confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۵
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←محتوای کتاب) |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
او در ابتدا، ناشناخته ماندن چهره واقعی [[حضرت فاطمه (س)]]، و توجه بیش از اندازه به تعظیم و تجلیل و نقل کرامات را مورد انتقاد قرار داده و تاکید میکند که درباره آنچه باید از فاطمه آموخت، هیچ سخنی گفته نشده است.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۷.</ref> شریعتی در ادامه کتاب، با بیان نکاتی درباره دینداری عوام، دین سطحی و دین ناشی از احساسات، مسئولیت عالمان در معرفی صحیح دین را مورد تاکید قرار میدهد.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۴۰-۴۳.</ref> | او در ابتدا، ناشناخته ماندن چهره واقعی [[حضرت فاطمه (س)]]، و توجه بیش از اندازه به تعظیم و تجلیل و نقل کرامات را مورد انتقاد قرار داده و تاکید میکند که درباره آنچه باید از فاطمه آموخت، هیچ سخنی گفته نشده است.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۷.</ref> شریعتی در ادامه کتاب، با بیان نکاتی درباره دینداری عوام، دین سطحی و دین ناشی از احساسات، مسئولیت عالمان در معرفی صحیح دین را مورد تاکید قرار میدهد.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۴۰-۴۳.</ref> | ||
شریعتی از اواسط کتاب، نکاتی درباره نظام قبیلهای عربی و نقش زن در آن بیان میکند<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۱۲-۱۱۹.</ref> که در آن وجدان جامعه قبایلی عرب، همه ارزشهای انسانی را مختص پسر میداند و دختر را فاقد هر گونه فضیلت و اصالت بشری میشمرد.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۰.</ref> سپس به جایگاه [[حضرت زهرا (س)]] میپردازد که در چنین جامعهای که ننگ دختر بودن را تنها زنده به گور کردنش پاک میکرد،<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۴.</ref> وارث همه مفاخر خاندانش میشود.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۶.</ref> شریعتی سپس درباره رابطه ویژه پیامبر با دخترش، و جایگاه حساس و خطیر او پس از درگذشت پیامبر سخن میگوید.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۶-۱۲۷.</ref> | شریعتی از اواسط کتاب، نکاتی درباره نظام قبیلهای عربی و نقش زن در آن بیان میکند<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۱۲-۱۱۹.</ref> که در آن وجدان جامعه قبایلی عرب، همه ارزشهای انسانی را مختص پسر میداند و دختر را فاقد هر گونه فضیلت و اصالت بشری میشمرد.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۰.</ref> سپس به جایگاه [[حضرت زهرا (س)]] میپردازد که در چنین جامعهای که ننگ دختر بودن را تنها زنده به گور کردنش پاک میکرد،<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۴.</ref> وارث همه مفاخر خاندانش میشود.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۶.</ref> شریعتی سپس درباره رابطه ویژه [[حضرت محمد(ص)|پیامبر]] با دخترش، و جایگاه حساس و خطیر او پس از درگذشت پیامبر سخن میگوید.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۶-۱۲۷.</ref> | ||
==مشهورترین بخش کتاب== | ==مشهورترین بخش کتاب== |