پرش به محتوا

اصحاب رس: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۷
جز
←‏روایت اول: پیوند جدید
جز (←‏پیوند به بیرون: افزایش ناوبری)
imported>Alipour
جز (←‏روایت اول: پیوند جدید)
خط ۱۳: خط ۱۳:


===روایت اول===
===روایت اول===
در روایتی از [[حضرت علی(ع)]]، اصحاب رس قومی معرفی شده‌اند که پس از [[سلیمان نبی]] می‌زیسته‌اند آنان درخت صنوبری را می‌پرستیدند. گفته شده این درخت را یافث بن نوح در کنار رودی به نام روشاب نشانده بود که کسی اجازه نوشیدن و استفاده از آن آب را نداشت. هر ساله در ایام عید آن قوم به گرد آن درخت می‌آمدند و به شاخه‌های آن پارچه‌های گوناگون می‌بستند و سپس به [[دعا]]، تضرع و [[قربانی]] کردن می‌پرداختند. پس از آن [[شیطان]] می‌آمد و شاخه‌های درخت را تکان می‌داد و از اعمال آنان اظهار خوشنودی می‌کرد. اصحاب رس هم به عیش و نوش از جمله [[مساحقه]] می‌پرداختند. خدا نوه یهودا بن یعقوب را به پیامبری این قوم فرستاد تا هدایتشان کند اما آنان به او ایمان نیاوردند و به آزار و اذیت او دست زدند پیامبر آنان، از خدا خواست تا قدرتش را به آنها  نشان دهد در پی دعای پیامبر، درخت خشک شد قوم رس پیامبر خدا را گناهکار و مقصر دانستند و او را در چاه انداختند این کار غضب خدا را در پی داشت و ابر و بادی فرستاد و زمین را برایشان چون آتش داغ کرد و آنان همچون آهن ذوب شدند.<ref>ابن بابویه، معانی، ۱۳۸۵ق، ص۴۸-۴۹؛ صدوق، عیون اخبارالرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۹؛ ثعلبی، عرائس المجالس، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۱۵۱-۱۵۳؛‌ میبدی، کشف الاسرار،، ۱۳۶۱ش، ج۷، صص۳۳-۳۵؛‌فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۳۱۳ق، ج۲۴، ص۸۲-۸۳.</ref>
در روایتی از [[حضرت علی(ع)]]، اصحاب رس قومی معرفی شده‌اند که پس از [[سلیمان نبی]] می‌زیسته‌اند آنان درخت صنوبری را می‌پرستیدند. گفته شده این درخت را یافث بن نوح در کنار رودی به نام روشاب نشانده بود که کسی اجازه نوشیدن و استفاده از آن آب را نداشت. هر ساله در ایام عید آن قوم به گرد آن درخت می‌آمدند و به شاخه‌های آن پارچه‌های گوناگون می‌بستند و سپس به [[دعا]]، تضرع و [[قربانی]] کردن می‌پرداختند. پس از آن [[شیطان]] می‌آمد و شاخه‌های درخت را تکان می‌داد و از اعمال آنان اظهار خوشنودی می‌کرد. اصحاب رس هم به عیش و نوش از جمله [[مساحقه]] می‌پرداختند. خدا نوه یهودا بن [[یعقوب]] را به پیامبری این قوم فرستاد تا هدایتشان کند اما آنان به او ایمان نیاوردند و به آزار و اذیت او دست زدند پیامبر آنان، از خدا خواست تا قدرتش را به آنها  نشان دهد در پی دعای پیامبر، درخت خشک شد قوم رس پیامبر خدا را گناهکار و مقصر دانستند و او را در چاه انداختند این کار غضب خدا را در پی داشت و ابر و بادی فرستاد و زمین را برایشان چون آتش داغ کرد و آنان همچون آهن ذوب شدند.<ref>ابن بابویه، معانی، ۱۳۸۵ق، ص۴۸-۴۹؛ صدوق، عیون اخبارالرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۹؛ ثعلبی، عرائس المجالس، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۱۵۱-۱۵۳؛‌ میبدی، کشف الاسرار،، ۱۳۶۱ش، ج۷، صص۳۳-۳۵؛‌فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۳۱۳ق، ج۲۴، ص۸۲-۸۳.</ref>


=== روایت دوم===
=== روایت دوم===
کاربر ناشناس