پرش به محتوا

سید عبدالحسین شرف‌الدین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویکی سازی)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
| وب‌گاه رسمی =
| وب‌گاه رسمی =
}}
}}
'''سید عبدالحسین شرف‌الدین موسوی عاملی''' (۱۲۹۰-۱۳۷۷ق) [[مجتهد]] [[شیعه]] و مدافع [[تقریب مذاهب اسلامی]] بود. او تلاش‌هایی برای وحدت [[شیعه]] و [[سنی]] و حل کردن ریشه‌های اختلاف آن‎ها انجام داد. شرف الدین از رهبران نهضت استقلال [[لبنان]] نیز به شمار می‌رود.
'''سید عبدالحسین شرف‌الدین موسوی عاملی''' (۱۲۹۰-۱۳۷۷ق) [[مجتهد]] [[شیعه]] و مدافع [[تقریب مذاهب اسلامی]] بود. او تلاش‌هایی برای وحدت [[شیعه]] و [[سنی]] و حل کردن ریشه‌های اختلاف آن‎ها انجام داد. شرف الدین از رهبران نهضت استقلال [[لبنان]] نیز بود.
دو کتاب ''[[المراجعات (کتاب)|المراجعات]]'' و ''[[النص و الاجتهاد]]'' برای اثبات حقانیت شیعه با ادبیاتی علمی و به دور از توهین از برترین آثار او به شمار می‌رود. این دو کتاب به زبان‌های مختلف ترجمه شده و توجه بسیاری از [[مسلمانان]] شیعه و سنی را به خود جلب کرده است.
دو کتاب ''[[المراجعات (کتاب)|المراجعات]]'' و ''[[النص و الاجتهاد]]'' برای اثبات حقانیت شیعه با ادبیاتی علمی و به‌دور از توهین از برترین آثار او به‌شمار می‌رود. این دو کتاب به زبان‌های مختلف ترجمه شده و توجه بسیاری از [[مسلمانان]] شیعه و سنی را به خود جلب کرده است.


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
سید عبدالحسین شرف‌الدین سال ۱۲۹۰ق در [[کاظمین]] متولد شد.<ref> نقباءالبشر، آقا بزرگ تهرانی، ج ۳، ص۱۰۸۰</ref> او فرزند سید یوسف شرف الدین و زهرا صدر، دختر آیة الله سیدهادی صدر و خواهر [[سید حسن صدر]]، عالم دینی معروف و صاحب کتاب [[تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام]] بود. نسب وی به ابراهیم المرتضی، فرزند [[امام کاظم(ع)]] می‌رسد.{{مدرک}}
سید عبدالحسین شرف‌الدین سال ۱۲۹۰ق در [[کاظمین]] متولد شد.<ref>آقا بزرگ تهرانی، نقباءالبشر، ج۳، ص۱۰۸۰.</ref> او فرزند سید یوسف شرف‌الدین ومادرش  زهرا صدر، دختر سیدهادی صدر و خواهر [[سید حسن صدر]]، عالم دینی معروف و صاحب کتاب [[تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام]] بود. نسب وی به ابراهیم المرتضی، فرزند [[امام کاظم(ع)]] می‌رسد.{{مدرک}}
===مهاجرت به نجف===
===مهاجرت به نجف===
پدرش هنگامی که شرف الدین یک ساله بود برای تحصیل از [[کاظمین]] به [[نجف]] مهاجرت کرد، و در ۶ سالگی او را برای تعلیم به مکتب‌خانه فرستاد. سید عبدالحسین در ۸ سالگی به همراه خانواده به سرزمین پدران خود [[جبل عامل|جَبَل عامِل]] رفت. در ۱۷ سالگی با دختر عمویش ازدواج کرده و پس از فراگیری مقدمات علوم دینی نزد پدر، هنگامی که ۲۰ ساله بود برای ادامه تحصیل به نجف بازگشت. وی در ۳۲ سالگی [[اجازه اجتهاد]] گرفت.{{مدرک}}
پدرش هنگامی که شرف‌الدین یک ساله بود برای تحصیل از [[کاظمین]] به [[نجف]] مهاجرت کرد و در ۶ سالگی او را برای تعلیم به مکتب‌خانه فرستاد. سید عبدالحسین در ۸ سالگی به همراه خانواده به سرزمین پدران خود [[جبل عامل|جَبَل عامِل]] رفت. در ۱۷ سالگی با دختر عمویش ازدواج کرده و پس از فراگیری مقدمات علوم دینی نزد پدر، هنگامی که ۲۰ ساله بود برای ادامه تحصیل به نجف بازگشت. وی در ۳۲ سالگی [[اجازه اجتهاد]] گرفت.{{مدرک}}


شرف الدین در ابتدای ورودش به [[عراق]] با توصیه پدربزرگش (آیة الله سیدهادی صدر) ابتدا به [[سامرا]] رفت و در دروس «شیخ حسن کربلایی» (متوفی ۱۳۲۲) و شیخ باقر حیدر (متوفی ۱۳۳۳) شرکت کرد و صبح‌های [[جمعه]] در جلسه درس اخلاق حکیم الهی «آیة الله [[شیخ فتحعلی سلطان آبادی]]» حاضر می‌شد.{{مدرک}}
شرف‌الدین در ابتدای ورودش به [[عراق]] با توصیه پدربزرگش سیدهادی صدر ابتدا به [[سامرا]] رفت و در دروس شیخ حسن کربلایی (متوفای ۱۳۲۲rق) و شیخ باقر حیدر (متوفای ۱۳۳۳ق) شرکت کرد و صبح‌های [[جمعه]] در جلسه درس اخلاق [[شیخ فتحعلی سلطان‌آبادی]] حاضر می‌شد.{{مدرک}}


از ورود شرف الدین به سامرا یک سال نگذشته بود که [[میرزای شیرازی]] -مرجع بزرگ شیعیان- سامرا را ترک و به نجف اشرف عزیمت کرد. خروج میرزا از سامرا باعث شد که [[حوزه علمیه سامرا]] به یک‌باره تعطیل و تمام معلمان و شاگردان، از جمله شرف الدین و دیگر عالمان و مدرسان راهی نجف شوند. او همزمان با تحصیلات [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] به مطالعه جدی [[حدیث|احادیث]] از منابع معتبر [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]، مطالعه تاریخ اسلام و [[علم کلام|اعتقادات]] مشغول شد و ادبیات عرب و نویسندگی را نیز فراگرفت.{{مدرک}}
از ورود شرف الدین به سامرا یک سال نگذشته بود که [[میرزای شیرازی]] -مرجع بزرگ شیعیان- سامرا را ترک و به نجف اشرف عزیمت کرد. خروج میرزا از سامرا باعث شد که [[حوزه علمیه سامرا]] به‌یک‌باره تعطیل و تمام معلمان و شاگردان، از جمله شرف‌الدین و دیگر عالمان و مدرسان راهی نجف شوند. او همزمان با تحصیلات [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] به مطالعه جدی [[حدیث|احادیث]] از منابع معتبر [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]، مطالعه تاریخ اسلام و [[علم کلام|اعتقادات]] مشغول شد و ادبیات عرب و نویسندگی را نیز فراگرفت.{{مدرک}}
===بازگشت به لبنان===
===بازگشت به لبنان===
وی پس از ۱۲سال تلاش در ۱۳۲۲ق به [[لبنان]] بازگشت. پس از ۳سال اقامت در شهر «شحور»، به دعوت مردم [[صور]] در جنوب لبنان راهی آنجا شد. وی با تأسیس [[حسینیه صور]]،<ref> حیاة الامام شرف الدین، ص۸۵.</ref> مرکزی برای برگزاری برنامه‌‎های گوناگون دینی و اجتماعی ایجاد کرد.
شرف‌الدین پس از ۱۲سال تلاش در ۱۳۲۲ق به [[لبنان]] بازگشت. پس از ۳سال اقامت در شهر شحور، به دعوت مردم [[صور]] در جنوب لبنان راهی آنجا شد. وی با تأسیس [[حسینیه صور]]، مرکزی برای برگزاری برنامه‌‎های گوناگون دینی و اجتماعی ایجاد کرد.<ref> حیاة الامام شرف الدین، ص۸۵.</ref>
===مبارزات سیاسی===
===مبارزات سیاسی===
در آن زمان مردم [[لبنان]] نیز بسان دیگر مردم سرزمین‌های اسلامی خواستار استقلال کشورشان و رهایی از زیر سلطه [[عثمانی]] بودند. شرف الدین در کنار مردم وارد میدان مبارزات سیاسی و درگیری‌های اجتماعی شد. پس از شکست عثمانی، لبنان تحت قیمومیت [[فرانسه]] قرار گرفت که واکنش علما را به دنبال داشت و شرف الدین نیز علیه فرانسویان [[فتوا]]ی [[جهاد]] داد.<ref> النص والاجتهاد، شرف الدین، مقدمه سید محمدصادق صدر، ص۱۴ و ۱۵.</ref>
در آن زمان مردم [[لبنان]] نیز بسان دیگر مردم سرزمین‌های اسلامی خواستار استقلال کشورشان و رهایی از زیر سلطه [[عثمانی]] بودند. شرف‌الدین در کنار مردم وارد میدان مبارزات سیاسی و درگیری‌های اجتماعی شد. پس از شکست عثمانی، لبنان تحت قیمومیت [[فرانسه]] قرار گرفت که واکنش علما را به‌دنبال داشت و شرف‌الدین نیز علیه فرانسویان [[فتوا]]ی [[جهاد]] داد.<ref> النص والاجتهاد، مقدمه سید محمدصادق صدر، ص۱۴ و ۱۵.</ref>


در پی جستجوی فرانسویان برای دستگیری وی، او ابتدا به جبل عامل و سپس به [[دمشق]] هجرت کرد. اشغالگران کتابخانه او را آتش زدند و بخشی از نوشته‌های او در این حادثه از بین رفت. پس از یک سال شرایط بازگشت وی به شهر [[صور]] فراهم شد و او نیز مبارزه را تا استقلال لبنان در سال ۱۳۶۲ق ادامه داد.{{مدرک}}
در پی جستجوی فرانسویان برای دستگیری وی، او ابتدا به جبل عامل و سپس به [[دمشق]] هجرت کرد. اشغالگران کتابخانه او را آتش زدند و بخشی از نوشته‌های او در این حادثه از بین رفت. پس از یک سال شرایط بازگشت وی به شهر [[صور]] فراهم شد و او نیز مبارزه را تا استقلال لبنان در سال ۱۳۶۲ق ادامه داد.{{مدرک}}


در این دوران، شرف الدین مهاجرت [[یهود|یهودیان]] جهان به خاک [[فلسطین]] را برای آینده آن کشور خطرناک می‎‌دانست و همواره خطر یهودیان را برای فلسطین تذکر می‎داد.<ref> محمدرضا حکیمی، شرف الدین، ص۲۲۶ـ۲۲۸.</ref>
در این دوران، شرف‌الدین مهاجرت [[یهود|یهودیان]] جهان به خاک [[فلسطین]] را برای آینده آن کشور خطرناک می‎‌دانست و همواره خطر یهودیان را برای فلسطین تذکر می‎داد.<ref> محمدرضا حکیمی، شرف الدین، ص۲۲۶ـ۲۲۸.</ref>


در سال ۱۳۳۸ق مجددا با لباس مبدّل عازم [[مصر]] شد و در جهت وحدت شیعه و سنی تلاش کرد.<ref> النص والاجتهاد، ص۱۴؛ شرف الدین، ص۱۷۵.</ref>
در سال ۱۳۳۸ق مجددا با لباس مبدّل عازم [[مصر]] شد و در جهت وحدت شیعه و سنی تلاش کرد.<ref> النص والاجتهاد، ص۱۴؛ شرف الدین، ص۱۷۵.</ref>
خط ۶۹: خط ۶۹:
عبدالعزیز پاسخ داد: غرض من احترام به قرآنی است که در داخل این جلد است، نه خود این جلد. شرف الدین گفت: احسنت! ماهم وقتی پنجره یا در اتاق پیامبر اکرم(ص) [و یا ضریح ائمه(ع)] را می‌بوسیم، می‌دانیم که آهن و چوب هیچ کاری نمی‌تواند بکنند، بلکه غرض ما آن کسی است که ماورای این چوب‌ها و آهن‌ها قرار دارد. ما می‌خواهیم رسول خدا(ص) را تعظیم کنیم و احترام نمائیم.{{مدرک}}
عبدالعزیز پاسخ داد: غرض من احترام به قرآنی است که در داخل این جلد است، نه خود این جلد. شرف الدین گفت: احسنت! ماهم وقتی پنجره یا در اتاق پیامبر اکرم(ص) [و یا ضریح ائمه(ع)] را می‌بوسیم، می‌دانیم که آهن و چوب هیچ کاری نمی‌تواند بکنند، بلکه غرض ما آن کسی است که ماورای این چوب‌ها و آهن‌ها قرار دارد. ما می‌خواهیم رسول خدا(ص) را تعظیم کنیم و احترام نمائیم.{{مدرک}}


حاضران تکبیر گفتند و او را تصدیق کردند. آنجا بود که «عبدالعزیز» ناچار شد اجازه دهد حجاج، به آثار رسول خدا(ص) [[تبرک]] جویند، ولی حاکمِ پس از او مجدداً دستور منع صادر کرد.<ref>مناظرات فی العقائد و الاحکام ج ۲ ص۱۶۰؛ ثم اهتدیت ص۶۸ – حکایات و مناظرات ص۳۷۵</ref>
حاضران تکبیر گفتند و او را تصدیق کردند. آنجا بود که «عبدالعزیز» ناچار شد اجازه دهد حجاج، به آثار رسول خدا(ص) [[تبرک]] جویند، ولی حاکمِ پس از او مجدداً دستور منع صادر کرد.<ref>مناظرات فی العقائد و الاحکام ج ۲ ص۱۶۰؛ ثم اهتدیت ص۶۸ – حکایات و مناظرات ص۳۷۵.</ref>
 
[[پرونده:سید عبدالحسین شرف الدین.jpg|150px|بندانگشتی|سید عبدالحسین شرف‌الدین در اواخر عمر]]
[[پرونده:سید عبدالحسین شرف الدین.jpg|150px|بندانگشتی|سید عبدالحسین شرف‌الدین در اواخر عمر]]
===درگذشت===
===درگذشت===
وی در [[۸ جمادی‌الثانی]] سال ۱۳۷۷ق<ref>حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۱۵۸.</ref> (دی ماه ۱۳۳۶ش) در ۸۷ سالگی، در [[لبنان]] از دنیا رفت. پیکر او به [[نجف]] منتقل و در [[مسجد عمران بن شاهین]] در [[حرم امام علی(ع)]] به خاک سپرده شد.<ref>[http://hadith.net/post/54037/%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%89-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7-%D9%88-%D8%B5-%D9%84-%D8%AD%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%AC%D9%81/ مزار شماری از علما و صُلَحا در نجف]، پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث شیعه.</ref>
شرف‌الدین در [[۸ جمادی‌الثانی]] سال ۱۳۷۷ق<ref>حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۱۵۸.</ref> (دی ماه ۱۳۳۶ش) در ۸۷ سالگی، در [[لبنان]] از دنیا رفت. پیکر او به [[نجف]] منتقل و در [[مسجد عمران بن شاهین]] در [[حرم امام علی(ع)]] به خاک سپرده شد.<ref>[http://hadith.net/post/54037/%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%89-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7-%D9%88-%D8%B5-%D9%84-%D8%AD%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%AC%D9%81/ مزار شماری از علما و صُلَحا در نجف]، پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث شیعه.</ref>


==اساتید==
==اساتید==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۹۴

ویرایش