آسمان [[سوگند|قسم]] نخورید؛ زیرا آسمان همان عرش خداست.<ref> کتاب مقدس، کتاب متی، باب ۵، | عرش الهی در ادیان دیگر نیز مطرح شده است. مثلاً در کتاب مقدس آمده است به آسمان [[سوگند|قسم]] نخورید؛ زیرا آسمان همان عرش خداست.<ref> کتاب مقدس، کتاب متی، باب ۵، آیه ۳۵.</ref> همچنین از آن به تختی یاد شده که چرخهایی دارد و خداوند بر آن نشسته<ref>کتاب مقدس، کتاب حزقیال، باب ۱، آیه ۲۶.</ref> و عرش و چرخهای آن از آتش ملتهباند.<ref>کتاب مقدس، کتاب دانیال، باب۷، آیه ۹.</ref> در جای دیگری از این کتاب، از فرشتگانی یاد شده که بر سریر (عرش) الهی نشستهاند.<ref> کتاب مقدس، کتاب اول پادشاهان، باب۲۲، آیه ۱۹.</ref> همینطور بیان شده است ملائکهٔ سَرّافین در اطراف تخت پروردگار، به تسبیح او مشغولاند.<ref>کتاب مقدس، کتاب اشعیای نبى، باب۶، آیه۳.</ref> | ||
== جستارهای وابسته== | == جستارهای وابسته== |